به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «محمدباقر خرمشاد» در یادداشتی در روزنامه جام جم با عنوان دستور رهبری، فشار عینی و عملی نوشت:
دستور رهبر انقلاب به سازمان انرژی اتمی از دو جهت قابل بررسی و تحلیل است، نکته اول این است که چنین اقدامی به عنوان یک روش در مذاکره و دیپلماسی است، چرا که معمولا دیپلماتها تلاش میکنند دست خود را در مذاکرات خالی نکنند تا بتوانند با دست پر در جهت منافع خود عمل کنند.
در مورد برجام هم باید گفت زمانی که آمریکا از برجام خارج شد اتفاق بزرگی رخ داد و بحق بود که ما نیز مطلب را به همین بزرگی وانمود کرده و کوچکسازی نمیکردیم چرا که اساسا برجام با آمریکا بسته شده و نه با اروپا و دو عضو دیگر شورای امنیت.
اروپاییان در ادوار قبل هم وقتی از استقلال و آزادی در مذاکرات صحبت میشد تصریح میکردند اگر مشکل را با آمریکا حل کنید ما هم مشکلی نداریم. لذا طرف اصلی برجام آمریکا بود، بنابراین زمانی که آمریکا از برجام خارج شد میبایست حتی در صورت ادامه برجام به گونهای عمل میکردیم و تضمینهایی که در برجام گرفته نشده بود را اخذ میکردیم.
بیشتر بخوانید: فصلی دیگر در مدیریت عزتمندانه انقلاب
یکی از راهها همین بود که بلافاصله بعد از خروج آمریکا اعلام میکردیم که در برجام میمانیم، اما چند تعهد خود را انجام نداده و به حالت تعلیق در خواهیم آورد و منتظر ارائه تضمین طرف اروپایی خواهیم ماند تا هم ما از منافع اقتصادی برجام بهرهمند شویم و هم اروپا از منافع امنیتی برجام.
پیش از اینکه رهبری بخواهند به این موضوع ورود کنند رئیسجمهور میبایست در همان مقطع خروج آمریکا از برجام و در اولین موضعگیری خود در هماهنگی با مجموعه نظام و مشورت با شورای عالی امنیت ملی و... همین دستوراتی را که رهبر انقلاب صادر کردند صادر میکرد تا به این ترتیب علاوه بر ماندن در برجام، برای تنبیه طرف مقابل نیز اقدامی انجام میدادیم که جدی بودن ما را نشان داده و آنها را وادار به تضمین های عینی کند.
درآنصورت علیرغم عدم خروج از برجام، در مسیر منافع ملی نیز برخی محدودیتهای هستهای را کنار میزدیم، در ادامه نیز در صورت اخذ تضمینهای لازم از سوی اروپا، دوباره محدودیتها را از سر میگرفتیم.
تفاوت این دو روش این است که هر چقدر اروپاییان دیرتر تضمین دهند ما بیشتر در مسیر صنعت هستهای پیش رفتهایم، در نتیجه آنها تحت فشار قرار میگیرند و برای اینکه بتوانند محدودیتها را برگردانند مجبور به ارائه سریعتر تضمینها میشوند.
از سوی دیگر و در کلان مذاکرات، طرف مقابل با توجه به فشارهایی که رهبری از آن به عنوان فشار اقتصادی، روانی و عملی تبیین فرمودند خصوصا اینکه مربعی از آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و مجموعهای از ضد انقلاب شامل منافقین، سلطنتطلبها، بهاییها و... شکل گرفته که به صورت یکپارچه در این ائتلاف عمل میکنند چرا که تصور آنها این بود که آنقدر فشارها بر ایران زیاد شده که ایران در پاسخ آن مجبور به ماندن در برجام است تا به هر حال باریکههای اقتصادی که امروز از آن بهرهمند میشود قطع نشود، در نتیجه آدرس غلط باعث شد آمریکا خصوصا ترامپ بیمحابا اقدام به کاری گستاخانه و خلاف تمام قواعد و اصول اخلاقی و بینالمللی کند و دیگران هم توهم داشته باشند که میتوان هم تحریم را به ایران تحمیل کرد و هم محدودیتهای صنعت هستهای.
در نتیجه برای شکستن این فضا نیاز بود کشور اقدامی کند تا بلکه این توهم شکسته شود و آنها احساس نکنند ایران در شرایط ضعف قرار گرفته است.
لازمه این اقدام وجود همدلی در کشور بود که به نظر میرسد این همدلی ایجاد شده تا دشمن از این توهم خارج شود و در مقابل فشار عینی و عملی قرار گیرد.
دستور رهبر انقلاب برای ازسرگیری برخی اقدامات، اقدام متهورانهای بود. در ضمن معمولا روحیه غرب این است که هر چه عقبنشینی کنیم آنها پیش میآیند.
بنابراین راه برنده شدن و پیروزی در عرصهها عقبنشینیهای مکرر نیست، بلکه اقدام همزمان آفندی و پدافندی است که با دستور رهبری این مساله رخ داد و امیدواریم به نتیجه مطلوب برسیم.
منبع: روزنامه جام جم
انتهای پیام/