از نظر روانشناس‌ها بهترین رویکرد برای برخورد با مسائل این استکه مهم نیست دلیلش چه بوده، باید بپذیریم که با این مشکل روبه‌رو شده‌ایم و حالا باید حلش کنیم.

چرا باید مهارت حل مسأله را یاد بگیریم؟به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛مهارت‌های حل مسأله کمک می‌کند با مشکلات روزمره و شرایط بحرانی زندگی منطقی برخورد کنیمشاید برای شما هم پیش آمده باشد که وقتی گره‌ای در کارتان می‌افتد، دچار استرس می‌شوید و اصلا نمی‌دانید از چه راهی با مشکلتان برخورد کنید. خیلی وقت‌ها هیجانات و استرس‌ها توان فکر کردن را از ما می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد شرایط را مدیریت کنیم.

این جور وقت‌ها فقط ناراحت و عصبی می‌شویم و نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم. البته این ضعف را می‌شود با یاد گرفتن مهارت‌های حل مسأله و تمرین زیاد برطرف کرد و بهتر است اگر تا به حال هم مشکلی در حل مسائلتان نداشته‌اید، مراحل حل مسأله را یاد بگیرید. چون احتمال دارد در آینده نزدیک و وقتی بیشتر درگیر پیچ‌وخم‌های زندگی می‌شوید به کارتان بیاید.


بیشتر بخوانید:حل مسئله را به عنوان یک مهارت یاد بگیریم 


کاربرد‌های حل مسأله

تحقیقات نشان می‌دهد خیلی از مشکلات مهم بهداشتی و اجتماعی به دلیل ناتوانی در حل مسأله به وجود می‌آید. افرادی که راه و روش روبه‌رو شدن با مشکلات را نمی‌دانند، بیشتر در معرض خودکشی، اعتیاد، بی‌بندوباری، بزهکاری و ابتلا به ایدز هستند. در عوض هر چه توانایی بیشتری در حل مسأله و تصمیم‌گیری داشته باشید، به همان اندازه در زندگی موفق‌تر و سالم‌تر خواهید بود.

حل مسأله هم در مشکلات کوچک و فردی کاربرد دارد و هم در سطح جامعه و حتی بین‌المللی. چند کاربرد مهم این مهارت عبارت است از:
کاهش مشکلات زندگی و به‌ویژه مشکلات اجتماعی و ارتباطی

درمان انتخابی خودکشی

پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی و روانی

روشی برای حل بحران‌های بین‌المللی، کشوری، استانی، محلی، شخصی و ...

حل مسأله و اعتماد به نفس

یاد گرفتن مهارت‌های حل مسأله و تصمیم‌گیری بر احساسی که نسبت به خودمان و دیگران داریم هم تأثیرگذار است. با کمک حل مسأله درک درست‌تری از توانایی‌هایمان به دست می‌آوریم و اعتماد به نفسمان بیشتر می‌شود. این مهارت بهداشت و سلامت روان را هم بالا می‌برد و انگیزه افراد را برای مراقبت از خود و دیگران و پیشگیری از بیماری‌های روانی، مشکلات بهداشتی و رفتاری افزایش می‌دهد.

جهت‌گیری صحیح

نسبت به مسأله مشکل را بپذیریم

از نظر روانشناس‌ها بهترین رویکرد برای برخورد با مسائل این است: مهم نیست دلیلش چه بوده، باید بپذیریم که با این مشکل روبه‌رو شده‌ایم و حالا باید حلش کنیم. فقط به این ترتیب می‌شود وارد مرحله دوم، یعنی تعریف مشکل شد.

البته این کار زیاد هم آسان نیست. آدم‌ها وقتی دچار مشکل می‌شوند آرامش معمولشان را از دست می‌دهند و فکر‌هایی به ذهنشان می‌رسد و واکنش‌هایی نشان می‌دهند که باعث می‌شود ناراحتی‌شان بیشتر شود و نتوانند مشکل را بپذیرند. شاید شما هم این احساسات را تجربه کرده باشید:

سرزنش خود: این احساس، عزت نفس و اعتماد به نفس فرد را پایین می‌آورد و تشویش و ناراحتی او را بیشتر می‌کند.سرزنش دیگران: این کار غیر از متهم کردن دیگران و ایجاد کینه و خشم حاصل دیگری ندارد و فقط احساسات منفی را تشدید می‌کند.

