به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ جشن بزرگ شب های نورانی (الیالی الساطعه) توسط مرکز کودک ونوجوان سازمان هنری رسانه ای اوج با همکاری موسسه فرهنگی و هنری مهاد در کشور سوریه وهماهنگی نیروهای بسیح مردمی (فیلق)؛ به مناسبت ایام عید سعید فطر در شهر حلب سوریه برگزار می شود.
در زیر شرحی می خوانید از حال و هوای سه هزار نفر شرکت کننده ای که در حلب سوریه به جشن و سرور می پردازند:
میدان سعدالله جابری یکی از میدانهای مشهور شهر حلب است، میدانی که تقریبا در مرکز شهر قرار دارد و به همه نقاط شهر دسترسی دارد معمولا شبها حدود سه هزار نفر مهمان در این میدان جمع میشوند و علاوه بر صندلیهایی که برای آنها چیده شده؛ ایستاده هم از برنامههای جشن شبهای نورانی(الیالی الساطعه) استفاده می کنند.
برنامه شبهای روشن دو بخش دارد؛ در بخش اول و از ساعت ۲۱ الی ۲۳ غرفههای کودک و بازی برای بچهها برگزار میشود و از ساعت ۲۳ الی ۱ بامداد برنامههای اصلی مراسم و به اصطلاح استیج برگزار میشود.
دومین شب از مراسم شبهای روشن (الیالی الساطعه) با بازی بچهها شروع شد. وقتی توپ والیبال با قطر سه و نیم متر کاملا باد شد و در وسط میدان بازی بچهها رها شد، فریاد شادی و هیجان همه جا را پر کرد. همه بچهها به دنبال آن میدویدند و با فریاد سعی میکردند به آن نزدیک شوند و شاید حتی دوست داشتند که آن را مال خود کنند. شاید هم بعضی از آنها دوست داشتند تنها یک بار ضربهای به این توپ افسانهای بزنند.
جمعیت نزدیک بیش از چهارصد نفره از بچههای کوچک و نوجوانی که همه تلاششان برای رسیدن به توپ بزرگ والیبال بود. بچههایی که از چهار و پنج ساله تا شاید پانزده ساله در بین آنها بود. مربی قسمت توپ بزرگ (big ball) بچه ها را برای بازی به قسمت شرقی میدان راهنمایی کرد و بالاخره بازی والیبال شروع شد.
بخش جنوبی میدان قسمت بازیهای گروهی بود. مربی ارشد در وسط میدان ایستاده و بازیهای مار و پله را برای دیگر مربیان و بچههای شرکت کننده شرح میداد. یک صفحه بزرگ مار و پله که رویش مارها در خانه آمریکا و اسرائیل نیش میزدند و بچهها باید بدون جوراب روی صفحه بنر بازی میکردند.
مربی تاس بزرگ با اندازهای نزدیک به یک متر در یک متری که به جای دایره های رویش از ستاره های سوری و به جای عدد ۶ از تصویر پرچم سوریه استفاده شده بود را در دست گرفت و در مورد اعدادش توضیح داد. بعد هم بچه ها با هیجان و علاقه در اطرافش جمع شدند.
از نگاه پر اشتیاق بچهها می توان فهمید که در دلشان چه غوغایی است. بچهها اگر میخواستند بازی کنند، باید دو به دو در کنار هم قرار می گرفتند. یکی از آنها باید برای هم گروه خودش تاس میانداخت و هم تیمیاش در صفحه حرکت میکرد تا به مقصد برد.
در قسمت دیگر میدان و در رستوران بازی(مطعم الالعاب) خبرهای دیگری بود، علاوه بر شلوغیهایی که خود بچهها و خانوادههایشان راه انداخته بودند حضور محمد سعید بر شلوغیها افزود.
محمد سعید فرمانده تیپ رزمی قدس که به اصطلاح به آن لواألقدس میگویند، است. مردی که نزدیک به شصت سال سن داشت و با لبخند پدرانه و مهربانش وارد عرفه بازی شد. محمد سعید ته ریش سفید داشت و تنها یک چفیه [از نوع عربیاش] روی دوشش بود و لباس نظامی به تن داشت. لواألقدس عنوان تیپ نظامی فلسطینی است که در سوریه مستقر است و نیروهای آن عموما از اهالی فلسطین هستند.
