دفاع مقدس را فقط یک جنگ زده عمیقاً میفهمد، از شهادت بهترین همراهانت تا مادرانی که نوزادان شیرخوارشان را به آغوش گرفتند و در همان حال شهید شدند.
به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ وقتی صحبت از دفاع مقدس می شود، شاید بارها و بارها ذهن همگان به سمت جان فشانیهای رزمندگان عزیزمان معطوف میشود اما در این میان سفید پوشانی بودند که در حین رزم به معالجه و درمان مجروحان هم رسیدگی میکردند، زمانی که هیچ شناختی از درمان تلفات سلاح های شیمایی در کار نبود.
حال و هوای این روزها باعث شد سراغ سید مسعود خاتمی فرمانده بهداری کل رزم در دوران دفاع مقدس برویم، فرماندهای که با لباس سفید رزم در دوران جنگ پا به پای جامعه پزشکی به رزمندگان خدمت کرد و هم اکنون یکی از حاذقترین جراحان عمومی و فوق تخصص عروق و ترمولوژی در بیمارستان بقیةالله است.
باشگاه خبرنگاران جوان: لطفاً از حال و هوای آن دوران حین بمباران شیمیایی بگویید؟ اصلاً اولین بمبارانها در چه زمانی اتفاق افتاد؟
سید مسعود خاتمی: از سال 1359 تا 1362 سلاح شیمایی علیه ایران به طور خیلی پراکنده و بسیار محدود استفاده شد که چند مورد در غرب و جاهایی نظیر آن گزارش شد آن هم به علت نداشتن شناخت کافی چنین سلاحی عموماً اطلاعات درستی برای تشخیص نوع آن داده نمیشد و این موضوع، مشکل بزرگی بود.
در واقع از سال 62 به بعد بمبارانهای شیمیایی صدام علیه ایران به طور متمرکز و جدی آغاز شد به گونهای که در همان سال قسمت غرب کشور به ویژه در پیران شهر و روستاهای اطراف آن گازهای شیمیایی مصرف شد و بیشترین حملات از همان سال شکل گرفت.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما به مسئله مهمی اشاره کردید و آن موضوع نبود شناخت کافی نسبت به سلاحهای شیمیایی بود، بیشتر توضیح دهید؟
خاتمی : ببینید این بمباران کاملاً ناجوانمردانه و وحشیانه پنج سؤال بزرگ را برای جامعه پزشکی که تا آن زمان هیچ شناختی نسبت به سلاح شیمیایی نداشت، برجای گذاشت آن هم در شرایطی که رسیدگی به سایر مجروحان که در عملیاتهای مختلف مجروح میشدند به اندازه کافی حجم بسیار سنگینی را به دوش جامعه پزشکی گذاشت بود و در این شرایط به یکباره تلفات سلاحی را دیدیم که حتی اطلاعات خاصی از آن در هیچ یک از کتب رفلکس پزشکی وجود نداشت.
باشگاه خبرنگاران جوان: در آن زمان نقل و انتقال مجروحان معمولی چگونه انجام میگرفت و در این شرایط با پیامدهای سلاحهای شیمیایی چه کردید؟
خاتمی: همانگونه که گفتم واقعاً هیچ اطلاع پزشکی تخصصی خاصی برای درمان مجروحان شیمیایی در دست نبود از طرفی کار نقل و انتقال مجروحان معمولی آسان نبود زیرا اول باید آنها را از خط مقدم به اورژانس میفرستادند از اورژانس به بیمارستان صحرایی و از بیمارستان صحرایی به عقبه و از شهرهای عقبه بیماران تریاژ میکردند و به بیمارستانهای سایر شهرهای کشور انتقال میدادند و در این بین ما با تلفات سلاحی مواجه شدیم که آثار زیادی را به اشکال مختلف روی بدن مجروحان گذاشته بود.
در چنین شرایطی یقیناً پزشک ابتدا باید عامل تخریب را بشناسد و بعد بتواند اقدام درمانی مؤثری انجام دهد زیرا آن زمان دیگر دشمن نمیگوید که من گاز اعصاب استفاده کردهام و یا عامل خون یا نظایر آن؛ بنابراین مهمترین سوال ما این بود که سلاح چیست؟ راههای پیشگیری از تلفات آن کدامند تا ما به رزمندگان آموزش دهیم که آیا فاصله بگیرند؟ به ارتفاعات بروند؟ یا چه کار کنند که حداقل کمتر دچار آسیب شوند زیرا همانگونه که میدانید تریاژ مهمترین علم است وضعیتی که در اولین بمباران شیمیایی گسترده جامعه پزشکی نسبت به آن در زمینه شیمیایی کم اطلاع بود.
