به گزارش
حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، در آستانهی سالگرد عملیات کربلای چهارم و پنجم، یادآوری موضوع تجهیز صدام به کمکهای وسیع لجستیک و تسلیحاتی از غرب و شرق بویژه آمریکا به رژیم صدام لازم بنظر میرسد. هر چند این موضوع نیاز به اثبات ندارد، اما انتشار اسناد این تحول مهم بین المللی در آینده میتواند ابعاد و جزئیات موضوع را بیش از پیش روشن نماید. ولی تا همین جا هم انتشار برخی اسناد هر چند محدود در این عرصه خود گویای حقایق مهمی است.
در این میان اعترافات «هوارد تایشر» عضو شورای امنیت ملی آمریکا در سالهای جنگ ایران و عراق که در دادگاه منطقه جنوبی فلوریدا بعنوان پیوست اسناد در دادگاه ثبت و ضبط شده است، مطالب مهمی را در بردارد. این اعترافات بعلت شکایت حقوقی در سالهای پس از حمله نیروهای متحدین به عراق نسبت به انتقال مواد و تجهیزات حساس از سوی یک شرکت آمریکایی به عراق، انجام شده است.
خلاصهی فارسی متن این اعترافات به شرح زیر است:
۱- نام من «هوارد تایشر» میباشد و از سال ۱۹۷۷ تا ۱۹۸۷ در شورای امنیت ملی آمریکا خدمت کرده ام. از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۸۷ نیز عضو شورای امنیت ملی بوده ام.
۲- در سالهای عضویت در شورای امنیت ملی آمریکا در بخش امور خاورمیانه و امور سیاسی و نظامی کار میکردم و تماسهای منظمی با ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا و رابرت گیتز معاون سیا داشتم.
۳- در بهار سال ۱۹۸۲، عراق در آستانهی شکست در جنگ با ایران قرار گرفت. در ماه مه و ژوئن ۱۹۸۲ ایرانیها نقطهی ضعف بزرگی را سیستم دفاعی عراق در طول مرز ایران و عراق در حدفاصل بغداد در شمال و بصره در جنوب یافته بودند. ایران نیروی نظامی تهاجمی بسیار گستردهای را مستقیما بموازات همین نقطهی ضعف دفاعی عراق در منطقه مستقر کرده بود. ایران در صورت پیروزی نظامی در این منطقه، بغداد را از بصره جدا و قطع میکرد و همین میباعث شکست عراق میگردید.
۴- اطلاعات جاسوسی آمریکا شامل اطلاعات تصویری ماهوارهای نیز، هم این نقطه ضعف و شکاف دفاعی در خطوط ارتش عراق، و هم بسیج گستردهی نظامی ایران در برابر همین خطوط شکاف دفاعی را ثبت و ضبط کرده بود. در آنزمان آمریکا از نظر رسمی در جنگ ایران و عراق بیطرف بود.
۵- رئیس جمهور ریگان بین این دو هدف قرار گرفته بود: الف) حفظ بیطرفی کامل در جنگ و اجازهی شکست عراق توسط ایران، و یا، ب) مداخله و اعطای کمک به عراق که میباید یکی را انتخاب میکرد.
۶- در ماه ژوئن هشتاد و دو میلادی رئیس جمهور ریگان تصمیم گرفت که آمریکا نمیتواند اجازه بدهد که عراق درجنگ ب. ایران شکست بخورد؛ لذا رئیس جمهور تصمیم گرفت که ایالات متحده هر کاری که لازم و حقوقی باشد را اتخاذ کند که از شکست عراق در برابر ایران جلوگیری نماید. رئیس جمهور مصوبهای در این خصوص صادر کرد. من شخصا از محتوای این مصوبه اطلاع دارم، چون با جف کمپ یکی دیگر از کارکنان شورای امنیت ملی از تهیه کنندگان و نویسندگان این مصوبه بودیم، ولی مصوبه و حتی شمارهی آن محرمانه است.
