به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛شاخصها نشان میدهد اوضاع بورس تهران فوقالعاده است. شاخص در حال رکورد زدن است، حتی میگویند رکورد 50 ساله را هم شکسته است. شاخص بورس تهران در روزهای اخیر نشان میدهد در روز نخست کانال 102 هزار تایی فتح شد و در دو روز کاری دیگر کانالهای 104 و 106 هزار تایی.
حالا سوال این است که آیا این رکوردشکنی با توجه به وضعیت نهچندان مطلوب اقتصادی کشور و زیانهای انباشته برخی بانکها، شرکتهای بزرگ خودورسازی، داروسازی و... روند طبیعی بازار سرمایه و دماسنج واقعی اقتصاد ایران است یا مانند تحولات بازار مسکن، نرخ ارز، سکه و طلا، بازار سرمایه نیز گرفتار موجسواری صیادان پولهای سرگردان است. بررسی برخی نماگرهای بازار سرمایه نشان میدهد، درحالی که برخی محافل خبری با برجستهسازی «شاخص کل» از رکورد تاریخی بورس سخن میگویند، این مقیاس اندازه واقعی همه شرکتهای حاضر در بورس نبوده و نمیتواند واقعیتهای بازار سرمایه ایران را نشان دهد.
برای مثال سرمایه برخی شرکتهای بورسی از جمع سرمایه 300 شرکت بیشتر بوده که این شرکتهای بزرگ میتواند شاخص را بهطور قابل توجهی جابهجا کنند و اگر به شاخص کل اکتفا کنیم، افکار عمومی به اشتباه خواهند افتاد. چنان که در معاملات روز گذشته، شرکتهای ملی صنایع مس ایران با 894 واحد، فولاد مبارکه با 211 واحد و تاپیکو با 141 واحد افزایش بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص کل بورس گذاشتهاند، در مقابل، سهام معاملاتی شرکتهای ایرانخودرو با 29 واحد، مخابرات ایران با 27 واحد و پارس خودرو با 14 واحد کاهش بیشترین افت را داشتهاند که این روند منفی در شرکتهای بسیاری تجربه شد.
بر این اساس برای درک بهتر وضعیت بورس، باید به شاخص «هموزن قیمت یا شاخص کل هموزن» مراجعه کرد که وزن تمامی شرکتهای بورسی را بهطور مساوی نشان میدهد. این میزان در حال حاضر با کاهش پنج واحدی، عدد 18 هزار و 345 واحد را در پایان روز سهشنبه 29 خرداد نشان میدهد، عددی که طی پنج ماه اخیر تنها با رشد 345 واحد از 18هزار واحد در دی 96 به 18هزار و 345 واحد فعلی رسیده است. همچنین زیان انباشته سنگین هفت بانک، چندین شرکت داروسازی، چند شرکت خودروسازی و شرکتهای وابسته به آنها، برخی شرکتهای نساجی و... نیز نشان میدهد رکورد فعلی بورس بیش از آنکه دماسنج اقتصاد ایران باشد، بخشی از آن بهواسطه رشد ارزش سهام شرکتهای بزرگ و بخشی دیگری نیز ماحصل مهندسی مالی بادکنکی صیادان حرفهای سرمایههای سرگردان است. مهندسی مالی که قصد دارد با حبابسازی، زمینه هجوم سهامداران غیرمطلع را به بازار سرمایه فراهم کرده و پس از فروش سهام حبابی به افراد ناآگاه، زیانهای ناخواستهای را به آنان تحمیل کند.
