غِفلَت از تاثیرگذاترین مولفه در توسعه اقتصادی/لزوم توجه به فرهنگ به عنوان محوریت اصلی توسعهدر طول چهار دهه گذشته،علی رغم حصول توفیقات بسیار در تمامی عرصه های کشور،از حیث اقتصادی،موفقیت های حاصل شده آنچنان که باید مطلوب نبوده،امری که نباید و نمی توان از نقش تعیین کننده فرهنگ در آن غافل بود.

به گزارش خبرنگار اقتصاد و انرژی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان،،بدون تردید،در حوزه توسعه،عوامل بسیاری موثر و اثرگذار هستند و در این میان،فرهنگ نقشی به مراتب برجسته،شاخص و مهم تر از دیگر مولفه ها ایفاء می کند.

بدون تردید،یکی از ضروریات و الزاماتِ اساسیِ فعلیِ کشور،به توسعه اقتصادی معطوف می شود و با در نظر گرفتن کانون اصلی مشکلات فعلی جامعه که در قالب اقتصادی ظهور  پیدا می کند و بخش عمده دستورکارها،طرح ها،لوایح و حتی مصاحبه ها،گفت و گو و مناظره ها و فراتر از آن نام گذاری شعار سال از سوی رهبر معظم انقلاب در سنوات اخیر با محوریت اقتصادی ، این واقعیت مبرهن می شود که اصلی ترین هدف و دستور کارِ کشور و به تعبیر دیگر،نیاز و معضل جامعه به این مولفه ( اقتصاد ) باز می گردد.

برای تحقق و حصول این امر راهکارها،ایده ها و دستورکارهای متعددی مطرح و پیشنهاد می شود، تاکید و تکیه بر ضروریاتی همچون توسعه صادرات،حمایت از تولید داخلی،نوسازی تجهیزات تولیدی،ارائه وام ها و تسهیلات کم سود به فعالان حوزه تولیدی و صنعتی،تلاش برای برند سازی کالاهای ایرانی،مقابله و مبارزه هر چه بیشتر با قاچاق کالا،توسعه فرصت های شغلی،ایجاد رونق اقتصادی و رفع عارضه رکود از صحنه اقتصادی کشور،توانمند سازی و مهارت افزایی جوانان روستایی و شهری،حمایت از زراعت و کشاورزی،توسعه صنایع تبدیلی و تکمیلی،حمایت از اصناف،به کار گماردن و گماشتن افرادی خبره و زُبدِه در حوزه رایزنان اقتصادی ایران به عنوان افراد فعال در سفارتخانه ها و یا نمایندگی های این مرز و بوم در اقصی نقاط جهان،استفاده حداکثری از حداقل امکانات موجود،کوچک سازی و چابک سازی دولت،خصوصی سازی و تقویت آن،فاصله گرفتن از اقتصاد نفتی ، تلاش برای ارتقای کمی و کیفی تولیدات ایرانی و ده ها مولفه دیگر که پیش از این در قالب گزارشات و گفت و گوهای تفصیلی و اجمالی به آن پرداخته شده و در آینده نیز به ابعاد و زوایای دیگری از آن پرداخته خواهد شد،مصادیق و نمونه هایی از ضروریات و الزامات تحقق پیشرفت و توسعه اقتصادی به شمار می روند،اصول و قواعد تجربه شده ای که بسیاری و به تعبیر صحیح تر،تمامی کشورهای توسعه یافته و پیشرفته جهان،با اتکای به آن بر جایگاه ها و رتبه های برتر اقتصادی جهان تکیه زده اند و به تبع ما نیز موظف و مکلف به بکارگیری آن به اقتضای شرایط حاکم بر کشور خویش هستیم،زیرا قرار نیست به تعبیری ، " چرخ را مجددا اختراع نماییم "

با همه این اوصاف،آنچه به عنوان اصلی ترین مولفه در تسریع،تسهیل و حصول توسعه اقتصادی موثر و راهگشاست،به عرصه فرهنگی معطوف می شود که کمتر به آن پرداخته شده و عموما اشاره به این موضوع به صورتی کلیشه ای انجام گرفته تا جایی که بسیاری از آن به سادگی عبور کرده و کمتر به این گذاره توجه می کنند.

فرهنگ چیست؟

پیش از وارد شدن به جزئیات و زوایای نقش فرهنگ در توسعه،علی الخصوص توسعه اقتصادی که مبنا و موضوعیت این گزارش به شمار می رود،لازم است تعریفی مشخص از فرهنگ ارائه شود.

در ارتباط با فرهنگ،عبارات،معانی،تحلیل ها و تفاسیر متعددی وجود دارد و قرار نیست در این مجال به تمامی آنها اشاره و پرداخته شود اما بصورتی کلی می توان گفت،فرهنگ به مجموعه ای از عقاید،خلقیات و رفتارهای یک جامعه اطلاق می شود که در واقع امر،برگرفته از رفتارها،عقاید و خلقیات آحاد جامعه است و به تعبیری این فَرد فَردِ جامعه و روحیات و رفتارهای آنهاست که برون داد آن بصورت فرهنگ عمومی جامعه بروز پیدا می کند.

