به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ابراهیم کارخانهای در یادداشت روزنامه حمایت نوشته است: «امانوئل ماکرون» رئیسجمهور فرانسه که در ظاهر برای گفتگو با هدف متقاعد کردن آمریکا برای خارج نشدن از توافق هستهای با ایران به واشنگتن سفر کرده است، از «توافقی جدید» سخن به میان آورده که بهزعم او میتواند نگرانیهای «دونالد ترامپ» را در خصوص برجام برطرف کند.
آنگونه که از کنفرانس مطبوعاتی مشترک وی با ترامپ برمیآید، منظور ماکرون از توافق جدید، حول چهار محور «منع ایران از هرگونه فعالیت هستهای تا سال ۲۰۲۵»، «اطمینان از اینکه ایران، برنامه بلندمدت هستهای نداشته باشد»، «توقف فعالیتهای موشکی» و «دستیابی به راهحل سیاسی برای مهار فعالیتهای منطقهای ایران در یمن، سوریه، عراق و لبنان» است؛ محورهایی که دولت آمریکا بهطور ضمنی با آنها موافقت کرده است.
نکته قابلتوجه در این میان آن است که گزینههای موردنظر فرانسه که با هماهنگی آلمان و انگلیس به طرف آمریکایی ابلاغشده و فاز غیرقابلپذیرش «بازنگری در برجام» را کلید میزند، اساساً فاقد وجاهت قانونی است چراکه توافق هستهای با هدف رفع موانع موجود برای «ادامه فعالیتهای صلحآمیز هستهای» و «رفع تحریمها» به سرانجام رسید.
بنابراین، مطرح کردن مباحث موشکی و منطقهای که در متن توافق هستهای به آنها اشارهای نشده، بر هم زدن قواعد بازی و کاملاً مخالف با متن و روح برجام محسوب میشود که با هدف شوم «تهدید امنیت ملی» در دستور کار قرارگرفته است.
لازم به ذکر است؛ درحالیکه جمهوری اسلامی از ابتدا همه توان خود را برای عملی کردن الزامات برجام بکار گرفت و مطابق گزارشهای دهگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ذرهای از مفاد توافقنامه هستهای تخلف نداشته است، طرف آمریکایی از بدو گفتگوها و پس از حصول برجام، موضوعات موشکی و منطقهای را پیششرط اجرای کامل تعهدات ایران عنوان میکرد و علیالدوام، ایران را به دلیل کوتاه نیامدن در حوزه نظامی – منطقهای، به نقض روح برجام متهم مینمود.
«جان کری»، وزیر خارجه اسبق آمریکا، طی یادداشتی به مناسبت نزدیک شدن بهروزهای پایانی حضورش در کابینه، صراحتاً نوشت: «ما باید اعمال فشار را بر ایران حفظ کنیم تا بتوانیم برنامه موشکی ایران را عقب بنشانیم ... اهداف دیگر ما، فشار بر ایران برای دست کشیدن از حمایت تروریستها، پایان دادن به بیتوجهی به حقوق بشر و توقف مداخله ثباتزدایانه در امور همسایگانش است.»
این جملات و بسیاری دیگر از اظهارات آمریکاییها در آن برهه و در حال حاضر، نشان میدهد که هدف غایی آنها به مسئله هستهای محدود نشده و برجام را برای تحقق دیگر مطالبات غیرقانونی و غیر مشروع خود، ازجمله تهدید امنیت و تحدید اقتدار ملی به گروگان گرفتهاند.
برخی از جریانهای داخلی هم تصور میکردند که مشکل اصلی غرب با ایران اسلامی، صرفاً هستهای است و با حل آن، دیگر چالشی باقی نمانده و کشورمان با عبور از این مانع، به بازارهای جهانی، رونق اقتصادی و درهای باز سرمایهگذاری خارجی دست خواهد یافت که اینگونه نشد.
اما هدف چیست؟ تروئیکای اروپا و کاخ سفید، انتظار دارند که شروطشان در این حوزههای غیرقابل مناقشه، موردپذیرش ایران قرار گیرد تا از این طریق، به دالان «براندازی نظام اسلامی» وارد شوند؛ همچنان که «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا، رؤیای خلع سلاح موشکی و نفوذ منطقهای ایران را در اوهام خود محقق شده دید و در جلسه استماع خردادماه ۹۵ مجلس سنا، علناً از «تغییر نظام» جمهوری اسلامی بهواسطه «حمایت از عناصری در داخل» سخن به میان آورد.
