به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از زاهدان، تاریخچه صنایع دستی در سیستان و بلوچستان همچون دیگر مناطق ایران به گذشتههای دور بر میگردد به طوری که بر اساس مشاهدات باستان شناسان نخستین شواهد دست ساختهها در این استان را میتوان به ابزار سنگی ساخته شده توسط انسان در منطقه لادیز به دوره پارینه سنگی دانست، اما آن چیزی که به صورت متداول به عنوان صنایع دستی عموم مردم میشناسند به سایتهای باستان شناسی استان نظیر شهر سوخته با آثاری همچون حصیر بافی، پارچه بافی و ابزار چوبی با قدمت پنج هزار ساله برمی گردد.
به گفته بسیاری از کارشناسان صنایع دستی تجلی ویژگیهای فرهنگی و مظهر تمدن انسانهای هر جامعه در گذر تاریخ است.
قالی بافی، گلیم بافی، چادر بافی، حصیر بافی، سوزن دوزی، سفالگری، طلاسازی، صنایع دستی دریایی و لنج سازی تنها بخشی از هنرهای دستی مردم این دیار است که هر بینندهای را به خود جلب میکند.
این هنر تنها با مدد دستان توانا و فکر خلاق زنان هنرمند سیستان و بلوچستان بر عرصه پارچه جاودان میشود به طوری نقش و نگارههای آن را میتوان بر روی سجاده، رومیزی، کوسن، روتختی، جانماز و ... مشاهده کرد.
خامک دوزی یا خمک دوزی واژه محلی خامه دوزیست که سفید دوزی نیز خوانده میشود، اما آنچه از گذشتههای دور بر آن نامیده شده خمک دوزی است، نامی که درخشش زیبای الیاف ظریف ابرایشم درتارو پود پارچههای زیبای سیستان را به همت دستان پرتوان وذوق بی کران مردمانش یادآور میشود.
از این هنر زیبا در تزیین لباس، جانماز، کوسن و رومیزی و حتی دیوار کوب استفاده میشود که تاریخ و قدمت آن را میتوان با زمان ظهور ابریشم در سیستان مصادف دانست به طوری که به گواه بسیاری از کارشناسان اوج این هنر را همچون دیگر هنرها و صنایع سیستان و بلوچستان میتوان به دوره اشکانی وساسانی نسبت داد.
دلیل خواندن این هنر ظریف و زیبای اصیل سیستانی به این نام این است که در گذشته ابریشم به صورت خام یعنی بدون هیچ پرداخت و یا اعمالی از قبیل: رنگرزی و پخت یا سفید کاری مورد استفاده قرار میگرفت وهمین امر دلیلی بر نامیدن این هنر بدین نام است.
هنر حصیر بافی جایگاهی ویژه در زندگی مردمان سیستان وبلوچستان داشته است به طوری که این هنر پیشینهای به درازای شهرسوخته و دریاچه هامون دارد.
حصیر بافی در منطقه سیستان با گویش «خولک بافی» و در منطقه بلوچستان با گویش «تگرد» تلفظ میشود که از نظر نوع مواد اولیه با هم تفاوت زیادی دارند به طوری که خولک بافی از ساقههای نی و تگرد از برگ درختان خرمای وحشی (داز) بافته میشود.
محصولات تولیدی حصیر بافی سیستان عبارتند از: پرده، سایه بان و توتن (نوعی قایق حصیری) و از محصولات تولیدی حصیربافی بلوچستان میتوان به روپگ (جارو)، پروند (کمربند برای بالا رفتن از درخت نخل)، سواس (صندل)، سمان (زیرانداز)، سفت (جانماز)، کچو (خورجین)، کپات (سبد کوچک) و ... اشاره کرد.
سفال در سیستان و بلوچستان با نام روستای کلپورگان سراوان در آمیخته شده به طوری که زنان هنرمند این روستا با پیروی از نیاکان خود حیات هفت هزار ساله نوعی سفال پیش از تاریخ ایران را با همان روش ساخت و تزیین ادامه دادند و این روستا را به موزه زنده خاک تبدیل کردند.