همان موقع اساتید برجسته از گروهان مختلف پزشکی را گردآوری کردیم تا راه چارهای برای این وضعیت پیدا کنیم که در همان دوران نیز دکتر فروتن که پاسدار و پزشک عمومی هم بود و تحقیقات زیادی در زمینه سلاحهای شیمیایی داشت را هم وارد کار کردیم و با تلاش وی پس از مدت کوتاهی بالاخره توانستیم با تحقیقات و بررسیهای فراوان و فوری متوجه شویم که تلفات این سلاحها در چند عامل خون، اعصاب، پوست و خردل تقسیم شده است که گاهی صدام ملعون ترکیبی از این سلاحها را به ویژه در اواخر جنگ بر سر رزمندگان و مردم بیگناه شهرها و روستاها میریخت.
باشگاه خبرنگاران جوان: لطفا به ما بگویید بعد از شناسایی سلاح و تفکیک آن در چند عامل مختلف جامعه پزشکی چگونه روند پیشگیری و حتی درمان و کنترل تلفات را ادامه داد؟
خاتمی: بعد از اینکه تکلیف مشخص شد، ماسک تهیه شد، آموزشهای لازم به رزمندگان توسط تیمهای پزشکی ارائه شد و در همان زمان توانستیم این ماسکها را تولید کنیم و از سوی دیگر متوجه شدیم که غلظت سلاحهای شیمیایی در ارتفاعات کمتر میشود و اینها را آموزش دادیم آمپولهایی را وارد و تهیه و توزیع کردیم که به عنوان مثال در زمان بمباران عامل خون و اعصاب که بلافاصله که میتوانست رزمندگان را بکشد، چگونه باید ویال آمپول را شکست و فوری استنشاق کرد و حتی رویه های لباس مخصوصی برایشان طراحی شد تا پوستشان کمتر آسیب ببیند.
آمپولهایی را که آماده تزریق تهیه کردیم و در اختیار رزمندگان قرار دادیم که در بمباران شیمیایی عامل پوست یا خون فوری آن را به خود تزریق کنند علاوه بر آن به طور مداوم چشمهایشان را شستشو میدادیم تا بعدها این سلاحها آثار دراز مدتی بر روی چشمها نداشته باشد از سوی دیگر در همان شرایط جنگ توانستیم تختهای بستری و محل انتقال مصدومان شیمیایی را از مجروحان معمولی تفکیک کنیم و بالاخره آموزشها و تلاشهای جامعه پزشکی به جایی رسید که دیگر سایر بیمارستانها آهسته آهسته این مجروحان را به راحتی پذیرش میکردند و فوراً اقدامات لازم را انجام میدادند.
باشگاه خبرنگاران جوان: در آن زمان شما تعدادی از مجروحان را نیز برای درمان به خارج از کشور میفرستادید، آن درمانها چقدر برای مجروحان شیمیایی مؤثر بود؟
خاتمی: بله آن موقع تعداد زیادی از مجروحان شیمیایی را نیز توسط بنیاد شهید به کشورهای همچون آلمان فرستادیم و اتفاقاً دکتر فروتن که دیگر تجارب و تخصصهای ارزشمندی در زمینه کنترل و درمان آثار سلاحهای شیمیایی بدست آورده بود چندین نوبت به آنجا رفتند و بعد ما به واسطه گزارشهای مستند وی و تیمهای پزشکی که اعزام کرده بودیم، متوجه شدیم که در خارج هم اطلاعات تئوریزه خاصی برای درمان مجروحان شیمیایی در تکستهای پزشکی وجود ندارد و مدام با کشورهای دیگر در ارتباطبودند تا اطلاعاتی برای درمان مجروحانی با مشکلات پوستی و تاول،مشکل تنفسی و نظایر آن به دست بیاورند ما به این قطعیت رسیدیم که در خارج از کشور نیز اطلاعات جامعه پزشکی برای رویارویی با مجروحان در دست نیست.
