گوشه‌ای از زندگی نامه شهید محمد پاشازاده یکی از شهدای هشت سال دفاع مقدس را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛حماسه دفاع مقدس روز به روز بالنده‌تر شد و جوانان ما چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن ایستادند. مقدس‌ترین و با ارزش‌ترین استقامت، دفاع از عقیده است و بدون شک دوران هشت ساله جنگ تحمیلی عراق علیه ایران از افتخارات بزرگ و بی‌نظیر ایران اسلامی است. شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است.

شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلب‌هاست. شهادت مردن تحمیلی نیست بلکه انتخاب آزادانه و آگاهانه و خلوت عاشق و معشوق است.

شما می‌توانید در ادامه شرح کوتاه زندگی شهید محمد پاشازاده یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را بخوانید:

 

شهید محمد پاشازاده سال ۱۳۳۱ در قریه دلجولو از توابع شهرستان خوی به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در روستا‌های اطراف روستای مذکور از قبیل: (قوروق، سیوان) به پایان رسانید و به علت مشکلات خانوادگی ترک تحصیل کرد و در پیش پدرش به کار کاورزی مشغول بود. تا اینکه وقت خدمت سربازیش فرا رسید و به خدمت اعزام شد و بعد از اینکه ۲ سال خدمت سربازیش را به پایان رسانید. پیش پدرش برگشت و شغل قبلی خود را پیش گرفت.

بعد از اینکه برای خودش همسری انتخاب کرد خانواده اش را از روستا به شهر آورد و در چهارراه مرکزی به شغل دستفروشی مشغول بود و گاهی به روستا برای کمک به پدر می‌رفت و در کار کشاورزی به پدرش کمک می‌کرد. شهید محمد پاشازاده از این ازدواج صاحب سه فرزند می‌شود، زمانی که انقلاب در ایران به رهبری امام شروع شد، و علاقه به خصوص که همین شهید به رهبر انقلاب داشت در تمام تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرک می‌کرد و کلا خودش را در اختیار انقلاب گذاشته بود. بعد از پیروزی انقلاب وارد کمیته شد و در کمیته فعالیت خودش را دنبال کرد.
بعد از تشکیل سپاه پاسداران وارد سپاه می‌شود؛ و زیر نظر سپاه خوی فعالیت می‌کند. شهید پاشازاده از طرف سپاه ماموریت به قطور و بازرگان و دوفقره نیز در پیرانشهر تصادف کرده بودند و یکی از ماموریت هایش در موقع عزیمت به پیرانشهر در بین راه جلدیان پیرانشهر تصادف کرده بودند و یکی از همسنگرانش شهید شده بود. در این تصادف شهید پاشازاده از پای چپش زخمی شده بود و پس از مدتی استراحت حالش بهبود یافت.

وقتی صحبت شهادت می‌شد می‌گفت: شهادت نصیب همه کس نمی‌شود. عمل صالح می‌خواهد که آدم شهید بشود و دائم در فکر جبهه جنوب بود و می‌گفت: برای من افتخار است و عاقبت آن آمال و آرزویی که می‌کرد شهادت و جنگیدن با کفار نصیبش می‌شودو در اسفند ماه سال ۱۳۶۰ یا افتخار و سربلندی به دزفول اعزام شد.

وقتی که در موقع اعزام به جبهه آشنایان و قوم و خویشان می‌خواستند بدرقه اش کنند، گفت که برای بدرقه کردن من نیایید شاید در میان ما برادرانی باشد که اقوام نداشته باشند و کسی نباشد که او را بدرقه کننند آن وقت شما باعث ناراحتی آن‌ها می‌شوید پس شما نیز نیایید بگذارید همه ما به وسیله ملت شهید پرورمان بدرقه شویم و از دزفول به جبهه کرخه نور اعزام شد و در حمله فتح المبین شرکت می‌کند و در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۲ شهادت به شهادت رسید.
انتهای پیام/

بیوگرافی شهید محمد پاشازاده

برچسب ها: شهدا ، دفاع مقدس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار