در بررسی گزینه‌های تصدی سِمت‌های مهم در دولت ترامپ، «جیمز، سگ دیوانه، متیس» مواضع تندی درباره ایران داشت و آقای رئیس‌جمهور از سبیل «جان بولتون» خوشش نمی‌آمد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،کتاب «آتش و خشم» که طی اولین روزهای سال جاری میلادی منتشر شد، بخش‌هایی از فضای بحرانی یک سال اول ریاست‌جمهوری دونالد (دانلد) ترامپ را توصیف کرده است. این کتاب حتی پیش از انتشار نیز با واکنش‌های تند ترامپ و کابینه‌اش مواجه شد تا جایی که رئیس‌جمهور آمریکا با خواندن تنها قسمت‌هایی از آن، چنان احساس خطر کرد که «مایکل وولف» نویسنده آن را به شکایت حقوقی و جلوگیری از انتشار کتابش تهدید نمود.

وقتی پوتین محل «سگ» هم به ترامپ نمی‌دهد/مشکا آقای رئیس جمهور با سبیل جان بولتون چیست؟ 

آتش و خشم، ادعاهای بزرگی را درباره ترامپ، اطرافیان، تیم انتخاباتی و کابینه‌اش و همین‌طور ویژگی‌های منحصربه‌فرد دولت وی بیان کرده است که مشرق طی گزارش‌های قبلی علاوه بر معرفی آتش و خشم، نویسنده آن و ارائه اطلاعاتی مقدمه‌وار درباره کتاب، به مهم‌ترین موارد این ادعاها پرداخته است. در ادامه بررسی جزئی این کتاب تأثیرگذار، گزارش‌هایی حاوی بخش‌هایی از کتاب به صورت نقل‌قول مستقیم و با کم‌ترین دخل و تصرف، خدمت مخاطبین محترم ارائه خواهد شد.

آن‌چه در ادامه می‌آید، بخش‌های منتخبی از گزارش مفصل مجله آمریکایی «نیویورک» درباره کتاب آتش و خشم است. این مجله در گزارش خود تحت عنوان «دونالد ترامپ نمی‌خواست رئیس‌جمهور شود» بریده‌ای از کتاب مایکل وولف را نقل‌قول کرده است. 

**ترامپ می‌خواست یک شبکه تلویزیونی تأسیس کند، نه رئیس‌جمهور شود

بعد از ظهر ۸ نوامبر ۲۰۱۶، «کلی‌ان کانوی» Kellyanne Conway (مشاور ترامپ و مدیر کمپین انتخاباتی او) در دفتر شیشه‌ایش در برج ترامپ آرام گرفت. ستاد کمپین [انتخاباتی ترامپ] تا همین چند هفته آخر رقابت[های انتخاباتی]، مکانی خالی از انگیزه و انرژی بود. تمام آن‌چه که به نظر می‌رسید این ستاد را از یک حیاط خلوت اداری متمایز می‌کند، چند پوستری بود که شعارهای راست‌گرایانه روی‌شان نوشته شده بود.

کانوی، مدیر کمپین، به نسبت آن‌که در آستانه شکستی بی‌برو برگرد، اگر نگوییم فاجعه‌بار، قرار داشت، از روحیه بسیار خوب و خوش‌بینانه‌ای برخوردار بود. قرار بود دونالد ترامپ در انتخابات شکست بخورد (کانوی در این‌باره هیچ شکی نداشت)، اما این احتمال واقعاً وجود داشت که این شکست با اختلاف کم‌تر از شش امتیاز [رأی الکترال] رقم بخورد. این [شکست با اختلاف کم] خودش یک پیروزی قابل‌توجه به حساب می‌آمد.

