به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، ۲۴ آذر ۹۶ بود که خانواده معتمدی در حادثه آتش سوزی و انفجار منزل جان باختند و دخترشان دنیا تنها یادگاری آن ها، به پدربزرگ و مادربزرگ پدری اش سپرده شد.
خانم معتمدی عمه دنیا با بیان اینکه دنیا پس از مرگ پدر و مادرش حال روحی خوبی ندارد، گفت: تمام خاطرات آن شب در ذهن دنیا حک شده و کابوس شب و روزهای پر از درد دنیا است.
دنیا هیچ وقت تصویر پدر و مادرش را در روز آتش سوزی از یاد نمیبرد و میگوید: آن شب حادثه خواب بودیم که صدای وحشتناکی ما را از خواب بیدار کرد.
درها قفل و شیشه ها شکسته بود و پدر و مادر با صورت ها زخمی و خونی هر کدام به این سو و آن سو می دویدند، این ها تلخ ترین و بدترین صحنه هایی است که از آن شب در ذهن دنیا حک شد.
دنیا میگوید: اگر بخواهم قشنگترین جمله را به پدر و مادرم تقدیم کنم میگویم: مامان، بابا خدا شما رو بیامرزه.
این دختر ۷ ساله افزود: آرزویم این است که در آینده پزشک بیماران سوختگی شوم و بتوانم بیماران را درمان کنم.
دکتر سید سعید آرام مدیرکل بهزیستی مازندران در گفتگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از ساری ، گفت: بهزیستی مازندران که از ابتدای مشکل این کودک در جریان کار قرار گرفت، هزینههای درمانی این کودک را بر عهده گرفت.
وی افزود: لباس سوختگی که دنیا هر دو تا سه ماه باید آن را تعویض کند ۱۵ میلیون تومان هزینه دارد و بهزیستی این لباس را برای دنیا خریداری میکند.
دکتر آرام گفت: هزینه تحصیلی دنیا با کمک بهزیستی در حال تامین است و این کودک اکنون در پایه اول ابتدایی تحصیل میکند.
مدیرکل بهزیستی مازندران با بیان اینکه در حال حاضر این کودک زیر چتر حمایتی بهزیستی قرار دارد، افزود: با وجود هزینه های سنگین درمانی این کودک که از توان بهزیستی خارج است، نیازمند کمک خیران هستیم.
برای بهبودی دنیا در ابتدای سوختگی یک پزشک فیزیوتراپ اقدامات هزینههای فیزیوتراپی را به صورت رایگان انجام داد.
اباذر بوستان دوست، فیزیوتراپ معالج دنیا گفت: پس از شهادت پدرم در عملیات فتح المبین مشکل مشابه دنیا برای من و خانواده ام پیش آمد و ما هم به مدت سه سال آواره بودیم.
وی با بیان اینکه بخشی از مراحل درمانی برای دنیا دردناک بود، افزود: این موضوع موجب میشد دنیا از من بترسد، ولی سعی میکردم در طول درمان حداکثر فرصت را در اختیارش قرار دهم.
این فیزیوتراپ گفت: مشکل اصلی افرادی که دچار سوختگی عمیق میشوند تشکیل گوشت اضافه است که این موضوع بیشتر در صورت دنیا دیده میشد با توجه به اینکه زیبایی در دید همه در صورت فرد است تحمل این مشکل برای کودک مضاعف شده است.
بوستان دوست فیزیوتراپ دنیا می گوید: مشکل دیگر دنیا این بوده که به دلیل تورم در بینی نمیتوانست از بینی نفس بکشد که با توجه به اینکه در بحث فنی تا حدودی سررشته دارم با استفاده از تجهیزات خاص وسیلهای برای تنفس بهتر دنیا ساختم با اینکه در تخصص من نیست و الان نیز در حال ساخت وسیلهای بزرگتر هستم به این دلیل که دنیا روز به روز در حال بزرگتر شدن است.
این فیزیوتراپ با بیان اینکه روزی که برای نخستین بار دنیا را دیدم روی ویلچر نشسته بود و توان حرکت نداشت، افزود: به دلیل شرایطش از راه رفتن ترس داشت که به تدریج قدرت راه رفتنش را به دست آورد.
وی گفت: با توجه به سوختگی در ناحیه دستها احتمال اینکه خشکی دست به مفصل هایش برسد زیاد بود که البته با انجام اقدامات درمانی موفق شدیم این کودک دامنه حرکتی اش را به دست آورد.
بوستاندوست افزود: مشکل صورت دنیا نیز با انجام اقدامات درمانی و تزریق کورتون خیلی بهتر شده و اقدامات درمانی در حال ادامه است.
خانم معتمدی عمه دنیا درباره هزینه بالای جراحی صورت دنیا میگوید: برای جراحی بار اول صورت دنیا پزشکان هزینه ۶۰۰ میلیون تومانی را برآورد کردند که واقعا از عهده خانواده ما خارج است.
وی افزود: در حال حاضر دنیا را برای انجام لیزر درمانی به تهران میبریم تا پوست صورتش برای جراحی آماده شود.
معتمدی گفت: پزشکان زمان جراحی صورت دنیا را بهار سال ۱۳۹۸ اعلام کردند و با این وضعیت مالی بعید میدانم که بتوانیم جراحی را انجام دهیم.
خانم معتمدی عمه دنیا میگوید: هیچ چیزی از گذشته دنیا باقی نماند و این دختر بچه با خاطرات تلخ یکه و تنها ماند، تنها چیزی که برایش از پدر و مادرش به جا ماند خانهای است که در رهن بانک قرار دارد.
وی افزود: در حال حاضر با توجه به پرداخت نشدن اقساط، بانک قصد مزایده خانه پدری دنیا را دارد و در این زمینه بهزیستی قول کمک به ما داده است.
۱۱ ماه است که دنیا از نوازشهای پدر و آغوش گرم مادرش محروم است و تمام اتفاقاتی که در شب حادثه برایشان رخ داده است را به خاطر دارد، او به آینده ای می اندیشد که بتواند دوباره سلامتی و زیبایی اش را به دست آورد.
دنیا می گوید: تنها آرزویم بهبودی کامل است و اینکه بتوانم بدون لباس سوختگی غذا بخورم و مانند بچه های دیگر در حیاط مدرسه بازی کنم.
هنگام خداحافظی از دنیا به او قول آمدن دوباره را دادم، قولی که با مرهمهای مهربانی مردم سرزمینم به دنیای سوخته دنیا التیام میبخشد، او با نگاه مهربانش ما را بدرقه کرد.
گزارش از سیده حکیمه موسوی ازنی
انتهای پیام/ م