به واقع،فرهنگ را می توان تحت عنوان عقاید،برداشت های انسانی از واقعیات و حقایق عالم و خلقیات فردی،اجتماعی و ملی تعریف نمود که بنابر شرایط حاکم بر هر کشوری،متفاوت است اما با همه این اوصاف،و با وجود تمامی این تفاوت ها در بسیاری از موارد با قِرابَت ها و وجه اشتراکاتی بسیار اساسی همراه است.

به عنوان نمونه،نشاط اجتماعی،انضباط عمومی،روحیه مشارکت،تعاون و همکاری،در قالب و بستر فرهنگ عمومی هر کشوری قابل تعریف است که به خروجی و دستاوردهای ارزنده ای منتهی می شود.

این اصل و قاعده در خصوص فرهنگ عمومی جامعه ایران نیز مصداق دارد و در برهه های زمانی گوناگون همچون دوران پیروزی شکوهمند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر نظام طاغوتی، مقطع 8 ساله جنگ تحمیلی،وحدت و همدلی که در هنگام مسابقات ورزشی ملی در برابر دیگر کشورها بصورتی ملی در ناخودآگاه و ضمیر ایرانیان و بصورتی جمعی شکل می گیرد،نمود داشته و نتایج خیره کننده ای را نیز در پِی داشته است.

نقدی خودمانی بر بینش و عملکرد خویش در جامعه

بدیهی است ایران به عنوان کشوری کهن،متمدن و با فرهنگ در سطح جهان مطرح است،آنچه در اشعار و ادبیات بزرگان شعر و ادب این مرز و بوم دیده می شود،آثار ماندگار از ابنیه تاریخی،گواهی بر این مدعاست که ایران زمین از دیرباز به کشوری متمدن و با فرهنگ شُهرِه بوده،اما این نافی بررسی و پرداختَنِ به نقاط ضعف ما در عرصه عمومی نیست و باید با واقع بینی به این اصل توجه شود که تا زمانی که تلاشی برای رفع نارسایی های فرهنگی انجام نشود،دستیابی به توسعه،از جمله توسعه اقتصادی امری محال و ناممکن خواهد بود.

لذا باید،این تلخی را تحمل نمود و پذیرفت که با وجود تمامی محاسن و نقاط برجسته ای که از آن برخوردار هستیم،با مجموعه ای از عیوب فرهنگی نیز مواجهیم که متاسفانه در طول سال ها و دهه های گذشته به آن توجه چندانی نشده و تا زمانی که برای رفع آن تلاش نشود،نمی توان به معنای واقعی کلمه به توسعه اقتصادی نائل شد.

به واقع،پیش نیاز توسعه،توسعه فرهنگی جامعه است و این موضوع را نباید صرفا از پنجره و دریچه دولتی و حاکمیتی مورد نقد و بررسی قرار داد و تمامی افراد و آحاد جامعه بصورت فردی در این مقوله نقش دارند و البته در این میان نمی توان نقش دولت و نهادهای فرهنگیِ کشور را نادیده اِنگاشت.

بصورت جزئی تر و مصداقی باید اینچنین بیان کرد که اگر از تعصب به کالای ایرانی سخن می گوییم ( و رهبری معظم انقلاب نیز در فرمایشاتشان در نخستین روز از سال 1397 در حرم مطهر رضوی،بصورتی ظریف و حکیمانه به آن اشاره فرمودند و در تبیین آن از مثالی ورزشی در قالب طرفداری و تعصب به تیم های فوتبال اشاره کردند ) می باید ریشه و خواستگاه آن را در فرهنگ جامعه جستجو کرد.

اگر در بُرهه های حساس اقتصادی،ناگهان شاهد هجوم بخش قابل توجهی از مردم برای خرید فلان کالا و انبارسازی آن در منازل هستیم،اگر همچنان در ساختار ذهنی و فکری بسیاری از ایرانیان،تولیدات خارجی بر کالای ایرانی ارجحیت دارند،اگر راندمان و میانگین کار مفید در ایران،(بخصوص در بخش دولتی و فارغ از جناج بندی های سیاسی)پایین و ضعیف است،اگر در بزنگاه های حساس،سکه و ارز به عامل و دستمایه ای برای حفظ ثروت و یا افزون نمودن ثروت مبدل می شود،اگر برخی از افراد جامعه آگاه یا ناخود آگاه به عاملی برای طرح شایعات اقتصادی با موضوعیت کم شدن فلان کالا یا گرانی آن در آینده ای نزدیک بصورت کاذب تبدیل می شوند ،اگر برخی از شرایط خاص و حساس اقتصادی به عنوان پلی برای بستن بار خویش و گران فروشی یا کم فروشی استفاده می کنند،اگر همواره به دنبال نقد فلان مسئول یا دستگاه دولتی و غیردولتی هستیم اما هیچگاه در رفتار و منش اقتصادی و اجتماعی خویش به عنوان یک شهروند تجدید نظر نمی کنیم و ده ها و صدها اما و اگر دیگر،تماما ریشه آن را باید در نقیصه ها و عیوب فرهنگی جستجو نماییم که به مثابه موانع و چالش هایی جدی در مسیر توسعه اقتصادی قد علم کرده اند و تا زمانی که برای رفع و دفع آن تلاشی فردی و جمعی َنَماییم،همچنان شاهد بروز مشکلات و چالش های عَدیده اقتصادی خواهیم بود.

