به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ «جان مَن» John Mann ، نماینده پارلمان انگلستان درخواست کرد دولت این کشور در مورد پروندهای که در سال ۱۹۸۴ میلادی توسط «جفری دیکنز» Jeffrey Dickens از نمایندگان پیشین این مجلس به دفتر نخستوزیری تحویل شده و سپس گم شده است، تحقیق جدیدی را آغاز کند.
سال گذشته یک تحقیق مستقل از سوی «پیتر وانلس» (رئیس بنیاد خیریه حمایت از کودکان آسیب دیده NSPCC) و «ریچارد ویتام» در زمینه «پرونده دیکنز» نتوانست ردپایی از آن پرونده به دست آورد و اگر چه به دلیل کمبود مدارک، هیچ نتیجهگیری قطعیای ارائه نکرد اما مدعی شد نمیتوان گمشدن آن را عمدی و سازمانیافته دانست. اما اهمیت این پرونده جنجالی در چیست؟
جان من، نماینده مجلس عوام انگلیس و عضو حزب کارگر
«جان من»، عضو حزب کارگر و نماینده مجلس انگلیس از منطقه بَسِتلو Bassetlaw میگوید باید دست کم مشخص شود چه کسی و چرا این پرونده را گم کرده است زیرا در آن، موارد مهمی از سوءاستفاده جنسی از کودکان وجود داشت که متهمِ آن، مقامات دولتی و امنیتی بریتانیا بودند. نام «جورج کندی یانگ» George Kennedy Young نیز در این پرونده وجود داشته است، البته به عنوان کسی که از دور دستی بر آتش داشته و بیش از هر چیز در برخی فعالیتهای سیاسی و نظامی مشکوک و حتی خرابکارانه دست داشته است.
جان من که ماه گذشته افشا کرد یک رونوشت از پرونده به دست او رسیده و به دست پلیس رسانده، به خبرنگار تلگراف گفت «جورج کندی یانگ، چهره کلیدی در پرونده است و مدیریت بسیاری از اتفاقاتی که رخ داده با او بوده است. ما باید بیشتر در مورد او بدانیم.» من اضافه کرده در پرونده نام بسیاری از زیردستان یانگ به عنوان متهم آزار جنسی کودکان آمده و «اینکه چه کسانی و کجا متهم به ارتکاب چنین اعمالی شدهاند، از جمله در لندن، منچستر بزرگ و شمال یورکشایر».
من میگوید پرونده یانگ، حتماً برای کسانی که میدانند او با چه اقداماتی قصد تضعیف دولت «ادوارد هیت و هارولد ویلسون» را در لندن داشته، جالب باشد. یانگ عضو کلیدی باشگاه محافظهکاران با نام «دوشنبه» نیز بوده، باشگاهی که تعدادی از کودکآزاران در آن فعالیت داشتند. بنیانگذار این باشگاه، یک لُرد راستگرا به نام «رابرت گَسکوین سِسیل» Robert Arthur Talbot Gascoyne-Cecil بود. این باشگاه محل بسیاری از توافقات سیاسی، قراردادهای اقتصادی و معاملات کلاهبردارانه بوده است.
دفتر امآیسیکس در لندن
یانگ نه تنها در اتفاقاتی که در دهههای گذشته افتاده، بلکه در آنچه هماکنون نیز در جریان است، نقش دارد، با اینکه در سال ۱۹۹۰ میلادی مُرد. شواهد نشان میدهد او که قائممقام سرویس اطلاعاتی بریتانیا را برعهده داشته، مسئول تشکیل ارتشهای خصوصی در برخی کشورهای خاورمیانه از میان سلفی ها بوده، از جمله گروه شبهنظامی «ستون ۸۸» که توسط او و با حمایت ناتو، به بهانه مقابله با کمونیستها شکل گرفت و رهبری آن از سوی یانگ به یک چهره مرموز انگلیسیِ دیگر به نام «دیوید میات» واگذار شد.
این گروه که تمرینات نظامی خود را در جنگلهای ولتشایر بریتانیا انجام میدادند، همزمان به عنوان یک گروه نئونازی نیز به تبلیغات میپرداختند. قطعاً در میان جاسوسهای بریتانیا آنقدر افراد متبحر وجود دارند که برای دیوید میات، هم در حوزه سلفیگری و هم در جبهه نئونازی جزوه بنویسند و به نام او منتشر کنند. گروههای سلفی پس از خروج ارتش شوروی، فروپاشی اتحاد جماهیر و تضعیف کمونیستها در افغانستان، با سوءاستفاده از فقر و برخی افکار انحرافی و افراطی در میان گروههایی از اهل تسنن و وهابیت یارگیری کرده و نقش ایجاد ناامنی و گسترش تروریسم به نام اسلامگرایی افراطی را برعهده گرفته و زمینه را برای ورود ارتش آمریکا به منطقه آماده کردند.
جورج کندی یانگ، تمام این فعالیتها را در دوره بازنشستگی صوری خود مدیریت کرده است و پیش از آن و در دوران مسئولیت خود وظیفه دیگری را در منطقه بر عهده داشت: طراحی کودتای ۲۸ مرداد در تهران. وی که در یک خاندان باسابقه اسکاتلندی (یانگ) ریشه داشت و در دانشگاههای اندروز و ییل تحصیل کرده بود (مراکزی که محل تحصیل بسیاری از مأموران امنیتی بوده است)، از سال ۱۹۵۱ میلادی در دفتر خاورمیانه دپارتمان روابط اقتصادی وزارت خارجه بریتانیا مشغول به کار شد و پر واضح است مهمترین پروندههایی که در آن سال زیر دست او قرار گرفت، نهضت ملی نفت ایران بود که دست شرکت انگلیسی را قطع کرده بود.
