به گزارش خبرنگار
حوزه فنآوری گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ امید حسین ابیانه نظری، دانشجوی دکتری سیاست گذاری علم و فناوری دانشگاه علم و صنعت ایران در یادداشتی که در اختیار باشگاه خبرنگاران جوان گذاشته است با انتقاد از اینکه طرح های فناورانه صرفا در دانشگاه ها شکل می گیرد، به بررسی ابعاد مختلف این موضوع و مراحل ایده پردازی تا کارآفرینی اشاره کرده است. در ادامه مشروح این یاداشت آمده است:
«ضرب المثل آب در هاونگ کوبیدن» در عرصه سیاست گذاری علم، فناوری و نوآوری را میتوان اینگونه تعبیر کرد که نبود توجه کافی به عوامل گوناگون و توجه بیش از پیش به یک عامل میتواند هزینههای زیادی ایجاد کند، هزینه شامل فرصتهای از بین رفته میشود که البته کمتر از به هدر رفتن بودجه و سرمایه نیست.
همه تخم مرغها در سبد دانشگاه است، آیا میدانید در کشور ما اغلب سیاستهای مربوط به حوزه فناوری برای دانشگاهها طرح ریزی میشود.
دانشگاه به عنوان یکی از بازیگران این عرصه سهم حداکثری از منافع را جذب میکند، به عنوان مثال میتوان از تخفیفات مالیاتی دانشگاه در امر طرحهای دانشگاهی و تخصیص اعتبارات به دانشگاه نام برد؛ در حالی که همان طرح اگر در بخش خصوصی انجام شود سهم حدودا یک چهارمی به مالیات و بیمه اختصاص مییابد.
در سالیان گذشته و در نسلهای اولیه سیاست گذاری علم یک انگاره این بود از طریق تولید علم که نماد آن مقاله است به فناوری که شاخص آن پتنت هست میرسیم؛ با نگاهی به کشور ایالت متحده آمریکا به نقد این دیدگاه میپردازیم.
بر اساس گزارش اداره ثبت اختراع آمریکا سهم دانشگاههای داخلی و خارجی هر یک ۱/۸ درصد و در مجموع ۳/۶درصد برای ثبت پتنت است سهم افراد بدون وابستگی ۵ درصد و بخش دولتی حدود ۶ درصد است در حالی که سهم بخش خصوصی از ثبت پتنت ۸۵ درصد بر آورد میشود.
انگاره دیگر این است که کسانی که در دانشگاهها به تحصیل و تحقیق میپردازند دارای روحیه اختراع هستند! این درحالی است که مخترعان کسانی هستند که توجه به چگونگیها دارند که منتهی به فناوری میشود و معمولا کاری به چرایی ندارند در حالی که دانشگاهیان به چراییها توجه دارند که منتهی به علم میشود؛ محل و تجمع هر یک از آنها نیز با توجه به این ویژگی ذاتی یکی در دانشگاه و دیگری در بنگاههای خصوصی است.
به بیان دیگر اگر سیاست گذاری علم را بخواهیم مشخص کنیم دانشگاه ها، نهادهای تحقیقاتی، نهادهای فناورانه و آزمایشگاههای تحقیق وتوسعه را شامل میشود؛ این در حالی است که دانشگاهها خود جزئی از سیاست گذاری علمی است و نه تمام آن.
در مثالی دیگر که در نیروی هوایی آمریکا با مطالعه بر روی ۳۳ پروژه بزرگ دفاعی و غیردفاعی به این نتیجه رسید که برای داشتن یک ریسک قابل قبول برای شروع برنامه توسعه محصول، فناوریها باید سطح ششم آمادگی را پشت سر گذاشته باشند، در غیر اینصورت ریسک برنامه بسیار بالا خواهد بود. این امر ناشی از این واقعیت است که وقتی فناوری سطح آمادگی ششم را پشت سر میگذارد مخاطره به شدت کاهش مییابد.
این تحقیق نشان میدهد که وقتی فناوری در سطوح آمادگی ۳ و ۹ قرار دارد هزینه نسبت به حالتی که فناوری در سطح آمادگی ۷ باشد حدود ۷۵ درصد افزایش مییابد.
سطوح آمادگی فناوری به منظور ارائه توصیفی از ایده اولیه تا محصول نهایی در نه سطح بیان میشود. این مدل مفهومی شامل سه فاز کلی ۱- پژوهشهای کاربردی (سیاست گذاری علم) ۲- ساخت نمونه آزمایشی و اولیه (سیاست گذاری فناوری) و ۳-تجاری سازی و آمادگی سرمایه گذاری برای روانه شدن به بازار میباشد (سیاست گذاری نوآوری). سطوح آمادگی در قالب سه فاز توسعه فناوری شامل ۹ سطح زیر است:
سیاست گذاری علم
سطح اول: مشاهده و گزارش قواعد پایه (اصول علمی و مهندسی)
سطح دوم: فرموله کردن مفاهیم و کاربرد فناوری
سطح سوم: تحلیل، و اثبات مفهومی مشخصههای کلیدی به صورت نظری و تجربی
سیاست گذاری فناوری
سطح چهارم: توسعه اجزاء و نمونهها در آزمایشگاه
سطح پنجم: توسعه اجزاء یا نمونهها در محیطهای متناسب با نمونه
سطح ششم: اثبات عملکرد در شرایط واقعی
سیاست گذاری نوآوری
سطح هفتم: آزمایش در محیط واقعی، اثبات منافع بالقوه در محیط مرتبط به صورت گسترده و در حال تجاری شدن برای متقاضیان اولیه
سطح هشتم: سیستم واقعی و کامل برای آزمایش و ارائه در وضعیت تجاری برای تمام مصرف کنندگان
سطح نهم: توسعه سیستم واقعی به صورت موفق، تکرار پذیر و اثبات شده
توجه به دانشگاه تنها یکی از بازیگران بخش اول را شامل میشود و نگاه ناقص به گردانه ایده تا تولید نمیتواند راهی برای شکوفایی اقتصاد به بار آورد.
حال میتوانیم پاسخ دهیم که آیا با توجه به ویژگیها و آمار ذکر شده توجه تک بعدی به دانشگاهها منطقی و عقلائی است؟
انتهای پیام/