رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری کافی‌شاپ را صحنه تعاملات اجتماعی دانست و گفت: امروزه بسیاری از عرصه‌های عمومی در حال فتح توسط مردم است گویی مردم در حال پس گرفتن شهر هستند.

آماری جالب از کافی‌شاپ‌های تهران در گذر ۲۱سالبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛  سید محمد بهشتی  رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری؛ اختلال در ویژگی‌های فرهنگی ایرانی‌ها از جمله طبع پرستاری و قائمیت به ذات را دلیل خالی از زیست شدن بخش بزرگی از این سرزمین دانست که در گذشته زیست‌پذیر شده بود.

وی افزود: سه‌پنجم خاک ایران واقع در جنوب شرقی کشور که ۶۰ درصد جمعیت را در خود جا می‌داد، هم‌اکنون فقط ۳۵ درصد جمعیت را در خود دارد و مابقی ساکنان به سایر نقاط ایران کوچ کردند که، چون اهل این مناطق نیستند باعث ایجاد بحران حاشیه‌نشینی شده‌اند.

بهشتی در دوازدهمین نشست تخصصی "ایران کجاست، ایرانی کیست" (مطالعات طرح آمایش سرزمین) در محل سازمان برنامه و بودجه افزود: در مدیریت متمرکز به‌دلیل خطای محاسباتی، تنوع فرهنگی مختل‌کننده وحدت ملی در نظر گرفته شده است اگرچه در طول تاریخ تنوع فرهنگی باعث قوی‌تر شدن وحدت ملی بوده است.


بیشتر بخوانید:پل طبیعت" دومین طرح برتر جهان در سال 2015" 


تولیداتی که زباله هستند

وی گفت: در این دوره بحران‌زده گمان تولید ارزش را داریم در حالی که صنعتی که در ۷ دهه اخیر جایگزین صنعت گذشته شده است در واقع خرمهره‌سازی است و به‌معنای واقعی تولید ارزش نمی‌کرده است.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری از جمله دلایل این امر به تغییر معنای ارزش در دنیای امروز اشاره کرد و گفت: ما توان تولید ارزشی را که هم‌اکنون در دنیای شکارگرانه وجود دارد هم نداریم و بسیاری از کالا‌های ما از ابتدا زباله هستند.

وی با بیان این نکته که "زیاد زباله تولید می‌کنیم"، گفت: از همان ابتدا که بحث دولت ــ ملت‌سازی جدید شکل گرفت و درباره حمایت از کالای تولید ملی صحبت شد، تأکید بر این بود که کالای تولید داخل باید باکیفیت باشد تا بتوان از آن حمایت کرد هرچند این بحث هرگز به نتیجه نرسید.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: سرزمین مستعد ایران در مدت کوتاهی نسبت به بی‌تدبیری‌ها و بی‌توجهی‌ها در همه سطوح در حال واکنش نشان دادن است.

زوال هویت ایرانی‌ها

بهشتی با اشاره به انفعال در برابر بحران‌های موجود از جمله خشکسالی، موج عظیم مهاجرت به شهر‌های بزرگ، فرونشست زمین، آلودگی‌ها، فساد مالی و اخلاقی و ... گفت: همه این مسائل باعث شده بسیاری به این باور برسند که ایرانی‌ها دچار زوال هویت شده‌اند و هویت ایرانی در حال نابودی است و چیزی به‌اسم آینده برای ایران و فرهنگ ایرانی متصور نیست.

وی افزود: دو جریان متجدد و سنت‌گرا در زمینه نبود آینده برای ایران و فرهنگ ایرانی توافق نظر دارند، اما یکی ترجیح می‌دهد از آن پرستاری کرده و مرگش را به تعویق بیندازد و دیگری معتقد است باید آن را رها کرد تا بمیرد.

بهشتی گفت: ایران یکی از نخبه‌فرست‌ترین کشور‌های جهان است که نشان‌دهنده انفعال ما در مواجهه با بحران مهاجرت است و از سوی دیگر برای جهانی بودن و در میانه جهان بودن هیچ برنامه‌ای وجود ندارد و حداکثر تفکر در این زمینه، ایران را یک مسیر ترانزیتی مناسب می‌داند.

