شرح و تفسیر حکمت 240 نهج البلاغه با موضوع غصب را در اینجا بخوانید.

به گزارش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛نهج البلاغه با مرور قرنها نه تنها تازگی و جذابیت خویش را حفظ کرده که فزونتر ساخته است و این اعجاز نیست مگر به سبب ویژگی هایی که در شکل و محتوا است. این امتیاز را جز در مورد قرآن نمی توان یافت که در کلام امام علی (ع) درباره قرآن آمده است: « ظاهره انیق و باطنه عمیق، لاتفنی عجائبه و لاتنقضی غرائبه » قرآن کتابی است که ظاهری زیبا و باطنی عمیق دارد، نه شگفتی های آن پایان می‎پذیرد و نه اسرار آن منقضی می‎شود. در سخن مشابهی نیز آمده است : « لاتحصی عجائبه و لاتبلی غرائبه» نه شگفتی های آن را می‎توان شمرد و نه اسرار آن دستخوش کهنگی می‎شود و از بین می‎رود .

سخنان امام علی (ع) در فاصله قرن اول تا سوم در کتب تاریخ و حدیث به صورت پراکنده وجود داشت. سید رضی در اواخر قرن سوم به گردآوری نهج البلاغه پرداخت و اکنون بالغ بر هزار سال از عمر این کتاب شریف می‎گذرد. هر چند پیش از وی نیز افراد دیگری در گردآوری سخنان امام علی (ع) تلاشهایی به عمل آوردند، اما کار سید رضی به خاطر ویژگی هایی که داشت درخشید و ماندگار شد، چون سید رضی دست به گزینش زده بود.

 

شرح و تفسير حکمت 240 نهج البلاغه

 

 امام(عليه السلام) فرمود:الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا. (قالَ الرَّضِيُ وَيُروى هذَا الْكَلامُ عَنِ النَّبِي(صلى الله عليه وآله)وَلا عَجَبَ أَنْ يَشْتَبِهَ الْكَلامانِ لاَِنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَليب وَمَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوب).

 سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است. مرحوم سيد رضى مى گويد: «اين سخن از پيامبر(صلى الله عليه وآله) نيز نقل شده است و جاى تعجب نيست كه هر دو كلام مانند هم باشند، زيرا هر دو از يك محل سرچشمه گرفته و ريزش هر دو از يك دلو بوده است»

 

امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه، آينده شوم بناهايى را بيان مى كند كه با وسائل غصبى ساخته شوند، مى فرمايد: «سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است»; (الْحَجَرُ الْغَصِيبُ فِي الدَّارِ رَهْنٌ عَلَى خَرَابِهَا). اشاره به اين كه همان گونه كه «رهن» و گروگان، سبب مى شود انسان، مطالباتش را وصول كند، سنگ غصبى هم سبب مى شود كه ويرانى براى خانه وصول شود. مرحوم مغنية در كتاب فى ظلال نهج البلاغه در شرح اين كلام حكيمانه مى گويد: كسى كه بنايى كند يا چيزى در اختيار بگيرد يا بخورد يا بنوشد يا به هر صورتى، از اموال ديگران (بدون رضاى آنها) بهره گيرد، سرانجام كارش وبال و خسران است، هرچند اين زيان پس از مدتى صورت گيرد و اگر كسى بپرسد اين آسمان خراش هايى كه از خون ملت هاى بى گناه بنا شده و محكم در جاى خود ايستاده و ويران نمى شود چگونه است؟ در پاسخ آنها مى گوييم: اگر اينها ويران نشود بناكننده آنها به زودى آنها را ترك گفته و به قبور تاريك و متعفنى پناه مى برند… اضافه بر اين، بناى راسخ، همان وجدان پاك و روح آرامى است كه انسان بدون هرگونه نگرانى زندگى كند. (آيا بانيان آنها چنين اند؟ قطعاً نيستند). مرحوم طبرسى در مجمع البيان از ابن عباس نقل مى كند كه مى گويد: من از قرآن به خوبى استفاه كرده ام كه ظلم و ستم خانه ها را ويران مى سازد. سپس به آيه شريفه سوره «نمل» تمسك مى كند كه مى فرمايد: «(فَتِلْكَ بُيُوتُهُمْ خَاوِيَةً بِمَا ظَلَمُوا إِنَّ فِى ذَلِكَ لاَيَةً لِّقَوْم يَعْلَمُونَ); اين خانه هاى آنهاست در حالى كه به خاطر ظلم و ستمشان فرو ريخته; و در اين نشانه روشنى است براى كسانى كه آگاهند». مرحوم سيد رضى در ذيل اين كلام شريف مى گويد: «اين سخن از پيامبر(صلى الله عليه وآله)نيز نقل شده و جاى تعجب نيست كه هر دو كلام مانند هم باشند; زيرا هر دو از يك محل سرچشمه گرفته و ريزش هر دو از يك دلو بوده است»; (قالَ الرَّضِيُ وَيُروى هذَا الْكَلامُ عَنِ النَّبِي(صلى الله عليه وآله)وَلا عَجَبَ أَنْ يَشْتَبِهَ الْكَلامانِ لاَِنَّ مُسْتَقاهُما مِنْ قَليب وَمَفْرَغَهُما مِنْ ذَنُوب). «مُسْتَقى» به معناى محل سيراب شدن است «قليب» (بر وزن صليب) به معناى چاه و در اينجا كنايه از سرچشمه است و «مفروغ» (مفرغ) به معناى محل ريزش است و «ذَنوب» بر وزن (قبول) به دلو بزرگ گفته مى شود.