اگرچه به نظر می‌رسید آمار و ارقام در چند ایالت کلیدی دارند به سود ترامپ تغییر می‌کنند، اما نه کانوی، نه خود ترامپ و نه «جرد کوشنر» داماد ترامپ (و عملاً رئیس کمپین) هیچ تردیدی به دل خود راه نمی‌دادند: [مطمئن بودند که] ماجراجویی غیرمنتظره آن‌ها خیلی زود به پایان خواهد رسید. نه تنها «قرار نبود» ترامپ رئیس‌جمهور شود، بلکه تقریباً همه افراد در کمپین او اتفاق‌نظر داشتند که او «نباید» رئیس‌جمهور شود. خیال همه هم راحت بود که سناریوی اول [احتمال صفر پیروزی ترامپ] خودبه‌خود به آن معنا بود که هیچ‌کس مجبور نخواهد بود با سناریوی دوم [به صلاح نبود پیروزی ترامپ] مواجه شود.

با نزدیک‌تر شدن کمپین به پایان خود، ترامپ نیز [درباره شکست در انتخابات] خوش‌بین بود. هرچه که بود، هدف نهایی او هیچ‌گاه پیروزی نبود. وی در ابتدای رقابت‌ها به دستیارش «سَم نانبِرگ» گفته بود: «من [با شرکت در انتخابات] می‌توانم معروف‌ترین آدم جهان بشوم.» «راجر اِیلز» رئیس سابق فاکس‌نیوز و دوست قدیمی ترامپ، می‌گفت اگر می‌خواهید شغلی در تلویزیون دست و پا کنید، اول در انتخابات ریاست‌جمهوری شرکت کنید.

حالا ترامپ که از ایلز هم انگیزه گرفته بود، داشت شایعاتی را درباره یک «شبکه ترامپ» مطرح می‌کرد. آینده عالی‌ای بود. خود ترامپ به ایلز اطمینان داده بود که رقابت‌های انتخاباتی را با «برندی بسیار قدرتمندتر و فرصت‌هایی بی‌شمار» ترک خواهد کرد. وی یک هفته پیش از انتخابات به ایلز گفته بود: «این [آینده] از تمام رؤیاهای من بزرگ‌تر است. من به شکست فکر نمی‌کنم، چون این، شکست نیست. ما کاملاً پیروز شده‌ایم.»

*وام ۱۰ میلیون دلاری ترامپ به خودش برای انتخابات

«[استیو] بَنِن» که اواسط ماه آگوست، مدیر اجرایی تیم ترامپ شد، کمپین ترامپ را «کمپین ورشکسته» می‌نامید. وی تقریباً بلافاصله [پس از انتخاب] متوجه شد که این کمپین، یک نقص ساختاری عمیق‌تر از این هم دارد: نامزدی که بارها و بارها خود را یک میلیاردر معرفی کرده بود، حاضر نبود پول خودش را در این کمپین سرمایه‌گذاری کند.

بنن به کوشنر گفت که پس از اولین مناظره در ماه سپتامبر، ۵۰ میلیون دلار بودجه دیگر نیاز دارند تا هزینه‌های آن‌ها را تا روز انتخابات تأمین کند. با این حال، کوشنر که واقع‌بین بود، پاسخ داد: «امکان ندارد ۵۰ میلیون دلار به ما بدهد، مگر آن‌که بتوانیم پیروزی‌اش را تضمین کنیم.» بنن اصرار کرد: «بیست و پنج میلیون؟» و جواب شنید: «اگر بتوانیم بگوییم پیروزی، احتمال زیادی دارد.» در نهایت، ترامپ فقط راضی شد ۱۰ میلیون دلار به کمپین خودش وام بدهد، به این شرط که بلافاصله پس از جمع شدن بودجه از منابع دیگر، پولش را پس بگیرد.

