به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمانگروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ زن به شوهری نیاز دارد که بتواند به او افتخار کند و باعث رشد اخلاقی، تربیتی و تحصیلی فرزندش شود؛ اگر شوهری بیتوجه باشد زن تلاش میکند با خرید کتابهای فرزندپروری یا مشاور او را در فرزندپروری همراه خود کند اما عموما شکست میخورند و از همسرشان ناامید میشوند پس برای جبران نیاز الگوی مردانه کنار فرزندان از پدر بزرگ، معلم یا مرد دیگری کمک میگیرند.
اگر تربیت را با خشم پیوند بزنید بعد احساس گناه، شما را وادار به دلجویی یا تغییر رفتار نسبت به فرزندتان میکند چراکه شما نتوانستید تربیت کننده خوبی باشید پس خشمتان را کنترل کنید.
شکوفه اویارحسینی مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اظهار کرد: اغلب پدران ثبات اخلاقی ندارند، اکثر پدرها برخی روزها شاد و آرام و برخی روزها عصبانی و پرخاشگرند و طولی نمیکشد که بچهها قوانین نانوشتهای در منزل را کشف میکنند، آنها میفهمند که وقتی پدر آرام یا خوشحال است میتوانند با پدر بازی کنند و تا حدی آزادند هرکاری انجام دهند.
بیشتر بخوانید: توجه به احساسات عاطفی فرزندان مهمترین سبک فرزندپروری
این مشاور خانواده بیان کرد: وقتی پدر عصبانی به منزل میآید بچهها باید مراقب باشند زیرا هر نوع پاسخی با خشم پدر مواجه میشود مادران میتوانند نقش تسهیلگر داشته باشند، یعنی از نوع سلام کردن پدر تشخیص دهد حال پدر امروز چگونه است و اگر عصبانی یا خسته بود به بچهها کمک کند تا بازیهای فردی و آرام انجام دهند و فضای خانه را ثبات بیشتری دهند.
اویار حسینی ادامه داد: به جای اینکه از نوع تنبیه کردن همسرتان ایراد بگیرید، باید و نبایدهای صحیح تشویق و تنبیه را به او آموزش دهید، تنبیه به معنای لغتی آگاه کردن است، بچههایی که پدر و مادرشان هرگز آنها را تنبیه نمیکنند، اغلب خودسر و بیملاحظه میشوند، پس تنبیه صحیح همچون تشویق ابزار هدایتی فرزندان است.
وی افزود: در تنبیه کودک باید علت تنبیه شدن را به شکل عینی و رفتاری بداند و بتواند برای شما بگوید به خاطر کدام رفتار اشتباهش تنبیه شد، بسیاری از خانمها با دست خودشان رابطه پدر و فرزند را خراب میکنند، آنها مرتب از شیوه برخورد پدر با فرزند ایراد میگیرند؛ مدام میگویند اینطوری بغلش نکن، اینطوری باهاش بازی نکن، این چه مدل حرف زدن با بچه است؛ اکثر خانمها به غلط در تربیت فرزند اولشان، به طرفداری از فرزند با شوهرشان دعوا میکنند.
این مشاور خانواده تشریح کرد: وقتی تربیت فرزند برای پدران جوان با سرزنش، ایرادگیری و دعوا همراه باشد چطور انتظار دارید عاشق تربیت فرزند شود؟، مراقب باشید در تنبیه به نیازهای اصلی کودک مثل دوست داشته شدن، امنیت روانی، آرامش، نیاز به بازی و نیاز به توانمندی او آسیب نزنید، به خصوص اگر میخواهید به عنوان ابزار تنبیهی کودک را از امتیازی محروم کنید.
اویار حسینی افزود: دقت کنید که گاهی والدین به جای تشویق به کودک رشوه میدهند، در واقع والدین با دست خودشان آنها را برای انجام کار خوب متوقع میکنند، اگر همسرتان علاقهای به آموزش دیدن زیر نظر شما نداشت صبور باشید هر زمان که تنبیه یا تشویق اشتباهی صورت گرفت در آن لحظه سکوت کنید و در فرصتی مناسب راه صحیح تشویق یا تنبیه را در چند جمله کوتاه بیان کنید.
