به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ازدواج یک رابطه دو طرفه است که زوجین نیازهای یکدیگر را در قالب خانواده برآورده میکنند، اما گاهی خیانت همسر، زندگی و عشق را نابود می کند، برخی خانم ها به سراغ طلاق می روند و برخی به دلیل مشکلات مالی، ترس و وحشت از بدنامی طلاق یا وجود یک یا چند فرزند زندگی تلخی را تجربه می کنند و هر گز سراغ جدایی نمی روند و می گویند راهی جز ساختن و سوختن ندارم.
گاهی دور بودنهای موقتی از همسر و پیش گرفتن برنامههای سخت و مستقل به زنان کمک میکند تا به همسر بیوفا این پیام را بدهند که تحمل این شرایط باعثآسیب دیدن بیشترشان میشود اما یادتان نرود پایان دادن به یک رابطه همیشه عذابآور بوده اما حقیقت این است برخی از رابطهها به دلیل روراست نبودن طرفین، خود به خود از بین رفته است.
اما نکته مهم پس از خیانت همسر این است که خانم ها چگونه برای حفظ زندگی تلاش کنند؟ یا پس از مشورت با روانشناسان و خانواده ها در نهایت چه زمانی سراغ گزینه طلاق بروند.
بیشتر بخوانید: "مردان عاشق" هم به همسرشان خیانت می کنند!
سمیرا درویشی روانشناس بالینی در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره رفتار اصولی با همسر خیانتکار، اظهار کرد: برخی افراد از اینکه رابطه خود را پایان دهند عذاب میکشند چرا که پایان یک رابطه همیشه عذابآور بوده اما حقیقت این است برخی از رابطهها به دلیل روراست نبودن طرفین، خود به خود از بین رفته است؛ اگر کسی شما را فریب دهد و خیانت کند، به دلیل بیاعتمادی به وجود آمده شما مجبور میشوید به این رابطه پایان دهید.
این روانشناس بالینی بیان کرد: گاهی طلاق تنها گزینه بوده هرچند که اتمام یک رابطه بسیار سخت است اما اگر در این مواقع جدایی را انتخاب نکنید، روز به روز صدمات روحی عمیقتری از جانب طرف مقابلتان به شما وارد میشود که حتما سختتر از تحمل جدایی است؛ در صورت تصمیم به جدایی باید تمام عواقب آن را در نظر بگیرید آیا میتوانید او را ببخشید؟، حتی اگر دیگر توان با او ماندن را در خود نمیبینید، آیا میتوانید بار دیگر به این رابطه قوت ببخشید؟ سعی کنید بهترین راه را در این مسیر انتخاب کنید.
درویشی ادامه داد: همواره در طی مراحل تصمیمگیری و جدایی اگر کسی فریبتان داد و خیانت کرد، به دلیل بیاعتمادی به وجود آمده مجبور میشوید به این رابطه پایان دهید؛ خود را سرزنش نکنید، بیشتر وقتها طرف مقابل شما سعی دارد که شما را به نوعی در ارتکاب خیانتش مقصر بداند.
وی افزود: شاید شما هم کمی سهلانگاری کرده باشید ولی باز هم هیچ عذری برای خیانت او قابل قبول نیست، در هر صورت او باید عواقب افکار و اعمال فریبکارانه خود را بپذیرد؛ حتی اگر بهترین همراه نبودید یا او از بودن با شما لذتی نمیبرد باز هم تقصیر شما نیست او میتوانست بدون خودخواهی سعی کند با طرح و بررسی مشکلاتش با شما مسیر را برای ادامه زندگی هموارتر کند نه اینکه طرف مقابل خود را فریب دهد.
این روانشناس بالینی تشریح کرد: در صورتی که پس از بررسی همه راهکارها، راهی جز طلاق نداشتید، بهتر است جدا شوید و خودتان را درگیر شروع و پایان دادنهای متوالی نکنید چرا که استرس و رنج شما را بیشتر میکند اگر نصفهنیمه به این رابطه پایان دهید دوباره به طور مداوم به این فکر میکنید او الان با چه کسی است؟ و نکتهای که اهمیت دارد اگر تصمیم گرفتهاید طرف خیانتکار خود را ترک کنید بهتر است دیگر برنگردید.
درویشی ادامه داد: سعی کنید او را ببخشید این کار نفعی برای او ندارد بلکه به نفع خودتان است البته که این بخشش رنجش شما را کم نمیکند و به معنای فراموش کردن کاری که او کرده و صدمات روحی که بر شما وارد شده است، نیست همچنین این بخشش به این معنا نیست که افکار و احساسات خود را تحت قوانین و کنترل وی قرار دهید بلکه تنها شما را در وضعیت بهتری قرار خواهد داد و دیگر بیش از این خود را با افکار و احساسات منفی عذاب نمیدهید.
