دین اسلام دینی است الهی که قوانین و چارچوبهای خاصی برای خود دارد. برخی از اعمال در این دین ناب گناه محسوب میشود که اکثر مسلمانان سعی میکنند تا حدامکان از آن فاصله بگیرند و به گناه آلوده نشوند و بنوعی مرتکب گناه نشوند و در این بین همیشه سوالی مطرح میشود تحت این عنوان که؛ آیا فکر گناه نیز گناه محسوب میشود؟!
امروز باشگاه خبرنگاران جوان قصد دارد تا پیرامون این سوال اطلاعاتی را در اختیار شما قرار دهد.
گناه یا معصیت را در ادیان ابراهیمی به معنای نقض اراده و قانون خداوند تعریف کرده اند و در اصطلاح مذهبی به معنی خلاف است و به باور پیروان گروهی از ادیان انسان جزای گناه را یا در این جهان و یا در جهانی دیگر میبیند.
گناهان اولیه که ریشهٔ سایر گناهان دانسته شدهاند عبارتند از:
تکبر که در داستان سجده نکردن ابلیس به آدم مدل شده و به رانده شدن ابلیس از بارگاه الهی منجر میشود.
این مطلب را از دست ندهید: بررسی گناهان کبیره +فهرستی از گناهان کبیره
حرص که در داستان فریب خوردن آدم و حوا از ابلیس مدل شده و به رانده شدن آنها از بهشت انجامید.
حسد که در داستان هابیل و قابیل مدل شده و به کشته شدن هابیل توسط قابیل میانجامد.
در این رابطه، باید گفت: فکر گناه به دو صورت ممکن است.
نخست اینکه؛ فکر گناه به عنوان یک تصور ذهنی و خطور برخی از گناهان در فکر و اندیشه و توهم و خیال انسان که هیچگونه اثر و پیآمد علمی و عملی به همراه نداشته باشد، در این صورت هیچ دلیلی عقلی و یا نقلی وجود ندارد که فکر گناه بدین معنا، گناه محسوب شود، گرچه نمیشود که منکر این شد که فکر گناه آثار و پیآمد منفی بر روح و جان آدمی میگذارد.
چنانکه در روایتی آمده که حضرت مسیح علیه السلام فرمود: موسی بن عمران به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما امر میکنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید، چه رسد به این که عمل زنا را انجام دهید، زیرا که هر کسی فکر زنا کند، مانند کسی است که در ساختمانی زیبای رنگآمیزی شده ای، آتش روشن کند که در این صورت دود آتش رنگ خانه را تباه میکند، گرچه ظاهراً خانه سالم است.
ببینید: عملی که قبل از انجام آن هم خدا برایتان گناه مینویسد!
از این گونه روایات به آسانی معلوم میشود که فکر گناه به معنای یاد شده گرچه گناه به مفهوم فقهی و کلامی نخواهد بود، اما آثار سوء بر روح انسان میگذارد.
حالت دوم اینکه؛ فکر گناه آن است که فکر و اندیشه گناه منشأ آثار علمی و عملی بشود، در این باره گرچه بحثهای مفصل وجود دارد، اما به نظر میرسد که این نوع فکر و اندیشه گناه، انکار گناه بودنش کاری آسان نیست، زیرا بسیاری از گناهان کبیره از سنخ این نوع گناه یعنی، فکر گناه هستند. از جمله حسد.
شهید دستغیب درباره آن میگوید: از گناهانی که در نصوص معتبره به آن وعده عذاب داده شده حسد است.
شهید ثانی در کشفالریبه میگوید: حسد از بزرگترین گناهان است و اولین گناهی که در روی زمین واقع شد، حسد بود که شیطان به آدم حسد ورزید. مشهور فقها فرمودهاند که حسد گناه کبیره است.
این مطلب را از دست ندهید: اگر گناه بو داشت، چه اتفاقی میافتاد؟
ممکن است کسی بگوید که در برخی روایات آمده که هر مؤمنی قصد گناهی بکند تا وقتی که آن را بجا نیاورد چیزی بر او نیست و گناهی برایش نوشته نمیگردد.
