به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، همسایه غربی ایران به تازگی و در طول چند هفته گذشته شاهد تحولات مهمی در روند سیاسی خود بوده است. "محمد الحلبوسی" رئیس پارلمان، " برهم صالح" رئیس جمهور و "عادل عبدالمهدی" به عنوان نخست وزیر جدید عراق فعالیت سیاسی خود را آغاز کردند، ولی آنطور که از شواهد بر می آید نتایج حاصل شده از تغییرات در دولت بغداد مورد تأیید آمریکا نبوده و آنها این جابجایی ها را بر خلاف منافع و سیاستهای واشنگتن در منطقه ارزیابی کرده اند؛ اما نکته مهم این است که در طول هفتههای گذشته با روی کار آمدن سه سیاستمدار عراقی که به نوعی به محور مقاومت متمایل هستند، آمریکا، عربستان و اسرائیل در نقطه ضعف قرار گرفته اند.
"محمد الحلبوسی" ۳۷ ساله رئیس جدید پارلمان عراق در تاریخ بوده و درحال حاضر هم به عنوان رئیس ائتلاف الانبار شناخته می شود. او در رایزنی با علی لاریجانی همتای ایرانی خود به روشنی اعلام کرد که "مردم و نمایندگان مجلس این کشور همواره قدردان حمایتهای بی شائبه تهران از بغداد به ویژه کمک به آزادسازی عراق از وجود تروریستهای داعش بوده اند؛ وی همچنین تاکید کرد که بغداد مخالف هرگونه اعمال فشار و تحریم اقتصادی ناعادلانه علیه تهران است و در کنار ایرانیان باقی خواهدماند. در واقع می توان اینطور برداشت کرد که مواضع اوآب سردی بر پیکره دشمنان ایران، عراق و جبهه مقاومت و در راس آنها آمریکا بود.
تغییر بعدی در عراق معرفی «برهم صالح» از سوی حزب اتحادیه میهنی کردستان به سمت رئیس جمهوری عراق بود، در سوابق این سیاستمدار پنجاه و هشت ساله می توان معاون نخست وزیری عراق و نخست وزیری کردستان را مشاهده کرد. رسانه ها صالح را فردی میانهرو معرفی می کنند که نسبت به تمایلات استقلالطلبی کُردهای اربیل انتقاد میکند، نکته قابل توجه در باره این سیاستمدار عراقی این است که شخصیت برهم صالح از سوی هر سه طیف شیعیان، کردها و اهل سنت عراق مورد پذیرش است و همگان او را یک مهره متوازن سیاسی میدانند که همگرایی او برای آینده عراق بسیار مهم و حیاتی خواهد بود. موضعگیری رییس دولت جدید بغداد در مساله همهپرسی به گونهای بود توجه همه را به خود جلب کرد، صالح در اظهارات خود گفته بود که به عنوان یک کُرد خواهان استقلال کردستان عراق است، اما زمان برگزاری همهپرسی را نامعقول و غیر منطقی دانست. با درنظر گرفتن چنین مواردی می توان احتمال داد که او نزدیکی زیادی به ایران خواهد داشت. به طورکلی میانه رو بودن صالح موجب میشود تا تمامی طیفهای سیاسی عراق به او مراجعه کنند و این امر به ایجاد وحدت ملی که از اهداف دولت بغداد است کمک خواهد کرد.
سید هادی سید افقهی کارشناس مسائل منطقه میگوید "نظر مسعود بارزانی این بود که فواد حسین رئیس دفترش کاندیدای این سمت شود و در واقع بارزانی با معرفی او برای پست ریاست جمهوری، این مقام در عراق را به نوعی به تمسخر گرفت، گزینهای که از نظر دانش و سابقه با برهم صالح که تجربه معاونت رئیس جمهوری عراق را در کارنامه خود داشته، قابل قیاس نیست". وی معتقد است "در حقیقت آنها قصد داشتند ابتدا در بیرون از پارلمان به توافق رسیده و برهم صالح به نفع فواد حسین کنار بکشد که قطعا چنین اتفاقی نمیافتاد و می توان گفت که بارزانی میدانست کاندیدای مورد نظرش رای نخواهد آورد."
ناظم دباغ نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران معتقد است که صالح شخصیت سیاسی برجسته و دیپلماتیکی داشته و در حوزه فعالیتهای سیاسی و دولتی تازه کار نیست و با توجه به توانمندی وی در حوزه دیپلماسی، میتواند رابطه و همکاری مفید و مثبت تهران - بغداد را گسترش دهد. دباغ تاکید دارد که انتخاب صالح علاوه بر تعمیق روابط دولت بغداد با کشورهای همسایه، عاملی برای وحدت و یکپارچگی عراق هم محسوب میشود.
عادل عبدالمهدی نخست وزیر جدید عراق هم این روزها توسط رئیس جمهور مامور تشکیل کابینه جدید شده است. وی از مقامات مجلس اعلای اسلامی عراق و معاون دبیرکل کنونی این سازمان، همچنین یکی از کاندیداهای تصدی پست نخستوزیری پس از انتخابات مجلس نمایندگان عراق در سال ۲۰۰۵ به شمار میرفت که در رأیگیری داخلی «ائتلاف ملی عراق» با یک رأی مغلوب نوری مالکی شد که در نهایت با مقبولیت ۹۵ درصدی و بدون هیچ اعتراضی از طرف نهادهای با نفوذ نخستوزیر عراق شد. در خبرها آمده است، روسای دو فهرست سائرون و الفتح از فهرستهای پیروز انتخابات پارلمانی عراق جدیترین حامیان نخستوزیری عادل عبدالمهدی به شمار میآیند.
