به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، در سالروز عملیات غرور آفرین «مروارید» در تاریخ ۷ آذر ۱۳۵۹، «ناخدا احمد شمس علوی»، فرمانده تکاوران حاضر در این عملیات برای اولین بار به بازگویی بخشی از خاطرات این عملیات پرداخت. ناخدا علوی از زمان برخواستن دو بالگرد عملیاتی در ۶ آذر برای انجام عملیات تا پایان روز ۸ آذر که تمامی دریادلان ایرانی به خانه بازگشتند را روایت کرد. در این گزارش چکیده این روایت ارائه میگردد.
** چرا حمله به سکوها؟
دو سکوی نفتی «الابکر» و «الامیه» در عملیاتهای پیشین نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران؛ یعنی «اشکان» و «شهید صفری» به صورت جدی آسیب دیده بودند و دیگر امکان بارگیری نفت از آنها وجود نداشت؛ اما ارتش عراق با استقرار نیروهای خود، این دو سکو را تبدیل به یک مرکز پدافندی و دیده بانی کرده بود. از همین رو تصمیم فرماندهان بر آن شد تا این دو سکو به گونهای تخریب شوند که دیگر قابل استفاده نباشند. طرح عملیات پیچیده بود: ۳ افسر دریایی و ۴ تکاور نیروی دریایی بایستی با بالگرد به در این سکوها پیاده شده و این دو مرکز را به صورت کامل بمب گذاری میکردند. برای همین منظور ۵ هزار پوند (معادل حدود ۲۲۵۰ کیلوگرم) مواد منفجره از روزهای قبل از انبار سبزوار و در کارتنهای صابون مخفی و سپس با یک کشتی ماهیگیری به نام «لاوان» و به منطقه بارگیری مهمات عملیات ارسال شد تا ستون پنجم دشمن نتواند از احتمال چنین عملیاتی باخبر شود. همچنین مقرر بود ناوچه قهرمان مروارید نیز در منطقه حاضر شده و از نیروها در برابر هجوم دشمن محافظ کند.
** نیروهای حرکت خود را آغاز میکنند
روز ۶ آذر، هفت دلاور در منزل «ناخدا احمد شمس علوی» فرمانده تکاوران این عملیات، ناهار را صرف کرده و در ساعت ۳ بعد از ظهر حرکت خود را با دو بالگرد نیروی دریایی آغاز میکنند. این هفت نفر شامل «احمد شمس علوی» (تکاور نیروی دریایی)، «رحمان الفتی» (تکاور نیروی دریایی)، «میرمسعود حسینی» (تکاور شهید نیروی دریایی)، «رضا گلچین» (تکاور نیروی دریایی)، «کیوان شکوهی» (افسر دریایی)، «کوشا» (افسر نیروی دریایی) و «سرنوشت» (افسر نیروی دریایی) میشدند. در مسیر رسیدن این بالگردها به سکو، یک بالگرد گشت نیز به انها ملحق میشود.
براساس نقشه، بالگردها از سمت کشور عراق به سمت سکو میروند و سربازان بیخیال و از همه جا بیخبر عراقی که در معیت فرمانده خود مشغول ماهیگیری بودند، تصور میکنند که با بالگردها خودی روبرو هستند! پس از پیاده شدن این نیروها، بلافاصله افسر عراقی و نیروهای او دستگیر میشوند! تکاوران به دو تیم تقسیم میشوند علوی و حسینی تیم اول و گلچین و الفتی، تیم دوم را تشکیل میدهند و آغاز به پاکسازی سکو میشوند. آنها بلافاصله متوجه حضور سه عراقی میشوند. یکی از بیسیمها تکاوران زیر صندلی یکی از بالگردها جا میماند و بالگردها در نزدیکی بندر «امام حسن» متوجه این بیسیم میشوند. خلبانان جان بر کف نیروی دریایی برای رساندن این بیسیم، خطر را به جان خریده و باز میگردند. پس از بازگشت این بالگردها، تکاوران، فرمانده عراقی سکو را کت بسته تحویل بالگردها میدهند و او را به سرعت برای تخلیه اطلاعاتی به مقر فرماندهی باز میگردانند.
عراقیها تازه متوجه حضور تکاوران ایرانی میشوند و هواپیماهای میگ عراقی برای مراقب و گشت زنی به سمت سکوها میروند؛ اما خلبانان با هوشیاری راه خود را عوض کرده و به مسیر دیگری میروند. از همین زمان تیراندازی آغاز میشود. عراقیها پشت دو تانکر سنگر میگیرند. میان این دو تانکر حدود ۳۰ سانتیمتر فاصله است و میان این دو یک تیر چراغ برق قرار گرفته است. شمس علوی با شلیک به میان این دو تانکر یک راکت آر. پی. جی را به تیر چراغ برق میزند و نیروهای عراقی نیز بلافاصله پرچم سفید تسلیم را نشان میدهند! نیروهای عراقی پس از تسلیم متوجه میشوند که ۹ نفر تکاور هستند و اسیر ۴ تکاور نفر شده اند! آنها تلاش میکنند که بگریزند؛ اما نیروهای ایرانی اجازه نمیدهند! سایر نیروهای عراقی که بعثی بودند، مقاومت کردند. تا شب زد و خوردها ادامه پیدا کرد.
