به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «خانه قدیمی را رنگ میکنند و به اسم بازسازی شده اجاره میدهند؛ همه شیرآلاتش نیاز به تعویض دارد، جایی برای پهن کردن لباسها نیست و آسانسوری برای بالا و پایین رفتن از پلههای ساختمان تعبیه نشده، اما در عوض قیمتها سر به فلک کشیده و صاحبخانه حاضر نیست تخفیف بدهد.»
این صحبتها بخشی از گلایههای یکی از مستاجرانی است که به گفته خودش بعد از ماهها کلنجار در بازار مسکن، هنوز خانهای را متناسب با سلیقه و نیازهایش پیدا نکرده است. البته به کار بردن سلیقه شاید درست نباشد چرا که امکاناتی از قبیل آسانسور و بالکن بخشی از ضروریات در هر آپارتمانی هستند که بهنظر میرسد در ازای پرداخت مبلغ ماهیانه بودو نبودشان هیچ ربطی به سلیقه افراد نباید داشته باشند.
شنیدن این صحبتها، مثل یک فیلم طولانی که بخش بزرگی از اتفاقات در آن وابسته به گذشته است و با هر لحظه فلشبک داستان را به روزهای قبل بازمیگرداند، بیشتر از اینکه یادآور سختیهای خرید و اجاره خانه در پایتخت باشد، یاد آور سیاستهای نادرستی است که از گذشته تاکنون متوجه بازار مسکن بوده و آنطور که کارشناسان میگویند، به دلیل کمکاری دولتها کار مسکن را به جاهای باریک کشانده است؛ سیاستهایی مثل مسکن مهر که هنوز هم قصه ناتمامش دولت را درگیر پروژهای کرده است که بعد از سالها در لابهلای اخبار اقتصادی میتوان از مشکلات آنها شنید؛
از نبود امکانات شهری کافی برای زندگی و کیفیت نامناسب مصالح ساختمانی که در دل بیابانهایی با فرسنگها فاصله از مرکز شهرها ساخته شدهاند. پنجم مرداد ماه همین امسال بود که یکی از اعضای کمیسیون عمران صنایع مجلس گفته بود: «دولت سیاست درستی برای بخش مسکن ندارد. آقای آخوندی وزیر راه و شهرسازی اعتقادی به مسکن مهر نداشتند و قصد پیاده سازی طرح مسکن اجتماعی را میپروراندند اما تاکنون خبری از مسکن اجتماعی دولت نیست.» محمد دامادی آنروزها گفته بود: «امروز شاهد افزایش نرخ اجارهبها و قیمت خانهها هستیم اما قدرت خرید مردم که تغییری نکرده است، اگر درآمد ماهانه یک زوج ۳ میلیون تومان باشد امکان خانهدار شدن آنها صفر خواهد بود و علت این فاجعه عدم کنترل و نداشتن سیاستهای درست است.»
نبود سیاستهای درست در بخش مسکن آنهم در شرایطی که مسکن سهم بزرگی در سبد هزینه خانوار دارد، بسیاری از مستاجران را در شرایطی قرار داده است که دیگر کسی به فکر خرید خانه نیست. چرا که بر اساس گزارشها افزایش 62درصدی قیمت مسکن در بهار همین امسال و نبود قانون نظارتی درست در قیمتگذاری باعث اتفاقات ناخوشایندی در بازار مسکن شده است که برای افرادی که درآمد ماهیانه خوبی را دارند شرایط خوبی را برای سرمایهگذاری و کسب سود از اجارهبها فراهم کرده است.
بر همین اساس مسکن در ایران برای عدهای کالای سرمایهای است و برای آنها که در دهکهای پایین درآمدی زندگی میکنند کالای مصرفی است. یکی از نکات قابلتوجه این است که به گفته بسیاری از کارشناسان اقتصادی،در سالهای اخیر هزینه مسکن در سبد هزینههای خانوار ایرانی به قدری بالا رفته که بسیاری از مستاجران هر سال مجبور میشوند نسبت به تبدیل مسکن خود به یک مسکن بیکیفیتتر و ارزانتر اقدام کنند. بر همین اساس، معضل تهیه مسکن در حالی گریبانگیر خانوادههای ایرانی شده که دیگر هزینههای مصرفی خانوادهها از میزان درآمدشان بالا زده است.