بیشتر بخوانید: با فرد خیانت کار چگونه رفتار کنیم؟
وی اتمام فراموشی یک رابطه را زمانبر دانست و گفت: پس از جدایی مدت زمانی را تنها با خود بگذرانید و اجازه دهید تا مشکلات و اثرات منفی از ذهن کمرنگ و به تدریج پاک شود، به صحبتهای اطرافیان که خیلی زود شما را برای بازگشت دوباره تحریک میکنند، توجه نکنید.
این روانشناس بالینی بیان کرد: اگر جدایی برایتان بیش از حد عذاب آور است و نمیتوانید بر احساس خود غلبه کنید بهتر است با مشاور صحبت کنید و مشورت بگیرید و از افراد خانواده، دوست و همکار هرچند قابل اعتماد کمک نگیرید، چون در جریان مسائل شخصی شما نیستند و قضاوتهایشان بعدا دچار سوء برداشت و سوء تفاهم خواهد شد.
درویشی یادآوری کرد: خودتان را بازخواست نکنید، این شما نیستید که باید با خود کنار بیاید شما مقصر نبودهاید و نباید شرمسار باشید.
بیشتر بخوانید: طلاق، پایان خیانت اینترنتی همسر
شکوفه اویار حسینی مشاور خانواده در گفتوگو با خبرنگار حوزه بهداشت و درمان گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در خصوص رفتار درست در برابر خیانت همسر، اظهار کرد: همسری که خیانت دیده اولین هیجانی که تجربه میکند خشم است، گاهی خشم به همراه غم یا به همراه ترس یا ترکیبی از کلیه هیجانات منفی است، او نیاز دارد به دلیل آسیبی که از بی وفایی همسرش دیده از او دلجویی و مراقبت شود، گاهی احساس میکند دوست دارد از همسرش انتقام بگیرید یا او را مجازات کند.
اویار حسینی بیان کرد: در جایگاه یک مشاور به کسی که همسرش به او خیانت کرده است، توصیه میکنم از هر نوع رفتارهای خشونت آمیز، آبروریزی یا انتقام خودداری کند، تجربه نشان داده است گاهی با آبروریزیها، زوج یکدیگر را می بخشند، اما خانواده همسر خیانت دیده نمیتوانند از این بیوفایی بگذرند، گاهی زوج آسیب دیده برای ترمیم آسیبی که همسر به رابطه زده، برای انتقام وارد یک رابطه دیگر میشوند و اوضاع را نادانسته پیچیدهتر میکنند.
این مشاور خانواده ادامه داد: مسئولیت نجات رابطهتان را بپذیرید: وقتی همسر آسیب دیده با این درخواست رو به رو میشود با تعجب سوال میکند، آسیب دیدم مسئولیت نجات رابطه را هم بپذیرم؟، برایتان مثالی می زنم، اگر بچه شما از دستتان بیفتد و با ضربهای که به سرش وارد شده تشنج کند شما چه کاری انجام میدهید؟، آیا بالا سر بچه تشنج کرده دعوا میکنید و به دنبال مقصر میگردید؟ یا بدون توجه به مقصر هرکس هر کاری از دستش بر بیاد انجام میدهد؟ پاسخ مشخص هست.
وی افزود: رابطه زوجها مثل بچه نوپایی میماند که نیاز به مراقبت دارد وقتی بیوفایی در زندگی اتفاق بیفتد، یعنی شما هم به نیازهای همسرتان بیتوجهی کردید، برای همین بیوفایی به سرعت رشد پیدا کرده و همسر شما هم برای فرار از مشکلات رابطهتان به بیوفایی رو آورده است، پس هر 2 شما باید هرکاری که از دستتان بر میآید برای نجات رابطهتان انجام دهید.
این مشاور خانواده تشریح کرد: در اولین قدم از خودتان سوال کنید به کدام نیاز همسرم بیتوجهی کردم، دقت کنید که همه خیانتها به دلیل مشکلات ارتباطی با همسر نیست، برخی از خیانتها به دلیل مشکلات مغزی یا شخصیتی یا هورمونی همسر است و ربطی به ارتباط ندارد.
بیشتر بخوانید: شوهرم به من خيانت کرده است، طلاق ميخواهم!
