به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در طول تاریخ، تمدنهای زیادی بر اثر بلایای طبیعی، تغییرات آبوهوایی، جنگ، غارت یا دخالت انسان از بین رفتهاند ولی ناپدیدشدن بعضی از آنها به شکل مرموزی اتفاق افتاده و هیچگاه علت نابودی و محو شدنشان مشخص نشدهاست. هرچند تعدادی از آن ها، سالها بعد کشف شدند و توجه کاوشگران را به خود جلب کردند. نادیده گرفتن این تمدنها و افسانههایشان که روزی در اوج شکوه بوده و به ناگاه بیهیچ اثری محو شدهاند، غیرممکن است. چرا یک تمدن با شکوه و جلال و درحال رشد، ناگهان متوقف میشود و ساکنانش از بین میروند و معماریاش تبدیل به متروکه ای میشود؟ نظریهپردازان ، حدس و گمانهایی عجیب و دور از ذهن میزنند ازجمله ربوده شدن توسط موجودات فضایی، نفرین بیگانگان و انتقام موجودات فرازمینی.
تمدن گمشده نبطیهای باستان که جنوب اردن، کنعان و شمال عربستان را شامل میشد، در قرن ششم پیش از میلاد گسترش یافت. مهندسی آب، مدیریت سدهای پیچیده، ساخت کانالها و مخازنی که زندگی در منطقه خشک کویری را ممکن میکرد، ازجمله مهارتهای نبطیها بود. حدود قرن 4میلادی، این قوم به دلیل نامشخصی شهر «پترا» را ترک کردند. پترا واقع در اردن امروزی، شهری در دل کوه و در تختهسنگهایی به رنگ گل سرخ، تراشیده شده و پایتخت نبطیها بودهاست. بعضیها معتقدند انسان نمیتوانسته جایی با این ظرافت بسازد و نیروهای ماوراءالطبیعه این شهر را ساختهاند. برخی بر این باورند که موجودات فرازمینی حتی مدتی را در آنجا زندگی کرده و بدون بر جای گذاشتن هیچ اثری از خود، آن جا را ترک کردهاند. سرانجام شکوه خیرهکننده «پترا» و آوازه ثروت آن، امپراتوری روم را به طمع تصرف آن انداخت و به تدریج فرهنگ نبطی از آن رخت بربست.
براساس افسانهها در این شهر تمام خانهها، معبدها و همه اسباب زندگی از جنس طلاست حتی کف رودخانهها و مراتع به جای سنگ و خاک، پر از طلا و جواهرات است. این افسانه ریشه در قرن شانزدهم دارد و ظاهرا در مراسم خاصی، پادشاه بدن خود را به یک ماده چسبنده آغشته میکرد و افراد قبیله روی او گرد طلا میپاشیدند سپس سوار بر قایقی میشد و با مراسمی به وسط دریاچه گواداتیتا میپرید و بدن آغشته به طلایاش را در آب میشست و به این ترتیب پادشاهی او به تایید ربالنوع قبیله میرسید. در سالهای ۱۵۴۵ تا 1580 تلاشهایی برای کشف گنجینههای الدورادو انجام و آثاری از طلا در نوار ساحلی دریاچه گواداتیتا یافت شد. باستانشناسان احتمال دادند این آثار مربوط به شهر تاریخی الدورادو است اما نمیتوانستند دریاچه را به اندازه کافی تخلیه کنند تا به گنجینههای درونش دست یابند. سال ۱۹۶۵دولت کلمبیا این دریاچه را منطقه حفاظتشده نامید و تمام جستوجوها متوقف شد.
این شهر را یک کلنل انگلیسی به اسم«پرسی هریسون فاست» که ادعا میکرد در دل جنگلهای آمازون شهری مدرن وجود داشته، نامگذاری کردهاست. «پرسی» در تحقیقاتش به مدارکی معروف به «دستنوشته 512» دست یافت که توسط یک پژوهشگر نوشته شدهبود. به گفته این پژوهشگر، او به خرابههای این تمدن دست پیدا کردهبود. در این مدرک، جزئیات کامل این شهر بدون ذکر محل آن آورده شدهبود.در سال 1925، فاست در آخرین تلاش برای پیدا کردن این شهر به اتفاق پسر و دوستش در جنگل، بی هیچ نشانی گم شد. اگرچه این شهر هرگز پیدا نشد اما بقایای شهرهای باستانی و اماکن مقدس بسیاری در سالهای اخیر با استفاده از فناوری اسکن در جنگل های گوآتمالا، برزیل، بولیوی و هندوراس پیدا شدهاست. بعید نیست روزی شهر باستانی و افسانهای «زی» پیدا شود یا شاید هم آن را پیدا کرده و مثل بسیاری از اکتشافات پنهان نگه داشتهاند.
یکی از کهنترین و اعجابانگیزترین تمدنهای بشری، تمدن مصر باستان با بیش از شش هزار سال قدمت است. در میان مصریان، معماران و مهندسان بزرگ فراوان بودند و شاهان نیرومندی در اوج جلال بیپایان و ثروت بیکران میزیستند. ازبسیاری از جزئیات آن تمدن چیزی جز بناهای نیمهخراب باقی نمانده است تا مورخان را به تحقیق و جهان گردان را به اعجاب وادارد. به تازگی باستانشناسان مصری، مقبره ای متعلق به ۴۴۰۰سال پیش با دستکم 55 مجسمه درمنطقه «سقاره» در نزدیکی قاهره کشف کردند که مقبره و همگی مجسمه ها سالم هستند. تندیسها ی رنگارنگ، قفسههایی با نقوشی بر ردیفبندی آن ها و نوشتههای خطاطی هیروگلیف در این مقبره دیده میشود. براساس یافتههای باستانشناسان این مقبره به احتمال زیاد به یک روحانی عالیرتبه به نام «واحتی» و به دوره پنجمین پادشاهی مصر تعلق دارد.
