به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، عبدالباری عطوان، سردبیر روزنامه رای الیوم در یادداشتی درباره طرح شوم آمریکا برای فلسطین نوشت: از درخواست بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، از مطمئنترین متحدش دونالد ترامپ برای به تاخیر انداختن اعلام جزئیات «معامله قرن» تعجب نمیکنیم. این امر به سبب بحران سیاسی در کابینه اشغالگر اسرائیل در پی شکست نظامی و امنیتی اخیر در نوار غزه به دست مردان مقاومت است. همه بازیگران اساسی در این «معامله» از دونالد ترامپ گرفته تا محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تا محمد بن سلمان ولیعهد سعودی با شرایط دشواری روبرو هستند.
یک مقام بلندپایه اردنی ده روز قبل در گفتگوی اختصاصی با «رای الیوم» در دفترش گفت ترامپ تماسهایی با طرفهای ذیربط با طرح معامله قرن برقرار کرد. ترامپ در صدد بود قبل از پایان ماه نوامبر آن را اعلام کند. وی -که نخواست نامش فاش شود- افزود پادشاه اردن تلاشهای فراوانی به عمل آورد تا نشستی بین ترامپ و محمود عباس در حاشیه نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل متحد برگزار شود، اما محمود عباس قاطعانه مخالفت کرد، زیرا معتقد است صرف نشست با ترامپ بدون عقبنشینی از موضوع انتقال سفارت کشورش به قدس اشغالی به معنای به رسمیت شناختن یا پذیرش «معامله قرن» و آمادگی برای مذاکره بر سر بندهای آن خواهد بود.
نتانیاهو با بحران کابینه روبرو است که جرقهاش را آویگدور لیبرمن، وزیر جنگش، زد چرا که شکست نیروهایش در نوار غزه و به شکست کشاندن عملیات امنیتی واحدهای ویژه در شرق خان یونس سبب سرنگونی وی شد. لیبرمن تلاش کرد بر این جنایت سرپوش بگذارد با این ادعا که خواستار ادامه جنگ و یورش به نوار غزه و نابودی گروههای مقاومت بوده است در حالی که این یک گزینه انتحاری است که نتانیاهو با آن مخالفت کرد، زیرا به خوبی میدانست هزینههای هر حمله در این چارچوب برای اسرائیل از حیث نظامی، سیاسی و انسانی بسیار پر هزینه خواهد بود همچنین به این دلیل توانمندهای مقاومت به شدت افزایش یافت و گنبد آهنین نتوانست با موشکهای دقیق و پیشرفته آن مقابله کند.
ترامپ که محرک اصلی معامله قرن است در بحران داخلی و خارجی خطرناکی به سر میبرد و کنگره آمریکا در بیشتر مسائل از جمله دفاع مستمرش از عربستان سعودی و شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، و تبرئه کردن وی از هر نقشی در جنایت ترور جمال خاشقجی با وی مخالفت میکند. مهمتر از این صداهایی در داخل مجلس نمایندگان در حمایت از مطبوعات و رسانهها بلند شده است و خواستار انجام تحقیقات درباره روابط مالی و تجاری خصوصی رئیس جمهور آمریکا و دامادش شدند به طوری که بسیاری از نمایندگان وی را «دلقک» و «دروغگو» توصیف میکنند.
عطوان در ادامه نوشت: اجرای «معامله قرن» یا آنچه که از بندهایش باقی مانده است نیاز به امضا و تائید طرف فلسطینی از جمله خود محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان، و سازمان آزادیبخش دارد. اما دو امر مانع این امضاء میشود:
نخست اینکه محمود عباس مخالف است و اطرافیانش میگویند وی نمیخواهد به عنوان یک خائن از دنیا برود دوم اینکه عباس صرفا نماینده جنبش «فتح» یا بخشی از آن است و اگر نگوئیم همه، دستکم میتوان گفت بیشتر گروههای فلسطینی با آن مخالفت کردند و در نشست اخیر شورای مرکزی در پایان اکتبر گذشته حاضران در این نشست صرفا یاران رئیس در جنبش فتح و برخی گروهها حضور یافتند که در جامعه فلسطین پایگاهی ندارند. شاید اظهارات غافلگیرکننده و بیسابقه صائب عریقات که گفته است رئیس واقعی فلسطینیها آویگدور لیبرمن، وزیر جنگ اسرائیل، است و نخست وزیر فلسطین هماهنگکننده «بولی مردخای» است. موشه یعلون، وزیر جنگ اسبق اسرائیل، نیز روز گذشته آن را تائید کرد زمانی که در یک نشست سیاسی گفت هماهنگی امنیتی ضامن حفظ تشکیلات خودگردان و حفاظت از آن در برابر دشمنانش حماس و جهاد اسلامی است و هر نوع تهدید درباره منحل کردن آن از سوی فلسطینیها یک تهدید توخالی و بیارزش است.
