به گزارش خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، پس از شکست داعش در عراق و ادامه پیش رویهای نیروهای مقاومت نوبت به آزاد سازی کامل سوریه رسید. تا داستان داعش به پایان نافرجام خود برسد. با آغاز عملیات آزادسازی استان دیرالزور که یکی از مهمترین مناطق تحت اشغال گروه تروریستی -تکفیری داعش بود، شهر دیرالزور مرکز استان آزاد شد و در نهایت چشم همگان به جنوب استان و شهر بوکمال دوخته شد جاییکه آخرین مأمن داعش در سوریه بود. با ادامه عملیات در تحولات میدانی این شهر وانتشار اخبار متفاوت از پیش رویهای دو گروه، سرانجام با تسلط نیروهای مقاومت بر این شهر خبر آزادی به گوش رسید. این خبر یعنی داعش دیگر جانی برای ادامه حیات در سوریه نخواهد داشت.
حال صرف نظر از تحولات میدانی و پیشرویهای نیروهای مقاومت این سوال ذهن را درگیر میکند که چرا اصلا داعش در خاورمیانه به چنین گستردگی رسید که حتی مرزهای جغرافیایی کشورها را درنوردید؟ چه شد که در یک برهه زمانی داعش به پرسودترین سهام سیاسی در منطقه تبدیل شد؟
پاسخ این سوالها و مواردی از این دست را میتوان در چند مورد خلاصه کرد:
١-داعش علیرغم سایر گروههای تکفیری مانند القاعده که دشمن را در خارج از سرزمینهای اسلامی تعریف میکرد. کاملا درون اسلامی بود و دشمنانش را از درون ملت و امت اسلامی انتخاب کرد.
٢-این گروه تروریستی بر روی گسل شیعه و سنی بنا شده بود و میتوانست خواست برخی دولتهای وهابی را علیه محور مقاومت عملیاتی و زمینه تجزیه کشورهای منطقه را به خوبی فراهم کند.
٣-داعش گزینه مناسبی برای شکل دادن به یک جنگ نیابتی بود و از این طریق این امکان فراهم شود تا نیروهای مقاومت به چالش کشیده شوند.
٤-از آنجاییکه داعش یک واحد سیاسی مستقل نبود در نتیجه هیچ مسئولیت بینالمللی نیز متوجه آن نبود پس هر گونه جنایتی میتوانست بدون بازخواست بینالمللی انجام شود.
باتوجه به مواردی که ذکر شد گزینه اول کاملا مورد خواست دولتهای غربی بود، زیرا داعش به نوعی خودکشی جهان اسلام بود و نمود آن را میتوانیم در به رسمیت شناخته شدن دولت اسلامی عراق و شام از سوی هیلاری کیلینتون وزیر خارج وقت آمریکا مشاهده کرد که حتی در مناظرات انتخاباتی به آن اشاره شد.
با حمایت از داعش قرار نبود که برجهای دوقلو مورد حمله قرار بگیرند، بلکه این بار مکانهای مقدس و حرمهای امامان شیعیان مورد هدف واقع میشد. پس سرمایه گذاری ارزش خود را داشت.
گزینههای بعدی مانند شکل دادن به جنگ نیابتی و تضعیف محور مقاومت علاوه بر خواست غرب محور عبری و عربی را نیز وسوسه کرده بود.
مورد هدف قرار دادن حزب الله و ایران از طریق داعش و تقسیم بندی مستقیم منطقه به دو بخش متضاد افزون بر تجزیه منطقه فرصتی را به دست دولتهای وهابی میداد تا مواضع خود را تثبیت کنند و مانع شکل گیری هلال شیعی در منطقه شوند.
تمام این موارد و دلایلی از این دست موجب شد تا هر یک از کشورها بخشی از سرمایه این شرکت سهامی را تأمین کنند. با حمایت تسلیحاتی مالی و حتی حمایتهای آشکار جان گرفتن داعش زودتر از آنچه فکر میکردند کلید خورد و به یکباره مرزهای حاکمیتی را درنوردید.
اما همان گونه که زود جان گرفت ورق به یکباره بازگشت و دلیری و شهامت نیروهای مقاومت جان این هیولا را در نطفه گرفت. مدافعان حرمی که مرزهای کشور را دورتر از جغرافیای ایران دیدند. و با هوشمندی درک کردند داعش فقط داعش تنها نیست و فقط در عراق و سوریه نخواهد ماند، بلکه فقط یک سایه از هزاران دست است.
در شرایط کنونی خاورمیانه از یکی دیگر از بحرانهای خود گذار میکند و باید برای فردای بدون داعش فکری کرد، چرا که حامیان داعش مسیر دیگر را برای پیاده سازی برنامههای خود انتخاب خواهند کرد.
انتهای پیام/