دنبال مقصر گشتن: بهتر است قبل از هر کاری به مشکلی که پیش رویتان است فکر کنید و بعد از حل آن دنبال مقصر بگردید. در حوادث و بحران‌ها هم از همین روش استفاده می‌شود؛ مثلا وقتی یک آتش‌سوزی اتفاق می‌افتد ابتدا آتش را خاموش می‌کنند و بعد به جست‌وجوی مقصر می‌روند.

به دنبال عامل یا علت مشکل گشتن: بهتر است اول مشکل را از جلوی پایتان بردارید و بعد علت‌ها و عوامل آن را بررسی کنید. مثلا وقتی در یک شهر سیل می‌آید ابتدا خسارات را برطرف می‌کنند و بعد به دنبال عامل آن می‌گردند.

فاجعه‌آمیز کردن مشکلات: این کار یعنی از کاه کوه ساختن. اگر به بخت و اقبال بدتان لعنت بفرستید یا مشکلات را نشانه بی‌کفایتی و نالایق بودن خودتان بدانید، مسائل حل نمی‌شوند و فقط بیشتر احساس ناراحتی و آشفتگی می‌کنید.

شاید مواردی که گفتیم به نظرتان بدیهی بیاید؛ ولی خیلی از پدر و مادر‌ها وقتی می‌بینند فرزندشان دچار مشکلی شده از همین روش‌ها استفاده می‌کنند تا بیشتر مراقب باشد. ولی واقعیت این است که این کار‌ها نه تنها هیچ فایده‌ای برای حل مشکل ندارد، بلکه فرد را از فرآیند حل مسأله دور می‌کند و او بیشتر و بیشتر توانایی‌اش را برای حل کردن مشکلات از دست می‌دهد.

تعریف دقیق مسأله

مشکل را بنویسید

برای تعریف مسأله ابتدا باید درباره آن فکر کنیم تا برایمان روشن شود مشکل دقیقا چیست. در گام بعدی باید تعیین کنیم مشکل از چه زمانی شروع شده و دلیلش چه بوده است. بدون انجام این مرحله مسأله همچنان مبهم باقی می‌ماند و نمی‌توانیم در مراحل بعدی راه‌حل‌های خوبی برایش ارایه دهیم. حتی ممکن است وقت زیادی را برای حل مشکل بگذاریم و بعد تازه متوجه شویم که مسأله را از اول اشتباه تعریف کرده‌ایم.

برای رسیدن به یک تعریف مناسب این چند نکته را رعایت کنید:

اگر وقت دارید بهتر است صورت مسأله را بنویسید. این کار کمکتان می‌کند روشن و دقیق فکر کنید و بتوانید بعدا دوباره نوشته‌هایتان را بخوانید.

روشن، ساده و دقیق بنویسید. تعریف مسأله باید تا جایی که ممکن است دقیق باشد. جملات درهم و مبهم باعث می‌شود نتایجی که به دست می‌آورید غیرموثر و نامنظم باشد.

برای موفقیت بیشتر در این مرحله بهتر است مهارت‌های خودآگاهی را هم یاد بگیرید. هر چقدر شناخت شما از خودتان بیشتر و عمیق‌تر باشد، بهتر می‌توانید دلایل و ریشه‌های مشکلاتتان را پیدا کنید. در ادامه کارگاه درباره خودآگاهی بیشتر صحبت می‌کنیم.

ارایه راه‌حل‌های متعدد و فراوان

ذهنتان را محدود نکنید

وقتی مسأله دقیقا مشخص شد باید راه‌حل‌های مختلفی برای آن پیدا کنید. در این مرحله کیفیت راهکار‌ها مهم نیست و فقط باید سعی کنید تعداد آن‌ها بیشتر و بیشتر شود. ذهنتان را کاملا باز نگه دارید و محدود نکنید و هر راه‌حلی که به ذهنتان می‌رسد، چه خوب و چه بد، بنویسید. با افرادی که در زمینه مشکل شما تخصص دارند هم مشورت کنید.

این مرحله کمکتان می‌کند که مشکل را به صورت ساختاریافته و هدفمند حل کنید و دنبال راه‌حل‌های ناگهانی و دم‌دستی نباشید. بعضی‌ها تصور می‌کنند بهترین راه‌حل همانی است که ابتدا به ذهنشان می‌رسد؛ در حالی که طی کردن فرآیند حل مسأله راه‌حل‌های منطقی‌تر و موثرتری در اختیار ما می‌گذارد.

