به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،پس از آنکه واشنگتن پای خود را از توافق هسته ای با ایران کنار کشید رئیس جمهور کشورمان به وزارت خارجه دستور داد در یک مدت زمان مشخص نسبت به تضمین سایر طرف ها و پایبندی آنها به مفاد برجام بررسی های لازم را انجام دهد. پیرو چنین دستور العملی وزیر خارجه کشورمان سفری با سه مقصد متفاوت از شرق به غرب را آغاز کرد تا علائم حیاتی برجام را به خوبی مورد سنجش قرار دهد و نسبت به پایبندی سایر اعضا اطمینان حاصل کند. اما باید پرسید چه تضمین هایی موجب ادامه حیات برجام خواهد شد؟ کشور های باقیمانده هر کدام چه تضمین هایی را می توانند بدهند و چه نقشی را باید در روند بازگرداندن اعتماد به ایران ایفا کنند؟
تهران برای اینکه بتواند به برجام متعهد بماند باید تضمین هایی را در راستای منافع ملی اش اخذ کند. اگر بر روند اجرایی شدن برجام نگاه کنیم و برداشته شدن تحریم ها را مد نظر قرار دهیم، متوجه می شویم در صبح برجامی ما شاهد آن بودیم که سه اتفاق مهم مورد تاکید قرار گرفتند و جزء دستاوردهای این توافق بشمار آمدند.
اولین و مهم ترین دستاوردی که در فضای برجامی به آن اشاره شد برداشته شدن تحریم های فروش نفت بود به طوریکه ایران می توانست تا حدودی بدون محدودیت به سبب برداشته شدن تحریم های هستهای از جانب آمریکا نفت تولیدی خود را آزادانه به فروش برساند و بازار از دست رفته را دوباره احیا کند. دومین اتفاق مهم که با امضای برجام میسر شد مربوط به تبادلات بانکی و ایجاد سوئیفت های بانکی به منظور انجام امور مالی بود؛ هر چند شبهاتی نیز در این زمینه در دوران برجام وجود داشت اما آنچه که مطرح شد، این بود که ایران می تواند به واسطه امضای توافق هستهای با بانکهای جهان مبادلاتی را داشته باشد و دیگر پول را با گونی وارد کشور نکند. سومین دستاورد، بیشتر جنبه سیاسی داشت و مربوط به این بود که اجماع علیه برنامه هسته ای ایران در مجامع بین المللی از بین رفت و در شرایط کنونی ایران می تواند به حمایت های دیپلماتیک کشورهای عضو این توافق خوش بین باشد.
با جمع بندی این مباحث می توان نتیجه گرفت که تضمین های بعد از خروج آمریکا باید در سه دسته کلی تقسیم بندی شوند: 1-اطمینان بخشی نسبت به فروش نفت2 -تضمین نسبت به تبادلات بانکی هموار ایران 3-تداوم حمایت های دیپلماتیک اما این بار در برابر زیاده خواهی های آمریکا؛ اینها در واقع خلاصه ای از تضمین هایی است که طرف های مقابل به خصوص اروپایی باید به صورت مکتوب و قطعی در اختیار ایران قرار دهند.
اولین کشوری که هواپیمای ظریف در آن به زمین نشست چین بود. احتمالا هدف از این سفر تضمین خرید نفت ازسوی دولت پکن بود زیرا پس از برداشته شدن نسبی تحریم ها چین به یکی از مهم ترین خریداران نفت ایران تبدیل شد، به طوریکه طبق آمار رسمی، این کشور در سه ماه نخست سال جاری میلادی روزانه ۶۵۵ هزار بشکه نفت از ایران وارد کرده است که بیش از یک چهارم صادرات نفت کشورمان را تشکیل می دهد. پس باید سفر به شرق دور را مبتنی بر اهداف اقتصادی -برجامی وزیر خارجه کشورمان دانست و این فرض را علی رغم تمام گمانه زنی ها مطرح کنیم که یکی از تضمین های مهم برای ادامه برجام تداوم فروش نفت است و در این میان پکن به دلیل نوسان بالایی که در مصرف نفت دارد به یکی از مهم ترین تقاضا کنندگان انرژی درسطح جهان بدل شده است در حالیکه کشورهای اروپایی یک مصرف ثابت دارند و در این سالهای اخیر تلاش داشته اند انرژی های جایگزین و تجدید پذیر را در سبد انرژی خود قرار دهند و به آن تنوع ببخشند، چین نقش مهم و موثری را در تغییر ژئوپلتیک انرژی جهان داشته است، لذا یکی از تضمین های سه گانه کشورمان در "برجام منهای 1" به عنوان یک کشور تولید کننده انرژی تامین امنیت تقاضاست و در این بخش دولت پکن نقش کلیدی را ایفا می کند. این امر به خصوص با صحبتهای وزیر نفت در خصوص جایگزینی شرکت توتال با یک شرکت بزرگ چینی بیشتر قوت می گیرد.
