به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان،حماسه دفاع مقدس روز به روز بالندهتر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدسترین و با ارزشترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بینظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است.
شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلبهاست. شهادت مردن تحمیلی نیست بلکه انتخاب آزادانه و آگاهانه و خلوت عاشق و معشوق است.
شما میتوانید در ادامه شرح کوتاه زندگی مختار میکائیلی یکی از شهدای هشت سال دفاع مقدس را بخوانید:
فرازی از زندگینامه شهید:
شهید در سال ۱۳۱۶ در روستای هاچه سو از توابع شهرستان شاهیندژ دیده به جهان گشود و پس از اندک مدتی پدر خود را از دست داد و امورات زندگی به عهده وی گردید ایشان از راه دامداری امرار معاش میکرد. این شهید عزیز در آن محیط کاملا فاسد یعنی در زمان طاغوت در آن طوفان سهمگین خود و خانواده خود را به منزل مقصود رسانید و به سختی با فساد انحراف اخلاقی مخالف بود و همیشه از سیاستهای رژیم طاغوتی انتقاد میکرد و بعد از انقلاب بلافاصله در سپاه پاسداران نام نویسی کرد و در تمامی عملیاتهای کردستان شرکت میکرد. معتقد به اسلام و انقلاب بود. علاقه او بیشتر زمانی به اوج رسید که وارد سپاه پاسداران شد و اگر میشنید منافقی به اسلام خیانت کرده ناراحت میشد وی در زمان رژیم طاغوتی با قلدرهای فساد بی دین مخالف بود. با توجه به علاقهای که به امام و انقلاب و جمهوری اسلامی داشت عاشقانه و صادقانه به جبهه عزیمت کرد. همیشه میگفت که میخواهم شهید شوم. نماز را عاشقانه و سر وقت میخواند. نماز صبح را با صدای بلند اقامه میکرد. ایشان تقریبا در تمامی عملیاتهای کردستان شرکت میکرد. موقعی که به مرخصی میآمد آرام و قرار نداشت میگفت: من اینجا نشسته ام در حالی که برادران من در حال نبرد هستند و چند روز مانده که مرخصی اش تمام شود به پایگاه بر میگشت بطوریکه فرزندان شهید همیشه مشتاق دیدارش بودند. ایشان روحیه فوق العادهای داشت دیگران را برای جنگ با کفار تشویق میکرد. یکی از هم سنگرانش میگفت: موقعی که شهید تیر خورد خون از تمامی پیکر مبارکش میریخت به ما روحیه میداد و میگفت که چیزی نیست شما به نبرد ادامه دهید.
شهید به خاطر قدرت بیانش دوستان و آشنایانش را تحت تاثیر قرار میداد. صحبتش کردنش را دوست داشند حرفهایش به دل مینشست؛ و تاثیر زیادی میگذاشت با اینکه سوادی نداشت ولی سخنان حکیمانهای میگفت: گویا که مدارج عالی علوم را طی کرده. با حکایاتی که از مسلمانان صدر اسلام و ائمه اطهار میگفت: شور عجبیبی در اهل مجلس برپا میکرد.
انتهای پیام/