به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سوره فرقان به سوره نور (سوره قبل از آن) متصل است و این اتصال نظیر به نظیر است. در پایان آن سوره این جمله بود: «أَلا إِنَّ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...» و در آغاز این سوره نیز چنین است: «لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ ...»
سوره فرقان چهل و دومین سوره است كه بعد از «یس» در مكه نازل گردید در ترتیب فعلى قرآن مجید سوره بیست و پنجم مىباشد.
این سوره هفتاد و هفت آیه دارد و در مكّه نازل شده است. در تفسیر خازن آمده كه داراى هشتصد و نود و دو كلمه و سه هزار و هفتصد و سى حرف است.
در آیه اوّل این سوره، از قرآن، به فُرقان تعبیر شده است كه به معناى جدا كننده حقّ از باطل مىیباشد. لذا این سوره، «فرقان» نام گرفته است.
این سوره شامل آیاتى دربارهى بهانههاى مشركان و پاسخ آنان، سرگذشت اقوام پیشین همچون اصحاب رسّ، حسرت مردم در قیامت، نشانههاى توحید و عظمت خداوند در طبیعت و مقایسهى مؤمنان با كافران مىباشد. امّا مهمترین بخش آیات این سوره دربارهى ویژگىهاى «عباد الرّحمن» یعنى بندگان راستین خداوند مىباشد كه از آیهى 63 تا پایان سوره را در برگرفته است.
امید آن كه با تلاوت و تدبّر در این آیات و اصلاح رفتار و كردار خود بر اساس این صفات، زمینه هاى دریافت الطاف الهى در دنیا و آخرت و ورود به بهشت برین را فراهم سازیم.
نقش دوست در سرنوشت انسان!
وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ یَقُولُ یا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً (فرقان27) یا وَیْلَتى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلاً (فرقان28) لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی وَ كانَ الشَّیْطانُ لِلْإِنْسانِ خَذُولاً (فرقان29)
(27): و روزى كه ستمكار (مشرك) دو دست خود را (از روى حسرت) به دندان مىگزد و مىگوید: اى كاش با پیامبر همراه مىشدم.
(28): اى واى بر من! كاش فلانى را دوست خود نمىگرفتم.
(29): رفیق من بعد از آن كه حقّ از طرف خدا براى من آمد، مرا گمراه ساخت. و شیطان هنگام امید، انسان را رها مىكند.
بدون شك عامل سازنده شخصیت انسان- بعد از اراده و خواست و تصمیم او- امور مختلفى است كه از اهم آنها همنشین و دوست و معاشر است، چرا كه انسان خواه و ناخواه تاثیر پذیر است، و بخش مهمى از افكار و صفات اخلاقى خود را از طریق دوستانش مىگیرد، این حقیقت هم از نظر علمى و هم از طریق تجربه بدون شك عامل سازنده شخصیت انسان- بعد از اراده و خواست و تصمیم او- امور مختلفى است كه از اهم آنها همنشین و دوست و معاشر است، چرا كه انسان خواه و ناخواه تاثیر پذیر است، و بخش مهمى از افكار و صفات اخلاقى خود را از طریق دوستانش مىگیرد، این حقیقت هم از نظر علمى و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است.