افزایش شاخص بورس یا موجسواری روی پولهای سرگردان؟
آمارهای اقتصادی نشان میدهد بخشی از تحولات فعلی بورس نشانگر روند طبیعی اقتصاد نیست و ماحصل موجهایی است که نقدینگی هزار و 500 هزار میلیارد تومانی به راه انداخته است. بر این اساس این میزان نقدینگی با توجه به اینکه به سمت تولید هدایت نشده است، پس از درنوردیدن بازار مسکن، طلا، سکه و ارز حالا سراغ بازار بورس آمده است. لذا از آنجا که به میزان نقدینگی سرگردان در کشور ارز وجود ندارد، این موجها یکی پس از دیگری رخ داده و درنهایت هم خاموش خواهند شد. در واقع نقدینگی هزار و 500 هزار میلیارد تومانی این ابتکار عمل را به دست کسانی داده است که با خرید سهام با شناوری اندک با معاملات صوری و درون گروهی قیمت آن را نجومی کرده و در بیاطلاعی مردم صف خرید ایجاد میکنند، آنگاه یک مسابقه برای خرید این سهام در برخی افراد ناآگاه ایجاد میشود و پس از فروش آرام سهم طراحان بازی، آن سهم بهشدت سقوط میکند. گفته میشود راهکار نجومی کردن ارزش سهام انتشار اخبار خوب درخصوص سهام برخی شرکتهای بزرگ در رسانههاست که در صورتهای مالی آنها اتفاق خاصی نیفتاده است. درنهایت این نوع مهندسی مالی بادکنکی با خروج حرفهایها و پایان انتشار اخبار خوب رو به کاهش نهاده و در این بین افراد ناآگاه به شرایط مالی شرکتها، ضرر سنگینی میبینند. بر این اساس توصیه کارشناسی این است که خریداران سهام با مراجعه به کارشناسان از شرایط صورتهای مالی شرکتها آگاه شده و روند فعالیت چند سال اخیر این شرکتها را مرور و درنهایت تصمیم به خرید سهام بگیرند.
«شاخص هموزن» واقعیت بازار سرمایه است نه شاخص کل
آنچه در رسانهها از آن بهعنوان وضعیت بازار سرمایه یاد میشود، عمدتا مربوط به شاخص کل بورس است که مثبت یا منفی بودن آن به معنای مثبت یا منفی بودن کل بورس نیست. به عبارت دیگر تغییر این شاخص ممکن است ماحصل عملکرد چند شرکت بزرگ باشد که وزن زیادی به لحاظ سرمایه و ارزش بازار در بورس دارند و چه بسا شرکتیهای زیادی رشد منفی را تجربه کنند که به لحاظ ارزش سرمایه در شاخص کل دیده نشوند. برای مثال در معاملات سهشنبه 29 خرداد 97 شرکتهای ملی صنایع مس ایران با 894 واحد، فولاد مبارکه با 211 واحد و تاپیکو با 141 واحد افزایش بیشترین تاثیر مثبت را بر شاخص کل بورس گذاشتهاند که فقط سرمایه شرکت فولاد مبارکه از جمع سرمایه 300 شرکت بورسی نیز بیشتر است. لذا آنچه اتفاق افتاده است، حاصل رشد ارزش در چند شرکت بسیار بزرگ (به لحاظ سرمایه و ارزش بازار) بوده و گویای وضعیت مطلوب کل اقتصاد ایران نیست.
بر این اساس از سال 1393 برای درک بهتر وضعیت بورس و ارائه تصویر واقعی نسبت به ورود و خروج نقدینگی به بازار سرمایه، شاخص «هموزن قیمت یا شاخص کل هموزن» با پایه 10هزار واحد محاسبه میشود که بر اساس آن، وزن تمامی شرکتهای بورسی مساوی در نظر گرفته شده و دیگر شرکتهای بزرگ نمیتوانند شاخص را به واسطه سرمایه زیادشان تحت تاثیر قرار دهند. این میزان در حال حاضر با کاهش پنج واحدی نسبت به دوشنبه 28 خرداد، عدد 18 هزار و 345 واحد را در پایان سهشنبه 29 خرداد ثبت کرده است، عددی که طی پنج ماه اخیر تنها 345 واحد رشد کرده و از 18هزار واحد در سوم دی 96 به 18 هزار و 345 واحد در 29 خرداد رسیده است. حال نباید رشد قابل توجه ارزش سهام برخی شرکتهای بزرگ را به نام کل بورس ثبت کرده و افکار عمومی را به اشتباه انداخت تا عدهای با مهندسی مالی و مهندسی اخبار رسانهها، پولهای سرگردان را بدون مطالعه و آگاهی کافی نسبت به شاخصها و مقیاسهای مالی شرکتهای بورسی، در بورس به چنگ آورده و درنهایت ضرر سنگینی را به افراد ناآگاه از تحولات بازار سرمایه تحمیل کنند.
