کامبیز دیرباز بازیگر توانمند سینما درباره سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی فیلم فجر توضیحاتی را ارائه داد .

کامبیز دیرباز: برای سیمرغ بازیگری نمی‌کنمبه گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در جشنواره سی و ششم، کامبیز دیرباز بازیگر توانمند سینما، تلویزیون و تئاتر را با فیلم «سوءتفاهم» به کارگردانی احمدرضا معتمدی می‌بینیم که به گفته خودش هیچ دلیلی برای رد کردن این فیلم نداشته است. بازی در اثری به کارگردانی احمدرضا معتمدی مساله‌ای است که مدت‌ها در ذهنش بوده، اما هر بار به دلیلی محقق نمی‌شده و حالا با این فیلم به آن رسیده‌.

 دیرباز،سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر در سال 82 برای بازی در فیلم «دوئل» احمدرضا درویش به‌دست آورد و حالا باید دید امسال با نقش کاملا متفاوتی که در سوءتفاهم دارد، سیمرغ آن سال را دوباره تکرار می‌کند یا خیر.

شما در فیلم سوءتفاهم احمدرضا معتمدی یکی از نقش‌های اصلی را به عهده دارید. چطور شد که حضور در آن را پذیرفتید؟

ویژگی‌هایی که یک فیلم باید داشته باشد فیلمنامه خوب، کارگردان حرفه‌ای، همبازی‌های کاربلد و فضایی آرام است که سوءتفاهم تمام اینها را داشت و بنابراین دلیلی نداشتم که بخواهم آن را رد کنم. من دکتر احمدرضا معتمدی را از سال‌ها پیش و زمان فیلم «آلزایمر» می‌شناسم. در آنجا قرار بود من نقشی را ـ که در نهایت مهران احمدی آن را بازی کرد ـ بازی کنم، اما از آنجا که به‌خاطر سریال «در چشم باد» به آمریکا سفر کردم، شانس بازی در آلزایمر را از دست دادم. از آن زمان منتظر بودم دوباره چنین موقعیتی برایم فراهم شود تا پارسال که برای فیلم «بوف کور» از من دعوت کردند و من آن موقع هم سر فیلمبرداری «زیر پای مادر» بودم، اما به قول معروف «تا سه نشه بازی نشه» و خوشبختانه در سومین پیشنهاد ایشان بالاخره توانستم در خدمتشان باشم. دکتر معتمدی شاید تنها کارگردان سینمای ایران باشد که نه تنها خودشان مدرس سینما در دانشگاه هستند بلکه علاقه به ساخت فیلم در ژانر فلسفی هم دارند. کار با ایشان برای من کلاس درس بود و صحبت‌هایی که با وی قبل از فیلمبرداری و گرفتن سکانس‌ها می‌کردیم، فرصت مغتنمی بود که من بر آموخته‌هایم اضافه کنم.

گویا ابتدای فیلم با جمله‌ای از ژان بودریار، فیلسوف فرانسوی آغاز می‌شود. آیا سوءتفاهم برگرفته یا بر پایه رمانی خاص ساخته شده؟

نه، این فیلمنامه تمام و کمال نوشته احمدرضا معتمدی است و ایشان این فیلمنامه را بر اساس وضعیت انسان در قرن 21 به نگارش درآورده. در دنیای امروز به قدری دنیای مجازی (نه صرفا اینترنت و...) وارد دنیای حقیقی شده که مرز بین حقیقت و مجاز کمرنگ شده و انسان سردرگم است که حقیقت چیست و کجاست! احمدرضا معتمدی در سوءتفاهم دست روی این موضوع گذاشته است.

شما همیشه با انتخاب نقش‌هایتان مخاطب را غافلگیر می‌کنید و ما هر بار شما را در لباس یک شخصیت تازه می‌بینیم. در این فیلم چه نقشی را بازی می‌کنید؟

امیدوارم همین‌طور که شما می‌گویید باشد. به هر حال ایده‌آل یک بازیگر این است که همیشه برگ جدیدی را برای مخاطبش رو و تماشاچی را به قول شما غافلگیر کند، اما این ایده‌آل با وجود تلاشی که من دارم، همیشه هم به دست نمی‌آید. در سوءتفاهم، مخاطب با کامبیز دیربازی روبه‌روست که تا به حال او را ندیده. از این جهت که نقش‌هایی را که من همیشه بازی می‌کنم، شخصیت‌هایی هستند که حرف اول و آخر را می‌زنند و اکتیوند و به لحاظ فیزیکی به قول معروف روی جمع سوارند، اما در سوءتفاهم، نقشی را بازی می‌کنم که تفکرش در جمع تاثیرگذار است.در این فیلم سعی کردم حضوری جدید و متفاوت داشته باشم، هم برای خودم و هم برای کارگردان و تهیه‌کننده‌ها که ذهنیت‌شان از من به‌عنوان یک بازیگر خشن و خیلی پرانرژی از بین برود. چون تهیه‌کننده‌ها و کارگردان‌های سینمای ما کمتر ریسک می‌کنند که قالب بازیگری که سال‌هاست در آن جا افتاده را بشکنند، اما من این فرصت متفاوت را در سوءتفاهم، مغتنم شمردم و تمام سعی‌ام را برای بازی در آن به کار بردم.

