به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،حماسه دفاع مقدس روز به روز بالنده‌تر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است.

شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست بلکه انتخاب آزادانه و آگاهانه و خلوت عاشق و معشوق است.

شما می‌توانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید ولی خاکزاد یکی از شهدای هشت سال دفاع مقدس را بخوانید:

شهید ولی خاکزاد در تاریخ ۱۳۴۵ در روستای فرخزاد شهرستان نقده دیده حقیقت گشود و در قدم به قدم پهن داشت زرخیزش گل خاطره کاشت و در لابه لای ایثار شهامت پیچید و به خدمت سربازی اعزام شد و در مورخه ۱۳۶۴/۴/۷ در جبهه کوشک هدف گلوله توپ دشمن قرار گرفت و مجروح شد و به هنگام حمل بسوی بیمارستان مجدداً هدف ترکش قرار گرفت و بعد از چند روز در بیمارستان به دیار جاوید شتافت.

فرازی از زندگینامه شهید:
شهید ولی خاکزاد در تاریخ ۱۳۴۵ در روستای فرخ زاد از توابع شهرستان نقده متولد شد. او در گلستان ولادتش غنچه لبخند را در کانون گرم خانواده متدین باز کرد و به دوران ابتدائی رسید. موفقیت او در این دوران نشان از همت او برای گشودن درب کمال می‌داد. راهنمائی و دبیرستان را تا سال سوم نظری قدم به قدم پیش رفت. یک حادثه منجر شد که او در این مرحله از زندگی پرونده دیگری برای آینده بگشاید. دست به آغوش تلاش نهاد و با دسترنجش لبخند رضایت خرید.
در باغ آرزوهایش گل انتظار کاشت و به امید فردایش لحظه شمرد. دوران خدمت مقدس سربازی فرا رسید. او که سرباز چشمه زلال معرفت است به ارتش می‌پیوندد تا در جرگه ثارا...، مسیر الی ا... آغاز کند و سلاح سیف ا... در دست به دشمن حقانیت بتازد. بعد از گذراندن دوران آموزش اولیه به جبهه کوشک اعزام می‌گردد. در آنجا بود که والا همتای راست کردار را در تماشا گه راز اسرار در آینه دل دید که آن‌ها در پیمانشان استوار و عاشقان وصال محبوبند.
ناله‌های نیمه شب خدای را می‌خوانند و از باده سرور در کنار اروند مسرورند. خود را به دریای عظمت کبریائی می‌زند تا در امواج خروشان معرفت طریق مقتضی بیاموزد و به ساحل نجات قدم گذارد. خط سرخ شهادت آرمان مقدسی است که فرزند مکتب در مقابل دنیای زود به نمایش تاریخ گذاشت و وعده نصرت یزدان را به پویندگان این راه مژده داد. مگر می‌شود در کلاس درس حسین نشست، اما طریق معرفت نیافت.
جبهه کوشک ممکن و تاوان شیرمردان است، آن‌ها را به غرش توپ را با اقیانوس صبر و طوفان صلابت پاسخ می‌دهند. سلاح بر دوش دیده به عنایت پروردگار به امید پیروزی دوخته اند. راهیان طریق ظفر برای پاتک دشمن مهیا هستند.
گوش به فرمان امام و دل در گرو قرآن و با نوید نصرت یزدان قلب دشمن را نشانه می‌روند.
دلاور شهید برای سیراب نمودن ارتش تشنه مرز به علامتی دشمن طریق کوثر پیش می‌گیرد. علم عباس بر دوش راه فرات می‌رود و با مشکی در دست قهرمانانه برمی گردد. از تیر حوادث نمی‌هراسید. اصلاً بیم و هراس از آن آنهائی است که به امید فردایشان امروزشان را از دست داده اند. آن‌ها که فردا می‌طلبند، باید امروزشان را به بهای گزاف بفروشند. جائی که خدا خریدار است دیگران فقیرانی مستمندند. برمی گردد تا برادری را در تشنگی برهاند. اما امتحان تقدیر آغاز می‌شود. گلوله توپی شهید خاکزاد را مجروح می‌نماید، اما دست بردار نیست. باید تشنگان سیراب شوند. اصرار برادران او را وادار به اعزام می‌نماید. این بار اصابت ترکش به آمبولانس حامل راهش را به بهشت کوتاهتر می‌کند.
شهید بزرگوار در مورخه ۱۳۶۴/۴/۷ بعد از چند روز بیهوشی در بیمارستان تهران با بال ملائک به جایگاه شهود پرواز می‌کند تا شاید پیروزی ثارا... بر عدو ا... باشد.
پیکرش را بعد عروج روحش در شهرستان نقده تشیع و در گلزار زادگاهش به خاک نهادند.
روحش شاد و یادش گرامی باد

انتهای پیام/

بیوگرافی شهید ولی خاکزاد