بنابراین حسد هم تا وقتی که کاری نکند، نباید گناه داشته باشد؟ جواب آن است که این روایات درباره گناهانی که از اعضاء و جوارح سر میزند و تا به جای آورده نشود گناه محسوب نمیشود.
اما گناهانی که جای آنها قلب است مانند ریاء، عجب، بغض مؤمن، و مانند اینها از گناهان قلبی تماماً از مورد روایات عفو خارج است.
در مجموع معلوم میشود که فکر گناه بدان معنا که منشأ اثر علمی و عملی بشود، گرچه به هر دلیل در خارج انجام نشود و در مرحله فکر باقی بماند دستکم گناه نبودن آنها قطعی نیست و ممکن است گناه شمرده شود.
بخصوص آن که برخی گناهان اساساً از سنخ گناه فکری است و اصلاً در خارج عینیت پیدا نمیکند.
این مطلب را از دست ندهید: گناهی که انسان را از رحمت الهی دور میکند
مانند کسی که در عالم فکر و ذهن خود نسبت به برادر مؤمن خود بدبین باشد، گرچه اظهار نکند، آیا کسی میتواند گناه بودن این مورد را منکر شود؟ و یا مثلاً یأس و ناامیدی از خداوند یک گناه کبیره است و از سنخ گناهان فکری است.
البته لازم به ذکر است، نباید فراموش کرد که این قبیل گناهان (حسد، یأس و نا امیدی، بد بین بودن به برادر مؤمن، عجب و ...)، خودشان فی نفسه جزء گناهان میباشند، آن هم گناهان فکری و قلبی.
نه آنکه از قبیل: فکر گناه، چون فکر دزدی کردن یا فکر دروغ گفتن و ... باشد؛ لذا به نظر میرسد در مورد گناهانی که مربوط قلب وفکر نیستند باید بین فکر گناه و بین نیت و عزم بر گناه تفصیل قائل شد.
بدین بیان که هر فعلی مثل گناه که میخواهد از انسان صادر شود چهار مرحله را طی میکند:
به نظر میرسد که فکر گناه همان سه مورد اولی باشد که معمولا غیر اختیاری است و آن چه غیر اختیاری است، مورد تکلیف نیست و مؤاخذه و عقوبت ندارد.
بشنوید: ارتباط با نامحرم چه بر سر انسان میآورد؟
اما مورد چهارم که عزم و اراده برای انجام گناه است، مورد تکلیف و حرام است، چون که این حالت اختیاری است.
البته قابل توجه است که اگر این عزم و تصمیم بر گناه در خارج به هر دلیلی عملی نشد، فقط به خاطر این نیت و عزم بر گناه به او عذاب و جزاء میدهند.
انتهای پیام/
آمدن این افکار بد سیاه گناه نیست. ولی برای اینکه از شما دور باشند و به گمراهی کشیده نشوید:
سوره ناس رو بخونید و ذکر استغفار و لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم و تسبیحات اربعه داشته باشید
کار شیطان درگیری و وسواس فکری است از همان اول اصلاً بهشون محل نگذارید
و به کاری یا تفریحی سالم خودتون رو سرگرم و مشغول کنید
راه رهایی از وسواس : اصلاً به توچه. اصلاً توجه نکن
صلوات بفرستید و وضو دو رکعت نماز
فقط همین جمله رو تکرار کن : خدایا حاضرم هزاران بار تکه تکه شوم آتش بگیرم اما این افکار آلوده و باطل سمتم نیاد
همین جمله یعنی اینکه نفرت و بیزاری خودتون رو از افکار باطل پلید و آلوده اعلام کردید و همین کافی است
چند تا ذکر و سوره ناس رو بخون
ببخشید اگر مثلا کسی فحش به امامان و... در ذهنش فقط تصور شد و خطور کرد اما فرد با سوره ی قرآن فکر رو از ذهنش دور کرد گناه محسوب میشه ؟؟؟
گناه نیست
فقط بهش توجه نکنید و چند تا صلوات بفرستید
چون این افکار آلوده و باطل از طرف شیطان است و ناخواسته میباشد گناه نیست. و اصلاً به آن توجه نکنید
و همان موقع چند تا صلوات بفرستید
فکر های آلوده و باطل ازم دور شد
شیطان حتی در کمین نیات خیر ما هم هست
1 - امام صادق علیه السلام فرمودند : به وسوسه و وسواس بها نده چون کسی را زیاد شکاک بودن و به وسوسه توجه داشتن درواقع اطاعت از فرامین شیطان است
2 - تا فکر گناه اومد طرفت چند تا ذکر و استغفار. وسوسه شیاطین گورش رو گم خواهد کرد.