وزیر امور خارجه کشورمان نیز پس از پایان سفر به چین گفت: «ما تأکید کردیم که اگر برجام بدون حفظ منافع ایران ادامه پیدا کند، برای ما قابل قبول نیست». ظریف درباره توافقات صورت گرفته با طرف چینی در خصوص برجام نیز تاکید داشت : «توافق کردیم در روزها و هفتههای آینده همکاری تنگاتنگی برای رسیدن به روشهای عینی تضمین منافع ایران را دنبال کنیم». اما از سویی دیگر خبرگزاری رویترز به نقل از سه نفر از کسانی که از موضوع مذاکرات مدیر روابط بینالملل شرکت ملی نفت ایران و مقامات چینی مطلع بودهاند مدعی شده است که طرف چینی حاضر به دادن چنین تضمینهایی در خصوص خرید نفت به ایران نشده است. با این وجود و در کنار این رایزنی ها و گمانه زنی های رسانه ای باید ببینیم چین با توجه به تحولات صورت گرفته در شرق آسیا و تغییر رویکرد پیونگ یانگ با آمریکا و متحد منطقه ای آن چگونه از معادلات شکل گرفته پاسخ ایکس مجهول را در می آورد.
دومین ایستگاه دیپلماسی برای برجام پس از چین، مسکو بود. وزیر خارجه کشورمان پس از دیدار یک روزه با مقامات چینی راهی روسیه شد تا در سرزمین یخ زده نبض و علائم حیاتی برجام را به لحاظ حمایت های دیپلماتیک اخذ کند. از آنجاییکه در سال های اخیر و با شروع بحران سوریه تهران و مسکو تقریبا مواضع نزدیکی را نسبت به یکدیگر اتخاذ کردند و همکاری های گسترده ای را در مبارزه با داعش داشته اند می توان گفت سفر به مسکو بیشتر جنبه دیپلماتیک و سیاسی داشته است. هم چنین وجود پیشینه همکاری هسته ای با روسیه و قرار دادهایی برای احداث راکتورهای اتمی جدید این فرض را که روسیه می تواند عهده دار نقش حامی دیپلماتیک برای ادامه حیات برجام را داشته باشد، قوت می بخشد. درسال اخیر روسیه در بین کشورهای 1+5 روابط همهجانبهتری را با ایران داشته و از آنجاییکه اختلاف نظر بین کرملین و کاخ سفید بر روی برخی مسائل افزایش یافته است، این حدس و گمان را قوت می بخشد که مسکو حداقل تا زمانیکه نامی از برجام باقی است در صدد حفظ آن باشد و مانع از یکه تازی آمریکا بشود.
مقامهای کرملین و پارلمان روسیه در چند روز گذشته با شرمآور خواندن تصمیم آمریکا به خروج از برجام، رایزنیهای دیپلماتیک را برای حفظ توافق هستهای 1+5 با ایران در دستور کار خود قرار دادهاند و در این رابطه میتوان به تماسهای جداگانه ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در مورد اقدام آمریکا در خروج از برجام اشاره کرد. همچنین سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه بلافاصله پس از خروج آمریکا از برجام سفری به تهران داشت و با مقامات ایران در خصوص آینده توافق هستهای گفتوگو کرد. رایزنیهای دیپلماتیک روسها و اظهار نظرهای نمایندگان پارلمان و شورای فدراسیون روسیه همچنان ادامه دارد و برجام به محور نخست برنامههای سیاسی شبکههای خبری روسیه در چند روز گذشته تبدیل شده است. اما اینکه مسکو تا چه میزان در ایفای این نقش موفق عمل خواهد کرد بستگی به روند های آتی و باز تعریف منافع ملی از سوی روس ها دارد.
و اما اروپایی ها، کشورهایی که سنگین ترین مسئولیت در "برجام منهای 1" را برعهده دارند، کسانیکه به عنوان میانجی در رشد و نمو برجام ایفای نقش کردند و پس از اجرایی شدن این توافق نیز بیشترین میزان سود اقتصادی را از آن خود کردند. لذا روز پر رفت و آمد وزیر خارجه ایران صبح سهشنبه ۲۵ اردیبهشت در بروکسل و در دیدار با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا آغاز شد. ملاقاتی که ظریف آنرا بسیار خوب و سازنده خواند. همچنین وزیر خارجه کشورمان پس از دیدار با موگرینی به اقامتگاه سفیر ایران در بروکسل رفت و بخش تازهای از رایزنیهای اروپایی خود را آنجا پی گرفت. تماسهای تلفنی با وزرای خارجه ایتالیا، اسپانیا، اتریش و بلغارستان از یک طرف و دیدار با وزیر خارجه بلژیک از سوی دیگر برنامه بعد از ظهر ظریف در بروکسل را به خود اختصاص داده بود.