این امپراتوری یکی از حکومتهایی است که بین قرن 9 تا 13میلادی در جنوبشرقی آسیا در اوج قدرت بود و امروزه «آنگکور» در کامبوج مهمترین شهر بهجا مانده از آن است که بعد از 150سال بهطور اتفاقی کشف شد. باستانشناسان بهتازگی با استفاده از فناوری لیزری، سیستم آبرسانی پیشرفتهای در این امپراتوری کشف کردهاند. یافتههای جدید میتواند فرضیههایی درباره چگونگی شکلگیری امپراتوری «خمر»، قدرت یافتن و سقوط آن در قرن ۱۵میلادی همچنین نقش تغییرات آبوهوایی و مدیریت آب را در این فرایند به چالش بکشد. احتمالا این تمدن به دلیل حملات بیگانگان، مرگ بر اثر طاعون، بحران آب و نزاع بر سر قدرت در میان خانوادههای سلطنتی، ضعیف و درنهایت دربرابر تایلندیها تسلیم و نابود شده است. بعد از آن بقایای شهر خالی از سکنه در دل جنگل به حال خود رها شد، گیاهان و درختان در اطراف آن روییدند و آن را در خود پنهان کردند.
اولینبار در سال 360 قبل از میلاد مسیح در دستنوشتههای افلاطون به وجود جزیره شگفتانگیزی اشاره شد که در آن دانش و ثروتی بینهایت ارزشمند وجود داشت و به عنوان تنها آرمانشهر روی زمین شناخته میشد. گفته میشود این جزیره، خانه و مأمن پادشاهان قدرتمندی با فناوری پیشرفته، نیروی دریایی بزرگ و اقتصاد شگفتانگیز بودهاست.
حدود 9600سال قبل از میلاد مسیح، کل جزیره با پدیدهای ناشناخته که آن را «شبح وحشتناک آتش و زلزله» توصیف کردهاند، در دریا غرق شد. در طول قرنهای گذشته، افراد زیادی برای پیداکردن این شهر، وقت و انرژی خود راصرف کردند.
هرکدام براساس شواهدی، مناطقی مانند قطب جنوب، اقیانوس اطلس، آلمان، بولیوی، ترکیه، کارائیب و مکانهای دیگر را محل استقرار این جزیره اعلام کردهاند.
این امپراتوری در قرن 15میلادی متشکل از بومیهای آمریکای جنوبی بود. «اینکاها»به دلیل تواناییشان در استفاده از تختهسنگهای عظیم برای خانهسازی و برپاداشتن معبدهای باشکوه به «مردمان سنگ» مشهور بودند. به گفته مورخان، در سالهای اولیه میلاد مسیح، قومی بسیار وحشی و قدرتمند به این مردم حمله و آنها را به گریز به سمت کوهستانهای پوشیده از درخت «پرو» وادار کردند. اینکاها از بیم حملهای دیگر بر فراز کوهی بلند در نقطهای دوردست، قلعهای از تختهسنگهای عظیم ساختند. با افزوده شدن جمعیت اینکاها، یک امپراتوری وسیع که مرزهای آن کلمبیا، شیلی، اکوادور و پرو امروزی بود، تشکیل شد. شهر «ماچوپیچو» احتمالا شگفتانگیزترین ساخته شهری امپراتوری اینکا در اوج قدرتشان است؛ شهری با دیوارهای غولپیکر، تراسها و رمپهایی طبیعی که اینکاها آن را با هنر سنگتراشی ساخته بودند. حدود یک قرن بعد از ساخت ماچوپیچو، به دلیل جنگهای اسپانیا با اینکاها که منجر به نابودی این قوم شد، ماچوپیچو هم متروکه شد و چون در ارتفاعات دورافتادهای ساخته شدهبود، کسی از وجود آن خبری نداشت.تا این که در سال 1911 بقایای این شهر کشف شد.
قلمروی مایاها، شبهجزیرهای به نام «یوکاتان» بوده که امروزه شامل«مکزیک»، «گواتمالا» و «بلیز» است و مایاهای کنونی هنوز در آن زندگی میکنند. مایاها از معروفترین قبایل سرخ پوست بودند که دستاوردهای چشمگیری در هنر، معماری، ستارهشناسی و ریاضیات داشتند و خط ابتدایی هیروگلیفی هم متعلق به آنهاست. به اعتقاد آنها دنیا در روز 11آگوست قبل از میلاد مسیح شکل گرفتهاست و این دقیقا همان تاریخی است که تقویم آغاز میشود. تمدن بزرگ مایا قبل از ورود مهاجران اروپایی رو به نابودی رفت. تغییرات آبوهوایی و درگیریهای قومی از محکمترین نظریهها درباره نابودی این تمدن بزرگ است.
مردم مایا در طراحی و ساخت هرم و معبد، تبحر ویژهای داشتند و یکی از بزرگترین هرمهای دنیا بهنام «لا دانتا» به این تمدن تعلق دارد. دانشمندان به آثار قابل توجهی دست پیدا کردهاند که براساس آنها ارتباط احتمالی مایاها و فرازمینیان اثبات میشود. یکی از بارزترین نمونهها، آثاری است که شش سال پیش توسط گروهی از محققان با پخش تصاویری از اشیای باستانی شبیه سفینه فضایی و موجودات فرازمینی کشف و باعث حیرت جهانیان شد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/
کاش میشد مستندهایی از این تمدنهای باشکوه تهیه و پخش کرد. واقعا عالی و چقدر شکوهمند