(ثواب کار خیر هم 10 برابر است)
3 - وضو 2 رکعت نماز
امام صادق علیه السلام : مرگ را هم بسیار یاد کنید. زیرا
۱- شهوتهای نفس را میکشد ۲- ریشه غفلت را قطع میکند
۳- ایمان به حق و وعدههای خدای متعال را تقویت میکند ۴- سرشت را لطیف میکند ۵ - درهم کوبنده و از بین برنده شهوات است ۶- حرص و طمع را دور میکند ۷- حب دنیا را حقیر میگرداند و از بین میبرد
استغفرالله ربی و اتوب الیه
لا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
وَ لَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئاتِ حَتّى إِذا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ إِنِّي تُبْتُ الآنَ وَ لاَ الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَ هُمْ كُفّارٌ أُولئِكَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِيماً
كسى كه در تمام عمرش به اعمال زشت اشتغال ورزد تا آن گاه كه به يقين مشاهده ى مرگ كند در آن ساعت پشيمان شود و گويد اكنون توبه كردم، توبه ى چنين كسى پذيرفته نخواهد شد; چنان كه هر كس به حال كفر بميرد نيز توبه اش قبول نشود. بر اين گروه عذابى بس دردناك مهيّا ساختيم
فرعون هم لحظه آخر گفت ایمان آوردم ولی پذیرفته نشد
ما فکر غیرارادی و ناخواسته داریم که اکثراً از وسوسه های شیاطین است اگر بهش توجه نکنیم گناه نیست
اما فکری که اختیارش رو داریم اگر فاسد و آلوده و شرک آلود باشد گناه است
اما به آن توجه نکنید و پیروش نباشید زیرا زمینه ساز گناه است و بسیاری گناهان قبل از انجام شرایطش در ذهن آماده بوده
و توجه به فکر گناه میتواند روح و قلب و فکر آدمی را بیمار سازد
ابتدا معنای یک چیزی را درک بکن و سریع چیزی نگو چون این افکار ناخواسته، گناه نیست و خشم خدا را به دنبال ندارد
اینو اول به خودم میگم...
رساله عملیه مرجع تقلید خودمان را مطالعه و مروری بر مسائلش داشته باشیم و لااقل
مواردی را که بطور روزمره با آن سر و کار داریم مانند احکام "نماز" و "روزه" و "خمس" و "مسائل کسبهای حرام" و امثالهم را کامل خوانده باشیم تا در مواقع پیش آمدن مسائله ، بتوانیم به تکلیف خود عمل کنیم.
ان شاءالله خداوند سبحان توفیق عمل به احکام الهی را به همه ما عنایت فرماید.
ادمی تا دین درستی نداشته باشه که نمی تونه انسان باشه
این دین و ادیان و عقاید هستن که راه من و تو و تمام انسان هارو مشخص میکنه
مثلا ما یک انسان بت پرست داریم که خب مسلما کفر ورزیده « از نظر اسلام حتی کافر بودن هم یک دین است چون انسان بی دین وجود ندارد و هر کس به نوعی وابسته به افعال شرعی اون دینشه چه از نظر فکری و اخلاقی و چه از نظر افعال» حالا به نظرت با توجه به این نوع دیدگاه میشه یک انسان بود؟1
حالا بنظرت هر دینی قابلیت پرورش فکر یک انسان کامل رو داره ؟!
دانستنی مفیدی بود