بارش مغزی

یکی از روش‌های پیدا کردن راه‌حل، «بارش مغزی» است؛ یعنی بعد از تعریف دقیق مسأله و پیدا کردن علت‌های آن، همه افکار و راه‌حل‌هایتان را یک‌جا جمع کنید و بنویسید. مشکلات مشابهی که قبلا داشته‌اید، صحبت‌های مشاور و نظرات دیگران را هم در این مجموعه بیاورید. با این کار تصویری از مسأله و راه‌حل‌ها روی صفحه کاغذشکل می‌گیرد.

یکی از فایده‌های روش بارش مغزی این است که باعث می‌شود تجربه‌های قبلی‌تان را به خاطر آورید و به کار ببرید. ممکن است یک راه‌حل را قبلا یاد گرفته باشید، ولی، چون خیلی وقت است به کارتان نیامده، فراموشش کرده باشید. وقتی ذهنتان را باز بگذارید، این راه‌حل‌ها از نهانخانه مغزتان بیرون می‌آید و می‌توانید آن‌ها را دوباره به همان صورت یا به شکلی جدید و منطقی‌تر به کار ببرید.

ارزیابی راه‌حل‌ها

کدام راه عملی است؟

در این مرحله می‌توانید از روش «اگر ... آن‌گاه...» استفاده کنید. یعنی در مورد هر کدام از راه‌حل‌هایی که روی کاغذ نوشته‌اید، از خودتان بپرسید: اگر این کار را انجام بدهم آن‌گاه چه پیامد‌هایی به وجود می‌آید. پیامد‌ها را هم باید از جنبه‌های مختلف بررسی کرد:

آیا انجام این راه‌حل خاص باعث ضرر یا دردسر من می‌شود؟

آیا این راه‌حل سبب ضرر یا دردسر فرد دیگری می‌شود؟

این راه‌حل ممکن است باعث ضرر یا دردسر جامعه شود؟

می‌توانم به خانواده یا نزدیکانم بگویم که چنین کاری کرده‌ام؟

آیا این راه‌حل عملی است؟

اگر حتی جواب یکی از سه سوال اول، بله یا جواب یکی از دو سوال آخر خیر باشد، آن راه‌حل مفید نیست و باید حذفش کنید.

انتخاب راه‌حل و طراحی برنامه اجرایی آن

واقع‌بین باشید

حالا راه‌حل‌های نامناسب حذف شده است و فهرستی از راهکار‌های مفید دارید که باید آن‌ها را اولویت‌بندی کنید. بعد از انتخاب راه‌حل نهایی برای آن یک برنامه اجرایی بنویسید که به این سوالات پاسخ دهد:

چه زمانی راه‌حل را به کار بگیرم؟

برای اجرای راه‌حل از چه کسانی باید کمک بگیرم؟

اطلاعات مورد نیاز را از کجا به دست آورم؟ و ....

مهم این است که برنامه اجرایی واقع‌بینانه باشد. خیلی وقت‌ها راه‌حل‌های مناسب به دلیل اینکه برنامه اجرایی ندارد یا بیش از حد کمال‌گرایانه و غیر واقع‌بینانه است، شکست می‌خورد.

اجرای راه‌حل

طبق برنامه عمل کنید

در این مرحله، راه‌حلی که انتخاب کرده‌اید را طبق برنامه اجرایی و زمان‌بندی عملی کنید. اگر راه‌حل اول موثر نبود، به سراغ راه حل دوم بروید و به همین ترتیب اگر راه‌حل دوم، سوم و... هم مفید نبود راه‌های بعدی را انجام دهید.

ارزیابی

مشکل حل شده یا نه؟

اگر مشکل‌تان حل شده، فرآیند حل مسأله به پایان می‌رسد. اگر در مواردی بعد از گذراندن این مراحل موفق به حل مشکل نشدید، یک‌بار دیگر دستورات حل مسأله را از اول انجام دهید. معمولا یا صورت مسأله را خوب تعریف نکرده‌اید یا با گذشت زمان مشکل شما تغییر کرده و مسأله تازه‌ای به آن اضافه شده است.

منبع:شهروند

انتهای پیام/

حل مشکلات در ٧ گـام مفید

برچسب ها: روانشناسی ، دانستنی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۳:۱۰ ۱۵ فروردين ۱۴۰۱
مشکلات شیرینی زنده گی است مشکلات نباشد زندهگی معنی ندارذ
Iran (Islamic Republic of)
سعیده
۱۱:۴۸ ۲۴ بهمن ۱۴۰۰
سلام ی دردسری که همش همرام ومشکل سازشده قورقورزدنای مادرم بامخالفتاش اعصابمون خوردکرده بامن وشوهرم تویکجازندگی میکنیم چه کاربایدکردوانقدالان ی سری حرفای ناسزاوبدوزشت تومخ شوهرم کردن که دراوردنش کارحضرت فیل که هرحرفی باهش میزنم باورنمیکن اصلا میگه براش مهم نیستم ودیگه شوهرم برام اونجوری که بایدباشه نیست ازدست ادمای دوروبرش آخه من اون حرفایی که من به اون نتیجه دلخوام میرسونه به کی بزنم ازتوخانوادم دوست داشتم باشوهرم حرفم بزنم ولی ازدست اینانمیشه باخودشم شوهرم کلانمیتونم ونمیشه حرفی بزنم هی دوستاش میان خونمون خودشونم نشونم نمیدن ولی وقتی بعضی جاها تودستشویی وتوحموم میرم صداشون میشنوم که همش حرفایی مثل باهش حرف نزن فلان جابهترتاکناراین باشی مریض وووبه شوهرم میزنن شوهرم میگه ایناقبل ازدواج هم همینطوربودن خب من چه کارکنم ازدست اینا بااین حرفای اعصاب خوردشون واین کاراشون
Iran (Islamic Republic of)
سعید
۱۷:۴۵ ۲۵ فروردين ۱۴۰۰
میشه حرفهای قشنگ زد ، ولی فاصله حرف تا عمل بسیار است
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۱:۲۲ ۳۰ شهريور ۱۳۹۹
شوهرم همش سر بچه ومن فقط خانواده شو میاره وسط
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۲:۲۹ ۱۳ شهريور ۱۳۹۹
مطالب بسیار مفیدی نبودند بهتر از اینا می توانستند رسوب کار کنند خوب کار نشده
United States of America
بهزاد
۱۹:۳۱ ۱۷ تير ۱۳۹۹
به نظرم نمیشه اصلا زندگی بی مشکل هر کسی یک مشکلی داره یکی- پول٬یکی -درس٬یکی -خانواده اما٬ گل بی عیب (خداست )فقط
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۱۴ ۳۰ خرداد ۱۳۹۹
عالی بود
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۱۳ ۳۰ خرداد ۱۳۹۹
خیلی خوب و مفید بود
Iran (Islamic Republic of)
مهدی
۱۲:۳۸ ۱۸ خرداد ۱۳۹۹
بسیار بسیار مطالب خوب و مفیدی را ارائه کردید که ارزش خواندن را داشتند...
البته اگر بخواهیم دقیق تر باشیم،یک (مشکل) زمانی به وجود می آید که مانع رسیدن ما به (هدف)شود...
ابتدا باید خوب فکر کنیم و ببینیم این هدفی که به دنبال آن هستیم واقعا تمام خواسته هایمان را برآورده میکند یا نه
خوب است این موضوع را نیز فراموش نکنید
Netherlands
سعیده
۲۰:۱۸ ۱۷ تير ۱۳۹۸
شوهرم باکسایی درارتباط که شک دارم زن دختریکیش الان معلوم شدبرام ومن میخوام خونم بعضیانیان ولی متاسفانه این بعضیایک جوری خودشون جامیدن حالایاهمراه کسی میان وجایی که میریم خودشون اونجامیخوان جابدن تابیان نمیخوامشون نه برای خودم برای کسایی که باهم زندگی میکنن وبرای بچه چون ندارم شوهرم میگه چون دارواعصاب میخوری رحم اجاره چه کارکنم وشوهرم دوستاش چطوری بیرون نکشنش وخانه ای دیدم برای تغییرمکان خودم خانوادم خواستم چطوری بهش برسیم من وخانوادم اگه نرسیم چی
Netherlands
سعیده
۲۱:۴۵ ۱۵ تير ۱۳۹۸
دیشب به چندجابرای پسندویلارفتیم من وشوهرم ومادرم یکدفعه تلفن مادرم زنگ خوردمادرم به علت لمسی تلفنش دکمه سبزوجواب نداد ازروشمارش پدرم بودکه حرف هاوهمهمهاراشنیدپدرم خبررابه برادراش وپدرش ومادرش وگفته وهمه چی بدترشدانگارهمون برادراش وپدرش ومادرش وکارماراازویلاخراب کردن بعدمن ویلایی رانخواستم که اوناخواستن حالاشوهرم میگه من نه چه کارکنم بهش برگردم اصلاباهم همسرم حرف نمیزن وخونه هم میگه نمیفروشم خیلی یادش میدن زن دیگه نگیریک وقت