با حضور محمد سعید غوغایی در بین مردم و بچهها پیچید و همه شروع به دست زدن کردند. از وقتی نیروهای لواألقدس به میدان سعدالله جابری رسیدند پرچمها، سربندها و بازوهایی با عنوان لواألقدس در بین مردم و به خصوص جوانان توزیع شد با این که یک تیم محافظت ۱۰ نفره مسلح و بسیار قوی در اطراف محمد سعید بود اما ارتباط گرفتن با او اصلاً سخت نبود. حتی میتوانستی با دوربین موبایل در کنارش بایستی و با او سلفی بگیری.
محمدسعید بعد از چند دقیقه که در قسمت انتهای میدان و در غرفههای بازی قدم زد و با بچهها صحبت کرد به قسمت اجرای اصلی برنامه و استیج رفت. با ورود او موسیقیهایی که از اتاق صوت پخش میشد به نواهای حماسیتری تبدیل شد.
ساعت حوالی یازده بود که گروه موسیقی، سرود ملی سوریه را نواخت و مجری از مهمانها خواست که به احترام سرود و احترام به شهدای مقاومت بایستند.
مجری برنامه بعد از اجرای سرود ملی و یک سرود به مناسبت روز قدس، از محمود علی سعید، شاعر فلسطینی مهمان برنامه دعوت کرد تا به روی سن بیاید؛ او شاعری بود که در روز قدس و در اجتماع مردم حلب شعر خوانی کرده بود و مردم خواسته بودند که شب و در برنامه شب های نورانی (الیالی الساطعه) دوباره حضور پیدا کند.
وقتی محمود علی سعید به روی سن رفت همه ایستاده برایش کف زدند؛ مردی با سنِ نزدیک به ۷۰ سال با صورتی کاملا تراشیده و کراواتی که با رنگ کلاه روی سرش هماهنگ بود.
بعد از شعرخوانی وقتی استاد سمیر طویل مجری برنامه به روی سن رفت، از گوشه ای از محوطه میدان جمعیت زیادی یک خانم را برای رسیدن به ردیف اول مهمانان همراهی میکردند. «تولبن هارون» بازیگر سوری بود که همراهانش راه را برای رسیدنش به ردیف های اول باز میکردند.
وقتی تولبن با دو همراه دیگرش وارد محوطه جلوی سن شدند؛ جمعیت بهطور هیجان انگیزی فریاد میکشیدند و او را صدا میزدند.
خیلیها ایستاده برایش کف میزدند. حضور این هنرمند سوری که به مناسبت روز قدس برای شرکت در برنامه شبهای نورانی دعوت شده بود تا اندازه ای اهمیت داشت که محمدسعید خودش به استقبال او و همراهانش رفت و بعد در کنار خودش او را جای داد.
مجری به تونی خوش آمد گفت و بعد از محمد سعید دعوت کرد که برای سخنرانی به روی سن برود. محمد سعید بخشی از بیانیه لوالقدس برای روز قدس را خواند و بعد نوبت تولبن بود. او آرزو کرد که به زودی در مسجد الاقصی یکدیگر را ببینند؛ مردم حلب به زودی مثل همه جای سوریه به آرامش برسند و سوریه دیگر درگیر هیچ جنگی نباشد و مردم از این آرامش لذت ببرند.
بخش پایانی برنامه شبهای نورانی(اللیالی الساطعه) اجرای گروه تواشیح احرار بود، اجرای گروه همخوانی ایرانی احرار؛ با موزیک ویدئویی که همراهش داشت مردم را به همخوانی با اشعار خود با موضوع مقاومت وادار کرد.
ساعت حوالی یک بود که مجری به روی سن رفت و مهمان ها را برای حضور در شبهای بعد دعوت و تاکید کرد که میتوانند تصاویرشان را در شبکه های اجتماعی با هشتگ «اللیالی الساطعه» منتشر کنند.
انتهای پیام/