** حضور ناوچه پیکان در صحنه نبرد
ناوچه پیکان که با افشای اطلاعات توسط افسر فرمانده عراقی و با احاطه کامل وارد میدان نبرد میشود. نصف سکوها دست نیروهای ایرانی و نصف دیگر دست نیروهای عراقی بود. ناوچه پیکان در کنار بخش تحت تصرف نیروهای ایرانی پهلو میگیرد. باران شدیدی نیز آغاز میشود. اسرا تحویل ناوچه قهرمان پیکان میشوند. قرار بر آن میشود که ناوچه در سپیده سحر از سکو فاصله گرفته و با آتش توپخانه به تکاوران کمک کند تا مابقی سکوها را نیز تصرف کنند.
ناوچه زودتر از موعد و حدود ساعت ۳ صبح از سکو جدا میشود؛ زیرا در مییابد که ناوی عراقی در حال نزدیکی به سکو است. دو ناوچه درگیر میشوند و ناوچه پیکان، ناوچه دشمن را هدف قرار میدهد. هوا کم کم در حال روشن شد بود و تکاوران شبح ناو را از دور میدیدند. در همین حین موشکی به سمت ناوچه پیکان شلیک میشود؛ اما به ناوچه اصابت نمیکند؛ زیرا دریادلان ناوچه موشک را در راه هدف قرار میدهند! موشک دوم کمی نزدیکتر اصابت کرده و دست «استوار سیاهکل» را قطع و چند نفر دیگر را مجروح میکند. فرمانده ناو دستور میدهد بالگردی برای به عقب برگرداندن زخمیها به سمت ناوچه بیاید؛ اما نیروها قبول نمیکنند.
زمانی که ناوچه تلاش میکند در کنار سکوها پهلو بگیرد، موشک سوم به سمت ناوچه شلیک میشود؛ اما به ناوچه اصابت نمیکند. تکاوران اسکله را کامل پاکسازی و بمب گذاری کردند.
در این وضعیت ارتش رژیم بعث دستور میدهد که حتی به هزینه نابودی کل سکوی البکر، باید ناوچه پیکان غرق شود. در این وضعیت درگیری تا ظهر روز ۷ آذر ادامه پیدا میکند. نیروهای ساعت یک ربع به ۱۲ ظهر از سکو جدا میشود. نیروهای ایرانی برای اسرای عراقی غذای گرم حاضر کرده و به آنها میدهند. در همین حین موشک اول به ناوچه قهرمان پیکان اصابت میکند. از ۹ اسیر عراقی تنها یک نفر نجات پیدا کرد و بقیه کشته شدند. ناوچه ۳۶۰ درجه به دور خود چرخیده و سکان از بین رفت. موج انفجار موشک بعدی ملوانان را به داخل آب پرتاب کرد.
** عقابان ایران، انتقام شهدای پیکان را میگیرند
ناوچه دشمن که در لابلای سکوی الامیه مخفی شده بود، با دیدن غرق شدن ناوچه پیکان و تصور خالی بودن پهنه نیلگون خلیج فارس، برای به اسارت گرفتن دریادلان ایرانی وارد صحنه میشود؛ اما عقابان تیز پرواز نیروی هوایی به سرعت به ناوچه دشمن حمله ور شدند. فانتومهای ایرانی ناوچه عراقی را هدف قرار داده و به قعر دریا فرستادند. عراق ناوچه دومی را برای نجات نیروهای خود به معرکه میفرستد؛ اما تیز پروازان ایرانی نمیگذارند عراق فاتح این نبرد شود و ناوچه دوم را نیز هدف قرار داده و منهدم میکنند. فرماندهان عراقی که دو ناوچه دیگر خود را از دست رفته دیدند، از ورود مجدد به میدان نبرد میهراسند. بالگردهای نیروی دریایی نیز از فرصت استفاده کرده و برای نجات مجروحان به منطقه وارد میشوند.
** بالگردهای ایرانی، فرشتگان نجات نیروی دریایی
بالگردهای ایرانی پس از حضور در معرکه نبرد و در حالی که نیروهای دو ناوچه عراقی و یک ناوچه ایرانی در دریا منتظر نجات هستند؛ بدون اینکه تبعیضی میان نیروهای دوست و دشمن قایل شوند، تمام نفرات را از دریا نجات میدهند، این در حالی بود که بالگردهای عراقی بدون اهمیت دادن به نجات جان نیروهای خود، به هیچ وجه وارد منطقه نمیشوند. پس از نجات بخش عمده نیروها، «سرنوشت» افسر ایرانی در دریا جا میماند. از اتفاق یک غواص عراقی نیز نجات نیافته در همان محدوده شناور است. این دو نفر تا صبح در کنار هم تلاش میکنند تا باهم سخن بگویند تا سرما آنها را بیهوش نکند و زنده بمانند. بالگرد ایرانی روز بعد باز میگردد و سبد نجات برای آنها پرتاب میشود. افسر شجاع ایرانی به بالگرد ایرانی میگوید: اول اسیر عراقی را نجات دهید. بالگرد اول او را نجات میدهد و سپس افسر ایرانی بالا کشیده میشود. نیروهای ایرانی با دریادلای و رشادت هرچه تمامتر جنگیدند.
** دستاوردهای عملیات مروارید
دستاورد این عملیات هدف قرار گرفتن ۹ کشتی، یک بالگرد و ۳ فروند میگ عراقی بود. همچنین سکوهای عراقی برای همیشه غیر عملیاتی شدن شده و مراکز دیده بانی و پرتاب موشک موجود در این دو اسکله نیز از میان رفتند. نیروی دریایی عراق با بجا گذاشتن تعداد زیادی مجروح، کشته و اسیر، برای همیشه از صحنه نبرد در خلیج فارس خارج شد. در این عملیات نیروی دریایی ارتش ایران یک ناوچه و ۲۸ دریادل خود را از دست داد؛ اما یاد و خاطره آنان همچنان باقی است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام /