8 کودک تاجیک در ماه های اخیر پس از رایزنی های لازم از دو کشور جنگ زده سوریه و عراق به تاجیکستان بازگردانده شده اند.

داعشبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،اقدام برای شناسایی و بازگرداندن کودکان تاجیک پس از آن صورت گرفت که یکی از آنان که مستقر در کمپ نگهداری کودکان بی‌سرپرست در بغداد بود با ارسال یک پیام ویدئویی که رسانه ای شد از بستگان خود خواست، هماهنگی های لازم را برای بازگرداندنش به تاجیکستان انجام دهند.

اکنون ممکن است این سوال مطرح شود که کودکان تاجیک، چینی و چچنی در یک کشور بحران زده و جنگ زده مانند عراق و سوریه چه می کنند؟

پاسخ کوتاه به سوال مذکور این است که کودکان متعلق به والدینی هستند که با ورود به سوریه و عراق به عنوان عناصر داعش و گروه های تکفیری دست به اقدامات مسلحانه زده و اکنون به خاطر کشته شدن پدر و یا مادر و یا هر دو آنان در این دو کشور سرگردان هستند.

بر اساس برخی آمارها اتباع بیش از 93 کشور (چچن ، چین ، تاجیکستان، افغانستان ، جمهوری آذربایجان ، تونس، عربستان، ترکیه و برخی کشورهای اروپایی و امریکایی) در بین تروریست های مستقر در سوریه با عناوین و اسامی مختلف حضور دارند و برخی منابع آمار آنان را تا 360 هزار نفر نیز ذکر کرده اند.

حال ممکن است این سوال مطرح شود که این تعداد تروریست برای چه و با چه هدفی در سوریه حضور دارند و انگیزه های حضور آنان در این دو کشور چیست ؟

برای پاسخ به این سوال باید به چهار عامل زیر اشاره کرد:

طرح های منطقه ای برای ایجاد بحران در سوریه ، فتواهای برخی مفتی ها به خصوص وهابی ، برخورداری از روحیه فردی برای انجام اقدامات مسلحانه و اغفال با هدف کسب درآمد .

** طرح های منطقه ای برای ایجاد بحران در سوریه

بحران در سوریه را نباید یک موضوعی در نظر گرفت که بر اساس اتفاق یا رویدادی آغاز شده است، زیرا از هشت سال گذشته تقریبا همه بخش های این کشور را تحت الشعاع قرار داده و به عنوان یکی از بحران های بزرگ منطقه ای پای بازیگران بین المللی نیز به آن باز شده است .

با توجه به گستردگی بحران و طرف های دخیل در آن باید گفت که ابعاد مختلف بحران سوریه حساب شده و بر اساس طرح و نقشه قبلی برخی بازیگران منطقه ای و همسایه های سوریه مانند ترکیه ، اردن ، لبنان ، رژیم صهیونیستی و کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس مانند عربستان، امارات و قطر و با استفاده از یک مقطع تاریخی و آن بیداری اسلامی در شمال افریقا آغاز شد و تاکنون نیز ادامه دارد.

بیداری اسلامی در کشورهایی مانند مصر و تونس موجب شد تا مقام ها و مسوولان سوری احساس خطر کرده و تقریبا هر روز جلساتی با مسوولان عالی رتبه سیاسی و نظامی برای پیگیری آن و راه های کنترل ناآرامی در صورت کشیده شدن به سوریه پیدا کنند.

در کنار این موضوع مردم سوریه نیز به طور مرتب از طریق شبکه های مجازی آن زمان (فیس بوک) و وسایل ارتباط جمعی و شبکه های مختلف تلویزیونی حوادث این کشورها را پیگیری می کردند.

با توجه به وجود برخی شخصیت های مخالف در جامعه سوریه و زندان های این کشور اولین جرقه های بحران از طریق بازار حمیدیه در بهمن 1389 با حضور اعتراضی چند شخصیت سیاسی مخالف از جمله برخی زنان آغاز شد و پیش از آن در نزدیکی همین بازار زد و خوردی بین یکی از شهروندان سوری با ماموران پلیس به خاطر آنچه که برخورد بد مامور اعلام شده بود ، رخ داده بود ولی بیشتر می توان آن را به گونه ای به بیداری و تحریک مردم سوریه از سوی رسانه ها و شبکه های مختلف و در سایه تحولات مصر و تونس نسبت داد.

در اثنای همین رویدادها نیز اخباری از ورود سلاح و مهمات از طریق مرزهای زمینی سوریه و با اتوبوس و با استفاده از پیچیدن آنها در بین موکت و فرش در دمشق به گوش می رسید که در این ارتباط بیشتر مرزبانان را متهم به دریافت رشوه (سیگار و وجه نقد) و نادیده گرفتن عبور محوله های مذکور می کردند.

باید اشاره کرد که بیش از 90 درصد جامعه سوریه را عرب ها و مابقی را ترک ها و کردها تشکیل می دهند. بیشتر جمعیت این کشور مسلمانان اهل سنت هستند و مابقی را علوی ها ، شیعیان ، اسماعیلیان ، دروزی ها ، ارامنه و مسیحیان تشکیل می دهند که سالیان سال بدون هیچ مشکلی در کنار هم زندگی می کنند ولی با توجه به اکثریت اهل سنت در سوریه گرایش های تندرو نیز در بین شماری از آنان وجود دارد که حاکمیت چند دهه علوی ها در این کشور موجب تشدید برخی از این گرایش ها شده و به طور مشخص می توان به گرایش های اخوانی اشاره کرد.

بی شک چنین برنامه ریزی و طراحی برای ناامن کردن کشوری مانند سوریه به خاطر در پیش گرفتن سیاست های مستقل و نزدیکی به ایران و بدون در نظر داشتن برخی دیدگاه های مغرضانه کشورهای مطرح عرب مانند عربستان و مصر نمی توانست بدون وجود عوامل و عناصر لازم و آماده به خدمت اجرا و عملی شود.

تشکیل گروه های نظامی با عناوین مختلف مانند داعش ، جبهه النصره ، ارتش آزاد و عناوینی نظیر آن در کنار افراد بیکار و ماجراجو در سوریه که شمار زیادی از آنان مسلمان بودند، بهترین وسیله برای پیشبرد اهداف طرف های حامی بحران در سوریه بود و حتی چنین اقدامی می توانست در راستای سیاست های صهیونیست ها نیز باشد چرا که برادر کشی مسلمانان کاملا می توانست به اهداف رژیم صهیونیستی و تضعیف آنان و افزایش اختلاف در بین مسلمانان کمک کند که بهترین گواه برای آن مطالعه تاریخ ایجاد داعش و سیر آن از سوی صهیونیست ها است.

پایگاه اینترنتی روزنامه 'الاخبار' هم در همین ارتباط نوشت: تبدیل سوریه و عراق به قبله جهادگرایان و افراد مسلح تروریست که از سراسر جهان می آیند، تصادفی نیست، بلکه یک اقدام سازماندهی شده از سوی نهادهای امنیتی جهانی و منطقه ای است که هدف از آن پر کردن سوریه و عراق با جنگجویان بیگانه است.

** فتواهای برخی مفتی های وهابی

در این مقطع بهترین طرف هایی که می توانستند نسبت به بسیج افراد برای حضور در بحران سوریه وارد عمل شوند ، برخی مفتی های سنی پیرو مفتی های وهابی مستقر در عربستان بودند.

ورود مفتی ها به صحنه سیاسی کشورهایشان اجرای مسیر بحران سازی در سوریه و گسیل افراد به این کشور را تسهیل کرد و آنان با استفاده از تریبون های مختلف مانند نماز جمعه و جماعت در مساجد جوانان را تشویق کردند تا به عنوان اقدام جهادی خود را به سوریه و عراق برسانند و بهترین مسیر نیز برای این کار ورود از مرزهای شمالی سوریه یعنی ترکیه به داخل سوریه همراه با تجهیزات و ادوات نظامی موجود در این منطقه و در پوشش حمایت های ارتش ترکیه بود.

به دنبال تحریک جوانان عرب و سنی مذهب برای حضور در سوریه و عراق شمار زیادی از آنان دست از تحصیل و کسب و کار برداشته و عازم این دو کشور شدند حتی کار به جایی رسید که برخی از آنان با خانواده به عراق و سوریه رفته و ضمن سکنی دادن اعضای خانواده خود به صورت جمعی در یکی از منازل تصرف شده سوری ها برای اقدامات تروریستی به مناطق درگیر اعزام می شدند.

