کشف حجاب اجباری سوغاتی بود که رضاخان از سفر خارجی به ترکیه و آشناشدنش با آتاتورک به ایران آورد، کشف حجاب در ظاهر یک تجدد خواهی اجباری بود، اما حکایتی دیگر داشت.
به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از
مشهد ، رضاشاه در سال ۱۳۱۳ خورشیدی، سفری چهل روزه به ترکیه داشت که پس از بازگشت به ایران، تصمیم گرفت تا ایران را به نظر خود مانند ترکیه، از آنچه «مظاهر تمدن غرب» خوانده میشد، بهرهمند گرداند، تغییر کلاه مردم به کلاه شاپو، کشف حجاب، تأسیس دانشگاه (دانشگاه تهران)، جشن هزاره فردوسی، تأسیس فرهنگستان ایران و پیمان سعدآباد ... از جمله کارهایی بود که سوغات سفر
رضا خان به ترکیه بود.
هنگامی که در سال ۱۳۱۴، به فرمان حکومت، برسرگذاشتن کلاه شاپو در سراسر کشور اجباری شد، اما در شهر مذهبی مانند مشهد، اجرای آن به آسانی انجام نگرفت از آنجا که مشهد شهری مذهبی است و بسیاری از اهالیش پیرو روحانیت هستند، برای پرهیز از هرگونه رویداد شومی بایستی کاربرد کلاه شاپو در خراسان به طور استثنا دلبخواهی باشد.
در تیرماه ۱۳۱۴ روحانیونِ مشهد با تجمع در منزل آیتالله یونس اردبیلی، تصمیم به فرستادن نمایندگانی برای مذاکره با رضاشاه گرفتند و آیتالله سید حسین طباطبایی قمی برای دیدار انتخاب شد، رژیم پهلوی محل اقامت او را تحت محاصره قرار داد و سپس بازداشت و ممنوعالملاقات شد.
به دنبال خبر بازداشت آیتالله قمی در مشهد و اعتراض به اقدامهای شهربانی، شب نوزدهم تیرماه مردم در مسجد گوهرشاد گرد آمدند و شیخ محمدتقی بهلول معروف به شیخ بهلول واعظ که در آن جلسه بر منبر سخن میراند، مردم را به ایستادگی در برابر حکومت فراخواند. موعظه شیخ بهلول دو سه روزی ادامه یافت؛ او در منبر سخنان تندی ایراد کرد که شنوندگان را کاملاً تحت تاثیر قرار داد.
شیخ بهلول یا علامه بهلول از عارفان بهنام ایران بود که نامش با واقعهٔ
مسجد گوهرشاد پیوند خورده است.
مهمترین حرکت سیاسی بهلول پس از اقدامات رضاشاه در جهت فرنگیمآبی به وقوع پیوست، از سویی بهلول نیز در شهر فردوس علیه حکومت سخنرانی کرد، پس از فرار از دست مأمورین شهربانی فردوس با کمک آیت الله نجفی (از علمای فردوس) به مشهد رفت و پیش از دستگیری توسط مأمورین شهربانی، توسط مأموران آستان قدس در یکی از حجرههای صحن مطهر زندانی شد.
مردم که از این ماجرا اطلاع یافتند به کمک نواب احتشام رضوی وی را آزاد کردند و او نیز با رفتن به روی منبر، سخنان تندی را علیه حکومت ایراد کرد.
بهلول در شب ۲۰ تیر ۱۳۱۴ دوباره برای آگاهسازی مردم به منبر میرود و همراه نواب احتشام و شیخ حسین اردبیلی سخنانی را ضد دستگاه رضاخان بیان میکند؛ و سرانجام در ساعت ۲۱ استاندار و فرمانده لشکر مشهد به مسجد حمله کرد و با مسلسل و تفنگ به قتلعام مردم اقدام نمود.
کوچه و خیابانهای شهر برای قدیمیترها خاطرات تلخی دارد از سالهای نسبتا دور از ان روزها که یک زن باید میان خانه نشینی و کنار گذاشتن حجاب یکی را انتخاب میکرد.
شاهد عینی در واقعه گوهرشاد گفت: مادر بزرگم میگفت من ایستاده بودم که چهار پاسبان بر سد راهم شدند و میخواستند چادرم را از سرم بردارند، من چادرم را سفت نگه داشتم پایین چادرم را پاره کردند و پدرL از درشکه پایین آمده و یفه آنها را گرفته و به آنطرف پرت کرده است.
