به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ درباره علل، واکنش ها و تبعات تصمیم ترامپ برای وضع تعرفه بر واردات آلومینیوم و فولاد از چندین کشور، بحث بسیار شده اما کمتر به این سوال پاسخ داده شده است که چرا فولاد و آلومینیوم؟ این سوال زمانی مهم تر جلوه می کند که ارزش اندک واردات این دو محصول توسط آمریکا را با حجم قابل توجه واردات دیگر کالاها و همچنین حجم صادرات چندصد میلیارد دلاری آمریکا به اروپا مقایسه می کنیم.
در نگاه اول ترامپ، یک معمای بزرگ طرح کرده است؛ به خطر انداختن تجارت 800 میلیارد دلاری به خاطر دو میلیارد دلار؟! موضوع زمانی پیچیده تر می شود که به میزان اشتغال صنایع تولید فولاد و آلومینیوم در برابر صنایع استفاده از این کالاها دقت می کنیم. سپس با ارائه برخی آمارها، ابعاد این رفتار متناقض و معماهای ترامپ را تصویر و تلاش میکنیم، آن را حل کنیم.
اگرچه آمریکا بزرگ ترین واردکننده و مصرف کننده فولاد جهان است اما میزان واردات فولاد این کشور در مقایسه با حجم تجارتش با دنیا بسیار اندک است. نکته جالب تر این است که آمریکا درصد اندکی از حدود 30 میلیارد دلار از فولاد خود را از اروپا وارد می کند. در بین 10 کشور عمده صادرکننده فولاد به آمریکا فقط آلمان با حدود 4 درصد به چشم می خورد. یعنی حدود 1.2 میلیارد دلار در سال! به طور کلی، فولاد و آلومینیوم در فهرست کالاهای عمده واردشده توسط آمریکا از اروپا، جایی در 10 کالای اول ندارد.
این در حالی است که آمریکا سالانه بیش از 400 میلیارد دلار کالاهای دیگر از اروپا وارد می کند و نزدیک به 300 میلیارد دلار هم به این کشورها صادرات انجام می دهد. موضوعی که در این جا تناقض ایجاد می کند این است که چرا ترامپ، اروپا را هم، مثل کره جنوبی، آرژانتین و استرالیا از قانون جدید معاف نکرد؟ آمریکا می توانست با وضع تعرفه بر واردات از کانادا، برزیل، کره جنوبی، مکزیک، روسیه و ترکیه، حدود 70 درصد از واردات خود را زیر پوشش تعرفه ببرد و با معاف کردن اروپا، تقریبا هیچ مشکلی پیش نمی آمد! این معما که چرا آمریکا تجارت بیش از 700 میلیارد دلاری خود با اروپا را به خاطر چند میلیارد دلار به خطر انداخته و در معرض جنگ تجاری قرار داده است، به راحتی حل نمی شود.
وجه دیگر این معما آن است که این صنایع اشتغال زایی چندانی هم ندارند. ترامپ بارها گفته است که باید از اشتغال کارگران آمریکایی، حمایت شود. اما این دو صنعت (فولاد آلومینیوم) در مجموع چیزی حدود 140 هزار اشتغال در این کشور پرجمعیت ایجاد کرده است. اما در سوی دیگر، صنایع مصرف کننده فولاد که از وضع تعرفه واردات آسیب خواهند دید، طبق برخی برآوردها بیش از شش میلیون شغل در آمریکا ایجاد کرده است. صنایع خودرو، برخی تجهیزات، صنایع غذایی و نوشیدنی (از محل تولید بطری برای بسته بندی) مهم ترین استفاده کنندگان فلزات هستند که بعد از افزایش تعرفه واردات، باید مواد اولیه خود را با قیمت گران تری بخرند و از این محل ممکن است مزیت رقابتی خود را از دست داده و تولید و اشتغال خود را کاهش دهند.