هم ترامپ و هم دست‌یارانش معتقد بودند که می‌توانند بدون آن‌که رفتارشان یا جهان‌بینی‌شان را حتی اندکی تغییر دهند، از مزایای «تقریباً رئیس‌جمهور شدن» [ورود به رقابت و شکست در انتخابات] بهره‌مند شوند. «مایکل فلین» [مشاور امنیت ملی برکنارشده و] ژنرال بازنشسته‌ای که نقش نمایش آغازین در گردهمایی‌های کمپین ترامپ را به عهده داشت، از دوستانش شنیده بود که نباید ۴۵ هزار دلار به ازای هر سخنرانی از روس‌ها دریافت می‌کرد، اما در پاسخ، به آن‌ها اطمینان داده بود: «[گرفتن این پول‌ها] فقط در صورتی مشکل‌ساز می‌شود که ما پیروز بشویم [و این اتفاق قرار نیست بیفتد].»

ترامپ نه تنها تناقض‌های احتمالی معاملات تجاری خود و شغلش در حوزه املاک و مستغلات [با وظایف و محدودیت‌های ریاست‌جمهوری] را نادیده می‌گرفت، بلکه با جسارتِ تمام از انتشار اظهارنامه مالیاتی‌اش خودداری می‌کرد. [او که بعد از شکست در انتخابات می‌خواست به تجارت خود برگردد،] چرا باید این کار را می‌کرد؟

**«رئیس‌جمهور آمریکا» هنوز هم به دنبال چاپلوسی از «مرداک» بود

بنن در مشاهدات جالب خود توضیح می‌دهد که در عرض اندکی بیش‌تر از یک ساعت [بعد از اعلام نتایج انتخابات]، ترامپی که «گیج» بود به ترامپی تغییر شکل داد که [نتیجه انتخابات] «باورش نمی‌شد» و سپس به ترامپی که «وحشت‌زده» بود. با این حال، وحشت‌زدگی، آخرین حالتی نبود که ترامپ به خود گرفت: ناگهان، دونالد ترامپ به مردی تبدیل شد که معتقد بود نه تنها حقش است که رئیس‌جمهور آمریکا شود، بلکه کاملاً هم از عهده تصدی این مسئولیت برخواهد آمد.

اولین روز شنبه پس از انتخابات، ترامپ در آپارتمان سه‌سوئیته‌اش در برج ترامپ، میزبان گروه کوچکی از افرادی بود که برای [تبریک و] آرزوی موفقیت برای وی آمده بودند. حتی دوستان نزدیک ترامپ هم هنوز شوکه و گیج بودند و به نظر می‌رسید مهمانی فضایی آکنده از سردرگمی دارد. اما خود ترامپ، بیش‌تر [از هر کس یا چیز دیگری] به ساعتش نگاه می‌کرد. «روپرت مرداک» [سرمایه‌دار و غول رسانه دنیا] که وعده داده بود با رئیس‌جمهور منتخب تماس بگیرد، دیر کرده بود.

هنگامی که تعدادی از مهمان‌ها قصد ترک مهمانی را کردند، ترامپ که هر لحظه آشفته‌تر می‌شد، به آن‌ها اطمینان می‌داد که روپرت در راه است. می‌گفت: «او یکی از بهترین‌هاست، آخرین [بازمانده] بهترین‌هاست. باید بمانید تا او را ببینید.» ترامپ که هنوز درک نکرده بود الآن [به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا] قدرتمندترین انسان جهان است، هنوز هم به شدت تلاش می‌کرد تا چاپلوسی غول رسانه‌ای را بکند که از مدت‌ها پیش ترامپ را یک شارلاتان و احمق می‌دانست و او را تحقیر می‌کرد.

از محل سگ نذاشتن پوتین به ترامپ تا پرزیدنتی که با سبیل

**«روپرت مرداک» غول رسانه‌ای جهان، تنها یکی از افرادی است که ترامپ را یک «حرام‌زاده احمق» می‌داند**

**آقای رئیس‌جمهور نمی‌توانی خانواده‌ات را استخدام کنی!

روز بعد از انتخابات، تیم حداقلی [و کوچک] انتقال قدرت ترامپ که طی رقابت‌های انتخاباتی تشکیل شده بود، با عجله، از واشینگتن به برج ترامپ نقل مکان کرد. این ساختمان (که اکنون ستاد یک انقلاب پوپولیستی شده بود) ناگهان شبیه به یک سفینه فضایی شد که در خیابان پنجم [نیویورک] فرود آمده است. با این وجود، این فضای ماوراءالطبیعی کمک می‌کرد تا این واقعیت پنهان شود که فقط تعداد اندکی در دایره درونی نزدیکان ترامپ، که مسئولیت یک‌شبه جفت‌وجور کردن یک دولت به عهده‌شان گذاشته شده بود، تجربه‌ای در این زمینه داشتند.