وى افزود: چادر از سر زنها می کشیدند و هرکى چادر سرش بود بر می داشتند و سر زنها داد می زدنند چادر پاره پاره میکردند.
شاهد عینی از خاطرات کودکى میگوید: هرچی زنده و مرده بود از مسجد گوهرشاد بردند داخل ماشین حوض گوهرشاد به جا آب خون جاری شده بود صحنه های عجیبی بود، مادرم میگفت از خانه بیرون نمیرفتیم اگر یک وقت به حمام احتیاج داشتن شبها میرفتند.
قیام گوهرشاد نقطه برخورد و تلاقی دو جریان فرهنگی است
هادی وکیلی استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد در ارتباط با اینکه چرا تاریخ معاصر ایران شاهد جنبشها، قیامها و نهضتهای متعددی است گفت: زیادبودن این جنبشها و حرکتها نشاندهنده تراکم مطالبات مردمی است که توسط حکومتها در دوره قاجار و پهلوی به شکل جدی پاسخ داده نشده، از جمله این حرکتها و قیامها که خیلی اهمیت دارد و به آن کمتوجهی واقع شده، همین قیام گوهرشاد است که توسط مردم مشهد به پا میشود و به همین نام معروف است.
وى افزود: قیام گوهر شاد به این دلیل اهمیت دارد که نقطه برخورد و تلاقی دو جریان فرهنگی است، جریان فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی و فرهنگ مهاجم غربی که با پیچیدگیهای خاصی در حال ورود به جغرافیای فرهنگی ما بود و عملا به جنگ فرهنگ اسلامی- ایرانی آمده بود.
وکیلی افزود: به نظر من شناخت درست قیام گوهرشاد به عنوان یک مورد میتواند به ما کمک کند تا کل حرکتهای معاصر اعم از جنبشها و نهضتها را درست تحلیل کنیم.
استادتاریخ دانشگاه فردوسی مشهد در رابطه با ارزیابی واقعه گوهرشاد تصریح کرد: واقعه گوهرشاد و آنچه در خرداد و تیر۱۳۱۴ اتفاق افتاد و مردم به کشف حجاب اعتراض داشتند، ظاهر قضیه این است که دولت و ملت مقابل هم قرار گرفتند. وقتی مردم را تحلیل میکنید، میبینید در راس حرکت مردم، علما و مراجع هستند. آیتالله سیدحسین قمی در راس حرکت مردم مشهد قرار دارد، علمای تراز مثل آیتالله نهاوندی، سید یونس اردبیلی، آیتالله آشتیانی و دیگران هستند، در رده بعدی خطبا و سخنرانانی مثل شیخ غلامرضا طبسی، بهلول، شیخ غلامحسین تبریزی و دیگران هستند، یعنی مردم به رهبری علما به صحنه میآیند.
وى گفت: اصل ماجرا این است که پروژه تغییر لباس از کلاه گرفته تا کت و شلوار تا تمام لباس زن و مرد (به اجبار و با خشونت)؛ این پروژه اگر اختصاص به رضاشاه داشت، میتوانستیم بگوییم این پروژهای درونی بوده و از ذهن خود رضا شاه بیرون آمده است.
هادی وکیلی اینطور ادامه می دهد: خفقان خیلی شدیدی بعد از قیام گوهرشاد در شهر حاکم میشود، هیچ چیزی قرار نبود از این واقعه ثبت و ضبط شود و حکومت داشت قضیه را میبست، در روزنامهها چیزی نمیبایست در این مورد درج شود، حتی نقل سینه به سینه این موضوع هم با ترس همراه بود.
وى تصریح کرد: مقاومت برای کشف حجاب که اختصاص به مشهد نداشت، مقاومت در همه جا شکل گرفته بوده پس رضاشاه با این تحلیل به این نتیجه رسید که «سریعتر این قیام را سرکوب کنیم تا گسترش پیدا نکند و در کشور عمومی نشود.
حجاب امنیتی است که دشمنان آن را برای نابودی ایران نشانه رفتند و چه حیف که قدر خونها ریخته شده برای حجاب را نمی دانیم.
انتهای پیام//ا. آ.
گزارشگر: اکرم آهوئی