به گزارشگروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، ما در ساعات اولیه بعد از وقوع زلزله در بحث ارتباطات با مشکل جدی روبهرو بودیم. حداقل ١٥-١٠ بار تلاش میکردیم تا بالاخره موفق شدیم ارتباط تلفنی یا بیسیم برقرار کنیم. فراخوان نیروها در آن ساعت شب با توجه به ترافیک به وجود آمده در شهر خیلی دشوار بود. یعنی طول کشید تا این افراد توانستند خودشان را به هلالاحمر یا محل خدمتشان برسانند.
بیسشتربخوانید : چه موانعی امدادهوایی را در زلزله کرمانشاه با مشکل روبهرو کرد؟
در شب زلزله، امکان ارزیابی دقیق از طریق هوایی برایمان مهیا نبود و ارزیابیها جامع نبود. اطلاعات خیلی پراکنده به دست ما میرسید. از ٨ شهرستان استان نگرانیهایی منعکس میشد و دقیقاً مشخص نبود وضع در کدام نقطه حادتر است. ساعات زیادی طول کشید تا عمق فاجعه و مشکلات حادثهدیدگان مخصوصاً از نقاطی که بیشتر آسیب دیده بودند به مسئولان استان و ستاد مدیریت بحران منعکس شود. البته مقصر این موضوع هلالاحمر نبود. هلالاحمر هم یکی از دستگاههایی است که برای ارزیابی، تیمهایش را اعزام میکند. چون شب بود امکان ارزیابی جامع وجود نداشت. مدت ٦ تا ٧ ساعت درگیر اطلاعات پراکنده بودیم تا تیمها بالاخره توانستند اطلاعاتی را به ما ارسال کنند که مثلاً عمق حادثه در سرپل ذهاب بیشتر از جاهای دیگر است.
مشکل دیگر ما وسعت و عمق حادثه بود؛ که بیش از ١٨-١٧ هزار کیلومتر و حدود یک میلیون و پانصد هزار نفر را تحت تأثیر خود قرار داده و درگیر کرده بود. اغلب مردم بیرون از خانهها بودند و همه درخواست اسکان و امکانات داشتند. اینها باعث شد کار فراخوان نیروها و ارسال تجهیزات و هماهنگی و انسجام درونی تیمهای عملیاتی هلالاحمر با اختلال مواجه شود. علاوه بر اینها، درباره تصمیمهایی که در ستاد بحران گرفته میشود همتی برای اجرا وجود نداشت. بیشتر حوزههای نظامی و انتظامی به بحث اصلی خودشان که بحث امنیت بود عمل نکردند. ما در سه روز اول در منطقه آسیب دیده هیچگونه امنیتی نداشتیم. در صورتی که اگر امنیت برقرار میشد کار امدادرسانی و توزیع اقلام به خوبی انجام میشد.
وقتی محمولهای به منطقه وارد میشد واقعاً امنیتی برایش متصور نبود. استانداری تصمیم گرفت از ظرفیت نیروهای نظامی و انتظامی استفاده کند و توزیع اقلام را در شهر به ارتش و در روستاها به سپاه واگذار کرد. این تصمیم باعث شد که یک هفته تمام نیروهای هلالاحمر بعد از جستوجو و نجات عملاً کار دیگری نتوانند انجام دهند. ما اقلام امدادی را تحویل سپاه و ارتش میدادیم. سپاه و ارتش هم بدون شناسایی توزیع انجام میداد و این توزیع بدون شناسایی و صدور شناسنامه امدادی، بدون اینکه اصلاً هویت افراد را شناسایی کنند و ثبت اطلاعات اتفاق بیفتد، باعث شد که بسیاری از افراد یا دوباره و چند باره اقلام امدادی بگیرند و بسیاری دیگر که امکان دسترسی نداشتند هم از این امکانات بیبهره بمانند، بنابراین دچار سرخوردگی و افسردگی و مشکلات دیگری شدند. متأسفانه پایه خیلی بیعدالتیها و ناراحتیها از همینجا گذاشته و باعث شد مردم ناراضی باشند. در فضای مجازی هم خیلی روی این مسائل مانور دادند. بعد از یک هفته که هلالاحمر دوباره توزیع را برعهده گرفت وضعیت به نسبت سروسامان پیدا کرد. شناسنامه صادر شد و اقلام بر اساس دفترچه امدادی به افراد واگذار و باعث بازگشت آرامش به منطقه شد.
تقریباً یک سالی بود که در استان کرمانشاه برای آمادگی تیمهای امدادی و تجهیز این تیمها به وسایل و تجهیزات انفرادی فعالیت کرده و بیش از ٤٠٠ نفر از امدادگرانمان را به تجهیزات انفرادی مجهز کرده بودیم. ١٠ پایگاه ثابت داشتیم و در هر ماه ٢ تا ٣ مانور ساعت صفر در این پایگاهها برگزار میشد. این پیشبینیها و آمادگیها در حوزه امداد پس از قوع زلزله کمکهای قابل توجهی برای انجام عملیاتهای امدادی موفق بود.