باشگاه خبرنگاران جوان: یقیناً نقش جامعه پزشکی در هشت سال دفاع مقدس قابل تقدیر و افتخار است، دقیقاً بمباران شیمیایی چه زمانی خاتمه یافت؟ و آن زمان جامعه پزشکی کشورمان با چه میزان از هجمه سلاح شیمیایی مواجه شدند؟
خاتمی: بمباران شیمیایی از 27 مهر ماه 59 اولین بمبارانها شروع شد و تا 1367 ادامه داشت که آخرین بمبارانهای صدام نیز بعد از فاجعه حلبچه در نواحی شمال غرب کشور خاتمه یافت که آن هم مربوط به آخرین حمله شیمیایی صدام در 11 مرداد 1367، منطقه شیخ عثمان از توابع اشنویه بود که همان لحظه 51 نفر شهید و هزاران تن مصدوم شدند.
تلفات سلاحهای شیمیایی فقط معطوف به سایر مردم و رزمندگان نشد بلکه بسیاری از پزشکان و پرستاران ما همان موقع حین خدمت شهید شدند و یا دچار جانبازی بالای 70 درصد شدند، چالش سلاحهای شیمیایی این بود که ما قرنها چیزی از طاعون شنیده بودیم حداقل میدانستیم که جان میگیرد و تمام اما در این مورد همه چیز متفاوت بود.
اما در زمینه حمله وحشیانه رژیم بعثی با سلاحهای شیمیایی وحشتناکترین صحنههایی را دیدیم که در آن مجروحان ذره ذره جان میدادند و یا شرایط به گونهای بود که اول فرد ظاهرا آسیبی ندیده بود اما بعد میدیدیم که به علت تأثیر گاز خردل دچار عوارض ریوی به شدت مخرب و از بین رفتن نسوج ریه شده است مخصوصاً در همان اواخر صدام عامل اعصاب و خردل را تؤامان ترکیبی استفاده میکرد و میتوانم به صراحت بگویم که در هیچ کجای جهان به اندازه ایران تجربه درمان مجروحان شیمیایی و رویارویی با تلفات سلاحهای شیمیایی وجود ندارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: آماری از میزان سلاحهای شیمیایی به کار رفته در دست دارید؟
(نفس تلخی کشید و ادامه داد)
خاتمی: 582 بار عملیات شیمیایی علیه ایران انجام شد از طرفی با روشهای مختلف شیمیاییها را بر سرمان میریختند، بیش از 155 بار گلولههای توپ، به کار گرفته شد، با هواپیماها و بمبافکنها و موشکهای کاتیوشا بمباران شیمیایی انجام میگرفت و از طرفی در مجموع 20 هزار بمب و راکت علیه کشورمان به کار گرفته شد بعدها که آمارهای موثقتر و قطعیتری به دست آمد متوجه شدیم که هفتاد هزار توپ و خمپاره، 27 هزار گلوله کاتیوشا و در مجموع هزار و 800 تن گاز خردل از سوی دشمن بعثی به کار گرفته شد.
علاوه بر آن در مورد عامل اعصاب یک صد و 40 تن، گاز تارون و 600 تن سارین مصرف شد و این آمارها در حالی گردآوری شد که صرف نظر از آن چندین و چند بار سلاحهای ترکیبی عامل اعصاب و خون و یا خردل و اعصاب و یا مجموع، همه اینها بر سر رزمندگانمان بمباران شد.
باشگاه خبرنگاران جوان: شما در بخشی با لحن خاصی به تلفات سلاحهای شیمیایی برای جامعه پزشکی هم اشاره کردید آیا در آن زمان مراکز درمانی هم به طور مداوم مورد هجمههای بمباران شیمیایی قرار گرفت؟
خاتمی: به نکته مهمی اشاره کردید. بله 2 بیمارستان صحرایی تحت بمباران شیمیایی قرار گرفتهاند به ویژه بیمارستان حضرت فاطمه زهرا (س) که بیش از 10 فروند بمب شیمیایی به آن اصابت کرد و حتی چندین روز تعطیل شد و بسیاری از پزشکان و پرستاران به شدت مجروح شدند، بیمارستانی در سومار تحت بمباران شیمیایی قرار گرفت چندین تن از پزشکان خدوم در حین رسیدگی به مجروحان به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
باشگاه خبرنگاران جوان: کلام آخر؟
خاتمی: دفاع مقدس و سلاح شیمیایی را فقط یک جنگ زده آن دوران عمیقاً میفهمد، از شهادت بهترین همراهانت در جنگ تا مادرانی که نوزادان شیرخوارشان را به آغوش گرفتهاند و در همان حال شهید شدند.
انتهای پیام/
گفت و گو از فرشته برزگری