شهبازی در مقاله خود از روابط این خاندان انگلیسی (مانند بسیاری دیگر از خاندانهای مشهور) با یهودیان، شرکتهای تسلیحاتی و دولتهای انگلیس در ادوار مختلف قرن ۱۹ و ۲۰ پرده برمیدارد. برای مثال کنت یانگ در سالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۴ از گردانندگان اصلی کمپانی «مسی فرگوسن» و در سالهای ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۱ از گردانندگان اصلی کمپانی جنرال الکتریک بوده است. یا اینکه دیوید یانگ در دولت تاچر، مشاور نخستوزیر، رئیس کمیسیون نیروی انسانی، وزیر اشتغال و وزیر صنعت و تجارت بوده است. پیوند آنها با جنوب و غرب آسیا اما به سالهای دور برمیگردد، زمانی که سر ویلیام یانگ در قرن نوزدهم عضو هیأت مدیره کمپانی هند شرقی بوده یا و. ت. یانگ، در دهه ۱۸۳۰ میلادی نائب کنسول و سپس کنسول بریتانیا در بیتالمقدس شده است.
ارتباط او با پرونده کودتا در ایران به پس از بازگشت او از وین بازمیگردد. او پس از اتمام جنگ جهانی دوم و در سال ۱۹۴۵ میلادی به وین اعزام شد تا ریاست دفتر اینتلیجنس سرویس در این شهر را برعهده بگیرد. در آن زمان نیروهای شوروی نیز حضور داشتند و نبرد امنیتی میان غرب و شرق در تمام مناطقی که هر دو ارتش حضور داشتند، آغاز شده بود. یانگ در آنجا برای اولین بار برنامهریزی برای مقابله به نفوذ شوروی را تجربه کرد، امری که بعدها در افغانستان در قالب تشکیل گروههای مسلح از میان افراطیها انجام داد و بنیان القاعده و طالبان شد.
وی پس از بازگشت از وین در سال ۱۹۴۹ به ریاست سازمان اطلاعات اقتصادی امآیسیکس رسید. در این سالها تلاش او در شناسایی کالاهای حساس برای شوروی و راههای محدوسازی خریدِ آن از سوی شوروی بود. بدیهی است ایران با توجه به همسایگی شوروی و داشتن نفت و منابع معدنی یکی از مهمترین پروندههای او را تشکیل میداد. در سالهای ۱۳۲۳ و ۱۳۲۴ شمسی، شوروی نیز مانند کمپانیهای نفتی غربی (سینکلر، رویال داتشل و... ) نمایندگانی را روانه ایران کرد، در حالی که ارتش آن در شمال ایران مانده بود. اما جاسوسان انگلیسی با مدیریت جورج کندی یانگ چنان فضایی را ایجاد کردند که ساعد از نخستوزیر کناره گفت و نمایندگان مجلس طرحی را ارائه دادند که از این پس بدون اجازه مجلس هیچ دولتی حق انعقاد قرارداد با کشورهای خارجی را ندارد.
از نظر دولت بریتانیا و جرج کندی یانگ، مصدق از همه نظر عالی بود اگر پول نفت را به روی انگلیس نمیبست
در سال ۱۹۵۱ میلادی جورج کندی یانگ به مقام ریاست دفتر خاورمیانه در امآیسیکس رسید و طرحی را برای بازپسگیری اموال ملیشده شرکت نفت انگلیس در ایران به دولت ارائه داد. نام این طرح، «باکانیر» Buccaneer به معنای دزد دریایی بود یعنی لقبی که به مصدق داده بودند. نخستوزیر انگلیس «کلمنت اتلی» Clement Attlee آن را رد کرد اما چندی بعد حزب محافظهکار به رهبری وینستون چرچیل قدرت را در دست گرفت. ریاست امآی سیکس به سینکلر سپرده شد و اوضاع به نفع یانگ برگشت. او قائممقام امآیسیکس شد و طرحش با نام جدید یعنی «عملیات چکمه» به دولت آمریکا پیشنهاد شد.
نام جرج کندی یانگ به عنوان طراح عملیات چکمه و یکی از مجریان آن در کتب متعددی از مأموران امآیسیکس از جمله نیجل وست، جرالد جیمز، فیلیپ دیویس و استفن دوریل آمده است. یانگ پیش از کودتا فعالیتهای متعددی علیه دولت مصدق انجام داد. تنها در یک مورد، روزنامه گاردین به مناسب انتشار کتاب دوریل، جرج کندی یانگ را «مرد دیوانه امایسیکس» نامید که روحیات نژادپرستانه داشته و از هر کار کثیفی از جمله انتشار دروغ و پولدادن به روزنامهنگاران به تضعیف دولت مصدق پرداخت. به عنوان یک مورد دیگر، در خاطرات «جرالد جیمز» آمده که به دستور مأموران یانگ در ریشتراش یکی از وزیران ایرانی بمبی تعبیه شد تا او را از پای درآورند.
این حد از دخالت در امور ایران جهت سرنگون کردن دولتی که رویکارآمدنش بر مبنای شعارهای چرچیل برای گشترش دموکراسی یک پیشرفت در خاورمیانه به شمار میرفت، حاکی از دورویی و اولویت پول در تعاملات آنها با کشورهایی مانند ایران است. بیهوده نیست «دیوید تیچر» David Teacher پژوهشگر اروپایی، جان کندی یانگ را «افسر باسابقه متخصص کودتا در امآیسیکس» لقب داده است.
منبع: مشرق
انتهای پیام/