اویارحسینی بیان کرد: خیانت آقایان و بازگشت به زندگی مشترک سختتر از خیانت خانمها و بازگشت به زندگی مشترک است؛ زمانی که خانمی با خیانت همسرش رو به رو میشود اعتماد به نفسش آسیب میبیند و با مراجعه به مشاور تمام تلاش خود را میکند تا همسرش را به زندگی مشترک برگرداند،گاهی خانمها میپرسند آیا تضمینی برای بازگشت همسرم وجود دارد؟، وقتی پای یک انسان و انتخابهایش در میان باشد هیچ کس نمیتواند به شما تضمین دهد، چون خدا انسان را با اختیار خلق کرد.
وی ادامه داد: زمانی که خانمهای خیانتدیده با چنین پاسخی مواجه میشوند ناامیدانه سوال میکنند، چرا باید به زندگی با او ادامه دهم؟، پاسخ یک جمله است، هنوز شما به شوهرتان احساس دارید و مسئولیت احساس و علاقهتان را میپذیرید که برای کمک گرفتن مراجعه میکنید، تجربه نشان داده خیلی وقتها خیانت در اولین بارش فرصت عشق مجدد را خلق کرده است.
این مشاور خانواده گفت: وقتی زوجی برای جبران گذشته به نیازهای یکدیگر بیشتر توجه میکنند، تازه متوجه نکاتی درباره همسرشان میشوند که از آن بیخبر بودند؛ دقت کنید که خیانت عین اعتیاد میماند اگر به دنبال این هستید که همسرتان هیچ وقت به محبوبش فکر نکند انتظار بیجایی است، باید به مردان کمک شود بعد از بازگشت به زندگی مشترکشان هر سه ماه برای جلوگیری از وسوسه بازگشت به محبوب به مشاور خود مراجعه کنند.
اویار حسینی تشریح کرد: اگر انتظارتان این است که اعتماد بینتان عین روز اول شود، انتظار بیجایی دارید؛ دیوار اعتماد شما ناگهان و آسیبزا فروریخته که ساخت مجدد آن بسیار زمان بر و با تکرار شفافیت و صداقت در طول زمان امکان پذیر است.
انتهای پیام/
من یک سال پیش به طور اتفاقی فهمیدم زنم با یکی دیگه ارتباط داره،اولش فکر کردم در حد یه گپ و عشق و عاشقی بچه گانست ولی متاسفانه با پیگیری و اعتراف خودش فهمیدم با او رابطه جنسی داشته،یه پسر بچه کوچک دارم که فقط تو این دنیا دلخوش او هستم،نه از نظر خرجی و نه از نظر رابطه زناشویی تا اونجایی که از دستم بر می اومد کمش نگذاشتم،ای داد به آدم خیانتکار که جز دردسر برای دیگران چیز دیگه ای از دستش برنمیاد،یک ساله شب و روزم شده کلنجار با خودم که چرا بهش به این آسونیا اعتماد کردم،از یک زندگی داغون و شلوغ پدریش کشیدمش بیرون و ازش حمایت کردم و این شده آخر و عاقبت خودم،خدا هر جوری که هست آدمو امتحان کنه جز این یه قلم،لعنت به اون زن و مردهایی که با هوس باعث بدبختی یکی دیگه میشوند،از ته قلب دوست دارم ببخشمش ولی نمیتونم،اعتماد به نفس چیز ساده ای نیست که هر روز بشه نابودش کرد و فرداش بشه پسش بگیری،ببخشید که مطلبم زیاد شد...بدرود
زن با دروغ بی اعتمادی و دورویی نمیتونه ادامه بده
اگر حرف از ۴ همسری و قدیم هست تکلیف مشخص بود طرف زن رو میگرفت میگفت همسردومه و همسر اول از بلا تکلیفی احساسی و همسری در میامد و برای خودش تصمیم به موندن یا رفتن میگرفت
ولی الان فقط هوس بازی و شهوت بازی باعث دروغ و تزلزل اساس زندگیه و بقولی مردانگیی وسط نیس زن رو در هاله ابهام و احساس نابود کرده
تعهد ،شفاف زندگی کردن و درکل درس انسانیت درس زندگی درست نمیدن ، آموزشگاهای ژاپن درس هم زیستی درست با حیوانات هم میدن
دوس داری با خیر و خوشی زندگی کن دوس نداری لازم ب خیانت نیس ک با نفاق و دورویی تظاهر ب دوس داشتن بکنی جسمت ی جا باشه دلت جای دیگه.
حتی همسر هم ندارم
اصلا همسر ندارم