اخباری مبنی بر طلاق برخی همسران نیز به دنبال مخالفت آنان با حضور شوهرانشان برای اقدامات تروریستی منتشر شد و در ادامه نیز با توجه به حضور انبوهی از جوانان مجرد در سوریه مفتی ها با ورود دوباره به صحنه فتوای جهاد نکاح را صادر کردند که در این ارتباط شماری از دختران و زنان سنی از کشورهای مختلف از طریق ترکیه ، لبنان و اردن عازم سوریه شدند تا خدمات مورد نیاز آنان را در کنار اقداماتی مانند تهیه غذا ، پرستاری از زخمی ها و مستخدم خانه برخی از سران تروریست ها به آنان ارایه کنند.

در این ارتباط مطالعه گزارش های منتشره در مورد سرنوشت برخی زنان تاجیک که همراه همسرانشان به صورت غیرمنتظره سر از سوریه در آورده اند، عبرت آموز است.

حتی در همین زمینه به دنبال وجود گرایش در بین جوانان برای رفتن به سوریه و عراق برخی افراد و تشکیل های غیر دولتی نیز ورود کرده تا آنان راحت تر بتوانند خود را به این کشورها برسانند و اکنون در برخی کشورهای مانند تونس به خاطر تبعاتی مانند باردار شدن دختران و ایجاد مشکل اجتماعی این سازمان ها و افراد تحت تعقیب قرار گرفته اند.

با اوج گیری اخبار تحولات در سوریه و اشغال بخش های زیادی از این کشور که همراه با پوشش های رسانه ای همه جانبه از سوی شبکه های همسو مانند الجزیره ، العربیه یا به قول عرب ها 'العبریه' ، بی بی سی عربی و نظایر آن بود ، گرایش هایی نیز در بین جوانان اروپایی و اتباع خارجی در این کشورها برای حضور در سوریه فراهم شد.

بر اساس برخی آمارهای منتشره از بین عناصر پیوسته به داعش در جریان درگیری ها در سوریه 5 هزار نفر اروپایی بودند که 20 درصد آنان کشته شدند و تعداد قابل توجهی نیز به کشور خود بازگشته اند و فقط 970 نفر از آنان را اتباع آلمان تشکیل می دادند که شمار زیادی کشته شده و 320 نفر به کشور خود بازگشته اند.

به گفته مقام های تاجیکستان، در سال‌های اخیر بیش از یک هزار و 100 نفر از شهروندان این کشور به عراق و سوریه رفته‌ و به گروه‌های تروریستی همچون داعش پیوسته‌اند و در جریان درگیری ها هم بیش از 500 شهروند تاجیک در کشته شده‌اند و اکنون بیش از 250 کودک تاجیک در سوریه و عراق حضور دارند.

پس از این که بحران در سوریه با ورود برخی بازیگران جدید مانند روسیه و ایران به نفع نظام سوریه چرخید و شمار زیادی از تروریست ها کشته ، زخمی ، اسیر و یا از سوریه فرار کردند ، سران گروه های تروریست این بار برای تامین عناصر خود به فکر اعزام زنان و آموزش نظامی فرزندان آنان افتادند که تا دیروز شوهران و پدران آنان در درگیری ها حضور داشتند.

در همین ارتباط اوایل اردیبهشت 1397 دادگاه مرکزی رسیدگی به جرائم عراق ۱۰ زن تروریست عضو داعش دارای تابعیت کشورهای مختلف را به اعدام و یا حبس ابد محکوم کرد. در بین این زنان دو تبعه روسیه ، دو تبعه جمهوری آذربایجانی و یک تبعه فرانسه وجود دارد که از اعضای داعش بودند و به دلیل مشارکت در عملیات تروریستی به حبس ابد محکوم شده اند.