حکایت زیان انباشته بانکها و شرکتهای بزرگ
بررسی دادههای اقتصادی نشان میدهد زیان انباشته هفت بانک بزرگ کشور در بورس به بیش از 20 هزار میلیارد تومان رسیده است. این هفت بانک که در ردهبندی 500 شرکت برتر کشور نیز دارای بالاترین میزان دارایی هستند (بیش از 500 هزار میلیارد تومان)، اما طی سالهای اخیر با زیانهای انباشته سنگین مواجه شدهاند. این هفت بانک که شامل بانک تجارت، صادرات، سرمایه، پارسیان، گردشگری، دی و ایران زمین هستند، طی سالهای اخیر زیان مالی انباشته سنگینی دارند که بدون درک این واقعیتها، تعمیم شاخص کل بورس بهعنوان دماسنج اقتصاد ایران امری غلط است.
بر این اساس همانطور که گفته شد این هفت بانک که در ردهبندی 500 شرکت برتر کشور نیز دارای بالاترین میزان دارایی هستند اما این داراییها چندان نقدشونده نیستند و در شرایط نیمهرکود کنونی، اقتصاد ایران توانایی این داراییهای کلان را نداشته و عملا زیان انباشته بانکهای مذکور در شرایط فعلی ادامه خواهد داشت. در نمودار پایانی زیان انباشته برخی شرکتهای داروسازی، خودروسازی، بیمه، نساجی و... آمده است که قطعا بدون در نظرگرفتن این واقعیتها، سخن گفتن از رکورد تاریخی بازی رسانهای در قالب اخبار خوب است و باید اجازه داد خریداران با تنفس و روند معمولی وارد بازار سرمایه شوند.
تجربه سال 92 را فراموش نکنیم
یکی از دلایل دیگر نیز که برای گرفتار نشدن در جو روانی اخبار بازار سرمایه حائز تجربه خوبی است، رکورد دی سال 92 است که در بدترین شرایط رکود تورمی، شاخص بورس رکورد تاریخی 89 هزار و 500 واحدی را ثبت کرد. بر این اساس در همان زمان نیز جز روند صعودی سهام شرکتهای بزرگ فلزی، معدنی و پالایشی، سایر شرکتها رشد مثبت را تجربه نکردهاند و این میزان تا آذر سال 94 به 61 هزار واحد کاهش یافته و مجددا پس از دو سال در آذر سال 96 به کانال 90 هزار و 102 واحد قدم گذاشت. حال در شرایطی که اتفاق مثبتی در تولید رخ نداده است، نقدینگی سرگردان هزار و 500 هزار میلیارد تومانی هر روز یک بخش از اقتصاد را مورد نوازش قرار میدهد، در این بین باید دولت به جای سپردن فضای اقتصادی به دست صیادان حرفهای سرمایههای سرگردان و مهندسان تحولات بادکنکی، خود هدایت این فضا را به دست گرفته و اجازه ندهند مهندسی مالی بادکنکی بار دیگر ضرر سنگینی را به مردمی که دنبال سود بیشتری هستند، بزند. ثبت رکورد در بورس کشور ونزوئلا که در شرایط فعلی گرفتار شدیدترین بحران مالی است، نیز میتواند نمونه دیگری از مهندسی مالی بادکنکی در بورس باشد لذا در این شرایط تصمیم برای خرید سهام بدون تحقیق در صورتهای مالی شرکتهای بازار سرمایه، قطعا امری مخاطرهآمیز است.
منبع:فرهیختگان
انتهای پیام/