از سوی دیگر محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، که ترامپ وی را ضامن عربی معامله قرن توصیف میکند بیش از دیگر بازیگران در بن بست قرار گرفته است و با نزاع سختی برای ماندن در منصبش روبرو است و تقریبا همه انگشتهای اتهام متوجه وی است و شخص او را مسئول اصلی ترور خاشقجی و تکهتکه کردن بدن و شاید حل کردن جسدش در اسید میدانند. ترامپ گفته است اگر عربستان سعودی نبود اسرائیل نابود میشد و همانطور که گزارشهای خبری اسرائیلی تائید کردند این شاهزاده بن سلمان است که بستر سفر نتانیاهو به عمان را فراهم کرد و نتانیاهو به منامه نیز سفر خواهد کرد که مقدمه این سفر را نیز بن سلمان فراهم کرده است؛ بنابراین محرک عادیسازی روابط با (اسرائیل) با مخالفت مردمی قوی حتی در داخل عربستان روبرو است.
سردبیر روزنامه رای الیوم در ادامه نوشت: موج عادیسازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج (فارس) که در چند هفته گذشته بطور بیسابقهای شدت گرفته است با هدف مقدمهسازی برای دو امر اساسی است. نخست: معامله قرن و تقویت جایگاه نتانیاهو در داخل به گونهای که بتواند ائتلاف حاکم را حفظ کند و بتوان این سخن را مطرح کرد که عربهای حوزه خلیج (فارس) به سوی اسرائیل باز گشتند بیآنکه هیچ امتیازی به فلسطینیها داده شود. دومین امر ریاست اسرائیل بر ناتوی عربی سنی که قرار است نوک پیکان در هر جنگی ضد ایران باشد.
در سایه مجموعهای از این شکستها و ناکامیها، منطقی است که «معامله قرن» به تاخیر افتد به ویژه اینکه محور دیگر که با آن مخالف است مواضعش را بهبود میبخشد و پیروزیهایی را در عرصه میدانی کسب میکند. مقصود ما در اینجا گروههای مقاومت در غزه هستند که اسرائیل را ترساندهاند و یک میلیون از شهرکنشینان صهیونیست را به پناهگاهها در اطراف غزه سوق دادند و اگر جنگ دو روز دیگر ادامه مییافت و ساختمانها و تاسیسات نه تنها در قلب تلآویو بلکه فرودگاه شهر اللّد (شهر اللّد در سی و هشت کیلومتری شمال غرب قدس قرار دارد) ویران میشد.
در ادامه این یادداشت آمده است: سیاستهای آمریکا و کشورهای عربی خلیج (فارس) که میخواهند آرمان فلسطین را از بین ببرند و آن را مثل جسد خاشقجی با اره برقی «معامله قرن» تکهتکه کنند تا در اسید از بین برود، نتایج معکوس در پی دارد و به نفع تهران و محور آن منتهی میشود و همین آقای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، بار و بندیلش را میبندد تا در صدر هیئت بلندپایه برای مشارکت در کنفرانس وحدت اسلامی روانه پایتخت ایران شود و صالح العاروری، معاونش، که دولت ترامپ وی را در صدر فهرست تروریسم قرار داد و برای هر کس که اطلاعاتی درباره محل حضورش بدهد جایزه تعیین کرد، در صدر هیئت دیگری از این جنبش وارد قاهره شد و سید حسن نصرالله عضو اصیل و قدیمی همین فهرست (تروریسم) بهترین روزهای عمرش را در بیروت سپری میکند و کلید تشکیل دولت لبنان را در دست دارد و روی زرادخانهای مینشیند که یکصد و پنجاه هزار موشک دارد که موجودیت اسرائیل را تهدید میکند و این در حالی است که به پایتختهای کشورهای عربی حوزه خلیج فارس کسی جز وزراء، تیمهای ورزشی اسرائیلی و دلالان اسلحه رفت و آمد نمیکنند.
انتهای پیام/