به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛حل کردن معما و بازیهای فکری از جذابترین فعالیتهایی است که میتوان به صورت فردی یا گروهی انجام داد. به همین خاطر، ما در ادامه این مطلب ۶ معمای جالب برایتان در نظر گرفتهایم که اگر بتوانید خیلی سریع آنها را حل کنید، یعنی ذاتا انسان باهوشی هستید و خوب میدانید که چگونه در شرایط بحرانی به حل مشکلات و مسایل گوناگون بپردازید.
برای این منظور در ادامه با ما همراه باشید. تعداد معماهایی که پاسخ درست به آنها دادهاید را در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
معمای شماره یک: ۳ اتاق
شما در اتاق وسطی یک خانهی سه اتاقه گیر افتادهاید. این اتاق فقط یک پنجره دارد که با میلههای آهنی پوشیده شده است. اما هر دو اتاق کناری درهایی برای خروج از خانه دارند.
در اتاق سمت چپ دو آدمکش حضور دارند که منتظرند تا به محض ورود شما به اتاقشان، شما را به قتل برسانند.
در اتاق سمت راست هم یک دستگاه اسلحهی لیزری که با نور خورشید کار میکند تعبیه شده که به محض قرار گرفتن شما در دامنهی دید آن، شلیک کرده و شما را خواهد کشت.
حالا چگونه از این خانه فرار میکنید؟
معمای شماره دو: آتش در جنگل
دو دوست به نامهای جیمز و مایکل در حال پیادهروی در یک جنگل کاملا خشک هستند که متوجه میشوند آتش بزرگی در جنگل به سمت آنها در حاله زبانه کشیدن است.
در طرف دیگر مسیرشان هم یک کوه بسیار بلند قرار دارد که بالا رفتن و فرار کردن از طریق آن تقریبا غیر ممکن است.
وزش باد شدید باعث شده تا شعلههای آتش بزرگتر شود به سمت آنها حرکت کند. این دو نفر تخمین میزنند که آتش در عرض یک روز به آنها خواهد رسید.
مایکل این اطمینان را به جیمز میدهد که آنها نخواهند مرد و یک جعبه که حاوی کبریت، کیک و آب کافی است را نشان میدهد و میگوید برای یک روز زنده ماندن کمکشان خواهد کرد.
نقشه مایکل برای نجات از این مخمصه چیست؟
معمای شماره سه: تیراندازی و نجات
در غروب روز جمعه، روبرت تصمیم میگیرد به تماشای فیلمی بنشیند که هنرپیشه موردعلاقهاش در آن ایفای نقش میکند. متاسفانه، فیلم بسیار خستهکننده میشود. او با ناامیدی به سمت دستشویی سینما میرود و میبیند که دستشویی خالی است. با استفاده از هفتتیر شخصی یک گلوله در وسط پیشانی خود خالی میکند.
اما بعد از ۵ دقیقه از دستشویی بیرون آمده و زنده به سمت خانه میرود.
او چگونه زنده مانده است؟
معمای شماره چهار: مطالعه در تاریکی
جیمز و همسرش ماریا در اتاق نشیمن نشستهاند. در حالیکه جیمز تلویزیون تماشا میکند، ماریا در حال مطالعه کتاب است.
در ساعت ۱۱ شب برقها قطع میشوند. جیمز به رختخواب میرود اما ماریا به مطالعه کردن ادامه میدهد.
بدون وجود نور در اتاق، ماریا چگونه مطالعه میکند؟
معمای شماره پنج: مرد سیاهپوش
یک مرد با پوست تیره، موهای مشکی و لباسهای تماما سیاه در کنار خیابانی که هیچ تیر چراغ برقی ندارد، ایستاده است. یک ماشین که چراغهای جلوی خود را خاموش کرده در حال حرکت در همان خیابان است که یک ثانیه قبل از زیر گرفتن این مرد، راننده روی ترمز میزند و ماشین را متوقف میکند.
بدون هیچگونه نوری در خیابان و با وجود اینکه چراغهای ماشین هم خاموش بوده، راننده چگونه توانست مرد سیاهپوش را ببیند؟
معمای شماره شش: گیرافتاده در ساختمان
دونالد از خواب بیدار میشود و متوجه میشود که در اتاقی که ۴ در خروج دارد، گیر افتاده است. در این اتاق لحاف، مقداری غذا و خوراکی، یک بطری آب و گالن بزرگ آب وجود دارد. یعنی دونالد از تشنگی و گرسنگی نخواهد مرد.
وقتی دونالد تصمیم میگیرد از یکی از درها خارج شود، صدایی را میشنود که در مورد خطرات موجود در پشت هر در به او هشدار میدهد.
در پشت در اول یک اتاق ۵۰ متری مملو از گازهای سمی قرار دارد.
در پشت در دوم یک بمب وجود دارد که به محض باز شدن در منفجر خواهد شد.
در پشت در سوم و چهارم مارهای سمی و یک کوسه گرسنه وجود دارند.
دونالد کدام در را باید برای خروج انتخاب کند؟ چرا؟
.
.
.
پاسخها:
پاسخ معمای شماره یک:
منتظر شوید هوا تاریک شود و سپس به اتاق سمت راست بروید. از آنجا که اسلحهی لیزری با نور خورشید کار میکند، در تاریکی شب از کار خواهد افتاد و شما میتوانید خیلی راحت از آنجا فرار کنید.
پاسخ معمای شماره دو:
آتش در جنگل به چوب، شاخهدرخت، علف و برگ برای گسترده شدن نیاز دارد. آنها با استفاده از کبریت میتوانند در نزدیکی کوه آتش درست کنند. باد آتش را به سمت کوه هدایت خواهد کرد و همه سبزهها و گیاهان در این آتش خواهند سوخت. سپس این دو نفر میتوانند در این منطقه کوهستانی که هیچ علف و گیاهی ندارد پناه بگیرند و از آتش بزرگ در امان بمانند.
پاسخ معمای شماره سه:
روبرت به وسط پیشانی تصویر خود در آینه دستشویی شلیک کرده است.
پاسخ معمای شماره چهار:
ماریا میتواند در تاریکی کتاب بخواند زیرا او نابیناست و کتاب به خط بریل نوشته شده است.
پاسخ معمای شماره پنج:
به این خاطر که روز بوده و به تیر چراغبرق و نور چراغ ماشین نیازی نبوده است.
پاسخ معمای شماره شش:
دونالد میتواند از اتاق اول که مملو از گازهای سمی است خارج شود. برای این منظور، گالن آب را خالی کند، آن را روی سر خود بگذارد و درون این دبهی بزرگ نفس بکشد بدون اینکه گاز سمی وارد ریههایش شود.
منبع:روزیاتو
انتهای پیام/
به نظرم درست نیست بخاطر اینکه تو اون اتاقی که کوسه هستش،خب کوسه به آب نیاز داره و اگر تو اتاق آب باشه یا کوسه داخل یه جای بزرگ هستش،یا کوسه بخاطر بی آبی مرده
حالا میخواهید باور کنید یا نه این با وجدان شماست
درمورده کسانی که نوشتن ما از کجا بفهمیم خیابانی که تیره چراغ برق ندارد روز بوده دو راه وجود داره متوجه بشید
1. اینکه چرا ماشینی که داره به سمته مرد سیاه پوست میاد چراغ هایش خاموش است؟حتما روز بوده دیگه
2.معما همراه با تصویر است که داره واضح روز بودن رو نشون میده
والا اگر بخواهی به این محال ها توجه کنی که کل معما محال است اتفاق افتاده باشد فی المثل
با وجود این خطرات چجوری وارد سالنی شده که چهار خروجی کشنده داره؟!!!وهنوز زنده هست؟باید خروجی پنجمی باشد که از همان هم وارد شده باشد یانه؟!!!
در مورد شماره سه نیز امکان کمونه کردن تیر صد در صده .عملا میمیره
در مورد پنج میفرمایید هیچ گونه نوری در خیابان . صورت مسئله مشکل داره .
