به گزارش خبرنگار گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران جوان، حسین رفیعی مجری تلویزیون در گفتگو با رادیو در مورد علاقه های ورزشی و هنری اش صحبت های جالبی را مطرح کرده که در ادامه می خوانید.
با اینکه خیلی ها شما را می شناسند اما لطفا کمی بیشتر خودتان را معرفی کنید.
من حسین رفیعی متولد پانزدهم دی سال 1348 در محله نظام آباد تهران هستم. لیسانس نقاشی دارم. یک پسر 18 ساله و یک دختر 11 ساله دارم و خودم هم از آقایی چیزی کم ندارم(خنده).
در محله تان ورزش هم می کردید؟
90 درصد از ورزشکاران کشور ما که الان مطرح هستند از کوچه و پس کوچه ها ورزش را شروع کرده اند. ما در کوچه مان فوتبال و زو بازی می کردیم و بسیاری از بچه های نسل ما از همین طریق به ورزش حرفه ای روی می آوردند. جالب است بدانید از همان محله نظام آباد بازیکنان خوبی مثل محمد پنجعلی و فرشاد پیوس وارد فوتبال شدند.کمی آنسوتر در محله گلبرگ کنار پارک فدک باشگاه شاهین قرار داشت و نزدیک پل تسلیحات نیز باشگاه استقلال بود.
پس حسابی ورزشکار هستید.
بله چون پدرم نظامی بود در بین سال های 61 تا 68 عضو تیم های مختلف دانشکده افسری بودم و در تیم های سوارکاری، شنا و اسکی آنجا فعالیت می کردم. البته من همچنان اسکی را انجام می دهم و به طور مرتب به باشگاه بدنسازی و کوهنوردی می روم.
طرفدار کدام تیم فوتبال هستید؟
طبیعتا در فوتبال طرفدار تیم آلومینیوم اراک هستم، کلا هر تیمی که از اراک باشد را حمایت می کنم زیرا اراک زادگاه پدری من است.
آبی هستید یا قرمز؟
طرفدار هر دو تیم هستم. یادم می آید یک بار در یکی از بازی های استقلال و پرسپولیس به عنوان گزارشگر به ورزشگاه آزادی رفته بودم. در آنجا عادل فردوسی پور به من گفت تو همین وسط زمین بایست و به هر دو تیم ابراز احساسات کن(خنده). واقعا هر دو تیم برای من عزیز هستند و دوست دارم در آسیا نتایج خوبی کسب کنند.
دوست ورزشکار معروف هم دارید؟
البته من با خیلی از ورزشکاران دوست هستم اما از دوستان صمیمی ام می توانم به علی انصاریان و حامد حدادی اشاره کنم.
بازی انصاریان را وقتی که در پرسپولیس بازی می کرد بیشتر دوست داشتید یا زمانی که در استقلال توپ می زد؟
وقتی که فوتبال بازی می کرد بازی اش را دوست داشتم!(خنده). انصاریان بازیکن بسیار خوبی بود که مدتی است وارد دنیای هنر شده و به نظر من تهیه کننده، کارگردان و بازیگر با استعدادی هم هست.
چه شد که وارد تلویزیون شدید؟
هنرستان نقاشی می رفتم و آنجا دیپلم گرفتم، سال سوم هنرستان در دانشگاه قبول شدم و یک سال مرخصی گرفتم و به دانشگاه رفتم. در دانشگاه در تئاتر دانشجویی بازیگری می کردم، یک روز امیر غفارمنش (بازیگر سینما و تلویزیون) به من گفت که در برنامه ای تست می گیرند بیا با هم برویم تست بدهیم، من ابتدا با او مخالفت کردم اما او گفت صرفا برای خنده بیا برویم. من هم گفتم اگر فقط برای خنده است مشکلی نیست برویم.
رفتیم تست بازیگری دادیم و یادم می آید که زنده یاد مهرداد خسروی و داریوش کاردان پس از تست از من تعریف کردند و گفتند که رفیعی مثل دایناسوری است که از یخ ها بیرون آمده است(خنده) این گونه بود که من وارد تلویزیون شدم.
اولین حضورتان در تلویزیون را به خاطر دارید؟
اتفاقا در اولین تصویری که از من پخش شد من نقش یک مجری را بازی کردم که پشت میکروفون از همان ابتدا تپق می زند و خنده اش می گیرد در نهایت هم از فرط خنده مرا به بیرون از صحنه منتقل کردند.
برای سال جدید چه برنامه ای دارید؟
تمام تلاشم این است که در سال جدید کمی گزیده تر کار کنم. آرزو می کنم امسال برای خنده مردم برنامه بسازم نه برای اسپانسرها. امیدوارم نهادهای مربوطه کاری کنند که سازمان صدا و سیما از بحران مالی خارج شود تا نیازی به اسپانسرها نداشته باشد چون وقتی پای اسپانسر به میان می آید شرایط خیلی سخت می شود و ما مجبوریم به جای آنکه برای مردم برنامه های خوب و فاخر بسازیم برای اسپانسر کار کنیم که من این کار را زیاد نمی پسندم.
اخیرا اتفاق جالبی برایتان رخ داده است؟
چند روز پیش یک خانم حدودا 80 یا 90 ساله من را دید و در حالی که چشمانش پر از اشک شده بود خطاب به من گفت: چطوری نوستالژی کودکی من؟ (خنده)
در سال جدید چه آرزویی برای مردم ایران دارید؟
در سال 96 عزیزان زیادی را از دست دادیم و اتفاقات تلخی را شاهد بودیم، هر چند عمر دست خداوند است اما ما هم می توانیم از خیلی از حوادث تلخ جلوگیری کنیم. امیدوارم در سال جدید این اتفاقات به حداقل برسد. یک آرزوی دیگرم هم این است که امسال جیب هیچ پدری در مقابل خانواده اش خالی نباشد و وضعیت معیشت مردم روز به روز بهتر شود.
انتهای پیام/