پس در سوءتفاهم گویش و لحن خاص کامبیز دیرباز را که همیشه در نقش‌هایش با خود به همراه دارد، نمی‌بینیم؟

نه. این لحنی که شما مدنظرتان است بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد که من با یک نویسنده چند کار داشته باشم. در این‌صورت وقتی نویسنده در چند کار مشترک است قلمش هم در قسمت‌هایی از نگارش شبیه هم می‌شود. در سوءتفاهم از آنجا که تفکر متفاوتی در پشت کار است، نوع نگارش هم متفاوت است و بنابراین نقش هم سبک و سیاق دیگری از آنچه مخاطب تا به حال دیده دارد. ضمن این‌که من خودم در هفته اول فیلمبرداری سوءتفاهم تا وقتی زیر‌و‌بم کاراکتر دستم بیاید با مهران ملکوتی (صدابردار) همین موضوع لحن و گویش‌ام را چک می‌کردم. چون او از هدفن دقیقا صدایم را می‌شنید و من مرتب به او می‌گفتم حواسش باشد که من تن صدایی را که برای این کاراکتر انتخاب کردم گم نکنم.

می توان این لحن خاص شما را که البته در این فیلم آن را ندارید، لحن عامه پسند نامید؟

اگر این‌طور تعبیر شود که پس چون در سوءتفاهم این لحن را نداشتم، این فیلم را برای مخاطب خاص بازی کردم که باید بگویم کاملا با گفته شما مخالف هستم. من اصلا اعتقادی به سینمای خاص و عام ندارم و فکر می‌کنم همه مردم باید از این سینما لذت ببرند، اما از سوی دیگر به این هم معتقدم که هنر در ذات خودش امری است سلیقه‌ای و خیلی‌ها ممکن است اثری را دوست داشته یا نداشته باشند. خودم خیلی به‌دنبال نامگذاری برای لحنی که غالبا با آن نقش بازی کردم نیستم و فکر می‌کنم این نقش است که به بازیگر می‌گوید چطور و در چه حال و هوایی بازی کند. حالا اگر انتخاب‌های من بیشتر کاراکترهایی از یک طبقه اجتماعی بوده به‌دلیل علاقه‌ای است که به بازیگری در آن طبقه دارم و فکر می‌کنم این طبقه اجتماعی بیننده بیشتری هم دارد.

تعاملتان با احمدرضا معتمدی چطور بود و آیا این اعتماد دوطرفه وجود داشت تا با فکری آزاد نقش را بازی کنید؟

وقتی به کاری دعوت می‌شوم به این معناست که کارگردان از قبل کارهای من را دیده و بر اساس اعتمادی که به من کرده نقش را پیشنهاد می‌دهد. باقی‌اش هم می‌ماند خواندن فیلمنامه توسط من و اعتماد من به کارگردان که با هم یا علی بگوییم و کار را شروع کنیم. زمان فیلمبرداری سوءتفاهم هم زمان زیادی را برای جلسات، تمرین، دورخوانی و تحلیل شخصیت می‌گذاشتیم. در زمان تحلیل نقش، گاهی نقش‌ها بالا و پایین می‌شد و خوشبختانه خود دکتر معتمدی درست مثل کار در تئاتر بشدت از پیشنهاد استقبال می‌کرد و معتقد بود روزی که بازیگری بدون پیشنهاد سر صحنه بیاید، آن روز برای کار با آن بازیگر روز مناسبی نیست.

بازیگران فیلم سوءتفاهم هم همه بازیگرانی بودند که سبقه تئاتری داشتند، بنابراین فضای حاکم بر کار فضایی بشدت حرفه‌ای بود و اتود کردن بین ما دائم جریان داشت، اما این‌که قرار باشد من وسط فیلمبرداری فی البداهه دیالوگی بگویم، نه اصلا این‌طور نبود.