 

شرح و تفسير حکمت 240 نهج البلاغه

 

مرحوم ديلمى از علماى قرن نهم در كتاب ارشاد القلوب خود حديث را به اين صورت از پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) نقل كرده است: «خَمْسُ كَلِمات فِي التَّوْراةِ وَيَنْبَغي أَنْ تُكْتَبَ بِماءِ الذَّهَبِ أَوَّلُها حَجَرُ الْغَصْبِ فِي الدّارِ رَهْنٌ عَلى خَرابِها وَالْغالِبُ بِالظُّلْمِ هُوَ الْمَغْلُوبُ وَما ظَفَرَ مَنْ ظَفَرَ الاْثْمُ بِهِ وَمَنْ أَقَلَّ حَقَّ اللهِ عَلَيْكَ أنْ لا تَسْتَعينَ بِنِعَمِهِ عَلى مَعاصِيهِ وَوَجْهُكَ ماءٌ جامِدٌ يَقْطُرُ عِنْدَ السُّؤالِ فَانْظُرْ عِنْدَ مَنْ تَقْطُرُهُ; پنج جمله در تورات آمده است كه سزاوار است با آب طلا نوشته شود: نخستين آنها اين است كه سنگ غصبى در بناى خانه گروگان ويرانى آن است و آن كس كه با ظلم غلبه مى كند در حقيقت مغلوب و شكست خورده است و كسى كه از طريق گناه پيروز شود در واقع پيروز نشده است و كمترين حق خداوند بر تو اين است كه از نعمت هاى او براى معصيتش كمك نگيريد و آبروى تو همچون آب منجمدى است كه تقاضا آن را آب مى كند مراقب باش نزد چه كسى آن را آب مى كنى». در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خوانيم: «اتَّقُوا الْحَرامَ فِي الْبُنْيانِ فَاِنَّهُ أساسُ الْخَرابِ; از به كار گرفتن اشياى حرام در بناها بپرهيزيد كه سبب خرابى آن خواهد شد». خداوندا توفيق پيروى از اين كلمات دلنشين و حكمت آموز و به كار بستن آنها را در زندگى به همه ما مرحمت فرما تا راه بهتر زيستن را بيابيم و از آن به مقصد برسيم.

انتهای پیام/

غصب درکلام حضرت علی(ع)

 

برچسب ها: نهج البلاغه ، حکمت ، تفسیر ، شرح
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار