به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هر صفحه از این «پرسپولیس» را که ورق بزنی، حرفی است از
برانکو ایوانکوویچ. از همان حرفهایی که کمتر به زبان میآوردشان اما رد پای او آشکارا بر آنها حک شده. با این حال، میتوانی پیشرویش بنشینی و او همچنان ساعتها حرف بزند برایت؛ از روزهای متفاوت دستیاری در تیم ملی ایران بگوید یا از آن روزهای سردی که چند سال بعد در قامت سرمربی، روی نیمکت تیم ملی گذراند. چه ناگفتهها که از قهرمانی تیم امید ایران در بوسان به جا مانده.
همینطور از جام جهانی2006 که برانکو، نقش اولش بود. بسیاری را پروفسور کروات به همان روزهایی سپرد که به اندازه امروز در ایران هوادار نداشت و خیلیها را هم در همان روزهایی که به جام جهانی رفته بود و دیگر حتی برای خداحافظی برنگشت، به زبان آورد. مهمترین گفتههای او را اما وقتی شنیدیم که پدرانه، دست پرسپولیس را گرفت و از زمین بلندش کرد. انگار برگشته بود تا همه روزهایی را که برای فوتبال ایران افتخار بود و ما نمیخواستیم ببینیمشان، به یادمان بیاورد.
با او، پرسپولیس قهرمان شد و هنوز قهرمانانه میجنگد. با همان سیریناپذیری و عطش «قهرمان شدن» و «همیشه برنده بودن» که آموزگارش کسی جز برانکو نیست. همین مردی که اگر چه انتظار دارد حرفهایش را از جایگاه امروز پرسپولیس بخوانیم اما با گشادهرویی پذیرای ما و پرسشهایمان شده تا دیگر هیچ ناگفتهای باقی نماند. نه حرفهای او اما پایان گرفت و نه پرسشهای ما که سپرده شدند به دیدارهای بعدی ما در روزهای نیامده.
میخواهم برگردیم به روزی که شما برای نخستین بار بهعنوان دستیار میروسلاو بلاژویچ به تهران آمدید؛ آن هم بعد از سومی در جام جهانی 1998 با تیمملی کرواسی. آن موقع چه دورنمایی از حضورتان در فوتبال ایران داشتید؟
بله، ما در دنیا سوم شده بودیم و این اتفاق بزرگی بود. من آن روزها دستیار بلاژویچ بودم اما هر دوی ما سالها تجربهمان را به ایران آورده بودیم. طبیعی است که دنبال موفقیتی تازه بودیم و میخواستیم فوتبال ایران را رو به جلو ببریم که فکر میکنم موفق هم شدیم. بعد از آن دوره، من سرمربی تیم امید ایران شدم که در بوسان قهرمان شدیم و با تیمملی هم بدون باخت در جام ملتهای آسیا سوم شدیم. فکر میکنم دیگر همه میدانند که من بهعنوان مربی باشگاهی در سه کشور قهرمان شدهام. در کرواسی، چین و ایران. شاید هیچ مربی چنین تجربهای نداشته باشد.
الان هم با پرسپولیس داریم به نتایجی خیلی عالی میرسیم. نیازی هست که بگویم برای سومین فصل پیاپی برای قهرمانی میجنگیم؟ یادتان باشد وقتی من آمدم، پرسپولیس برای بقا در لیگ برتر میجنگید اما همان تیم فصل بعد تا پای قهرمانی رفت. فصل بعد از آن قهرمان شد و این فصل هم از همه مدعیان قهرمانی بالاتر هستیم. همان فصل اول هم عملا قهرمان بودیم اما قانون تفاضل گل باعث شد جام به ما نرسد. قانونی که الان تازه متوجه ضعفهای آن شده و تغییرش دادهاند اما خب آن موقع، قانون این بود دیگر. کاری به این حرفها ندارم اما میخواهم بدانید هدف همیشگی من، موفقیت در کارهایی است که انجام میدهم و فکر میکنم موفق هم بودهام.
بعد از جام جهانی 2006 دیگر به ایران برنگشتید و واقعیت این است که این اتفاق باب میل خیلیها بود. آنطور که شما رفتید، کمتر کسی فکر میکرد دوباره به فوتبال ایران برگردید اما بعد از 9 سال این اتفاق افتاد. میخواهم بدانم چه چیزی به حضور دوباره در ایران ترغیبتان کرد؟
من نمیدانم کجای رفتنم غیرعادی بوده که دربارهاش حرف بزنم.