در این فیلم بازیگران مطرحی چون مریلا زارعی، اکبر عبدی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی و... بازی می‌کنند. کار با این بازیگران چگونه بود؟

در این فیلم من به غیر از استاد فخیم زاده با بقیه بچه‌ها سابقه همکاری داشتم. با مریلا زارعی و هانیه توسلی در تئاتر کار کرده بودم، با پژمان جمشیدی هم قبل از این که بازیگر شود دوست بودم، با استاد عبدی عزیز هم قبلا چند کار انجام داده بودم و کلا همه در این کار با هم به یک زبان مشترک رسیدیم.

بعد از این همه سال بازیگری، به عقیده شما بازی در چه نقشی دشوار است؟

این سوال خیلی کلی است. اساسا به نظرم سینما و جزئی تر بازیگری کار دشواری است. راحت نیست شما خودت را در قالب کسی می‌گذاری که در واقع او نیستی و زندگی را تجربه می‌کنی. بازیگر اپراتور نیست که یکسری جمله را حفظ کند و آنها را طوطی‌وار بیان کند. بازیگر باید در نقش بازی کند و بنابراین هر چه یک بازیگر از نقشی دورتر باشد اجرای آن هم مشکل تر است. به همین خاطر فکر می‌کنم اجرای نقش‌های منفی (قاتل، موادفروش و...) از بقیه نقش‌ها سخت تر است. چون یک بازیگر در زندگی واقعی‌اش این آدم‌ها را حس نکرده و شاید اصلا از نزدیک ندیده باشد. نقش منفی چالش بیشتری را می‌طلبد. من بعد از سریال «تب سرد» به کارگردانی علیرضا افخمی که در آن نقشی کاملا منفی و کثیف داشتم، دیگر نقش منفی قبول نکردم. چون مردم ما با گوشت و پوست و تمام احساس شان کاری را تماشا می‌کنند و من می‌خواستم در دل مردم جا باز کنم.

وقتی نقشی به شما پیشنهاد می‌شود مدیوم آن سینما باشد یا تلویزیون یا تئاتر برایتان تفاوت دارد؟

مسلم است فرق دارد، اما اولویت برای من کاراکتری است که می‌خواهم آن را بازی کنم و این که از چه شخصیتی بیشتر خوشم می‌آید. ضمن این که بازی در مدیوم‌های مختلف تفاوت‌های خاص خودش را دارد. تئاتر که جای خودش را دارد و توضیح دادن راجع به آن توضیح واضحات است، اما بین سینما و تلویزیون همیشه حساسیت خاصی برای انتخاب‌های تلویزیونی‌ام دارم. برای این که تلویزیون جای اشتباه نیست، چراکه تلویزیون وسعت دید بیشتری دارد و به اندازه همین وسعت باید وسواس در انتخاب نقش هم بیشتر باشد.

... و اما سیمرغ؛ آیا در این دوره از جشنواره به سیمرغ هم فکر می‌کنید؟

تجربه نشان داده وقتی بازیگری هنگام بازی به سیمرغ فکر می‌کند قضیه را به‌طور کلی می‌بازد. یک بازیگر وقتی می‌تواند به سیمرغ فکر کند که بقیه فیلم‌ها را هم دیده باشد و بداند در آنها چه خبر است. بازیگر وظیفه‌اش این است که از پس نقش خود بدرستی برآید و کاری کند که بیننده تا انتها از بازی او خسته نشود. شروع کار من با سیمرغ برای فیلم «دوئل» (سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر) بوده و شاید به همین خاطر است که هیجان سیمرغ در وجودم حل شده. البته این به معنای آن نیست که از سیمرغ بدم می‌آید بلکه از آن خیلی هم خوشم می‌آید، اما برای سیمرغ بازیگری نمی‌کنم.


بیشتر بخوانید: گفتگوی خواندنی با بازیگر شخصیت محسن رضایی+ عکس


خلاصه «سوءتفاهم»

«سوءتفاهم» مضمونی اجتماعی دارد و قصه آن ماجرای یک گروگان گیری است که همه چیز در متن واقعیت پیش می‌رود، اما با گذشت زمان این شبهه پیش می‌آید که این حادثه بیشتر شبیه یک «سوءتفاهم» یا توهم است!

کامبیز دیرباز، اکبر عبدی، مهدی فخیم‌زاده، مریلا زارعی، هانیه توسلی و پژمان جمشیدی بازیگران اصلی «سوء تفاهم» هستند. نام‌هایی که نشان می‌دهد معتمدی مانند فیلم‌های قبلی خود سراغ بازیگران شناخته شده رفته است.

منبع: جام جم

انتهای پیام/

کامبیز دیرباز: برای سیمرغ بازیگری نمی‌کنم

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.