به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پیوند انسان و طبیعت امری ذاتی است، ولی آیا اسیر کردن حیوانات در خانهها و ساختمانها به معنای حیوان دوستی است؛ یا آنکه انسانها به دنبال ارضای احساسات خود به بهای آزار حیوانات هستند.
نگهداری حیوانات خانگی امری تازه نیست و قرن هاست که انسان با حیوان در ارتباط تنگاتنگ قرار دارند. حتی فلاسفه انسان را حیوان ناطق نام گذاشته اند. انسان ذاتا با طبیعت خو میگیرد و سایر جانداران هم، چون گیاه و حیوان را دوست دارد، که این امری کاملا طبیعی است. بسیاری از خانههای روستایی همچنان نیز بخشی از خانه را به مکانی برای نگهداری حیوانات اهلی اختصاص میدهند و حیواناتی مثل مرغ و خروس آزادانه در حیاتهای بزرگ چرخ میزنند.
اما ورای این موضوع که به زیست طبیعی روستاها بازمی گردد، حیواناتی وارد زندگی شهری شده اند که هیچ تناسبی با آن ندارند. حیواناتی که میبایست در طبیعت به زندگی عادی خود بپردازند، توسط انسانها اسیر شده و مجبور به وفق دادن خود با زندگی انسانها در آپارتمانهای تنگ و ساختمانهایی میشوند که این صاحب حیوان است که برای او حق و حقوق تعریف میکند. برخلاف شعار و تفکر کسانی که گمان میکنند با آوردن حیوان ومراقب از او در خانه به آن زبان بسته لطف میکنند، این کار به معنای واقعی محروم کردن حیوانات از حق حیات و حقوق اولیهای است که در ذات آن وجود دارد. حیوان حتی از حق تولید مثل با عقیم سازی محروم میشود و به جای زندگی در طبیعت، مجبور است در صنعت حیوانات خانگی به ارائه خدمات به انسانها بپردازد.
امروز صنعت حیوانات خانگی در جهان تبدیل به یک صنعت پولساز و پردرآمد شده است. این صنعت با تبلیغات گسترده انسانها را ترغیب به نگهداری حیوانات میکند. بالای ۹۰ درصد حیوانات خانگی در شهرها را سگها و گربهها تشکیل میدهند. در بسیاری از فیلم ها، کارتونها و سریالهای تلویزیونی سگ یا گربه به عنوان یکی از نقشها حاضر میشود و عادی سازی نگهداری این حیوانات به وسیله تبلیغات سمعی و بصری، افراد را مجاب به خرید آنها میکند.
هرچند صنعت حیوانات خانگی به دنبال لطف کردن به حیوانات یا دفاع از حقوق آنها نیست و با بالا رفتن آمار فروش به هدف خود میرسد. این صنعت نه تنها در فروش حیوانات بلکه در تولید و فروش محصولات مختلف از تغذیه گرفته تا لوازم بهداشتی، پوشاک، آرایشی و پزشکی فعالیت دارد.
در ایالات متحده آمریکا بیش از ۲۰۰ میلیون حیوان خانگی اکثر سگ و گربه وجود دارد که تنها بخش مربوط به تغذیه و نگهداری آنها ۶۰ میلیارد دلار است و صنعت بیمه نیز بالغ بر ۵۰ میلیارد دلار گردش مالی در این بخش دارد که این ورای وقت و زمانی است که صاحبان حیوانات باید صرف تفریح، بازی، بهداشت و تغذیه آنها بکنند.
نگاهی به فروشگاههای فروش محصولات خانگی در ایران که به صورت اینترنتی فعال هستند، نشان میدهد که وارادات این محصولات به ایران نیز رونق گرفته است. براساس آمار گمرک ایران و از مبادی قانونی، در ۱۱ ماهه اول سال ۱۳۹۵؛ بالغ بر ۲۵۹۳ تن غذای سگ و گربه به ارزش ۱۴۱۷۰۳۰۶۰۰۸۰ ریال به کشور وارد شد که نسبت به سال قبل رشد ۲۵ درصدی داشته و این رشد همچنان ادامه دارد. حال آمارهای مربوط به مبادی غیررسمی و قاچاق مشخص نیست. این نشان از تاثیر تبلیغات صنعت جهانی حیوانات خانگی بر فرهنگ بومی ایران است.
