به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، عکاسی می تواند یک بحث علمی، دیدار با یک شخصیت مهم، کلاس درس، دورهمی خانوادگی یا حتی پخت یک غذای ساده باشد اما گویا در این دوران ثبت عکس، مهم تر و پررنگ تر از موضوع اصلی خود را به نمایش می گذارد و عکس های سلفی در این زمینه نقش پررنگی ایفا می کند و به نوعی همراه همیشگی برخی افراد است ؛ عکس هایی که برخی مواقع حتی در مراسم خصوصی دیگران چون مراسم عزا و شادی بدون هدف و تنها به قصد گرفتن چند لایک گرفته می شود.
رضا اسماعیلی جامعه شناس اصفهانی در این باره به به خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان، گفت: عکس های سلفی تا زمانی که جنبه اطلاع رسانی و ارسال یک موقعیت خاص باشد، مطلوب است.
به اعتقاد وی، امروزه عکس های سلفی و تنوع آنها به گونه ای است که برخی مواقع این عکس ها و خلق موقعیت های خاص، موجب آسیب های جدی شده است ، به طوری که تعدادی از افراد در این مسیر جان خود را از دست داده اند ؛ در واقع یکی از پیامدهای زیاده روی در گرفتن عکس های سلفی، تهدید زیست و حیات انسانی است.
اسماعیلی دیدگاهش را این گونه بیان می کند: در پدیده عکس های سلفی گاهی فرد بارها و از زاویه های مختلف خودش را در معرض دید دیگران قرار می دهد و یک نوع نگاه ملتمسانه به این دارد که من را بیشتر ببینید، به من هم توجه کنید، این نوعی اختلال روانشناختی و نیاز به توجه محسوب می شود.
به گفته این جامعه شناس، سلفی های بیش از اندازه را در دو گروه افراد بیشتر مشاهده می کنیم، دسته اول، افراد با خودشیفتگی یا اعتماد به نفس کاذب که یک تصور بسیار بزرگ نمایی شده از خود دارند و دوست دارند در موقعیت های مختلف دائماً خود را به نمایش بگذارند ، دسته دوم افرادی با اعتماد به نفس پایین که همواره تلاش می کنند در حالت های مختلف از خود عکس بگیرند تا در نهایت بتوانند بهترین را انتخاب کنند و برای مردم به نمایش بگذارند.
وی با اشاره به اینکه از معیارهای شخصیت فرد سالم اینست که به ظاهر و فیزیک خود یک تصور قابل قبول و مطلوب داشته باشد، افزود: تصور به بدن به عنوان یکی از ابعاد شخصیتی مهم و قابل ملاحظه است ولی برخی افراد همواره ذهن را درگیر جسم خود می کنند و براساس تصورات و داوری های دیگران سعی می کنند خود را با آنها سازگار کنند تا دیگران آنها را مطلوب تر ببینند.
اسماعیلی با اشاره به اینکه خودابرازی و بیان خود در روانشناسی اهمیت خاصی دارد، افزود: بیان،خود امری مطلوب است اما گاهی افراد بیش از آنچه که هستند خود را نشان می دهند، در شرایط مختلف خود را در جامعه ابراز می کنند و نگاه و تصور دیگران برای آن ها بسیار اهمیت دارد و تلفن همراه و عکس های سلفی این زمینه را فراهم کرده است که این پدیده به شدت علنی و به یک موج فراگیر تبدیل شود.
احمد پدرام روانشناس اصفهانی بر این باور است : امروزه زیاده روی در عکس های سلفی به حدی است که گاهی خانواده ها در مواقع تفریح، لذت باهم بودن را از دست می دهند و تمام اوقات خانواده در یک گردش با عکس سپری می شود.
پدرام، یافته های خود را در این باره چنین مطرح می کند : این امر طبیعی است که نوجوانان و جوانان تمایل بیشتری برای گرفتن عکس های سلفی دارند و به نوعی به چهره خود حساس تر هستند اما فردی با اعتماد به نفس پایین که مدام در حال عکس گرفتن و به دنبال اثبات خود و ابراز وجود باشد، نوعی اختلال محسوب می شود.
به بیان وی ، بدریخت انگاری بدن، نام یک بیماری است یعنی فرد با تصویر خود مشکل دارد و همواره مضطرب است و تلاش می کند تصویر بهتری از خود ارائه دهد. این فرد خطای شناختی دارد و خودش را بد می بیند و نیاز به درمان دارد.
این روانشناس اصفهانی از دید دیگری هم به موضوع نگریسته و با بیان اینکه همواره باید با مردم جامعه ارتباط داشته باشیم، بر این باور است : با پیشرفت فناوری، انسان ها می خواهند مستقل باشند اما استقلال به هیچ وجه به معنای بریدن از دیگران نیست، ما باید پل های ارتباطی خود را با دیگران قطع نکنیم و حتی از بهانه های کوچک برای ارتباط با دیگران بهره ببریم.
پدرام معتقد است: عکس های سلفی انسان ها را از هم دور می کند، درگذشته وقتی به یک شهر یا کشور دیگر سفر می کردیم ، همین که فردی از ما می خواست که از او عکس بگیریم و یا ما از دیگری درخواست می کردیم، یک رابطه اجتماعی کوتاه مدت شکل می گرفت در واقع گاهی عکس گرفتن بهانه خوبی برای ارتباط برقرار کردن با دیگران بود و در همان زمان کوتاه ، لبخندی را به دیگران تقدیم می کردیم.
همواره با ورود فناوری جدید به کشور بحران هایی به وجود می آید که بسیاری از افراد آن را یک مرحله گذر می دانند که به زودی از بین می رود اما آیا برای عبور از آن تاوان های زیادی نمی دهیم؟
آیا نمی شود قبل و به هنگام ورود فناوری آموزش هایی را درنظر گرفت و قبل از دیر شدن چاره ای اندیشید؟ چرا تا قبل از بحران دست ها را بر روی یکدیگر می گذاریم و وقتی کار از کار گذشت تازه به این فکر فرو می رویم که باید کاری انجام شود.
گویا توجه نکردن به فرهنگ سازی قصه تکراری است که در چرخه فناوری در ایران تکرار می شود و برای حل آن چاره اندیشی نمی شود.
انتهای پیام/م