نقش فرهنگ به عنوان عنصری فرابخشی در تولید،توزیع و مصرف

ایرج ندیمی،عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرنگار اقتصاد و انرژی ،در تشریح نقش و جایگاه نافذ فرهنگ در توسعه اقتصادی اظهار کرد:در طول سالیان اخیر،مکررا شاهد محوریت حوزه اقتصادی در نامگذاری شعار سال از سوی مقام معظم رهبری هستیم و این امر موید نقش حائز اهمیت موضوع مذکور در کشور است و اساسا شاهدیم دشمنان مردم و معاندانِ به انقلاب نیز برای تضعیف این مرز و بوم،جنگ اقتصادی با ایران را در دستور کار قرار داده اند.

وی در ادامه با تاکید بر نقش فرهنگ در حصول و تحقق اهداف و توفیقات اقتصادی گفت:به واقع فرهنگ امری فرابخشی محسوب می شود که اثرگذاری آن در هر سه ضلع نِظامِ تولید ، توزیع و مصرف قابل توجه و ملموس است و به تعبیری با تکیه بر عنصر فرهنگ،می توان به اقتصاد کشور کمک نمود و تنها در صورت توجه ویژه و اصولی به فرهنگِ تولید ، توزیع و مصرف ، بستر لازم برای رفع و دفع بسیاری از مشکلات و نارسایی های اقتصادی فراهم خواهد شد.

ندیمی تصریح کرد:با توجه هر چه بیشتر به مقوله فرهنگ،متناسب با ضروریات و اقتضائات حاکم بر جامعه می توان در راستای استفاده حداکثری و مطلوب از منابع انسانی،اقلیمی،معدنی به توفیقات ارزنده تری نائل شد و این موضوع پاسخگوی بسیاری از نیازها و ضروریات بیرونی ما ، از جمله مقابله موثر با تحریم ها خواهد بود.

قدرت فرهنگ از اقتصاد و سیاست بیشتر است

در اواخر عمر دولت یازدهم،اسحاق جهانگیری،معاون اول رئیس جمهور با اشاره به نقش آفرینی و اثرگذاری فرهنگ در تمامی عرصه ها،گفت:هیچ جایی را نمی توان یافت  که از این مولفه خطیر بی نیاز باشد و در واقع امر قدرت فرهنگ از سیاست و اقتصاد بیشتر است.

وی در آن مقطع افزود:حتی در جلوگیری از مفاسد اقتصادی و به تبع آن آسیب های اجتماعی،نقش فرهنگ غیر قابل انکار به شمار می رود و باید به این واقعیت اذعان کرد که پیش نیاز توسعه اقتصادی کشور،توسعه فرهنگی است و در صورت وجود ضعف فرهنگی،کشور نیز ضعیف خواهد شد.

جهانگیری در ادامه گفت:مقام معظم رهبری نیز مکررا نسبت به فرهنگ ، توجهی جدی دارند و به آن تاکید می ورزند و ما نیز می باید در بخش اقتصاد مقاومتی از ظرفیت های درونی فرهنگی ایران که از همه بخش هایش بیشتر است ، به خلق آثاری بزرگ مبادرت ورزیم.

بدون تردید برای حصول این امر(توسعه فرهنگی) و به تبع آن (توسعه اقتصادی) باید خانواده به عنوان نخستین کانون تربیتی و پرورشی،مدارس،مراکز آموزش عالی،رسانه ها،نهادها و دستگاه های فرهنگی با توجه به ارزش های ایرانی و اسلامی،بصورتی همسو،یکپارچه در مسیری واحد گام بردارند،اصلی که با وجود تنوع و تکثر قومی و طایفه ای در ایران،امکان پذیر است، و سوابق تاریخی گذشته نیز نشان داده،می توان در برهه های حساس،تمامی ظرفیت ها را در مسیری واحد و بصورتی همسو و یکپارچه هدایت نمود امری که امروزه از اصلی ترین ضروریات توسعه اقتصادیِ کشور به شمار می رود.

گزارش از ناصررمضانی

انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۰۵ ۱۰ آذر ۱۳۹۷
متاسفانه به موردی که تواین مدت اهمیت نداده اندفرهنگ وفرهنگی است حقوق فرهنگی کمترین دریافتی رادارداون موقع توقعات???/
آخرین اخبار