۷- ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا مسئولیت مستقیم تضمین اینکه عراق از تسلیحات، مهمات وخودروهای زرهی لازم برخوردار باشد بنحوی که در جنگ با ایران شکست نخورد را برعهده داشت. بر اساس مصوبه محرمانه رئیس جمهور، ایالات متحده بصورت فعال حمایت از برنامههای جنگی عراق را از طریق تامین میلیاردها دلار اعتبار، و اقدام به ارائهی اطلاعات جاسوسی نظامی و مشاوره به عراقیها از یکطرف و همچنین از طریق مانیتور کردن مسیرهای ارسال تسلیحات و تجهیزات به عراق از سوی طرفهای سوم برای کسب اطمینان از اینکه عراق تسلیحات و تجهیزات کافی را دریافت مینماید را بعهده میگرفت. ایالات متحده همچنین مشاورههای عملیاتی استراتژیک برای بالا بردن بهره وری عراقیها از امکانات خود در جنگ را به آنها ارائه میکرد. بعنوان مثال در سال هشتاد و شش میلادی رئیس جمهور ریگان با ارسال یک پیام سری به صدام حسین به وی گفت که عراق باید جنگ هوایی و بمباران ایران را تشدید نماید. این پیام توسط جورج بوش معاون رئیس جمهور به مبارک رئیس جمهور مصر داده شد که وی نیز پیام را به صدام منتقل کرد. توصیههای عملیاتی راهبردی مشابهی در ملاقاتهای دیگری میان سران کشورهای اروپایی و خاورمیانه به صدام حسین منتقل میگردید. من خودم محورهای مذاکرات جورج بوش معاون رئیس جمهور آمریکا را با مبارک رئیس جمهور مصر نوشتم و در جلسات متعدد دیگری که میان طرف آمریکایی با رهبران اروپایی و خاورمیانه برای انتقال این مشاورههای عملیاتی استراتژیک به صدام صورت میگرفت شرکت داشتم.
۸- من شخصا در جلساتی که ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا و گیتز معاون سیا نیاز عراق به داشتن برخی تسلیحات خاص مثل بمبهای خوشهای و مهمات نفوذ کنندهی ضد زره بمنظور دفع حملات ایرانیها را مطرح میکردند حضور داشتم. وقتی در سال هشتاد و دو میلادی به عضویت شورای امنیت ملی در آمدم، رئیس سازمان سیا اصرار داشت که بمب خوشهای میتواند قدرت فزایندهای را در برابر موج انسانی نیروهای ایرانی برای عراق ایجاد کند. گزارشات این جلسات را من تهیه میکردم.
۹- رئیس و معاون سازمان سیا بدین ترتیب در جریان کامل صدور مجوزهای لازم برای انتقال و فروش تسلیحات با منشأ غیر آمریکایی به عراق قرار داشتند و اینها همه در گزارشات شورای امنیت ملی ثبت و ضبط شده اند.
۱۰- آمریکا اصولا خیلی علاقمند بود که دیگر کشورها به عراق کمک نمایند. در سال هشتاد و چهار میلادی اسرائیلیها به این نتیجه رسیدند که ایران بعلت نفوذ و حضور در لبنان، برای موجودیت اسرائیل از عراق خطرناکتر است. اسرائیلیها با آمریکا در اورشلیم که با رامسفلد و من برگزار شد جلسهای برگزار کردند. در آن جلسه اسحاق شامیر وزیر خارجه اسرائیل از رامسفلد خواست که پیام سری اسرائیل را به صدام برساند که اسرائیل حاضر است به عراق در جنگ کمک نماید. آمریکا قبول کرد. من هم با رامسفلد به بغداد سفر کردم و در جلسهای که در آن رامسفلد آمادگی اسرائیل برای کمک به عراق را مطرح کرد، حاضر بودم. طارق عزیز حتی از پذیرفتن نامهی اسرائیل به صدام برای کمک امتناع کرد و گفت: میترسد اگر نامه را بگیرد صدام او را در جا اعدام کند.
۱۱- هدف آمریکا در تأمین تسلیحات و تجهیزات نظامی به عراق از منشأ غیر آمریکایی این بود که منابع تسلیحات و تجهیزات غیر آمریکایی برای عراق کافی بنظر میرسیدند و آمریکا از طریق مانیتور کردن نقل و انتقالات سلاح و تجهیزات به این اطمینان میرسید که نقل و انتقالات تسلیحات به عراق از سوی دیگر کشورها نیاز عراق را تامین کند. اما اگر بهر علتی نوع خاصی از تسلیحات از این طریق برای عراق فراهم نمیشد، آمریکا خود تصمیم میگرفت که بطور مستقیم و غیر مستقیم آن تسلیحات خاص را برای عراق تامین نماید. مثال این مورد مهمات نفوذ کننده ضد زره بود که وقتی منابع غیر آمریکایی موفق به تامین نیاز عراق نشدند خود آمریکا با تصمیمی که زیرنظر رئیس سازمان سیا صورت گرفت این تسلیحات را در اختیار عراق قرار داد.
انتهای پیام/