زنان روستای کلپورگان سراوان بدون استفاده از چرخ سفالگری در تهیه سفال، آن را به روش سنتی ابتدایی، بدیع و به کمک دست میسازند که این امر موجب شگفتی جهانیان شده است.
طرحها و نقشهای سفال کلپورگان نیز کاملا هندسی است و تداعی نقشهای باستانی است تــزیینــات روی سفالینهها با نمادهای تجریدی است که از نسلی به نسل دیگر به یادگار مانده است و حکایت از راز و رمــز و خواهشهای روحی و درونی هنرمند از محیط اطراف و اعتقادات و باورهای او دارد و اغلب نمادها شبیه به نقوش سفالهای پیش از تاریخ و آغاز دوره تاریخی است.
از نکات جالب در این سفال این است که در آن لعاب به کار نمیرود بلکه برای تزیین و نقاشی از سنگ تیتوک استفاده میشود، این سنگ در منطقه تپه آچار در کهوران مهرستان در همسایگی سراوان یافت میشود و رنگ آن معمولا قهوهای یا سیاه است، این سنگ نوعی سنگ منگنز است و رنگی که از آن به دست میآید قهوهای است.
سفال کلپورگان اغلب به شکل کاسه، کوزه، جام، قدح، پارچ و لیوان و قلک ساخته میشود و اغلب ظرفهای ساخته شده آن نیز دارای سرپوش است که گاه خود به عنوان ظرفی مستقل مورد استفاده قرار میگیرد.
با جهانی شدن سفال کلپورگان شاهد حضور گردشگران داخلی و خارجی به این روستا خواهیم بود که این امر سبب رونق گردشگری و تحول در حوزه اقتصادی و اجتماعی این منطقه خواهد شد.
این هنر به دلیل مصارف تزئینی وزینتی اش پس از سوزن دوزی جایگاه ویژهای در صنایع دستی بلوچستان دارد به طوری که هنرمندان با مواد و مصالحی نظیر آینههای ریز ودرشت، پولک، منجوق و مروارید، خرمهره، دکمه صدفی، نوار یراق، پارچه، سکه و صدف استفاده میشود که در جشنها و مراسم شاد استفاده میشود.
به گفته کارشناسان آنچه که در تاریخ آمده این است که با آمدن سکاها به سیستان و بلوچستان تحولی بزرگ در این منطقه صورت گرفت کمترین چیزی که امروز میتوانیم بگوییم این است که بافتههای منطقه تحت تاثیر هنر سکاها تحولی عظیم یافت.
شهرت بافتههای سیستان در دوره اسلامی نشان از یک هنر پر سابقه و کهن دارد.
در گذشته مردمان این منطقه نیز مانند سایر اقوام کوچ رو بوده و در چادر زندگی میکردند و از گلیم به عنوان زیر انداز، پشتی، سفره آرد و نان، خورجین و کیسههای نمک استفاده میشد.
همچنین هنرمندان برای تزیین گلیم از خرمهره، صدف، سکه، منگوله و سنگهای زینتی بهره میگرفتند.
نقوش گلیم سیستان به صورت هندسی، ذهنی و راه راه بر گرفته از محیط اطرافشان است و رنگ بندی تیره گلیم این منطقه را از سایر گلیمهای مناطق دیگر متمایز میکند.
طلا فلزی جاودان و درخشنده است و در زندگی تاریخ بشر اهمیت زیادی داشته است از این رو وجود کورههای ذوب فلز در سیستان و بلوچستان نشان از قدمت هنر فلز سازی در این منطقه دارد به طوری که زیورآلات سنتی اغلب برای خود آرایی و گاه ریشههای مذهبی نیز دارد استفاده میشده است.
گفتنی است؛ تاریخچه بیشتر نگارهها و نقشها و روشهای تزئینی زیورآلات به روزگاران باستان بر میگردد.
انتهای پیام/ع