به گزارش خبرنگار حوزه اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، حدود ۳۰ سال از جنگ تحمیلی رژیم بعثی با همدستی سردمداران جنگطلب آمریکایی و اروپایی و دیگر کشورهای همپیمان با صدام ملعون میگذرد و هنوز پیکر تعداد زیادی از جوانانی که برای دفاع از وطن راهی جبهههای حق علیه باطل شدند، به وطن بازگشته است.
جوانانی که با وداع با پدر، مادر، همسر و فرزندان خود پا در راه نبرد با بعثیان گذاشتند و از لذتهای زودگذر دنیا برای حفظ این سرزمین گذشتند و تنها وصال حضرت دوست را انتخاب کردند.
نگاهی گذرا به زندگی شهدای جاویدالاثر و ماجرای چشم به راهی مادران صبور و مهربان آنها حکایت مادر و فرزندی جانسوز و عاشقانهای را بازگو میکند که ضرورت و اهمیت تسریع در امر جستجوی شهدای جاویدالاثر را روشن میکند.
اهتمام دستگاههای مرتبط با مسئله تفحص و جستجوی پیکر شهدای جاوبدالاثر پایان انتظار و چشم به راهی مادران و پدرانی است که شاید مثل دیگر پدران و مادران چشم به راه فرزند شهید خود از دنیا رفتند.
فداکاری و ایثار افرادی که با وجود خطراتی چون انفجار مین، جانباز یا شهید شدند، در قالب اعضای کمیته جستجوی مفقودین برای یافتن نشانهای از شهدا قدم برمیدارند و فعالیت میکنند، اقدامی تحسین برانگیز و قابل ستایش است.
بیشتر بخوانید: عبرتهای تفحص شهدا از زبان فرمانده کمیته جستجوی مفقودین +فیلم
در ویدئویی که در ادامه مشاهده میکنید سردار سید محمد باقرزاده رئیس کمیته جستجوی مفقودین به بیان خاطراتی عجیب و شنیدنی از تفحص شهدای دفاع مقدس پرداخته که بدون تردید شنییدن آن خالی از لطف نیست.
انتهای پیام/
با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی
بگزار تا بمیرد در درد خود پرستی
ان شاء الله شهدا ما رو هم مورد شفاعت قرار بدن
روحشون شاد و راهشون پر رهرو
باسلام:
بازهم متظرخاطرات زیبای ایشان هستیم .
شهدازنده اند.
دعا کنید ما هم شهید بشیم
صددرصد واقعیه شک نمی کنم
خود برادرمن که سال 64 شهید شد. وقتی بار اول به مرخصی اومد برای ما گفت که دوست همسنگریش شهید حبیب پوررجب وقتی برای نماز صبح بیدار شدیم گفت برادرا من دیشب خواب دیدم امروز تیر می خورم خدا بخیر کنه.
خدا شاهده برادرم گفت بعد از نماز صبح رفیتم توی سنگر همونجا عملیات رو مرور می کردیم، حبیب یک لحظه رفت بیرون سنگر تا مهمات رو ببینه ،دیدیم طول کشید نیومد دویدیم بیرون ، دیدیم نقش زمین شده وبا قناسه شهید شده.
یا خودش (برادرم) تعریف می کرد شب داشت نگهبانی می دادیک لحظه خوابش برد در خواب احساس کرد یک چیزی روی بدنش حرکت می کنه ، توی خواب با دستش گرفت پرتش کرد اونطرفتر ، یکمرتبه بیدارشد چشم باز کرد دیدچی بوده از تعجب خشکش زد یک عقرب رو با دستش گرفته بو پرت کرده بود. از این امدادهای غیبی و خبر از شهادت خیلی بیشتر از اینهاست. من فکر می کنم شهدای ما چون وابستگی نداشتند خداوند سریع توفیق شهادت بهشون داد تا نمونند و وابسته دنیا و زمینگیر نشند .
مهدی، فرماندهی گردان امام حسین(علیه السلام) از تیپ ۴۴ را عهده دار بود و در همان روز 12 آبانماه 1361 در مرحله دوم عملیات محرم درحالی که فرماندهی گردان را عهده دار بود، در محاصره تانک های دشمن قرار گرفته و به شهادت رسید.
اله اکبر
"ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند"
سلام بر شهدا و رهروان شهدا
خاطره جالب وبیاد ماندنی بود ممنون از مسولین و شما
روحشان شاد یادشان گرامی بار
شهدایی که زنده اند و ناظر اعمال ما هستند
مگر انسان همین جسم است؟!
به خون آغشته اند الله اکبر