غیرعادی، نظر و احساس آن روزهای خیلی از ایرانیها درباره شما بود. خیلیها دوست داشتند شما بروید و همین هم شد. میخواهم بگویم آن موقع محبوبیتتان خیلی کمتر از امروز بود.
قرارداد من تمام شده بود و توافق کرده بودیم که دیگر تمدید نکنیم. من 5 سال در فوتبال ایران کار کرده بودم. بهعنوان دستیار سرمربی تیمملی، سرمربی تیم امید و سرمربی تیمملی. طبیعی است که به ایران برنگشتم چون در آلمان ماندم تا بقیه بازیهای جام جهانی را تماشا کنم. حتی نشست خبریام را همانجا برگزار کردم که اتفاقا همه خبرنگاران ایرانی آمدند و هر چیزی هم که دلشان خواست، پرسیدند. من هرگز هیچ چیزی را از خبرنگاران پنهان نکردهام. چه وقتی میبریم و چه وقتی میبازیم. از این بابت وجدانم راحت است. چیزی که همیشه به بازیکنان میگفتم و میگویم این است که یاد بگیرید در پیروزیها متواضع باشید و مغرور نشوید، بعد از شکستها هم تحقیر و ناامید نشوید.
این اصل را خودم پیش از هر چیزی رعایت میکنم و همیشه به آن پایبندم. از بحث دور نشویم. آن موقعی که میگویید من باید برمیگشتم، وقت تغییر رییس فدراسیون بود. فقط یکی از دستیاران من داود بگوویچ برگشت و حتی دو ماه بعد از من هم اینجا بود اما اصلا نمیتوانست با کسی صحبت کند چون فوتبال و فدراسیون هیچ مسوولی نداشت. همه چیز روی هوا بود. آن موقع فدراسیون خیلی مشکل داشت و کار دیگری از دست من برنمیآمد. حتی برگشتنم به ایران هم سودی نداشت.
آن موقع خیلیها دوست داشتند برانکو برود و الان نه فقط پرسپولیسیها، بلکه همه ماندن شما در فوتبال ایران را میخواهند. این تفاوت را خودتان چطور ارزیابی میکنید؟
خب همیشه زمان لازم است تا انسانها خودشان را ثابت کنند و شناخته شوند. من هرگز برای پیشرفت فوتبال ایران کم نگذاشتم و هر کاری که از دستم برمیآمد، انجام دادم. هیچوقت هم با مردم مشکلی نداشتم. آنها همیشه من را حمایت کردند. خب البته همیشه منتقدانی هم هستند. همه جا و در تمام بخشهای جامعه منتقدانی هستند و طبیعی است که در ورزش هم باشند. کار من هم باید منتقد داشته باشد وگرنه پیشرفت نمیکنم. من، بازیکنان و حتی باشگاه منتقدانی داریم که همیشه باید از آنها درس بگیریم. مهم این است که ما با کارمان و موفقیتهایمان انتقادها را به حداقل برسانیم وگرنه منتقدان همیشه هستند. برای شما سوال است که چرا من بعد از جام جهانی برنگشتم اما باید بگویم الان هم اگر قراردادم را با پرسپولیس تمدید نمیکردم، آخر فصل که قراردادم تمام میشد، میرفتم.
البته شما برگشتید اما 9 سال بعد و این بار، پرسپولیس را انتخاب کردید. سه سال است که در پرسپولیس هستید؛ اینجا کار برایتان سختتر است یا سه دوره متفاوتی که قبلا در تیمملی و تیم امید داشتید؟
کار در پرسپولیس واقعا سخت است. همانطور که گفتم و خودتان هم میدانید، من در موقعیتی به پرسپولیس آمدم که این تیم داشت برای بقا در لیگ برتر میجنگید. آن موقع فقط میخواستیم تیم را در لیگ برتر نگه داریم که موفق شدیم اما قرار نبود همیشه در این موقعیت باشیم. ما هدفهای بزرگی را برای خودمان ترسیم کرده بودیم اما مشکلات، کم نبود.
یادتان هست که تمرینات ابتدای فصل را با 7 بازیکن شروع کردیم؟ آن فصل برای ما با بیعدالتیها شروع شد. از فوت مرحوم هادی نوروزی که کاپیتان تیم من بود، بگیر تا مشکلات مالی و غیرمالی باشگاه و حتی داوریها که گاهی واقعا آزاردهنده میشد. مشکلات دیگری هم داشتیم اما به جای فکر کردن به آنها، به هدفمان فکر میکردیم که چطور باید به آن برسیم. ما آخر فصل در جایگاهی بودیم که هیچکس تصورش را هم نمیکرد اما به هدف اصلیمان نرسیدیم. ما همان فصل باید قهرمان میشدیم که نشدیم و البته در این قهرمان نشدن من خودم را مقصر میدانم.
توضیح میدهید که دقیقا چه تقصیری را متوجه خودتان میدانید؟
خب درباره مسائلی که مربوط به گذشته بوده نمیتوان خیلی حرف زد اما وقتی تیمم تا پای قهرمانی رفته و قهرمان نشده، یعنی من مقصرم. همه ما تقصیراتی داشتیم که از آنها درس گرفتیم و سعی کردیم دیگر تکرارشان نکنیم. درست است که قهرمان نشدیم اما این را یادتان باشد که همان فصل را بر خلاف تمام مشکلاتی که داشتیم و برطرف کردنشان از عهده ما و در مواردی حتی از عهده باشگاه خارج بود، به بهترین نحو ممکن پشت سر گذاشتیم و بازیکنان زیادی را به فوتبال ایران معرفی کردیم. حتما میدانید که مهدی طارمی فصل اول حضورش در پرسپولیس و لیگ برتر فقط 7 – 6 گل زده بود اما ما که آمدیم، همه با هم پیشرفت کردیم. فصلی که میگویم باید قهرمان میشدیم، طارمی بیش از دوبرابر فصل پیش از آن گل زد. او 16 گل زد و فصل بعد از آن هم 18 تا. اگر اشتباه نمیکرد و محروم نمیشد، حتما الان هم یکی از بهترین گلزنان لیگ بود چرا که تا پیش از محرومیتش 4 گل در لیگ برتر برای پرسپولیس زده بود و در لیگ قهرمانان هم خوب گل میزد.
من شرایط سه سال پیش پرسپولیس را ناخواسته از قلم انداختم و دوباره میپرسم. شما بهعنوان یک مربی موفق اما با بدرقهای نه چندان دوستانه و محبوبیتی اندک ایران را ترک کرده و برای بازگشت، پرسپولیس را انتخاب کردید؛ تیمی که به قول خودتان برای بقا میجنگید و شاید حتی خیلی از مربیان ایرانی جسارت پذیرفتن سرمربیگریاش را نداشتند.
پرسپولیس یک چالش بزرگ و برای شخص من، یک ریسک خیلی بزرگ بود اما خب شادی و رضایتی که در این مدت داشتیم، با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. پیشرفت و موفقیت با پرسپولیس و رضایتی که من، بازیکنان، هواداران و باشگاه از شرایط داریم، حتی بعد از همه آن موفقیتهایی که در سالهای گذشته در ایران کسب کرده بودم، لذتبخش بود. من خطر کردم که در آن شرایط به پرسپولیس آمدم اما از انتخابم راضی و خوشحالم و به نظر خودم آن موقع بهترین تصمیم را گرفتم.
و بعد از سه سال زندگی با پرسپولیس، تصمیم به ماندن گرفتید و در شرایطی سخت، قراردادتان را برای دو فصل دیگر تمدید کردید. از این دو سال پیشرو حتما دورنمایی دارید که تصمیم به ماندن گرفتهاید.
قطعا همینطور است. من تا امروز هیچ روزی را بدون هدف و برنامه پشت سر نگذاشتهام و همیشه رویاهایی در سر دارم که باید برای رسیدن به آنها تلاش کنم. افشین پیروانی وقتی بهعنوان مدیر تیم به پرسیولیس اضافه شد، حرف قشنگی زد. میگفت ما تازه اول راه هستیم و حالا من هم میخواهم همان حرف را تکرار کنم. من هم میگویم ما تازه ابتدای راه ساختن تیم و باشگاه هستیم و هدف بزرگمان این است که همه با هم برای رشد و توسعه پرسپولیس در همه زمینهها تلاش کنیم و تا به این هدف نرسیدهایم، دست نکشیم. خب البته مهمترین بخش باشگاه، همین بخش حرفهای آن یعنی تیم فوتبال بزرگسالان است. البته در این دو سالی که در پیش خواهیم داشت، وظیفه من فقط کار با بازیکنان تیم نخواهد بود، بلکه باید برای شکل دادن به ساختار باشگاه و ساختن یک باشگاه کاملا حرفهای کمک کنم. بنابراین در روزها و هفتهها و ماههای آینده خیلی خیلی خیلی کار خواهیم داشت و واقعا سرمان شلوغ است. آنقدر کار برای انجام دادن داریم که حتی نمیدانم این دو سال برای انجام همه آنها کافی خواهد بود یا نه.
در سالهایی که در تیمملی فعالیت میکردید، بازیکنان زیادی را پرورش دادید. به اقتضای شرایط آن زمان فوتبال ایران بازیکنانی مثل حسین کعبی، محمد علوی، علی بداوی، ایمان مبعلی، ابراهیم میرزاپور، مسعود شجاعی، ستار زارع و حتی محمد نصرتی را معرفی کردید که بعضیهایشان هنوز بازی میکنند. در پرسپولیس اما این روند جور دیگری پیش رفت. علی علیپور را احیا کردید و کمال کامیابینیا و مهدی طارمی هم در تیم شما به تکامل رسیدند. میخواهم بدانم این روند را در دو سال آینده چطور پیش خواهید برد؟
نه فقط وظیفه من، بلکه یکی از وظایف همه مربیان این است که کیفیت بازیکنانشان را چه از نظر فردی و چه به لحاظ حضور در برنامههای گروهی بالا ببرند. این همیشه یکی از اهداف بزرگ من بوده و هنوز هم هست. شما خیلی خوب متوجه شدید که من در فوتبال ایران چه کارهایی کردهام. پس باید بدانید که سعی میکنم همان کاری را که در تیمملی ایران انجام دادم، با پیروی از همان اصول اینجا هم پیاده کنم. اگر چه میدانم این کار ممکن است خیلی جاها به ضرر من شود اما خب این حس آنقدر قویتر از من است که نمیتوانم آن را نادیده بگیرم. وقتی از فوتبال ایران رفتم، اجازه ندادم که تیمملی بعد از من یکدفعه پیر شود. خودم رفتم اما ترکیبی از بازیکنان جوان را پشت سرم برای فوتبال ایران گذاشتم. بازیکنانی مثل ستار زارع، محمد نصرتی، علی بداوی، مهرزاد معدنچی، حسین کعبی و خیلیهای دیگر که اگر بخواهم از همه نام ببرم، بحثمان طولانی و خستهکننده میشود. یکسری بازیکن میانسال هم در تیمملی بودند. منظورم بازیکنان 24 سال به بالاست. مثل ابراهیم میرزاپور، وحید هاشمیان، مهدی مهدویکیا، فریدون زندی، جواد نکونام و همینطور علی کریمی. دسته سوم هم بازیکنانی بودند که به لحاظ سن و سال، به سالهای پایانی فوتبالشان رسیده بودند. مثل علی دایی، یحیی گلمحمدی و سهراب بختیاریزاده که جام جهانی 2006 آخرین جام جهانی آنها بود. من وقتی رفتم تیمی را پشت سر خودم قرار دادم که حداقل دو تا مقدماتی جام جهانی دیگر را هم میتوانست بازی کند. اینجا هم اجازه نمیدهم که همه با هم پیر شویم.
شما در پرسپولیس هم صادق محرمی و محمد انصاری را معرفی کردید اما به نظر میرسد آن روند بازیکنسازیتان در تیمملی تا حدودی متوقف شده. در واقع سوالم این است که چطور در این سه سال، در پرسپولیس خیلی بازیکن نساختهاید؟
چرا اینطور فکر میکنید؟ ما یکسری بازیکنان جدید را به پرسپولیس آوردیم و آنها را به فوتبال ایران معرفی کردیم. مثل صادق محرمی و علی علیپور که خودتان از آنها نام بردید. غیر از اینها، بشار رسن هم هست، همینطور احسان علوانزاده، سیامک نعمتی و حتی فرشاد احمدزاده و محمد انصاری. همان تقسیمبندی را که در تیمملی داشتیم، اینجا هم داریم. بازیکنانی داریم که از این بازیکنانی که نام بردم، مسنترند اما در اوج فوتبالشان قرار دارند. مثل کمال کامیابینیا، محسن مسلمان، شجاع خلیلزاده و شایان مصلح که تازه به تیم ما آمده است. ما در پرسپولیس بازیکنانی داریم که الان دیگر کاملا به رشد و پختگی رسیدهاند. نمونهاش حسین ماهینی، وحید امیری و محسن ربیعخواه. بازیکنی که حدودا 30 ساله باشد، فقط سیدجلال حسینی است که کمی از بقیه مسنتر است و بالای 30 سال حساب میشود اما میبینید که از همه بازیکنان تیم بهتر است و در این سن و سال، تازه دارد بهترین فوتبالش را بازی میکند. خیلی از این بازیکنان را ما از لیگ یک آوردیم. مثل محرمی، ربیعخواه، ماهینی، انصاری، مصلح، علوانزاده و چند بازیکن دیگر که نمیشود از همه آنها اسم برد. آنها را از لیگ یک آوردیم و از خیلیهایشان ملیپوش ساختیم. این کاری است که من در پرسپولیس انجام دادم و شاید خیلی به چشم نیامده. البته این وظیفه من است و به آن افتخار میکنم. همه ما اینجا هستیم که روز و شب برای بهبود وضعیت بچههای تیم کار کنیم اما فراموش نکنید که در کنار این کار، تیم هم باید بهتر شود و پیشرفت کند، نه فقط فرد.
اگر بخواهید حساب و کتاب کنید، در پرسپولیس چند درصد به این هدفتان رسیدهاید؟
نمیتوانم بگویم چند درصد اما ما در مسیر خوب و درستی قرار گرفتهایم و من خیلی راضی هستم. از بازخورد تیم و کاری که انجام دادهایم و میدهیم، واقعا راضیام. خوشبختانه بچهها تحت فشار، خیلی خوب واکنش نشان میدهند. منظورم در شرایط و موقعیتهای مثبت و منفی است و اینکه خیلی زود خودشان را با وضعیتهای مختلف سازگار میکنند. دیدید که وقتی در رشت در زمین چمن مصنوعی به میدان رفتیم، چیزی عوض نشد. بازی با پارسجنوبی را در آن هوای گرم شهر جم برگزار کردیم و برنده شدیم و در مشهد هم با آن شرایط، موفق بودیم. باید اعتراف کنم که از این اتفاقات خیلی خوشحالم و به بازیکنانم افتخار میکنم.
این بازیکنانی که میگویید، در کنار شما بزرگ شدند و رشد کردند و در واقع تاثیر حضور شخص شما در رفتارهایشان عیان است اما عجیب اینکه شما همیشه سعی کردهاید موفقیتهای پرسپولیس را بیش از خودتان به آنها نسبت بدهید.
وظیفه ما مربیان این است که بازیکنان را از نظر ورزشی به تکامل برسانیم و در عین حال، کمک و مشاور آنها در زندگی شخصیشان باشیم. من در مورد بازیکنان خودم حرف میزنم. آنها باید بدانند که بازیکن چه باشگاه بزرگی هستند و بدانند که بازیکن پرسپولیس به جز کیفیت فوتبالی باید کیفیتهای دیگری هم داشته باشد. فقط همین نوع رفتار است که مستمر بودن و پیشرفت کیفی کار را تضمین میکند. همانطور که گفتم، من از بازیکنانم راضیام؛ چه از رفتار و عملکردشان در زمین فوتبال و چه خارج از آن. فکر میکنم در مسیر خوبی قرار گرفتهایم و آنها هم روز به روز پختهتر و حرفهایتر میشوند. البته ما این روزها از طرف افشین پیروانی کمکهای زیادی دریافت میکنیم. همینطور از آقای گرشاسبی و هیات مدیره قدرتمند باشگاه چون واقعا بدون این حمایتها و این دیدگاه و این فلسفه به هیچ جا نمیرسیم. نه فقط ما، بلکه هیچکس و هیچ تیمی بدون حمایت و بدون برنامه و دیدگاه مشخص به سرانجام نمیرسد.
