به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، این روزها از درودیوار خانه هم میشنوید که فلان چیز دیگر در بازار موجود نباشد؛ بخرید و انبار کنید که پسفردا اگر گرانی و قحطی آمد، کمی بیشتر دوام بیاورید و...حالا هر چند آن تب و تاب شدید اولیه تا حدی فروکش کرده است اما هنوز با گشتی در فروشگاههای زنجیرهای شهر میتوانید شاهد خالی شدن برخی از قفسهها مانند قفسه برنج، روغن، رب و... باشید.
بیشتربخوانید :«صادرات قاچاق» نتیجه اختصاص یارانه به کالاها
میوه و ترهبار، مواد غذایی، طلا و سکه، خودرو، ارز و مسکن در روزهای اخیر گران شدهاست. بخش عمدهای از این جو اقتصادی مربوط به شایعات ضدونقیضی است که از منابع غیررسمی در فضای مجازی منتشر شدهاست. مردم کمتر کتاب و روزنامه میخوانند، رسانه ملی هم بهخاطر نوع ادبیاتش، کمابیش مقبولیت خود را از دست داده است و مردم همهچیز را در تلفن همراهشان جستوجو میکنند. در یک تحقیق میدانی که به تازگی با عنوان «بررسی تاثیر اخبار نگرانکننده شبکههای اجتماعی در فضای مجازی بر دپوی کالا در بین مشتریان برخی فروشگاههای زنجیرهای مشهد» انجام شده است، وضعیت تاثیرپذیری مردم از شبکههای اجتماعی در جهت تغییر کنش خرید و اقدام به انباشت و احتکار خانگی کالاهای غیرضروری بررسی شدهاست.
نتایج این پژوهش نشان میدهد: «موضوعاتی که عواطف را برمیانگیزند، بیشتر و سریعتر در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند. در شرایط بحران اقتصادی، جمعی به این نیت که بتوانند یک کالا را بعدها گرانتر بفروشند، با احتکار ارزاق و اجناس ضروری، سعی در به وجود آوردن توهم قحطی میکنند و در این راه از تاثیر شبکههای اجتماعی غافل نمیمانند. قشر متوسط و افراد کمبضاعت هم که نگران آینده خود هستند، در حد توانشان ناچار دست به احتکار خانگی میزنند تا درصورت قحطی بتوانند تا حدودی کمبودهای احتمالی را جبران کنند. بدیهی است اگر چنین روندی گسترش و ادامه یابد، کمکم بیاعتمادی ملت به دولت و به هموطنانشان بیشتر میشود. در چنین شرایطی جو روانی جامعه دوپاره میشود؛ عده کمی دارا میشوند و خوشحال اما درمقابل عده بیشتری نادار میشوند و خشمگین». در این بررسی مشاهده شد: «شبکه های اجتماعی بر کنش خرید موثرند، به این معنی که مردم اعتماد زیادی به شبکههای اجتماعی دارند و این شبکهها را به عنوان منابع قابل اطمینانی میپندارند که در مواردی این اعتماد باید اصلاح شود». 41درصد پاسخ گویان، زن و 59درصد مرد بودند همچنین 40.8 درصد مجرد و 59.2 درصدشان متاهل بودند.
یادداشت یک جامعهشناس درباره تاثیرگذاری شایعات بر رفتار مصرفی جامعه
جدال یکتنه مردم با نابه سامانیهای اقتصادی
سمیه ورشوی / دانش آموخته دکترای جامعهشناسی بازار
«شایعه» گزارش یا خبر تاییدنشده بعضی از حوادث است و برای ایجاد آن دو عامل «ابهام» و «اهمیت» ضروری است و با نبود یکی از آنها شایعه ایجاد نمیشود. به عبارتی، هنگامی که حادثه مهمی اتفاق بیفتد اما اخباری که مردم دریافت می کنند ناقص باشد یا از نظر موضوع در هاله ای از ابهام قرار گیرد، شایعه رواج پیدا میکند. امروزه با توجه به گستردگی شبکه های اطلاع رسانی، مردم اخبار و اطلاعات را از طریق شبکه های اجتماعی در فضای مجازی دریافت می کنند. پس اگر در اخبار و اطلاع رسانی رسمی نقصی وجود داشته باشد و مردم احساس کنند که اطلاعات مورد نیازشان را از این طریق دریافت نمیکنند، به دیگر شبکه های اطلاع رسانی از جمله شبکه های اجتماعی (غیررسمی) متمایل میشوند. با کاهش اعتماد به رسانه های رسمی، تردید بر جامعه حاکم می شود و شکل گیری شایعات با سرعت بیشتری تحقق مییابد. در به وجود آمدن شایعات به خصوص در شرایط بحرانی، شبکه های داخلی و خارجی نقش به سزایی دارند.