مخصوصا آن که وضعیت خودروسازی های آمریکا، هم اکنون چندان خوب نیست! در این میان اگرچه برخی معتقدند ترامپ سعی دارد با افزایش تعرفه فولاد و آلومینیوم به نوعی رای دهندگان به خود را در ایالت هایی که این صنایع در آن مستقر هستند راضی نگه دارد اما برخی تحلیل گران معتقدند با توجه به روحیه مصرفی جامعه آمریکا وضع تعرفه ها بر برخی کالاهای وارداتی به این کشور در کنار فولاد و آلومینیوم باعث افزایش تورم دراین کشور و نارضایتی اجتماعی خواهد شد.
ترامپ به دنبال احیای فولاد؟
یک پاسخ به این معماها آن است که صنعت فولاد برای آمریکا بسیار استراتژیک است. این صنعت در آمریکا، طی سال های اخیر، جایگاه خود را از دست داده و سهم آمریکا را به کمتر از 5 درصد از تولید جهانی رسانده است. ترامپ زوال این صنعت را به منزله مشکل امنیت ملی برای کشور قلمداد کرده است و گاهی با چنین استدلال هایی، پاسخ منتقدان وضع تعرفه را می دهد. البته میزان کاهش تولید این صنعت چندان زیاد نبوده اما با توجه به رشد مصرف آمریکا و رشد تولید جهانی، عملا عقبگرد داشته است. البته برخی، سناریوهای دیگری نیز مطرح کرده اند. ترامپ می خواهد به واسطه فولاد، صنایع انرژی و گاز را قوت ببخشد.
در فرایند تولید فولاد، استفاده قابل توجهی نیز از انرژی و به خصوص گاز می شود. آمریکا طی سال های اخیر، با استخراج نفت و گاز شیل، به حجم قابل توجهی از منابع نفت و گاز دست یافته است. منابع نفتی به راحتی استفاده یا صادر می شوند اما استفاده از منابع گازی، چندان راحت نیست. شاید به همین دلیل است که هم اکنون قیمت گاز در آمریکا، حدود یک سوم قیمت در اروپا و بسیاری دیگر از مناطق دنیاست. با این مقدمه، استدلال برخی مبنی بر تلاش ترامپ برای احیای صنایع گاز با استفاده از فولاد، منطقی به نظر می رسد. حمایت تعرفه ای از صنعت فولاد، با توجه به نیاز فولاد به انرژی گاز، مصرف گاز را افزایش داده و محل مصرفی برای منابع سرشار این کشور ایجاد خواهد کرد. با توجه به ارتباطات بسیار جمهوری خواهان با صنایع نفت و گاز، این کار، خبر خوبی برای برخی از هم حزبی های ترامپ خواهد بود.
بازی دو سر برد؟!
البته باز هم پاسخی برای مقابله جدی آمریکا با اروپا بر سر فولاد، داده نشد. آمریکا می تواند با این اقدام، ولو به هزینه آسیب رساندن به بسیاری از صنایع دیگر، صنعت فولادش را احیا کند؛ صنعتی که به اعتقاد ترامپ، استراتژیک است و به امنیت ملی کشورش مرتبط. همچنین می تواند به صنعت انرژی و گاز کشورش کمک کند. اما درباره مقابله با اروپا باید به یک وجه دیگر از بازی ترامپ دقت کرد. ترامپ، در این بازی به دنبال ایجاد فشار و امتیازگیری هم هست. شاید اعمال فشار بر اروپا از محل تعرفه ها، بیشتر از آن که به معنی واقعی برای حمایت تعرفه ای باشد، برای اموری چون مذاکرات و چانه زنی های غیراقتصادی (مثلا درباره ناتو و برجام) قابل تفسیر باشد؛ اگر پیش بینی های ترامپ درست باشد و اروپا کوتاه بیاید، یعنی یک بازی دو سر برد برای آمریکا و اگر کوتاه نیاید ترامپ وارد قمار خطرناکی شده است که می تواند عواقب خطرناکی ازجمله افزایش لجام گسیخته تورم و نارضایتی عمومی در این کشور داشته باشد.
منبع: روزنامه خراسان
انتهای پیام/