همچنین برای امدادگران کلاسهای بازآموزی بسیار خوبی برگزار کردیم و در پی آن پالایش و تصفیه مناسبی هم انجام شده بود. امدادگرانی که توانمندی و سابقه خوبی داشتند تقریباً در تمام شهرستانها به کارگیری شده بودند. آن پیش لرزه قبل از زلزله اصلی هم در شب حادثه خیلی کمک کرد. رئیس شعبه شهرستان سرپل ذهاب اعلام کرد که بر اساس آن پیش لرزهای که آمد و اعلام آمادگی که شد و فراخوان تیمهای ارزیابی صورت گرفت، ٣٠ نفر از امدادگران در مناطق متأثر از پیش لرزه در حال ارزیابی آن چهار و نیم ریشتر بودند که زلزله اصلی آمد. آن ٣٠ نفر با تجهیزات و امکاناتی که داشتند کمک بسیار خوبی برای ما بودند.
در استان اردبیل پیش از اعزام نیروها به مناطق زلزلهزده اقدامات و تمهیدات مناسبی داشتیم که توانست در هنگام امدادرسانی به زلزلهزدگان کرمانشاه کمک بسیار خوبی باشد. تهیه شناسنامه یا همان تیمهای امداد روستایی که مشخص میکرد کدام امدادگر چه تخصصی دارد همراه با شماره تماس امدادگر و نیز نفر جایگزین او با استفاده از این دادهها که از قبل تهیه کرده بودیم توانستیم حدود ٦٠ نفر را در کمتر از یک ساعت با امکانات و تجهیزات در حوزه معاونت امداد و نجات بهصورت آنکال داشته باشیم تا در صورت نیاز حرکت کنیم. تجهیزاتمان هم بهطور کامل در اختیار تیمهای اعزامی که برای اعزام در امداد نجات حضور پیدا کرده بودند قرار گرفت. همچنین کمک دیگری که از سوی جمعیت در اختیار ما قرار گرفت نیز توانست برای امدادرسانی مناسب کمک حال ما باشد. در واقع سامانه MIS اطلاعات موجود منطقه را در اختیار ما قرار داد. همین مسئله باعث شد قبل از حرکت، نقشه، تعداد جمعیت، مکانهای آسیب دیده و بسیاری اطلاعات راهگشای دیگر در اختیار ما قرار بگیرد.
یکی از مشکلات و کمبودهایی که در ساعات اولیه وقوع زلزله برای استانهای معین وجود داشت و کار را برای تیمهای عملیاتی که از استانهای دیگر وارد مناطق زلزلهزده شده بودند سخت میکرد، نبود اطلاعات کافی از امکانات و تجهیزات مورد نیاز در منطقه بود. به عبارت دیگر مشکل اساسی این بود که اطلاعات کاربردی از امکانات و تجهیزاتی که در منطقه مورد نیاز است به دست ما نرسید. یعنی اگر لازم است نیرو به منطقه اعزام کنیم آیا باید تیم تخصصی آواربرداریمان را نیز با خود ببریم؟ آیا در منطقه آمبولانس لازم است؟ آیا باید تیم تغذیه استان یا تیم اسکان اضطراری خود را نیز اعزام کنیم؟ تا زمان حرکت هم این موضوع برای ما مسجل نشد و ما بر اساس برداشتهای خود از تجهیزات مورد نیاز در منطقه و نیز تجربههایی که داشتیم تیمهای استان را اعزام کردیم. این موضوع برای من بسیار ناراحتکننده بود که بعد از چندین سال و تجربه زلزلههای مختلف، باز هم در موقعی که نیاز به استفاده از تجربیات بود باز هم با چنین مشکلاتی روبهرو بودیم.
مشکل اصلی ما در روزهای نخست، توزیع چادر و پتو بود. اگر توزیع این دو مورد توسط هلالاحمر و با همکاری ارتش و سپاه انجام میشد مشکلات جدی در توزیع اقلام ایجاد نمیشد. توزیع چادر توسط ارتش و سپاه بدون بررسی و شناسایی افراد و در ورودی شهر در میان صفوف مردم لطمه زیادی وارد کرد. کار صحیح این بود که منطقه به منطقه شناسایی و بررسی کنیم که چه کسانی باید چادر دریافت کنند. احترام و کرامت مردم هم حفظ شود. چراکه با توزیع چادر به این شیوه خانمهایی که سرپرست نداشتند نمیتوانستند چادر بگیرند و اصلاً چادر به آن سنگینی را نمیتوانستند ازتریلیهای ارتش گرفته و حمل کنند. این مسأله از نظر روحی و روانی نیز آسیبهای زیادی داشت. این میان، اما یکی از فعالیتهای مناسب هلالاحمر در زمینه توزیع اقلام امدادی، راهاندازی شعب فرعی در سرپل ذهاب بود.
در سه منطقه مسجدجامع، مقابل ساختمان بسیج و خیابان نزدیک پارک اصلی شهر این شعبهها را راهاندازی کردیم. نیروهایمان را مستقر و کامیونهایی که همراه با اجناس و اقلام امدادی راهی مناطق آسیب دیده میشدند را در آن مناطق تخلیه میکردیم تا کار توزیع اقلام میان مردم به درستی انجام شود. با این روش مراکز توزیع را بیشتر کردیم تا دسترسیها آسانتر شود. همچنین چادر به چادر میرفتیم و اقلامی مثل نان، والور، فانوس و بعد که روشنایی برقی آمد آنها را میان خانوارها توزیع میکردیم.
منبع: روزنامه شهروند
انتهای پیام/