حسن بهشتیپورکارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه رویکرد و نگاه مثبت عبدالمهدی به ایران تاثیر خوبی را در رابطه تهران - بغداد خواهد گذاشت و معتقد است او فردی عملگرا و منعطف است که میتواند با اتکا به این ویژگیها تا حدودی در مدیریت اوضاع داخلی و خارجی عراق با موفقیت عمل کند. البته به لحاظ مدیریتی تردیدهایی در خصوص نخست وزیری عبد المهدی وجود دارد و اینکه آیا او میتواند به عنوان یک فرد مقتدر عراق را اداره کند یا خیر؟ وی ادامه میدهد که عبد المهدی قادر است میان شیعیان عراق میانجی گری کرده و اختلافات بین آنها را حل و فصل کند، تا جایی که حضور وی در کسوت نخست وزیری به نزدیکتر شدن طیفهای مختلف شیعه در عراق از جمله مقتدی صدر، حکیم و جناح العبادی کمک خواهد کرد.
سید هادی سیدافقهی هم در رابطه با تحولات اخیر سیاسی در عراق میگوید "خیلیها به ویژه آمریکا، اسرائیل و عربستان سعودی تصور میکردند که تا پایان میان گروه سائرون به رهبری مقتدی صدر و الفتح به رهبری هادی عامری (دو فراکسیون بزرگ شیعه) دوئل سیاسی ادامه خواهد داشت و مسئله انتخاب نخست وزیر که باید توسط فراکسیون بزرگ انجام گیرد، به صورت چرخشی و ناگهانی لیست فراکسیون الفتح، اکثریت را از سائرون خواهد ربود، اما در نهایت در جریان انتخابات عراق، اتفاقی که خواست ایران بود، رخ داد". وی همچنین تاکید دارد که "عادل عبدالمهدی از پیش مورد تایید تمام گروهها و مرجعیت برای انتصاب نخست وزیری عراق بود و در این شرایط حرکت و فرآیند سیاسی در عراق خیلی خوب پیش میرود. "
تجربه موفق اعتمادجناح ها، احزاب و گروهها به یکدیگر از انتخاب رئیس پارلمان یعنی محمد الحلبوسی آغاز شد که طی آن حلبوسی فراجناحی و متعلق به گروه اهل سنت بود و به هیچ یک از فراکسیونها تعلق نداشت. حال باید دید که عبدالمهدی کابینه خود را با چه رویکرد و اولویتی و با حضور چه اشخاصی تشکیل میدهد، چرا که تصور میشود بغداد در مسیر سیاسی صحیحی قرار گرفته و بار دیگر به زمان طایفه گری و سهم خواهی برنخواهد گشت. حلبوسی، برهم صالح وعبدالمهدی در این شرایط باید به سمت ایجاد یک حکومت وفاق ملی حرکت کنند که این امر از کابینه آینده و مدیران جدید دولتی جدید مشخص خواهد شد.
نکته مهم برای ایران این است که نباید دولتهای همسایه به ویژه عراق را بر اساس عملکرد و رویکرد مثبت و منفی تقسیم بندیکنیم. همچنان که در این میان مولفههایی مانند آمادگی اجتماعی، نهادهای سیاسی، همکاریهای بین المللی، محدودیتهای مالی-اقتصادی و یا سرمایه گذاری و مسائل امنیتی مطرح است و موانعی را برای همه دولتها در عراق ایجاد میکند. در دنیای امروز پیشرفتهترین تا عقب ماندهترین جوامع هم مجبورند با روندهای حاکم بر معادلات داخلی حرکت کرده و از بسیاری خواسته هایشان درعمل فاصله بگیرند. در عراق دولتهایی که با ایران همکاری میکنند، آسان تر راه توسعه اقتصادی و پیشرفت را طی میکنند. زیرا، دوستی با ایران برای آنها امنیت مطلوب تری ایجاد کرده و باعث حفظ استقلال کشورشان در برابر کشورهای دیگر می شود و تجربه نشان داده که هر دولتی که در شرایط فعلی بخواهد با ایران مقابله کند، پایدار نخواهد بود، چراکه تنها دولت ایران است که میتواند خطرات احتمالی را از عراق دور کند.
بسیای معتقدند که روابط تهران و بغداد همزمان با پیشرفت و تحکیم، ناگسستنی خواهد بود، چرا که مولفههایی مانند عمق همبستگیهای فرهنگی و مذهبی و همچنین پیشینه تاریخی- امنیتی باعث تقویت روابط دو کشور میشود و این مولفهها گستردهتر از آن هستند که "افراد" بتوانند بر آن تاثیر گذاشته و این رشته ارتباطی را پاره کنند. جمهوری اسلامی هم بارها آمادگی کامل خود را برای توسعه همکاریها و روابط در بالاترین سطح با عراق اعلام کرده و از رویکرد توافقی پیش روی بغداد و این حالت انسجام دور از طایفه گری، تشنج و رقابتهای منفی حمایت جدی میکند.
گزارش از سید محسن حسینی
انتهای پیام/