به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اوایل زمستان سال ۹۵ بود و «ستاره» تا شب عروسیاش زمان زیادی نداشت. او برنامههای زیادی برای برگزاری مراسم ازدواجش تدارک دیده بود. لباس عروسیاش را خرید، اما هنوز نتوانسته بود آرایشگاه مورد نظرش را پیدا کند.
هر روز ساعتها در اینترنت و شبکههای مجازی میگشت، اما هیچ یک از مدلهای آرایش عروس را نمیپسندید. پس از هفتهها بررسی، بالاخره مدلهای عروس یک آرایشگاه معروف در غرب پایتخت نظرش را جلب کرد و با پیدا کردن آدرس آن، برای دیدن مدلهای اصلی به آنجا رفت. همه چیز عالی به نظر میرسید و «ستاره» پس از مشورت با همسرش قرارداد ۵ میلیون تومانی آرایشگاه را امضا کرد و با خیال راحت وقت گرفت.
مراسم عروسی اواخر فروردین ۹۶ برگزار میشد و «ستاره» از حدود یک هفته قبل، برای انجام کارهای مقدماتی به آرایشگاه رفت و آمد داشت. روز عروسی طبق قرار قبلی صبح زود به آرایشگاه رفت تا بتواند به موقع به برنامه عکاسی و فیلمبرداریشان برسد، اما...
«ستاره» درباره اتفاقی که شب عروسی برایش رخ داد، گفت: «من هم مثل همه دخترها میخواستم شب عروسیام بهترین باشم، به همین خاطر پس از کلی جست و جو، کارهای این آرایشگاه که بسیار معروف بود، مورد توجهم قرار گرفت و با مبلغی قابل توجه قرارداد بستم. صبح روز عروسی ام، سر ساعت آنجا حاضر شدم. مسئولیت آرایش صورت و موهایم با دو نفر بود. وقتی کار صورتم تمام شد نتیجه خیلی برایم رضایتبخش بود. نفر دوم بالای سرم آمد و شروع به درست کردن موهایم کرد. اما موقع بستن موهایم، سرم به شدت درد گرفت. اعتراض کردم و از او خواستم موهایم را کمتر بکشد، اما او گفت: باید موهایم را طوری ببندد که چشمانم کشیدگی پیدا کند و گرنه صاحب آرایشگاه از او ایراد میگیرد. درد سرم هر لحظه بیشتر میشد و او برای اینکه کمی حالم بهتر شود یک قرص ژلوفن به من داد. از آنجا که درد سرم آرام نمیشد تا پایان کارم ۴ قرص مسکن دیگر هم به من دادند تا بتوانم سرم را تکان بدهم. دست آخر هم به مادر و خواهرم تأکید کردند که مواظب باشند بهخاطر قرصها حالم بد نشود. در ظاهر کار عالی شده بود و همه تعریف میکردند خودم هم از مدل آرایش و موهایم خوشم آمد و از پرداخت ۵ میلیون تومان پول آرایشگاه احساس رضایت داشتم، اما دردی که میکشیدم قابل تحمل نبود. در طول مراسم مدام سرگیجه داشتم و وقتی به خانه رسیدیم مسکنها آنقدر رویم اثر گذاشته بود که بلافاصله بیهوش شدم. صبح روز بعد اثر داروها کم و دردم دوباره شروع شده بود. در قسمتی از بالای سرم درد شدیدی داشتم. از همسرم خواستم سرم را نگاه کند تا ببیند علت این همه درد و سوزش چیست که ناگهان همسرم گفت: وسط سرت به اندازه سهبند انگشت زخم شده و خونریزی کرده است. چون برای ماه عسلمان بلیت داشتیم روی زخم را ضدعفونی کرده و راه افتادیم. چند روزی که گذشت، متوجه ریزش شدید موهایم در آن قسمت شدم. کم کم موهایم در جایی که زخم شده بود به طور کامل ریخت و وسط سرم خالی شد.»
وی ادامه داد: «بلافاصله به آرایشگاه رفتم و موضوع را توضیح دادم و سرم را دیدند از آنجا که آرایشگاه معروف و پر مشتری بود، به همین دلیل وقتی به آنجا مراجعه کردم، مرا از سالن اصلی بیرون بردند و به هر نحوی بود سعی کردند آرامم کنند. چند روز بعد پیش دکتر رفتم و آنجا بود که فهمیدم در اثر فشاری که به سرم آمده، پیازهای مویم در ناحیه وسط سر از بین رفته و به گفته پزشکم شاید برای همیشه حتی نتوانم مو بکارم، به همین خاطر به اتحادیه آرایشگرها رفتم. متأسفانه برخورد آنها هم مناسب نبود. رئیس اتحادیه وقتی ماجرا را شنید به جای اینکه درصدد پیگیری برآید، گفت: «مشکلی پیش نیامده. کمی موهایت ریخته که میشود با کمی جابهجا کردن موهایت درستش کنی.» شوهرم با شنیدن این حرف آنقدر عصبی شد که تصمیم گرفتیم از راه قانونی شکایت کنیم.»
«ستاره» سه ماه بعد از اتفاقی که برایش رخ داده بود به توصیه پزشکش با مراجعه به دادسرای جرایم پزشکی و دارویی تهران (دادسرای ناحیه ۱۹) از صاحب آرایشگاه شکایت کرد. پرونده عروس خانم تهرانی به دستور بازپرس به کمیسیون پزشکی فرستاده شد و با حضور سه کارشناس مورد بررسی قرار گرفت.
اعضای کمیسیون پس از معاینه سطح آسیب دیده، بررسی مدارک و شنیدن اظهارات طرفین، با توجه به اینکه از ۲۰ سانتیمتر مربع سطح آسیب دیده سر، ۱۸ سانتیمتر مربع بهبود یافته و رویش دوباره مو داشته، آرایشگاه را معادل یک و نیم درصد دیه کامل مقصر خوانده و بهخاطر بخشی که پیازهای مو از بین رفته بود، معادل سه دهم درصد دیه تعیین کردند.
پرونده با صدور کیفرخواست ایراد صدمات بدنی غیرعمدی به شعبه ۱۰۴۳ دادگاه کیفری ۲ (مجتمع شهید قدوسی) به ریاست قاضی محبوب افراسیاب ارسال شد. قاضی پس از بررسی مدارک و شنیدن اظهارات شاکی و وکیل صاحب آرایشگاه و همچنین نظریه پزشکی قانونی، مدیر آرایشگاه معروف غرب پایتخت را به پرداخت یک و نیم درصد دیه کامل بهخاطر آسیب اولیه به سر عروس خانم و سه دهم درصد دیه کامل برای بخشی که موهایش ریخته بود، محکوم کرد.
منبع: روزنامه ایران
انتهای پیام/
چون موی سر برای خانوما خیلی مهمه ...
دیه موهاشو بهش بر می گردونه؟!!
این یعنی چی؟!
؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ماچرا از اصلمان فرار میکنیم
هنوز یک میلیون وپانصد وهشتاد هزارتومان به نفع آرایشگاه هست.
من اگه پول داشتم...
اون آرایشگاه باید معرفی بشه به مردم واز کار منع برای همیشه
حق کار کردن نداشته باشند. شاگردان اون خانوم ارایشگر هم مقصر وباید در دادگاه حاضر و به جرمشان رسیدگی و از ادامه دادن کار منع بشوند
اتحادیه صنف آرایشگران زنانه هم باید توبیخ بشه چون بجای دفاع از مشتری وجلوگیری از کار اون آرایشگاه حرفهای بی سر وته تحویل مشتری داده.