البته بازیکنان پرسپولیس هنوز گاهی طوری رفتار میکنند که به نظر میرسد خیلی قابل اعتماد نیستند. نمونهاش، کمال کامیابینیا که هم علیه باشگاه مصاحبه کرد و هم با رفتار غیرحرفهایاش مصدوم شد که این مصدومیت قطعا به تیم ضربه خواهد زد.
شما جای من بودید چطور با کمال برخورد میکردید؟
قطعا جریمهاش میکردم.
حق با شماست. من هم همین کار را کردم. او حرفهایی زد که خب گفتنشان درست نبود. ما این اجازه را داریم که مشکلاتمان را با مسوولان تیم و باشگاه در میان بگذاریم و فکر میکنم نیازی نیست که هر حرفی را هر جا به زبان بیاوریم. کمال اشتباه کرد و تاوان این اشتباه را هم خودش میدهد، هم تیم. البته من بازیکنان را میفهمم و همیشه نسبت به آنها صادقانه و محترمانه رفتار خواهم کرد اما این دلیل نمیشود جدیت و مسوولیت پذیری خودم را فراموش کنم.
تصور بر این بود که مثل بقیه بازیکنان خاطی، او را از ترکیب اصلی تیم کنار بگذارید اما گفتید برای او جریمه مالی در نظر میگیرید؛ به خاطر شرایط تیم چنین تصمیمی گرفتید؟
بازیکنان بیش از هر چیز روی مسائل مالی حساس هستند. ما هم دست روی همین نقطه ضعف آنها میگذاریم. پس همانطور که قبلا اعلام کرده بودم، جریمه کمال مالی است.
پس باید منتظر باشیم تا هواداران هشتگ «هر چی برانکو بگه» را که در ماجرای جدایی رامین رضاییان راه انداخته بودند، دوباره فعال کنند.
باید اعتراف کنم که از این بابت خوشحالم چون فکر میکنم آنها متوجه شدهاند که من همیشه بهترینها را برای تیم و باشگاه میخواهم. من هیچ ضدیتی با رامین یا هیچ بازیکن دیگری نداشتم و ندارم. فقط برای پرسپولیس بهترینها را میخواهم. آن موقع تصمیم و ارزیابی من این بود که ماهینی و محرمی ترکیب بهتری هستند. البته این انتخاب، به این معنی نیست که من هرگز اشتباه نمیکنم و همیشه درست تصمیم میگیرم اما خب همه وقایع و اتفاقهایی که در این مدت پیش آمد، نشان داد که حق با من بود و تصمیمات اشتباهی نگرفتم.
شما قراردادتان را برای دو سال دیگر تمدید کردید؛ در حالی که میدانستید پرسپولیس در تابستان آینده از جذب بازیکن جدید محروم است و شاید تنها یکصدم درصد برای بخشش این محرومیت شانس داشته باشد. از طرفی امسال، سال جام جهانی است و امکان دارد بازیکنان ملیپوشتان بعد از جام جهانی پیشنهاد خارجی داشته باشند و بخواهند بروند. همانطور که طارمی رفت. این موضوع موقع امضای قرارداد جدید اصلا نگرانتان نکرد؟
قبل از هر چیز باید بگویم که من به باشگاه ایمان دارم. به بازیکنانم ایمان دارم. این را میپذیرم که تمدید قرارداد در چنین شرایطی شاید بزرگترین ریسک برای من بوده اما باید بگویم که به خودم هم ایمان دارم. من تمام چالشهایی را که در دو سال آینده در پرسپولیس پیشرویم است، پذیرفتهام اما قبل از هر چیز، نخواستم هوادارانمان را ناامید کنم. هوادارانی که در این سه سال همهجوره من و پرسپولیس را حمایت کردهاند و به من و بازیکنانم این همه عشق دادهاند. رها کردن این هواداران و پشت کردن به آنها خیلی سخت است. باید اعتراف کنم که من نتوانستم از آنها بگذرم و خواستهشان را نادیده بگیرم. الان هم با اینکه میدانم کار خیلی سختی داریم، مطمئن هستم که همگی با هم این مشکلات مقطعی را هم پشت سر خواهیم گذاشت و به اهداف بزرگمان میرسیم.