[بعد از پیشنهاد ترامپ مبنی بر اعطای مسئولیت ریاست ستاد کارکنان کاخ سفید به جرد کوشنر، دامادش، و هم‌چنین اظهار علاقه و اصرار وی به استفاده از اعضای خانواده‌اش در دولت] در نهایت، «آن کولتر» [نویسنده و کارشناس سیاسی] بود که بالأخره رئیس‌جمهور را کنار کشید و به او گفت: «به نظر می‌رسد هیچ‌کس این را به شما نگفته است، اما نمی‌شود! نمی‌توانید فرزندان خودتان را استخدام کنید.» ترامپ در نتیجه این فشارها پیشنهاد کرد که این سِمت را به استیو بنن بدهد؛ پیشنهادی که دیگران با ارائه دلیل و مدرک آن را به تمسخر گرفتند.

مرداک به ترامپ گفت بنن گزینه خطرناکی است. «جو اسکاربورو» عضو سابق کنگره و مجری برنامه «جو صبح [به‌خیر]» شبکه ام‌اس‌ان‌بی‌سی به رئیس‌جمهور منتخب گفت که اگر بنن رئیس ستاد کاخ سفید شود، «واشینگتن به آتش کشیده خواهد شد.» بنابراین ترامپ به سراغ «راینس پریبس» رئیس کمیته ملی جمهوری‌خواهان رفت که «پال رایان» رئیس مجلس نمایندگان و «میچ مک‌کانل» رهبر اکثریت مجلس سنا، برای انتخابش به شدت لابی می‌کردند. رهبران کنگره معتقد بودند که اگر قرار است با بیگانه‌ای مانند دونالد ترامپ مواجه شوند، دست‌کم بهتر است این کار را به کمک یک نفر از جنس خودشان انجام بدهند.

انتصاب پریبس که اواسط ماه نوامبر اعلام شد، بنن را نیز تا جایگاهی معادل رئیس جدید ستاد کاخ سفید ارتقا بخشید. پریبس حتی با رسیدن به این مقام بالا باز هم شخصیتی ضعیف بود، چنان‌که اکثر معاونان ترامپ طی سال‌های گذشته همین‌گونه بودند. به این ترتیب، [رسماً و] اسماً یک رئیس ستاد وجود داشت (که بی‌اهمیت بود) و دیگرانی مانند بنن و کوشنر نیز وجود داشتند که عملاً مهم‌تر بودند و تضمین می‌کردند که اولاً بحران و دوماً استقلال ترامپ سر جای خود باقی بمانند.

 از محل سگ نذاشتن پوتین به ترامپ تا پرزیدنتی که با سبیل

«ایوانکا ترامپ» با شوهرش «جرد کوشنر» توافق کرده و قصد دارد به اولین رئیس‌جمهور زن آمریکا تبدیل شود

**دیوانگی «سگ دیوانه» درباره ایران و معضل سبیل جان بولتون

بنن [هنگام معرفی پیشنهاداتش برای سِمت‌های مختلف در دولت ترامپ] از «جیمز متیس» ملقب به «سگ دیوانه» (ژنرال چهار ستاره و بازنشسته ارتش که نامزد وزارت دفاع ترامپ بود) تا انتصاب قریب‌الوقوع «مایکل فلین» [ژنرال بازنشسته ارتش و مدیر آژانس اطلاعات دفاعی در دولت اوباما] به سِمت مشاور امنیت ملی را مطرح کرد. بنن گفت که تلاش کرده تا برای انتصاب «جان بولتون» دیپلماتِ مشهور به تندروی، به عنوان مشاور امنیت ملی نیز به ترامپ فشار بیاورد.