با این مقدمه، به سراغ موضوعی میرویم که با نگاه دوگانه در ایران روبه رو شده است. مردن گربه یکی از بازیگران سینما و تلویزیون و برگزاری مراسم عزاداری برای گربه تلف شده، بازخورد گستردهای در شبکههای اجتماعی داشت و مخالفان و موافقان سگها و گربهها را در تقابل با یکدیگر قرار داد. موافقان حیوانات آن را امری شخصی و مبتنی بر دفاع از حقوق حیوانات میدانند و مخالفان اساسا نگاه داشتن سگ و گربه درخانه را با توجه به مسائل دینی یا بهداشتی و ... منکوب میکنند.
حال حق با کدام است؟ هرکس توجیهات قانع کنندهای برای خود دارد، اما اگر بخواهیم به لحاظ علمی به آن ورود کنیم با دنیایی از اطلاعات متنوع درباره حقوق حیوانات، هزینه ها، بیماری ها، منباع طبیعی و مشکلات احساسی و روانی برمی خوریم.
تقریبا موضوع هزینهها و بیمارهای هاری برای بسیاری از افراد روشن است. هزینههایی که میتواند به میلیونها تومان در ماه یا سال برسد و بیماریهایی مشترک انسان و حیوان که بالغ بر ۸۰۰ نوع میشود. اما ورای این در موضوع ایجاد مشکلات احساسی و روانی، تحقیقاتی به سرانجام رسیده که نشان میدهد با واقعیات موجود، سازگاری بیشتری دارد. ارتباط و وابستگی روحی که میان حیوان خانگی و صاحب او ایجاد میشود میتواند تا حد همان روابط بین انسانی (مثل رابطه یک خواهر و برادر و یا رابطه دو دوست صمیمی) مستحکم و عمیق شود.
از دست دادن و مرگ این حیوان خانگی گاهی با عوارض روحی شدید برای فرد صاحب آن همراه میشود که شبیه داغدیدگی عزاداریهایی است که در هنگام فوت یکی از اقوام اتفاق میافتد. صاحب این حیوان ممکن است به هیچ عنوان تحمل و ظرفیت پذیرش بیماری یا مرگ حیوانش را نداشته باشد و به دنبال بروز چنین مشکلاتی، با عوارض و پیامدهای ناخوشایند روحی و روانی که گاهی غیرقابل جبران هستند و زندگی فرد را تحت تاثیر قرار میدهند روبهرو شود.
عموما کسانی که گربه نگه میدارند نسبت به کسانی که سگ یا پرنده نگه میدارند، شرایط روحی ویژهتری دارند؛ معمولا آدمهای حساسی هستند، زود به آنها بر میخورد و یا افسرده هستند. اصولا آنهایی که حیوان خانگی دارند کسانی هستند که ارتباطگیریشان با آدمها ضعیفتر است و برای همین ترجیح دادهاند حیوان نگه دارند و با آن ارتباط برقرار کنند یک مطالعه جدید نشان میدهد که نگهداری حیوانات در خانه باعث افزایش خطر مشکلات ذهنی و روانی، مانند شیزوفرنی و اختلال دو قطبی، میشوند.
این آسیب دیدگیهای روانی و احساسی در صورت اصرار بر نگهداری حیوانات خانگی در طول دوره زندگی ممکن است بیشتر شود چرا که عمر این حیوانات بسیار کوتاهتر از انسان است. این مباحث در حالی است که در کشور ما بی توجه به روحیات و حتی حقوق حیوانات، اکثرا گربهها و سگها به خاطر موضوعات حاشیهای دیگر نگهداری میشوند. موضوعاتی نازلی در حد مدپرستی، چشم و هم چشمی، سرگرمی با حیوان و ... از این دست هستند.
اما باید عمیقتر وارد چالش نگهداری حیوانات خانگی در ایران شد و با نقد مناسب آن به جای توهین و انکار، با آگاهی بخشی نسبت به آن افکار عمومی را نسبت به جنبههای مختلف آن آگاه ساخت. حیوانات حق و حقوق حیات، تولید مثل و زندگی در خواستگاه اولیه خود را دارند و محدودسازی آنها در خانه و آپارتمان، نوعی حیوان آزاری محسوب میشود که از نگاه بسیاری از مدافعان حقوق حیوانات و سلبریتیهایی که به بهانه حمایت از حیوان از آنها نگهداری میکنند، نادیده گرفته میشود.
منبع:جهان نیوز
انتهای پیام/