به گزارش گروه بینالمللی باشگاه خبرنگاران جوان، پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی الجزیره در گزارشی با اشاره به طرح پیشنهادی آمریکا برای تشکیل یک اتحاد منطقهای برای مقابله با ایران نوشت: دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، هفته گذشته با هدف آوردن ایران به پای میز مذاکره برای امضای توافقی "بهتر" از آنچه همتای قبلی او باراک اوباما به آن دست یافت، دور اول تحریمهای اقتصادی را علیه این کشور به اجرا گذاشت.
اما این تمام داستان نیست. ترامپ میداند که تحریم اقتصادی به تنهایی -بهویژه با توجه به فقدان اجماع بینالمللی- نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهد آورد و ایران را مجبور به پذیرش شروط آمریکا نخواهد کرد. چراکه مطالعات نشان میدهند تحریمها اگر با ابزار دیگری همراه نباشند تنها 35 درصد شانس موفقیت دارند. از این رو، دولت ترامپ به دنبال تشکیل یک اتحاد منطقهای علیه ایران است که در ادبیات غیررسمی از آن تحت عنوان "ناتوی عربی" یاد میشود. این طرحِ امنیتی با نام اصلی "اتحاد راهبردی خاورمیانه" (MESA) قرار است 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس را به همراه مصر و اردن برای مقابله با ایران گِرد یکدیگر بیاورد.
اما فارغ از انگیزههای مالی ترامپ از ارائه این پیشنهاد به کشورهای عرب که ممکن است در ماه اکتبر نشستی هم درباره آن در واشنگتن برگزار شود، تاریخ نشان میدهد ایجاد چنین نظامهایی برای تامین امنیت متحدان به ندرت موفقیتآمیز بودهاند.
تجارب گذشته
به عنوان نمونه، درست پس از پایان جنگ جهانی دوم، انگلیس و آمریکا برای مقابله با شوروی سابق و جلوگیری از نفوذ کمونیسم به خاورمیانه سعی در تشکیل یک اتحاد امنیتی منطقهای داشتند اما منازعه اعراب و اسرائیل و مقابله کشورهای عربی با استعمارگری اروپاییها مانع موفقیت این طرح و طرحهای مشابه از جمله "پیمان بغداد" و "سازمان دفاعی خاورمیانه" شد.
در مقابل، مسکو به دنبال شکست این اتحادهای امنیتی منطقهای به نفوذ خود در منطقه ادامه داد و روابط نزدیکی را با مصر و سوریه برقرار کرد و حتی یکی از اعضای کلیدی پیمان بغداد یعنی عراق پس از انقلاب ضدسلطنتی 1958 به نزدیکترین متحد منطقهای مسکو تبدیل شد. دلیل اصلی شکست طراح این اتحادهای امنیتی (آمریکا) این بود که در آن زمان نمیدانست که اسرائیل برای بیشتر اعراب تهدید بزرگتری نسبت به شوروی است و امروز نیز دلایل دیگری وجود دارد که پیشبینی موفقیت طرح ناتوی عربی را دشوار میکند.
موانع پیشِرو
تردیدی نیست که ستون اصلی هر اتحاد امنیتی دستهجمعی این است که تمامی اعضا باید درک مشترک و یکسانی از تهدید داشته باشند. در غیر اینصورت، نمیتوان آن را تلاشی برای تامین امنیت جمعی تلقی کرد و این دقیقا همان چیزی است که در دو سطح درونی و بیرونی درباره ناتوی عربی هم صدق میکند.
نخست اینکه از نظر برخی تحلیلگران، اولین تهدیدی که متوجه ناتوی عربی است، از داخلِ خود این اتحاد است. با توجه به اخباری که چندی پیش درباره مداخله سال گذشتهی رکس تیلرسون، وزیر خارجه سابق دولت ترامپ، برای جلوگیری از حمله نظامی عربستان و امارات به قطر منتشر شد، این پرسش مطرح میشود که ترامپ از چه اتحادی در منطقه صحبت میکند؟! اصل زیربنایی هر اتحادی، "یک نفر برای همه و همه برای یک نفر" است؛ یعنی جنگ علیه یک کشور عضو، جنگ علیه تمامی اعضا محسوب میشود. اما در اینجا، تهدید جنگ در داخلِ خود مجموعهای وجود دارد که قرار است از امنیت همه در برابر یک تهدید بیرونی محافظت کند.
مانع دوم که بسیار بزرگتر از مانع اول است، اختلاف نظری است که میان دولتها و ملتهای عرب بر سر تهدید ایران وجود دارد. هرچند بسیاری از اعراب در حال حاضر، ایران را یک تهدید جدی میدانند، اما تعداد بسیار بیشتری از آنها همچنان معتقدند که تهدید آمریکا و اسرائیل برای امنیت اعراب بسیار بزرگتر از تهدید ایران است. یک نظرسنجی جدید نشان میدهد که ایران تنها در عربستان و کویت در صدر کشورهای تهدیدکننده اعراب قرار دارد اما در بقیه جهان عرب، تهدید ایران از نظر افکار عمومی به مراتب کمتر از تهدید آمریکا و اسرائیل است. علاوه بر این، مردم در بسیاری از کشورهای عرب معتقدند که مشکل اصلی آنها در حال حاضر، [نه ایران، بلکه] فقدان یک نظام حکومتی خوب و نبود سیاستگذاری موثر برای مقابله با فقر، بیکاری و نابرابری اجتماعی است.
انتهای پیام/
حمله به کشور یمن ، از سوی دولت پاکستان است برای همزیستی مسالمت آمیز با
رژیم هند ، برای توافق در مورد عدم تجاوز هند به مرز مورد اختلاف کشمیر ،
لطفاً سازمان ملل متّحد ، مرز مورد اختلاف رژیم هند و دولت پاکستان را به
هند واگذار کند .