بیشتر بخوانید: فرمان ماشین زندگی در دستان بچههای امروزی
وی گفت: در طول زمان متوجه تغییر رفتار شوهرتان خواهید شد، مردها گاهی وسوسه میشوند از خشمشان برای کنترل فرزند استفاده کنند، به یاد داشته باشید اگر تربیت را با خشم پیوند بزنید بعد احساس گناه شما را وادار به دلجویی یا تغییر رفتار نسبت به فرزندتان میکند و نتوانستید تربیت کننده خوبی باشید پس خشمتان را کنترل کنید.
این مشاور خانواده ادامه داد: برخی مردان از ترس اینکه نتوانند تربیت کننده خوبی باشند مسئولیت تربیت را کامل به عهده همسرشان میگذارند، در صورتی که اگر تلاش کنند صبوری را بیاموزند و در تربیت با همسرشان یک تیم باشند توانستهاند همسرشان را عاشق خود کنند، به جای دستور دادن دلایل درخواستتان را برای فرزند توضیح دهند و صبوری را بیاموزید، به مثال زیر توجه کنید:
پدر:علی برو تخت رو جمع کن
علی :چرا؟
پدر:چون من میگم (احساس علی ،تمایل به لجبازی)،
پدر:علی برو تخت رو جمع کن
علی:چرا؟
پدر:چون اتاقت مرتب میمونه و هر کسی که اتاقت رو نگاه کنه از زندگی کردن با تو به عنوان یک فرد مرتب خوشحال میشه (احساس علی تمایل به پذیرش)
اویار حسینی افزود: اگر آینده فرزندتان مهم است، با همسرتان هماهنگ عمل کنید و یک تیم باشید؛ مراجعی داشتم که میگفت با اینکه متاهل هستم و پدر ثروتمند و سرشناسی دارم به خودم میگویم ای کاش هیچ وقت ازدواج نکرده بودم و جوانی میکردم، او گذشتهاش را اینگونه تعریف کرد.
تک پسر خانواده بودم و مادرم بسیار به من علاقه داشت، هر زمان که پدرم برای تنبیه پول تو جیبی من را قطع میکرد، مادرم به من پول میداد، غیر ممکن بود چیزی را بخواهم و علی رغم مخالفتهای پدرم به آن نرسم، از بس مادرم با پدرم دعوا کرده بود من آموختم چگونه خودم را برای پدرم لوس کنم تا امتیاز بگیرم و چگونه بین آنها دعوا ایجاد کنم تا از طرفداری مادرم به نفع خودم استفاده کنم.
با اینکه همسرم را خودم انتخاب کردم و پدرم مخالف این ازدواج بود اما به او رسیدم، اتفاق بدی که برای من افتاد این بود که بدون محدودیت به هرچه میخواستم میرسیدم و این ماجرا مرا دچار اعتیادی در شیطنتهای جوانی کرد، بارها همسرم کارهای من را فهمید اما او فقط پول من را میخواهد برای همین هیچ عکس العملی نشان نمیدهد.
بیشتر بخوانید: فرزندپروری در جامعه امروزی نیازمند بازنگری است
این مشاور خانواده اظهار کرد: متأسفانه در بسیاری از خانوادهها بچه عامل اختلاف بیشتر زن و شوهر است و در منزلشان نوعی یارکشی وجود دارد مثلا پدر طرفدار دختر کوچک خانه و مادر طرفدار پسر بزرگ خانه است و هر دعوا و تنشی بین فرزندان یا بین یک فرزند و یک والد تبدیل به جنگی میان زن و شوهر میشود.
اویار حسینی در پایان یادآوری کرد: غافل از اینکه بازنده واقعی این میدان والدین هستند، چون بچهها میآموزند چگونه از هر دو آنها و شکاف بینشان به نفع خودشان استفاده کنند، بسیاری از زوجهای جوان که هنوز بچه ندارند، فکر میکنند بچه عامل گرمی زندگی است این فکر به شرطی درست است که زن و شوهر از بلوغ روحی برخوردار باشند.
انتهای پیام/
سپاس از راهنمایی عالیتون ❤