به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد دادکان همیشه حرفهای متفاوتی برای گفتن دارد. پایان کار او در معاونت ورزش دانشگاه آزاد اسلامی و عضویت او در کمیته جوانان AFC بهانهای شد تا رئیس اسبق فدراسیون فوتبال میهمان ما باشد. دادکان در زندگی و حرفه خود نکات زیادی دارد که به آن افتخار کند. او در طول دوران فوتبال خود بهعنوان مدافع راست حتی یک کارت زرد هم نگرفته است، با خود دفترچهای را آورده که در آن عکسها و مصاحبههای خود را چسبانده است.
اسناد خداحافظی او در اوج جوانی بدون گرفتن حتی یک اخطار در این دفتر خاطرهانگیز موجود است و دادکان با افتخار این بریدههای روزنامهها را به ما نشان میدهد. به سراغ عکسهای دوران قبل از انقلابش میرود. عکسهایی که در همه آنها ریش دارد را نشان میدهد و تأکید میکند از اول اینگونه بوده و میخواهد بگوید بعد از انقلاب رنگ عوض نکرده است.
یکی از مصاحبههای قبل از انقلاب خود را به ما نشان میدهد و میگوید: «ببینید در آن سالها چه حرفهایی میزدم. من هر زمان که احساس کنم عدالت کمرنگ شده وظیفه خودم میدانم صحبت کنم».
صحبت های او را در ادامه می خوانید...
پاییز سال گذشته بعد از اینکه محمود گودرزی از وزارت ورزش و جوانان رفت، نام شما برای این وزارتخانه مطرح شد، موجی هم ایجاد شد و یکسری از ورزشکاران هم از شما حمایت کردند. آیا آن موقع با خود شما هم صحبتی شد؟
در دوره اول ریاستجمهوری آقای روحانی قبل از معرفی آقای سلطانیفر، آقای صالحیامیری و آقای ربیعی من را صدا کردند و گفتند: «آقای رئیسجمهور روی این چهار مشخصه میخواهد وزیر ورزش و جوانان انتخاب کند. ١- خوشنام باشد. ٢- متخصص باشد. ٣- با فساد موجود مبارزه کند. ٤- در ورزش خصوصیسازی کند». بعد دیدم که اصلا انتخاب به این چهار فاکتور نیست. انتخاب رفیق است. من یارم الان هیچجا پستی ندارد، من هم رئیسجمهور شدم کجا او را بگذارم؟
منتظر بودند مجلس عوض شود و دوباره یار خودشان را بگذارند. آقای احمدینژاد این حرفها را نمیزد که من متخصص، متعهد و خوشنام میخواهم، هرکسی رفیقش بود را میگذاشت. آقای روحانی حق دارد هرکسی را میخواهد بگذارد اما برای انتخاب، فاکتور معرفی نکند.
بعد از رفتن آقای گودرزی، آدم دولت مشخص بود. بقیه را که صدا میکردند و با آنها صحبت میکردند، میخواستند زمینه را برای ورود همان آدم مهیا کنند.
کمتر از چند ماه دیگر انتخابات کمیته ملی المپیک برگزار میشود. با توجه به تجربه موفقی که در دانشگاه آزاد در ارتباط با تمامی رشتههای ورزشی داشتید، آیا با وجود اینکه عضو هیچ مجمع فدراسیون المپیکی نیستید، میتوانید در انتخابات ریاست کمیته ملی المپیک شرکت کنید؟
اصلا قصدی هم برای شرکت در انتخابات کمیته ملی المپیک ندارم. باید ببینید چه کسی را میخواهند و چگونه کار را مهندسی میکنند. وقتی کار مهندسی شد، دیگر انتخاب افراد با توجه به شایستگیها، تواناییها و کاربلدبودن نیست. کار مهندسی میشود تا آقای x رئیس شود.
چه ارزیابیای از آینده ورزش ایران با حضور مسعود سلطانیفر بهعنوان وزیر ورزش و جوانان و محمدرضا داورزنی بهعنوان معاون قهرمانی دارید؟
من فقط آرزوی موفقیت برای آنها میکنم. همه فکر و حساسیت من را نسبت به ورزش میدانند، ولی امیدوارم اقداماتی که انجام میدهند، سلیقهای نباشد و به نفع ورزش کشور باشد.
در مورد نحوه استعفای علیرضا منصوریان و اتفاقاتی که در باشگاه استقلال تهران افتاد، چه نظری دارید؟
آقای منصوریان وقتی میخواست به باشگاه استقلال برود، پیش من آمد. او در مورد یک مسئله شخصی و همین بحث حضور در استقلال با من صحبت کرد. مثل حرفی که به علی دایی زمانی که میخواست به تیم ملی بیاید زدم، به او هم گفتم. یادم هست علی دایی بعد از برکناری از تیم ملی در برنامه ٩٠ گفت: «من یک عذرخواهی به آقای دادکان بدهکار هستم که به من گفت به تیم ملی نرو». من به آقای منصوریان هم گفتم: «استقلال در آینده برای تو است. دو سال در یکی دیگر از تیمها مربیگری کن بعد به استقلال برو». منصوریان مربیای بود که میتوانست موفق شود ولی چون جوان بود حاشیه برای او زیاد به وجود آوردند و مجبور شد برود. علیرضا منصوریان با یک تعمق و یک مشاوره خوب میتوانست امروز که با تجربهتر شده بود به استقلال بیاید. همچنین وقتی یک نفر جایی مربیگری میکند و اعضای هیئتمدیره علیه او حرف میزنند با موجهایی که ضد منصوریان به وجود میآید چه کار کند؟ منصوریان اشتباه کرد و زود به استقلال رفت.
انتهای پیام/
برعکس بعضی ها دایم در حال مصاحبه و اعلام نظر منفی هستند و خود را عقل کل می دانند