این در حالی بود که وزرای خارجه تروئیکای اروپایی عصر روز سهشنبه اردیبهشت میزبان فدریکا موگرینی در شورای اروپا بودند تا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا شرح وضعیتی از گفتگوهایش با وزیر خارجه ایران به وزرای خارجه انگلستان، فرانسه و آلمان بدهد. در نهایت در غروب سهشنبه اصلیترین بخش سفر برجامی ظریف به قاره سبز فرا رسید. جایی که وزیر خارجه ایران در شورای اروپا به دیدار هایکو ماس، ژان لودریان و بوریس جانسون به همراه فدریکا موگرینی رفت و در جمع خبرنگاران اظهار کرد: «زمان زیادی برای دستیابی به مکانیزم تضمینهای لازم برای حفظ منافع ایران در صورت ماندن در برجام وجود ندارد. ما امروز میخواهیم ببینیم که آیا اعضای باقیمانده برجام آماده ارائه منافع اقتصادی برجام هستند یا نه.»
جلسه یک ساعت و 30 دقیقه ای وزاری خارجه کشورهای اروپایی با محمد جواد ظریف در نهایت به یک بیانیه ختم شد که فدریکا موگرینی با حضور در کنفرانس خبری آن را قرائت کرد. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در این بیانیه اعلام کرد:«حفظ و تعمیق روابط اقتصادی با ایران»، «تاکید بر تعاملات موثر بانکی با ایران»، «تدوام فروش نفت و گاز ایران»، «سرمایهگذاری بیشتر در ایران»، «حمایت از فعالان اقتصادی اروپا که در ایران مشغول هستند و ایجاد فضای اطمینان بخش حقوقی برای آنها» از جمله مواردی است که بر آن تاکید کردیم.
به گزارش خبرگزاری رویترز، خانم موگرینی پس از این نشست در یک کنفرانس خبری نیز اظهار کرد: قدرتهای اروپایی گروهی از کارشناسان را مامور کرده تا طی هفته های آینده طرح هایی را برای محافظت از منافع شرکت های اروپایی که با ایران روابط تجاری دارند، ارائه کنند همچنین گفته است، کمیسیون اروپایی در نشست روز چهارشنبه خود در خصوص طرح اتحادیه اروپا در دهه ۱۹۹۰ برای مسدود کردن تحریم ها مذاکره خواهد کرد. مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا یادآورد شده است: ما فهرست واضحی از مسائلی که باید مورد رسیدگی قرار گیرند در مقابل خود داریم. ما در چارچوبی بسیار سخت مشغول به کار هستیم. من نمی توانم در خصوص تضمین های اقتصادی یا حقوقی صحبت کنم، اما می توانم در مورد کار جدی، مصمم و فوری از جانب اروپا صحبت کنم.
بنابراین اینکه اروپا تا چه حد می تواند حداقل تضمین هایی را به ایران بدهد بستگی به روزهای آتی دارد اما آنچه که مبرهن و واضح به نظر می رسد این موضوع است که اطمینان بخشی در حوزه مالی و بانکی و سرمایه گذاری از جمله مهم ترین نقشی است که اروپا باید بتواند از عهده اجرای آن برآید در غیر اینصورت باید منتظر روزهای سخت دیپلماسی برای بروکسل نشینان باشیم.
کشور ما در سه حوزه اساسی نیاز به تضمین های مکتوب و قابل اعتماد از سوی اروپایی ها و سایر کشورهای باقیمانده دارد. در واقع اگر این خواسته های ما از "برجام منهای 1" برآورده نشود، نه تنها ماندنمان در برجام سودی ندارد بلکه به ضرر منافع ملی کشورمان نیز هست. ما یکبار با روی خوش میز مذاکره را انتخاب کردیم اما بار دیگری نباید وجود داشته باشد به هر میزان که خواسته ای ما در حوزه فروش نفت، مبادلات بانکی و حمایت های دیپلماتیک برآورده شود قدم خواهیم برداشت در غیر اینصورت گام به گام و با دور شدن از تضمین ها محدودیت های خود را کاهش خواهیم داد.
انتهای پیام/
البته همین توافقنامه بعدا بهانه غربیها برای تحریم های فلج کننده شد .
آیا بهتر نیست بعد از این ، این همه امضا زیر موافقتنامه هایی که فقط آن بندهایشان که به ضرر ماست ، اجرا خواهد شد نیندازیم ؟
از نفت گران فقط آمریکا و عربستان سود میبرند و ایران و اروپا هر دو زبان میبینند
برای چی؟
برای اینکه بهانه دستشون اومد حمله نظامی صورت بگیره.
به گفته خودامریکایی ها بخصوص بولتون می گفت اگراین پیمان بود ترامپ نمی توانست پاره کند برجام را ولی این قراردادبود
مگر همین چینی ها و روس ها نبودند که با فشار آمریکا کره شمالی را تحریم کردند........
نه رهبر موافقه ادامه مذاکراته و دیگه مردم میخوان که ادامه پیدا کنه تمومش کنید و بچسبید به تولید داخلی