از پیامبر (صلوات اللَّه علیه) پرسیدند: بهترین دوست كیست؟ فرمود: كسى كه دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد، و گفتارش به علم شما بیفزاید و كردارش یاد قیامت را در شما زنده كند
این تاثیرپذیرى از نظر منطق اسلام تا آن حد است كه این دین كامل، براى دوستى و انتخاب دوست، سفارشهاى زیادى دارد و دوستى با افرادى را تشویق و از دوستى با افرادى نهى كرده است و براى این موضوع آیات و روایات بسیارى وارد شده است كه در اینجا به گوشهاى از آنها اشاره مىكنیم:
اگر در شناخت كسى به تردید افتادید، به دوستانش بنگرید كه چه افرادى هستند. «فانظروا الى خلطائه» (بحارالانوار، ج 74، ص 197)
تنهایى، از رفیق بد بهتر است. (بحار، ج 77، ص 173)
از پیامبر (صلوات اللَّه علیه) پرسیدند: بهترین دوست كیست؟ فرمود: كسى كه دیدارش شما را به یاد خدا بیندازد، و گفتارش به علم شما بیفزاید و كردارش یاد قیامت را در شما زنده كند. (تفسیر قرطبى)
حضرت على (علیه السلام) فرمود: هنگامى كه قدرتت از بین رفت، رفقاى واقعى تو از دشمنان شناخته مىشوند. (غرر الحكم)
حضرت على (علیه السلام) فرمود: رفیق خوب، بهترین فامیل است. (غرر الحكم)
و در حدیث آمده است: دوستت را در مورد غضب، درهم، دینار و مسافرت آزمایش كن. اگر در این آزمایشها موفّق شد، دوست خوبى است. (بحارالانوار، ج 74، ص 180)
در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام امام محمد تقى الجواد(علیهماالسلام) مىخوانیم:
«ایاك و مصاحبة الشریر فانه كالسیف المسلول یحسن منظره و یقبح اثره» : " از همنشینى بدان بپرهیز كه همچون شمشیر برهنهاند، ظاهرشان زیبا و اثرشان بسیار زشت است"! (بحارالانوار، ج 74، ص 198)
و براستى گاه نقش دوست در خوشبختى و بدبختى یك انسان از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حد فنا و نیستى پیش مىبرد، و گاه او را به اوج افتخار مىرساند.
تاثیرپذیرى از نظر منطق اسلام تا آن حد است كه این دین كامل، براى دوستى و انتخاب دوست، سفارشهاى زیادى دارد و دوستى با افرادى را تشویق و از دوستى با افرادى نهى كرده است
پیامهای آیه:
1ـ حسرتهاى درونى در اعمال و رفتار انسان مؤثّر است. «یَعَضُّ الظَّالِمُ»
2ـ رها كردن راه انبیا ظلم است. (ظلم به خود و ظلم به انبیا) «یَعَضُّ الظَّالِمُ»
3ـ عذاب قیامت بسیار سخت است. «یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى یَدَیْهِ» (مشرك تنها یك انگشت و یا یك دست خود را گاز نمىگیرد، بلكه دو دست خود را گاز مىگیرد)
4ـ در قیامت، وجدانها بیدار مىشود. «یَعَضُّ یَقُولُ»
5ـ پشیمانى، دلیل بر اختیار انسان است و اگر كسى مجبور بود، پشیمانى معنا نداشت. «یا لَیْتَنِی»
6ـ دوستىهاى نامشروع امروز، فرداى خطرناكى دارد. «یا لَیْتَنِی» دوست در سرنوشت انسان مؤثّر است.
7ـ ایمان به تنهایى كافى نیست، همراه بودن با انبیا نیز لازم است. «مَعَ الرَّسُولِ»
8ـ ارتباط با انبیا هر چند اندك باشد، مىتواند راه نجات باشد. «سَبِیلًا»
9ـ دو دوستى در یك دل جا نمىگیرد. (دوستى پیامبر و دوستى انسان گمراه) «اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ ... لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِیلًا»
10ـ دوستان منحرف، عوامل شیطانند. «فُلاناً خَلِیلًا وَ كانَ الشَّیْطانُ»
11ـ نام و شخص افراد مهم نیست، كارایى آنان مهم است. «فُلاناً أَضَلَّنِی»
12ـ نشانهى دوست بد آن است كه انسان را غافل كند. «أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ»
13ـ گاهى عواطف دوستى، بر استدلال و منطق غلبه مىكند. «أَضَلَّنِی عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جاءَنِی»
14ـ خداوند با همهى مردم اتمام حجّت مىكند. «بَعْدَ إِذْ جاءَنِی»
منبع: تبیان
انتهای پیام/