در مورد شش خدایی دبه نوبره . میفرمایید گاز . همه گازها سمی از طریق تنفس که صدمه نمیزنن .بعضی گاز ها ی سمی جاهایی از بدن رو مورد هدف قرار میدن که تو حملات شیمیایی مشهوده . عملا جای کوسه بره بهتره !!!راحت تر میمیره . دچار عوارض شیمیایی با گاز سمی نمیشه (زجر کش نمیشه )
اگر اکواریوم میتونه شیشه اون بشکنه اکر تو اتاق با باز کردن در تمام ابش بیرون میاد. اون موقع کوسه باید فکر نجات خودش باشه تا خوردن دونالد
معماى شماره شش ميتونه از درى كه پشتش كوسه است فرار كنه چون كوسه يا تو آبه كه با اين دونالد كارى نداره يا بيرون آبه كه مرده است در هر صورت خطرى نداره
درصورتی نور چراغ نیست ولی نور خورشید که هست
چون كوسه بايد توآب باشه!
پس كوسه بايد داخل آكواريوم يا محفظه اي چيزي باشه!!!!
بدون هیچگونه نوری در خیابان ....
بعد در جواب می گوید روز روشن بوده !
تو معمای اول چرا دونفر منتظرن من و بکشن، کسی که می خواد منو بکشه زورشو میزنه بیاد تو اگه جلوش هم وایسم با اون تبرش در رو میشکنه میاد تو
تو معمای دوم گفته در حال پیاده روی در جنگل هستن، یعنی صخره نوردی نمی کردن پس کوه پشت سرشون نبوده و طبق عکس سمت چپشون بوده و این یعنی این که آتیشی که روشن کردن برمی گرده سمت خودشون، یعنی با دستای خودشون قبر خودشون رو کندن به نظر من یه راه بیشتر ندارن اینکه از همون راهی که اومدن برگردن و اون غذا و آبشون رو جوری استفاده کنن که فاصله ی یک روزه بین اونا و آتیش حفظ بشه تا یه پناهگاه پیدا کنن، از بابت غذا و آب هم من شنیدم انسان می تونه تا سه روز تشنگی و حداقل تا هفت روز گرسنگی رو تحمل کنه
تو معمای سوم میگه او یک تیر در پیشانی خود خالی می کند، بین کلمه خود و جمله ی عکس خود تفاوت از زمین تا آسمان است
تو جواب شماره ی چهارم، از هیچ کجای این معما بر نمیاد که ماریا نابیناس، این فقط میتونه یه احتمال باشه چون با رفتن برق آسمون به زمنین نمیاد آدم میتونه خیلی وسیله های دیگه روشن کنه، اصلاً شاید کتاب صوتی بوده داشته تو گوشیش گوش میداده چون ما تو نقاشی رو میز هیچ کتابی نمیبینیم
در معمای شماره پنج اولاً این که معما میگه بدون هیچ گونه نوری در خیابان، یعنی شب بوده چون نور خورشید هم جزء نوره و جواب اشتباهه، دوماً میگه مرد سیاه پوش کنار خیابان ایستاده یعنی او در حال حرکت در داخل خیابان نبوده پس کلاً چرا باید ماشینه بره زیرش کنه، اونم کــــنار خیابون، اصلاً ماشینی که چراغش رو خاموش کرده رو بازم میشه از روی صداش تشخیص داد .
تو معمای آخر چه جوری یه کوسه پشت دره، چون کوسه تو آب باید باشه اگه می گفت ببری پلنگی یا چیزی شبیه اینا قابل قبول تر بود اصلاً قبول کوسه بوده اگه کوسه بوده باید تو آکواریوم یا استخر می بوده که از کنار اینا به راحتی میشه رد شد چون کوسه از توی استخر به بیرون حمله نمی کنه و این یعنی این که جواب دونالد رو به کشتن داده،
اصلاً اون صدا که میگه پشت در خطره صدای کیه؟ اگه دونالدو میبینه پس از تو پنجره نگاه میکرده ، یعنی طرف مامور آتش نشانی بوده روی نردوون آتش نشانی پشت پنجره، پس از تو پنجره می تونسته به دونالد کمک کنه :)
درمورد شلیک هم میشه تیرش مشقی باشه