از محل سگ نذاشتن پوتین به ترامپ تا پرزیدنتی که با سبیل

**ترامپ «جان بولتون» را به خاطر سبیلش به عنوان گزینه مشاور امنیت ملی رد کرد**

ایلز در این‌باره گفت: «او [بولتون] یک بمب‌انداز [و جنگ‌طلب] و یک حرام‌زاده عجیبِ کوچک است. اما به او نیاز دارید. [مواضع] چه کس دیگری درباره اسرائیل خوب است؟ فلین درباره ایران کمی دیوانه [و تندرو] است. [رکس] تیلرسون [رئیس سابق شرکت غول‌پیکر نفتی اکسان‌موبیل و وزیر خارجه کنونی آمریکا] فقط از نفت سردرمی‌آورد.» بنن تمسخرکنان گفت: «یک مشکل، سبیل بولتون است. ترامپ معتقد است که وی قیافه تصدی این سِمت را ندارد. می‌دانی که بولتون دیر به دل می‌نشیند.» ایلز ادامه داد: «خب، او یک شب در هتلی دعوا کرد و زن را تعقیب کرد و همین او را به دردسر انداخت.» بنن زیرزیرکی گفت: «اگر این را به ترامپ بگویم [با توجه به سابقه روابط ترامپ با زن‌ها، به‌رغم بی‌میلی‌اش به بولتون] احتمالاً این سِمت را به او خواهد داد.»

از محل سگ نذاشتن پوتین به ترامپ تا پرزیدنتی که با سبیل

[درباره خود ترامپ هم] ایلز نگاهی کنجکاوانه به بنن کرد و یک‌باره پرسید: «آیا او درک می‌کند؟» آیا ترامپ واقعاً درک می‌کرد که تاریخ او را در چه موقعیتی گذاشته است؟ بنن یک جرعه آب نوشید و بعد از مکثی شاید بیش از حد طولانی گفت: «درک می‌کند... یا، هر قدرش را که می‌فهمد، درک می‌کند.»

بنن سپس موضوع بحث را از خود ترامپ تغییر داد و به دستورکار وی معطوف کرد: «همان روز اول، سفارت آمریکا را به اورشلیم [بیت‌المقدس] منتقل می‌کنیم. نتانیاهو کاملاً موافق است. «شلدون (آدلسون»، میلیاردر کازینودار و مدافع به شدت راست‌گرای اسرائیل) کاملاً موافق است. ما می‌دانیم [و می‌توانیم با قطعیت پیش‌بینی کنیم که] نتیجه این کار چه می‌شود.» ایلز با اشاره مستقیم به این‌که بنن بیش از اندازه جلوتر از ولی‌نعمتش [ترامپ] گام برداشته است، پرسید: «موضع دونالد در این‌باره چیست؟» و پاسخ شنید: «او هم کاملاً موافق است.» ایلز به شوخی گفت: «من [اگر جای تو بودم] موضوعات زیادی را به دونالد نمی‌دادم تا بررسی کند.» بنن دوباره به تمسخر گفت: «زیاد یا کم؛ لزوماً چیزی را تغییر نمی‌دهد.»

ایلز باز پرسید: «ماجرای ترامپ با روس‌ها از چه قرار است؟»

بنون جواب داد: «اصلش این بود که او به روسیه رفت و فکر می‌کرد قرار است با پوتین ملاقات کند؛ اما پوتین محل سگ هم به او نگذاشت. بنابراین او هنوز دارد تلاش می‌کند [یا گذاشته‌اند بادمجان واکس بزند!].»

منبع:مشرق

انتهای پیام/

پوتین محل «سگ» هم به ترامپ نداد/ پرزیدنت با سبیل «جان بولتون» مشکل داشت

برچسب ها: آمریکا ، روسیه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.