بهشتی افزود: تبعات بسیار وسیع و گسترده اختلال‌های موجود منجر به نوعی تحقیرشدگی مضاعف شده است و همواره در همه سطوح (نه‌فقط در سطح مدیران) شاهد مقایسه ایران با برجسته‌ترین کشور‌های دنیا و تحقیرش هستیم این در حالی است که از سوی دیگر درباره تمدن ۲۵۰۰ ساله، کوروش کبیر و نژاد پاک آریایی صحبت می‌شود که نوعی خودبرگزینی اغراق‌شده است.

وی اظهار داشت: در تحقیرشدگی مضاعف نه‌تن‌ها خودمان را دست‌کم می‌گیریم بلکه می‌پذیریم که نادیده گرفته شده‌ایم و عظمت‌مان دیده نمی‌شود.

بهشتی با اشاره به وجود هاضمه فرهنگی قوی به‌دلیل وجود تعاملات فراوان در طول تاریخ و نبود فکر پشت تقلید ایرانیان گفت: در گذشته هرگز پدیده جدیدی بدون عبور از هاضمه فرهنگی ایرانی و تبدیل شدن به چیزی در خور و جدید پذیرفتنی نبود، اما امروز گرفتار تقلید شده‌ایم.

انفعال در برابر اندام‌وارگی سرزمین ایران

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری انفعال در برابر اندام‌وارگی سرزمین ایران را بحران دیگری دانست و گفت: بسیاری از افراد که خود را آینده‌پژوه می‌دانند به خود اجازه می‌دهند درباره موجودیت واحد طبیعی، تاریخی و فرهنگی ایران شک ایجاد کرده و درباره تقسیمات کشوری جدید، تغییر مرز‌ها و ... تئوری‌پردازی کنند.

وی با انتقاد از پذیرش و نشر این تئوری‌ها گفت: اختلال در اندام‌وارگی در نهایت به یک گره کور صلح در منطقه تبدیل شده است که هرگز هیچ گوشه آن آرامش ندارد.

بهشتی افزود: این اختلال به‌قدری شدید شده است که شاهد صحبت درباره پان‌ترکیسم، پان‌کردیسم، پان‌فارسیسم و ... هستیم.

به‌گفته وی، زمانی که انگلستان در خوزستان بر منابع نفت مسجدسلیمان و پالایشگاه آبادان اتکای مطلق داشت قبایل بختیاری و ... را علیه حکومت مرکزی به‌عنوان یک گارد چیده بود و حتی فردی به‌نام شیخ خزعل را به‌عنوان یک استقلال‌خواه علم کرده بود، اما حتی انگلیس هم بنا به زنجیره‌ای از دلایل مختلف به خودش اجازه نداد که خوزستان را تبدیل به کشوری مستقل مثل عربستان کند و در نهایت موضوع منتفی شد.

بهشتی افزود: اختلال در اندام‌وارگی بر اثر بی‌تدبیری و انفعال باعث ایجاد خلئی در ایران فرهنگی و تبدیل شدن این منطقه به جولانگاه تروریسم بین المللی شده است.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری سوریه، افغانستان و عراق را سه عنصر شاخص توریستی دانست و اختلال اندام‌وارگی و بی‌توجهی به آن را عامل این مشکل عنوان کرد.

بهشتی با مطرح کردن پرسش‌هایی، چون "آیا می‌توان درختی بی‌بار را درختی مرده به‌حساب آورد یا بی‌برگی آن را به‌دلیل پاییز و زمستان دانست؟ و امروز در کدام یک از این دو موضع قرار داریم، آیا با روش فعلی به سوی اضمحلال فرهنگ ایرانی می‌رویم یا در پاییز و زمستان هستیم؟ قرارگیری بر سر این دوراهی را به‌دلیل لایه‌های بحرانی دانست و از فروپاشی، انزوای جهانی، شکارگرزدگی، احوال شکارگری و بحران مدنیت به‌ترتیب به‌عنوان لایه‌های بحران در ایران نام برد.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: باید زودتر یکی از این دو راه را انتخاب کنیم؛ یا باید با قطع امید از این سرزمین، منتظر مرگش باشیم یا اینکه احتمال وجود افق روشنی را بدهیم و با شناخت کافی از سرزمین و شناسایی دقیق لایه‌های بحران این سرزمین را نجات دهیم.

بهشتی افزود: این سرزمین را نمی‌توان به‌صورت فرمایشی نجات داد و اگر در حال مرگ باشد به‌طور حتم از بین می‌رود و فقط می‌توان مرگش را به‌تأخیر انداخت، اما اگر در حال احیا برای زندگی باشد به‌طور حتم با همراهی ما به‌سرعت نجات خواهد یافت و اگر همراهی‌اش نکنیم نجاتش را به‌تأخیر خواهیم انداخت.

شکوفایی جوانه‌های بهار مدنیت

بهشتی تأکید کرد: برای نجات این سرزمین باید به لایه‌های بحران و مواجهه جامعه ایرانی با آن‌ها توجه کرد، در نزدیک‌ترین لایه بحران یعنی مدنیت، شاهد فروکش کردن این بحران هستیم و جوانه‌های بهار مدنیت را می‌توان مشاهده کرد.

وی یکی از مهمترین نشانه‌های این امر را در شهر‌ها دانست و گفت: در دوره غلبه بحران مدنیت، شاهد سیطره کمیت در شهر‌ها بودیم و در هیچ چیزی زندگی و لطف و صفا وجود نداشت، اما امروزه شاهد نشر زندگی از فضا‌های خصوصی به شهر هستیم.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به وجود فقط ۷ کافی‌شاپ در سال ۱۳۷۶ در شهر تهران گفت: امروز ۵ هزار کافی‌شاپ در این شهر وجود دارد.

بهشتی کافی‌شاپ را صحنه تعاملات اجتماعی دانست و گفت: امروزه بسیاری از عرصه‌های عمومی در حال فتح توسط مردم است گویی مردم در حال پس گرفتن شهر هستند.

وی یکی از نمونه‌های این امر را پل طبیعت دانست و گفت: اگر این پل حدود ۳۰ سال پیش ساخته می‌شد استقبال امروز از آن نمی‌شد چرا که در آن زمان زندگی به محیط‌های خصوصی پناه برده و بیرون محیط ناامنی تلقی می‌شد.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری تأکید کرد: با افول بحران مدنیت و شروع عرض اندام مدنیت، فرهنگ نیز فرصت اظهار وجود پیدا می‌کند.

بهشتی با اشاره به تعریف فرهنگ به‌عنوان دانایی حاصل از تعامل تاریخی انسان با محیط، آن را شامل چیز‌های خوبی دانست که با افول بحران مدنیت در جامعه ایرانی فرصت ظهور می‌یابند.

وی گفت: در زمان بحران مدنیت وقتی دو نفر با هم اختلاف دارند سریع برای یکدیگر بیل می‌کشند، اما وقتی مدنیت آشکار می‌شود در ورزنه برای نمایش اعتراض فقط به امام جماعت پشت می‌کنند که فارغ از حق و باطل، این نوع شکل بیان اعتراض نوعی رفتار مدنی محسوب می‌شود.

رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با اشاره به مهاجرت وسیع ساکنان سواحل دجله و فرات به شهر‌های بزرگ سوریه به‌دلیل بحران آب، اتفاقات امروز سوریه را حاصل بحران مدنیت دانست.

بهشتی یکی از نشانه‌های افول بحران مدنیت و شکوفایی مدنیت را مطرح شدن این پرسش از سوی جامعه دانست که "من چه‌کسی و در کجا هستم؟ ".

وی با اشاره به برگزاری تور‌های تهرانگردی در پایتخت ایران گفت: این شهر تنها پایتخت جهان است که تور‌های تهرانگردی دارد و تنها مشتری آن تهرانی‌ها هستند.

بهشتی با موضوعیت پیدا کردن برند در سال‌های اخیر، برند را یک کیفیت تضمین‌شده تعریف کرد و گفت: کیفیت تمنای مدنی است و زمانی که مدنیت رشد می‌کند به کیفیت توجه می‌شود، اما در بحران مدنیت انسان فقط می‌خواهد زنده بماند و کیفیت به‌نظر کاری اشرافی است.

منبع:تسنیم

انتهای پیام/

تهرانی‌ها تنها پایتخت‌نشینان جهان با خصلتی خاص در گردشگری

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.