شستشوی مغزی کودکان خردسال عناصر حاضر در بین گروه های تروریستی را باید بخش دیگری از راه های جذب نیرو از سوی این گروه ها دانست که با ایجاد مراکز آموزشی و نظامی و فراهم کردن زمینه هایی مانند اعدام اسرا و افراد مورد نظر و مشارکت دادن کودکان در این اقدام آنان را از هم اکنون برای اهداف بعدی خود آماده می کنند و اکنون یکی از نگرانی های در کشورهای آسیای میانه ورود آنان به کشورهای خود و اهداف بعدی داعش برای استفاده از آنان در این کشورهاست.

اکنون بر اساس اخبار موجود با توجه به حضور شمار زیادی از ترک زبان ایغور منطقه شین جیانگ در چین معروف به 'اویغورها' در استان ادلب در شمال سوریه و منطقه جسر الشغور این استان چهره خیابان های شهر تغییر کرده و مشابه یک شهر چینی شده است .

حال ممکن است این سوال مطرح شود که با توجه به کنترل های موجود در مبادی ورودی و خروجی کشورها این افراد چگونه می توانند به راحتی بین کشورهای خود و سوریه و عراق تردد کنند ؟

پاسخ به این سوال روشن است. در ماه های اول بحران در سوریه برخی رسانه های این کشور به نقل از منابع امنیتی اخباری را مبنی بر چشم پوشی از خروج غیرقانونی برخی از تروریست ها از کشورهای غربی و سفر آنان به سوریه و عراق منتشر می کردند.

بر اساس تحلیل این منابع، غربی ها با استفاده از فرصت پیش آمده در سوریه و تمایل تروریست ها برای حضور در سوریه طرح هایی داشتند تا نسبت به خروج غیرقانونی برخی افراد اخلالگر در امنیت در این کشورها واکنش چندانی نشان ندهند و حتی زمینه خروج آنان را نیز فراهم کنند تا خود در امنیت بیشتری از این بابت باشند و به گونه ای به دنبال دورکردن خطر تروریسم از خود و ناامن کردن کشورهای منطقه غرب آسیا بودند.

از نگاه آنان، در صورت حضور تروریست های ساکن کشورهای غربی در سوریه، یا کشته می شوند و خیال این کشورها راحت می شود و یا در نهایت مجبور به بازگشت می شوند که آن گاه با کنترل های بیشتر می توان از ورود آنان جلوگیری و یا اقدام به دستگیریشان کرد و یا با تعقیب آن ها به شبکه های اصلیشان در کشورهای مورد نظر دست یافت.

پایگاه اینترنتی روزنامه 'الاخبار' هم در همین ارتباط نوشت : نهادهای امنیتی اروپا عبور جهادگرایان اروپایی را به منطقه خاورمیانه تسهیل می کردند تا از دست آنها رهایی یابند. نقش وزارت اطلاعات ترکیه فراتر از جلب جهادیون و استقرار آنها در سوریه و عراق است. این اقدام، تلاشی از سوی نظام ترکیه از دهه 1990 برای ایفای نقش سیاسی - امنیتی در آسیای میانه است.

در این ارتباط حتی همکاری های امنیتی منظمی نیز بین کشورهایی که اتباع آنان در سوریه و عراق حضور دارند با دستگاه های امنیتی این کشورها در سال های اخیر صورت می گیرد و میزان آن در ماه های اخیر به شدت افزایش یافته است تا از این طریق بتوانند ضمن شناسایی تروریست ها ، امنیت را در کشورهای خود برقرار کنند چرا که این افراد ضمن گذراندن آموزش های نظامی لازم در میادین درگیری نیز حضور یافته و در صورت بازگشت به کشورهای خود می توانند با توجه به مشکلاتی که با نظام های سیاسی خود دارند ، اقداماتی علیه آن انجام دهند.

بر اساس اخبار منتشره حدود پنج هزار ایغوری بین سال های 2013 تا پاییز 2015 به ترکیه و سوریه منتقل شدند و طی دو سال گذشته حدود یک هزار و ۵۰۰ نفر از آنان در نبردهای مختلف در سوریه و عراق کشته شده اند. این افراد برای خود دارای گورستان های خاصی در شمال سوریه و در شهر ییلاقی جسر الشغور هستند .

** برخورداری از روحیه فردی برای انجام اقدامات مسلحانه

علاوه بر موارد بالا می توان از وجود برخی انگیزه های شخصی مانند ماجراجویی، دست زدن به اقدامات نظامی و مسلحانه واقعی در بین برخی جوانان به عنوان عاملی برای حضور در بحران سوریه و صحنه های درگیری نام برد.