شایعه از دیدگاه روان شناسان، اضطراب اجتماعی را تسهیل می کند و طوری بر ذهن مردم مینشیند که توضیحات منابع رسمی هم نمیتواند به سادگی جایگزین آن شود. براین اساس می توان گفت در بروز و ظهور یک شایعه هم مردم و هم مسئولان مقصرند. در یک طرف دولت قرار میگیرد که با وجود داشتن شبکه های رسمی اطلاع رسانی، اخبار مورد نیاز مردم را در اختیار آنها قرار نداده یا این اخبار آنقدر ناچیز بوده اند که کنجکاوی مردم را برطرف نکردهاست بنابراین در شرایط بحرانی، ضعف و سستی در ساختارهای مدیریتی از یک سو و نبود اطلاع رسانی مناسب از سوی دیگر، میدان را برای فعالیت سایر کنشگران به منظور بهره مندی و حداکثرسازی سود فراهم می کند. برای همین، شبکه های اجتماعی بهعنوان یکی از بسترهای جدید در زمینه نشر سریع اطلاعات و اخبار مطرح شوند. این شبکه ها در کنار مزایای غیرقابل انکارشان، فضای مناسبی برای نشر اخبار غیرمعتبر و شایعهپراکنی ها هستند. از سوی دیگر، براساس رواج شایعه ها از طریق این شبکه ها، سودجویانی از قبیل محتکران اقتصادی در بازار بر این شایعات دامن میزنند و مسیر را برای کسب منفعت شخصی هموار میکنند. در این چرخه نابه سامان، در نهایت مردم عادی قرار می گیرند که می توانند با رفتارشان، منفعت شخصی یا جمعی را رقم بزنند اما درنهایت عواملی همچون تغییرات مداوم در قیمت کالاها، پیش بینیناپذیری آینده، نبود اطلاعات صحیح از شبکههای رسمی و کاهش اعتماد به دولت که طی سالیان متمادی و به خصوص در مواقع بحرانی شکل گرفتهاست، سبب بروزِ رفتارهایی مثل اعتماد به شایعات فضای مجازی و احتکار خانگی میشود و درنتیجه به تشدید وضعیت نابه سامان اقتصادی و پیچیدگی بازار دامن میزند.
خلاصه آنکه در مواقع بحرانی، نبود مرجعیت رسمی در تعریف اهداف مشترک و تنظیم شرایط بازار، باعث می شود افراد به تنهایی سعی در بقا و حفظ منافع شخصی و سیاست هایی داشتهباشند که رفاهشان را در آینده تامین کند. این رفتار محتکرانه حاصل محاسبات عقلانی برای کسب نتیجه «برد- برد» است. اگرچه مردم میتوانند در این شرایط، رفتار دیگری هم بروز دهند اما این رفتار وابسته به ثبات و پیش بینی پذیری آینده اقتصادیشان است. براین اساس، در مواقعی که شایعات در بین مردم رواج شگفت انگیزی پیدا می کند و محتکران اقتصادی هم در پی کسب سود شخصی هستند و سیاست مداران و دولت مردان راهکاری برای حل این مشکلات ندارند، مردم تمایل به رفتارهای غیرعقلانی و ارزشی ندارند و برایشان تنها محاسبه گریهای عقلانی و کسب امتیازات بیشتر در میدان اقتصادی مهم میشود. اگرچه در این میان نباید افزایش مصرف گرایی در میان بعضی افراد جامعه در خرید برخی کالاها را هم از نظر دور داشت. این افراد که به زعم خود بالاترین درجه عقلانیت را برای حفظ ارزش های مادی خود به کار برده اند، به این مهم دست یافته اند که هیچ کس نمی تواند مسئول حفظ دارایی هایشان باشد لذا شخصا وارد میدان اقتصادی میشوند و برای کسب منفعت خود و ضرر دیگران اقدام به خرید کالا می کنند.