در حقیقت، راه آمریکا و اروپا و در خوشبینانهترین حالت، آمریکا و سه کشور فرانسه، آلمان و انگلیس در مخاصمه علیه کشورمان، هیچگاه از یکدیگر جدا نبوده و اگر هم اختلافی هست، بر سر انتخاب شیوههاست و نه در تعیین مبانی. بهبیاندیگر، منظور غرب از برجام، هدف قرار دادن مؤلفههای قدرت جمهوری اسلامی در راستای تغییر نظام و با گذار از مناقشههای هستهای، موشکی، منطقهای، حقوق بشری و توقف حمایت از جنبشهای مقاومت است و حالا که به خیال خود، موضوع هستهای را به بند کشیدهاند، امنیت ملی را در این فاز نشانه رفتهاند.
جای تعجب است که آمریکا از هیچ فرصتی برای نقض محکمات برجام غفلت نکرده و اروپا هم به شکلی مزورانه با سکوت در مقابل تحریم مالی – بانکی ایران، در مسابقه نقض برجام، دوشادوش واشنگتن حرکت میکند، اما بهجای پاسخگویی به سریال عدم تعهد به الزاماتشان، ایران را همیشه در جایگاه متهم قرار دادهاند و بیشرمانه، جمهوری اسلامی را به سبب برقراری امنیت مثالزدنی در داخل و معاضدتهای مستشاری در منطقه، بدهکار خود میدانند!
این طلبکاری البته بیدلیل نیست و با سناریوی تجزیه منطقه درهمتنیده است، لذا فشارهای اخیر بر جمهوری اسلامی، از این دریچه قابل واکاوی است که توطئه خطرناک تجزیه خاورمیانه با بسط عمق استراتژیک انقلاب اسلامی، ابتدا در سوریه و عراق و سپس، در لبنان و یمن ناکام گذاشته شد.
از طرفی، درست در مقطعی که شعلههای تروریسم در اطراف ایران زبانه میکشید و جایزه تکفیریها برای یکسره کردن کار دولتهای عراق و سوریه، حمله به ایران تعیینشده بود، آمریکا و اروپا در کسوت حامیان داعش، خواستار خلع سلاح موشکی و دست کشیدن جمهوری اسلامی از دفاع پیشدستانه در منطقه شدند و اکنونکه نسخه تروریستها بهواسطه حضور منطقهای و توان دفاعی ایران، پیچیده شده است.
با پر کردن زرادخانههای عربستان و مرتجعین حاشیه خلیجفارس، همان سمفونی شوم را بار دیگر به اجرا درآورده و از ما میخواهند در چنین شرایطی که طرف مقابل تادندانمسلح است، دست به «خود تحریمی» در عرصه دفاعی و منطقهای بزنیم!
ایران اسلامی متناسب و متقارن با تهدیدات منطقه به تقویت بنیه دفاعی و ارتقا امنیت ملی خود اهتمام دارد و هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که در مجاورت انبارهای باروت اهدایی غرب به ارتجاع غرب آسیا و خطر خیزش تکفیریها این بار از مرزهای شرقی، دستها را در مقابل دشمن غدار بالا ببریم و تسلیم شویم.
ضمن اینکه متهم کردن ایران به بیثباتسازی منطقه در حالی است که متجاوزین آمریکایی و سعودی، میلیونها نفر را طی دو دهه اخیر به خاک و خون کشیدهاند و غرب آسیا را به انواع و اقسام بلایا از نسلکشی در یمن گرفته تا کشتار وسیع در افغانستان، عراق و سوریه مبتلا کردهاند.
بنابراین، پازل بازنگری در برجام و بازی «پلیس بد- پلیس خوب» آمریکا و اروپا در این مرحله، هدفی جز رخنه در امنیت ملی و محدود کردن مؤلفههای اقتدار دفاعی منطقهای نظام ندارد. از واکنشهای اخیر ترامپ برمیآید که خوشبختانه مقامات کشورمان با هوشیاری و با واکنش بهموقع، توانستهاند پیام غیرقابلمذاکره بودن توان موشکی و نفوذ منطقهای را به حریف برسانند و خط قرمز پررنگی را در مقابل زیادهخواهی آنان ترسیم کنند.
اروپا و آمریکا باید بدانند که ایران اسلامی، بهای سنگینی بابت امنیت و جایگاهش در این منطقه راهبردی جهان پرداخته، اجازه تعدی بیگانگان به این رتبه برجسته را به هیچ قدرت سلطهطلبی نخواهد داد و از کسی برای حراست از این دستاوردهای بزرگ، اجازه نخواهد گرفت.
منبع:حمایت
انتهای پیام/