وقتی هنوز برای تمدید قرارداد به توافق نرسیده بودید، گفتید که دستیارانتان 5 دقیقهای توافق کردهاند و ماندنشان قطعی است. در نشست خبری باشگاه هم گفته بودید دستیارانتان و همه اعضای فعلی کادر فنی در دو سال آینده کنارتان خواهند بود اما اخیرا خبری منتشر شد مبنی بر اینکه دستیاران هموطنتان هنوز با باشگاه به توافق نرسیدهاند و قراردادشان تمدید نشده؛ این موضوع ممکن است به حق فسخی که آقای گرشاسبی میگفت در قرارداد شما لحاظ شده مرتبط باشد؟ مثلا اینکه پیشنهاد بهتری از تیمملی ایران یا تیمملی کرواسی برسد و شما و دستیارانتان بخواهید بروید؟
نه، هیچ مشکلی نیست. اگر قرار به رفتن بود که نه خودم تمدید میکردم، نه همکارانم. قبلا هم به خودتان گفته بودم من آدمی نیستم که کارم را نیمهتمام رها کنم و بروم. اینکه چرا چنین خبری منتشر شده و چه کسی آن را منتشر کرده، من در جریان نیستم اما باید بگویم که همکارانم هم مثل من قراردادهایشان را تمدید کردهاند. در واقع همه قراردادهای ما در یک پکیج است و همه با هم تمدید کردهایم. هر حرفی هم در این رابطه زدهام درباره همه مربیان تیم بوده، نه فقط خودم. حالا اینکه در طول فصل یکی مثل آندره پانادیچ مشکل خانوادگی پیدا کند و یا مثل چوک تصمیم بگیرد در جایی دیگر به فعالیتش ادامه بدهد، معلوم نیست. شاید فردا باز کسی به مشکل بخورد و مجبور شود برود اما فعلا قرار همه ما بر ماندن است. همه اعضای فعلی کادر فنی تمدید کردهاند و میمانند اما باید ببینیم بعدها چه پیش خواهد آمد و آیا در آینده نیاز هست کسی به کادر اضافه شود یا نه.
سه سال در پرسپولیس کار کردهاید و برای به سرانجام رساندن برنامههایتان دو سال دیگر هم فرصت دارید. در یک کلام بگویید که شما از پرسپولیس چه میخواهید و در مقابل، خواسته پرسپولیس از شما چه چیزی است؟ منظورم این است که خواستهها و انتظاراتتان در دو سال آینده تغییر خواهد کرد؟
هدف و انتظارات ما تغییر نکرده، بلکه گستردهتر شده است. همه ما برنامههایی برای آینده داریم و اینجا هستیم که باشگاه پرسپولیس را توسعه بدهیم. برای رسیدن به این هدف، باید سطح بازیهایمان را بالاتر ببریم و نتایج و موفقیتهایمان را حفظ کنیم و بهبود ببخشیم؛ چه در سطح ایران و چه در آسیا. میخواهیم بازیکنان را در همه زمینهها رشد بدهیم. میخواهیم کاری کنیم که پرسپولیس الگوی همه باشگاهها باشد و این، هدف دایم و همیشگی ماست. پرسپولیس و همینطور استقلال باید پیشقراولان کیفیت در فوتبال ایران باشند. همه جای دنیا همینطور است. در اسپانیا رئال و بارسا برترند، در آلمان بایرن و دورتموند، در ایتالیا یووه، میلان و اینتر.
در این مسیر، برانکو ایوانکوویچ به طور دقیق چه نقشی داشته و یا قرار است داشته باشد؟
نه فقط در ایران، بلکه حضور مربیان خارجی در هر کشوری اهمیت و تاثیر بالایی دارد. به طوری که میتوان گفت خارجیهایی که به فوتبال انگلیس رفتند مثل ونگر، مورینیو، گواردیولا، مانچینی و خیلیهای دیگر، فلسفه فوتبال این کشور را از یک بازی کلاسیک اروپایی که بلند بزن زیرش و ارسال توپهای هوایی بود، تغییر دادند و الان ما زیباترین فوتبال را از تیمهای انگلیسی میبینیم. تبادل ایدهها و دانش و تجارب همیشه خوب است و فکر میکنم من و همکارانم در این مدت تغییراتی در فوتبال ایران ایجاد کردهایم. برای همین است که الان میبینیم خیلی از باشگاهها دارند فلسفه بازیشان را تغییر میدهند. کلا فکر میکنم حضور و نقش من اتفاق خوبی برای پرسپولیس و فوتبال ایران بوده و از این بابت واقعا خوشحالم.