گفتوگو با دکتر «محمدتقی ایمان پور»، استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد
وقتی اوضاع اقتصادی کشور رو به هرجومرج میگذارد، رفتار مردم از قاعده منطق دور میشود. آیا ممکن است چنین رفتاری ریشه در سرگذشت ایرانیان داشتهباشد؟ در ادامه دکتر «محمدتقی ایمانپور» به این سوال پاسخ میدهد:
تاریخ، تکرار رفتارهای انسانی است. رفتار انسان در طول تاریخ منفعتطلبانه بوده و براساس جایگاه، توانایی و اقتدارش هیچگاه قانع و راضی دیده نشدهاست. برای همین نمونههای زیادی از احتکار خانگی در دورههای مختلف تاریخ دیده میشود. مثلا در دوره «ساسانیان»، کشور دچار قحطی شد و مردم قدرت ادامه زندگی را از دست دادند ولی کسانی که دستشان به دهانشان میرسید مثل اربابان و ملاکان انبارهای شان را پر از غله کردند. روایت است «پیروز ساسانی» دستور داد درِ انبارها را بشکنند و غلات را میان مردم تقسیم کنند. مشابه این وضعیت در دوره «قاجار» هم رخ دادهاست. این که عدهای بهخاطر جنگ، قحطی یا حتی شایعه دست به احتکار خانگی میزنند و باعث گرانی و صدمه به اقتصاد کشور میشوند، یک کنش تکراری در طول تاریخ است.
با پیشرفت فناوری میشنویم که گاهی از مردم کشورهای دیگر بهعنوان الگو یاد میشود؛ مثلا ژاپنیها هنگام قحطی چنین رفتاری داشتند یا مردم فلان کشور اینگونه عمل کردند. اینها دروغ نیست ولی باید به اینکه فرهنگ آن کشور در آن شرایط چگونه بوده، وحدت ملی چقدر پررنگ بوده و اعتماد مردم به دولت و نبود نگرانی از آینده تا چه حد وجود داشتهاست، توجه کرد. مثلا شما نمیتوانید مردم «ژاپن» بعد از جنگ جهانی دوم را با ژاپنیهای قبل از جنگ مقایسه کنید. در کشور خودمان هم مردم در ابتدای انقلاب و زمان دفاع مقدس کمتر رفتاری مثل انباشت کالا در خانه نشان میدادند چون در آن دوره امید به آینده و وحدت ملی زیاد بود و مردم سختیها را تحمل میکردند.
فرهنگ مردم، دورهای و تابع شرایط کشور است. مثلا بعضی مواقع مصایبی مثل سیل یا زلزله اتفاق میافتد که چون میدانیم زودگذر است رفتار نابههنجاری بروز نمیدهیم. در شرایط فعلی کشور گرچه دولت تلاش میکند تا اعتماد ملی را جلب کند اما متاسفانه هنوز بیاعتمادی وجود دارد. رابطه بین مردم و دولت طی سالها خدشهدار شدهاست. در چنین شرایطی منِ نوعی حق ندارم چون دولت مقصر است با انباشت کردن کالا، به وضعیت اقتصادی صدمه بزنم اما موجودیت زیادهخواه انسان، بیاعتمادی و نگرانی، نبود امید و وحدت و درنهایت عناصر بیرونی مثل شایعات، تحریم و. .. بر رفتار افراد تاثیر میگذارند.
تاریخ تکرار نمیشود!
بسیار شنیدهایم که زمان فعلی را با دورهای از گذشته مقایسه میکنند درحالیکه هیچگاه تاریخ عینا تکرار نمیشود. براساس روششناسیهای تاریخی، میتوان گفت در تاریخ هیچ حادثهای تکرار نمیشود. ممکن چیزی شبیه به اتفاقی در گذشته رخ دهد اما عینا نخواهدبود. در تاریخ نه میتوانیم پیشبینی کنیم و نه قاعدهای مشخص مطرح کنیم بنابراین مقایسه دورههای خاصی از تاریخ اشتباه است؛ آن هم مقایسه یک دوره مدرن با دورهای تاریخی!
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/