در این شرایط نگرانیها و هشدارهای کارشناسان بر این پایه استوار شده که رکود در ساختوساز ، ممکن است بار تامین مسکن در سبد هزینههای خانوادهها را در سالهای آینده افزایش دهد. موضوعی که این روزها گزارشهای میدانی نیز آن را تایید میکند و بسیاری از مستاجران از این گله دارند که دخلشان با خرجشان همخوانی ندارد و تقریبا هیچ امیدی برای خرید خانه ندارند. بر همین اساس بهنظر میرسد آمار مستاجران روز به روز بیشتر میشود. آنطور که آمارهای اخیر بانک مرکزی نشان میدهد، بیش از 25 درصد از خانوارهای ایرانی در مسکن اجارهای زندگی میکنند.
بیشتربخوانید:بازار مسکن کششی برای افزایش قیمت ندارد
بر همین اساس به باور بسیاری از کارشناسان، بیش از یک چهارم خانوارهای ایرانی شهری در واحدهای مسکونی اجارهای زندگی میکنند، تورم در بخش اجارهبها میتواند زندگی این حجم عظیم از خانوارهای ایرانی را تحت تاثیر قرار دهد. این در حالی است که به دلیل اهمیت مسکن در زندگی افراد، خانوارهای ایرانی از هر فرصت مالی برای خرید خانه استفاده میکنند، اما به دلیل نبود تعادل در وضعیت عرضه و تقاضا، کاهش قدرت خرید مردم و جهشهای ناگهانی در قیمت مسکن در ادوار مختلف باعث شدهاند تا مانع بزرگی بر سر راه خریداران مسکن وجود داشته باشد.
آنطور که حسام عقبایی، رئیس اتحادیه مشاوران املاک پایتخت، چند وقت پیش گفته بود: « در ماههای اخیر خرید و فروش مسکن کاهش یافته است؛ عواملی از قبیل افت قدرت خرید مردم، نبود توازن در میزان عرضه و تقاضا، کافی نبودن تسهیلات بانکی جهت خرید که همگی در کاهش حجم معاملات مسکن تاثیر قابلتوجهی داشتند.»
بر اساس گزارشهای میدانی، بسیاری از مستاجران مجبور شدهاند برای کنترل هزینههای خود نسبت به اجاره واحدهایی در مناطقی پایینتر یا متراژهای کمتر اقدام کنند تا بتوانند دخل و خرج خود را تنظیم کنند. این در حالی است که بر اساس آمار رسمی، سهم مسکن در هزینههای خانوار اعم از شخصی و غیر شخصی برابر با 33 درصد است که سهم بالایی محسوب میشود .
این بدان معناست که مولفه دارا بودن مسکن یا عدم دارا بودن این کالا می تواند در رفاه خانوار ایرانی به شدت اثرگذار باشد. این در حالی است که برخی از صاحبنظران اقتصادی نیز معتقد هستند که هر خانوار ایرانی رقمی در حدود ۶۰ درصد از منابع درآمد ماهانه خود را در حوزه مسکن هزینه می کند.
این سهم بالا در سبد هزینه خانوار در کنار نبود عواملی از قبیل قانون درست در قیمتگذاری خرید مسکن را برای بسیاری از جوانان و خانهاولیها سختتر کرده است. تا جاییکه بر اساس گزارشهای میدانی فردی با دو مبلیون تومان درآمد ماهیانه دیگر هیچ امیدی به خرید خانه مناسب ندارد و معقتد است که شاید با این درآمد 15 سال دیگر بتواند خانهای در حاشیه شهر با بدترین امکانات رفاهی بخرد.این در صورتی است که تا 15 سال دیگر اقتصاد کشور با چالشهایی روبرو نشود، در غیر اینصورت باید تا ابد خانه به دوش بماند.
منبع: همدلی
انتهای پیام/