از نظر روانشناسان هستند افرادی که برای ارضای احساسات درونی خود دست به ماجراجویی و اقدام مسلحانه بزنند. این افراد با دیدن برخی فیلم های اکشن و جنگی تلاش دارند تا خود نیز دست به تکرار این صحنه ها بزنند که بهترین راه برای این کار نیز ورود به عرصه هایی است که در آنها درگیری و جنگ واقعی جریان دارد.

چنین افرادی از نظر روانشناسی برون گرا و وظیفه محور هستند و از نظر شخصیتی نیز ریسک پذیر، ماجراجو، مقتدر، رک ، قاطع، تند و صریح، کم حوصله ، در پی کسب نتیجه و برد سریع و آنی ، کلی نگر و زودجوش و برای زمینه های کاری مانند اقدامات نظامی ، عملیات جنگی ، امور فوریتی (آتش نشانی و اورژانس) بهترین گزینه هستند.

چنین افرادی به خوبی می دانند که ورود این ماجراجویی ها در سوریه و عراق ممکن است به قیمت جانشان تمام شود ولی برای ارضای انگیزه های درونی پای در این میدان می گذارند و بسیاری نیز کشته و یا زخمی می شوند. اما هستند کسانی که جان سالم به در برده و چنین صحنه هایی را برای خود به عنوان تجربه های شخصی به رشته تحریر در می آورند.

این افراد به طور معمول در همه جوامع یافت می شوند ولی در کشورهای غربی بیشترند و روی همین نگاه است که بر اساس آمارهای موجود بیش از 5 هزار نفر از عناصر گروه های تروریست در سوریه و عراق را اتباع اروپایی و آمریکایی تشکیل می دهند که شمار زیادی از آنان تاکنون کشته، زخمی و یا اسیر شده اند.

** اغفال با هدف کسب درآمد

آخرین علت حضور افراد در کنار تروریست ها در کشورهای منطقه غرب آسیا و به خصوص سوریه و عراق را باید در تلاش بر کسب درآمد و اغفال شدن از سوی برخی واسطه ها برای جذب نیرو برای گروه های تروریستی جستجو کرد.

این افراد همواره در کشورهای مختلف حضور دارند و به افراد جویای کار پیشنهاداتی مطرح می کنند که با توجه به وجود زمینه های درگیری در عراق و سوریه در مقطع کنونی بهترین پیشنهاد می تواند اعزام آنان به این دو کشور باشد. اعترافات افراد مزبور که در جریان درگیری های دستگیری شده اند نشان می دهد که در ازای این فعالیت ها رقمی ماهانه بیش از 200 دلار آمریکا به آنان پرداخت می شده است. و روشن است پرداخت چنین مبالغی از سوی چه طرف هایی صورت می گیرد.

برخی افراد فریب خورده در این خصوص در خاطرات خود اعلام کرده اند که به دنبال یافتن کار با برخی افراد تماس گرفته و در نهایت با راهنمایی های آنان ابتدا سر از استانبول ترکیه در آورده و در ادامه نیز به مناطق شمالی سوریه منتقل شده و در اختیار گروه های تروریستی قرار گرفته اند؛ روشی که منافقین نیز در ترکیه برای جذب عناصر مورد نیاز خود در زمان حضور در عراق و پایگاه اشرف استفاده می کردند.

نتیجه این که در حال حاضر با توجه به این که بخش های زیادی از سوریه از اشغال تروریست ها آزاد شده و عراق نیز به حضور داعش در کشور خود پایان داده است و تنها برخی عناصر خفته آن در این کشور حضور دارند، می توان پیش بینی کرد که شمار زیادی از زنان و کودکان عناصر داعش که شوهران و پدرانشان در درگیری ها و زد و خوردهای نظامی کشته و یا زخمی شده اند ، اکنون در این دو کشور آواره اند، و جا دارد هماهنگی های لازم برای شناسایی و بازگرداندن این افراد به وطن اصلیشان صورت گیرد تا مشکلات بعدی در آینده دامنگیر آن ها نشود.

منبع:ایرنا

انتهای پیام/

برچسب ها: داعش ، تروریسم
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.