سه هفته دیگر دوباره باید در لیگ قهرمانان آسیا به میدان بروید اما در شرایطی کاملا متفاوت از فصل پیش. آن موقع شما در سختترین گروه که به آن گروه مرگ میگفتند، قرار گرفتید و حالا همه میگویند که گروهتان سادهترین است. جدا از این بحثها، آمادگی حضور در فصل تازه لیگ قهرمانان را دارید؟
این حرفها را همیشه میشنویم اما واقعیتی که وجود دارد، این است که بازی کردن در لیگ قهرمانان همیشه سخت است. البته که شرایط گروهها هم تعیینکننده خواهد بود اما ما الان در جمع چهار تیم برتر آسیا ایستادهایم. ما از 12 بازی فصل پیش در لیگ قهرمانان، 9 بازی را خارج از ایران انجام دادیم و واقعا شرایط سختی را تحمل کردیم اما با این حال تا آخرین لحظه دست از تلاش برنداشتیم. صعود به نیمه نهایی لیگ قهرمانان اصلا کار راحتی نیست اما ما از پس آن برآمدیم و امسال میخواهیم از این هم بهتر شویم. نمیتوانیم قولی بدهیم و چنین کاری اصلا عاقلانه هم نیست اما میدانیم با وجود همه مشکلات و محرومیتها، هواداران چقدر از ما انتظار دارند و باز هم برای خوشحال کردن آنها به میدان میرویم.
الوصل امارات و السد قطر را چقدر میشناسید؟ یا برایتان تفاوتی دارد که حریف سوم پرسپولیس در آسیا نسفقارشی ازبکستان باشد یا الفیصلی اردن؟
نمیدانیم حریف سوممان ازبک خواهد بود یا اردنی اما فرقی هم نمیکند چون هدف ما خیلی بزرگتر از اینهاست. ما با هر تیمی که بازی میکنیم، دنبال پیروزی هستیم و از هیچ حریفی هم نمیترسیم. درباره دو تیم دیگر گروه هم میدانیم که تا همین چند وقت پیش الوصل همراه با العین صدرنشین لیگ امارات بود. السد هم که با ژاوی و دیگر بازیکنانش بهترین تیم قطر است. با این حال همانطور که گفتم ما هدفی جز پیروزی نداریم و مطمئن باشید که بدون شناختن حریفان به میدان نمیرویم. بازیهای الوصل و السد را در این چند هفته دیدهام اما هنوز اطلاعات کاملی نداریم. در روزها و هفتههای آینده هم بازیهای آنها و همینطور دو تیم دیگر را که یکی از آنها حریف ما میشود، تماشا و آنالیز خواهیم کرد.
به نظر میرسد فعالیتهای شما، آقای نیکسیرت، مترجمتان را هم به مربیگری ترغیب کرده.
نیکسیرت الان دیگر مورینیو شده (و میخندد). اینکه او به کلاسهای مربیگری برود، خیلی خوب است. به نظرم این بهترین تصمیمی بود که گرفت. لازم است که هر کسی در کار خودش دانش و اطلاعاتش را بالا ببرد و توسعه بدهد. وقتی مترجم من کار فنی بلد باشد، هم به خودم بیشتر و راحتتر کمک میکند و هم به بازیکنان. اینطوری همه در تیم بهتر و باکیفیتتر کار خواهند کرد.
شما هم در مربی شدن ایشان نقش داشتی؟
نه. به هیچ وجه. او را به کلاس مربیگری بفرستم که بعدا بیاید جای خودم را بگیرد؟ اما میتوانی پای عکسمان بنویسی برانکو در کنار مورینیو.
منبع: روزنامه ایران ورزشی
انتهای پیام/