به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در حالی که اروپا به سوی وحدت، گام های بلندی برداشته است، خاورمیانه به سوی تفرقه پیش می رود و هم اکنون مرکز ثقل آن نیز در عراق و اقلیم کردستان است؛ جایی که به رغم همه مخالفت های و هشدارهای بین المللی، همه پرسی استقلال در حال برگزاری است و چشم انداز روشنی نیز برای آن قابل تصور نیست.
فارغ از تحولی که در حال رخ دادن است، به نظر می رسد پرداختن به پیشینه، ژئوپلیتیک، جمعیت، شخصیت ها، رهبری، احزاب و به صورت کلی جزئیات مربوط به اقلیم کردستان می تواند درک مناسبی از تحول امروز به ما بدهد.
گفتنی است، اقلیم کردستان، دارای یک نیروی نظامی شصت هزار نفره، سرویس اطلاعاتی – امنیتی مستقل، کابینه، پلیس و سایر ملزومات کشورداری و حکومت داری است و علاوه بر این با صادرات نفت خود از طریق ترکیه به بازاراهای جهانی، بغداد را در شرایط دشواری قرار داده است.
ضعف دولت مرکزی عراق از یک سو و شرایط حاصل آمده از هجوم تروریست های تکفیری به عراق از دیگر سو، شرایط ایده آل و مناسبی را برای قدرت گرفتن کردها فراهم کرد و جالب اینجاست که در این معادلات، کردها با دو عنصر اول و دوم جامعه عراق (شیعه و سنی)، روابط خوب و مستحکمی داشته اند و با آمریکا و اروپا نیز از سطح روابط بالایی برخوردارند و در دوران اول و دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق چندین بار با او دیدار کرده و مقامات مهمی همچون رئیس جمهور فرانسه، وزرای دفاع و وزار امور خارجه آمریکا و چندین کشور اروپایی و آسیایی، به اربیل رفته اند و توسعه اقتصادی اربیل و سلیمانیه در چند سال گذشته، ایده آل بوده است.
خودمختاری در کردستان عراق در واقع از دهه ۱۹۷۰ میلادی با نام اقلیم خودمختار کردستان به دنبال توافق پیمان خودمختاری میان حکومت عراق و رهبران کرد عراقی برقرار و شورای قانونگذاری در شهر اربیل با اعتبار اسمی در مناطق کردنشین اربیل، دهوک و نیز در سلیمانیه تأسیس شده بود. درگیریهای نظامی متعدد میان کردهای خواهان خودمختاری و نیروهای حکومت عراق تا زمان خیزش ۱۹۹۱ در عراق تداوم یافت و مسأله تأمین امنیت پناهجویان کرد منجر به صدور قطعنامه ۶۸۸ شورای امنیت سازمان ملل متحد شد که سبب توجیه انجام عملیات تأمین آسایش به منظور تأمین امنیت اقلیم کردستان عراق در جریان حملات نیروی هوایی میشد و همزمان کمکرسانی به پناهجویان کرد نیز که از آزار و اذیت فرار کرده بودند انجام میشد. منطقه پرواز ممنوع دهوک و اربیل را پوشش میداد، اما سلیمانیه و کرکوک را شامل نمیشد.
این مسئله زمینهساز بروز زنجیره درگیریهای خونین بعدی میان نیروهای عراقی و نیروهای کرد شد. اندک زمانی پس از آن، توازن قوا به دشواری برقرار شد و عراق نیروهای نظامی و کارمندان حکومتی خود را از در اکتبر ۱۹۹۱ از منطقه خارج ساخت. از آن زمان به بعد کردستان عراق تحت رهبری دو حزب کردی عمده، حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان، خارج از کنترل بغداد به یک منطقه مستقل دوفاکتو تبدیل شد. اقلیم کردستان عراق از آن زمان پرچم و سرود ملی ویژه خود را برگزید.
اقلیم کردستان عراق انتخابات پارلمانی خود را در ۱۹۹۲ برگزار کرد. حزب دموکرات کردستان عراق اکثریت آرا را در مناطق دهوک و اربیل به دست آورد، در حالی که اتحادیه میهنی کردستان در مناطق سلیمانیه و دیاله (به ویژه خانقین و کفری) رأی گستردهای آورد. در نتیجه این انتخابات پارلمان کردستان میان اتحادیه میهنی کردستان به رهبری جلال طالبانی و حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی دوشقه شد.
حکومت عراق پس از خارج ساختن نیروهایش از کردستان در اکتبر ۱۹۹۱، برنامه محاصره اقتصادی اقلیم کردستان را به اجرا گذاشت که محدودیتهای نفتی و غذایی را شامل میشد.
افزون بر این تحریمهای سازمان ملل متحد در قبال عراق نیز تأثیر گستردهای بر اقتصاد کردستان گذاشت و از تجارت میان کردها و ملتهای دیگر جلوگیری میکرد، چنانکه تمام مبادلات اقتصادی میان کردستان عراق و جهان خارج از طریق بازار سیاه انجام میگرفت.
وقتی کردها خود را برای همهپرسی سال ۲۰۱۴ آماده میکردند، همزمان داعش در شمال عراق ظهور کرد. ارتش عراق در مقابل داعش مقاومتی نکرد. به این ترتیب کردها وارد جبهه تازهای شدند تا جای خالی ارتش عراق را پر کنند.
این شرایط جایگاه کردها را به عنوان نیروی نظامی ضد داعش و همراه با ائتلاف بینالمللی به رهبری آمریکا بیش از پیش تقویت کرد. دولت اقلیم کردستان عراق، همهپرسی سال ۲۰۱۴ را به تعویق انداخت تا آن که تصمیم گرفت همهپرسی را سوم مهرماه امسال برگزار کند.
اقلیم کردستان از لحاظ جغرافیایی بین ایران، عراق، سوریه و ترکیه محصور شده است و به عبارتی دیگر به دنیای خارج راه ندارد. کردستان عراق میان شش استان واقع شده که از این میان، حکومت اقلیم کردستان بر چهار استان اربیل، سلیمانیه، دهوک و به تازگی استان حلبچه از استان سلیمانیه جدا و مستقل شده است و نیز قسمتهایی از استانهای نینوا و دیاله چیرگی دارد.
همچنین حکومت کردستان درخواست پیوستن استان کرکوک و بخشهای بزرگتری از استانهای نینوا، دیاله و صلاحالدین را کرده است. اربیل نیز پس از بغداد، بصره و موصل چهارمین شهر بزرگ عراق است و مرکز منطقه کردستان عراق به شمار می رود.
منطقه اقلیم کردستان جمعیتی، حدود 5.2 میلیون را در خود جای داده است. کردها اکثریت بافت اقلیم کردستان را تشکیل میدهند، ترکمنان دومین گروه جمعیتی و بعدتر گروههای قومی چون ایزدیها، مسیحیان شامل (آشوریان، کلدانی، سورانی) از باشندگان کردستان عراق هستند.
اجزای فرهنگ کردستان عراق شباهت زیادی به فرهنگ ایرانی دارد؛ از جمله خویشاوندی زبانی و آداب و رسوم و جشنهایی مانند جشن ایرانی نوروز که جشن اصلی در منطقه کردستان عراق نیز به شمار میرود. البته در این منطقه اقوامی مانند ترکمنها آشوریها، ارمنیها، عربها، ایزدیها، شبکها و مندائیها نیز ساکنند که ویژگیهای جدای فرهنگی خود را نیز دارا هستند.
کردستان عراق کموبیش بین دو جریان سورانی و بادینانی تقسیم شده است که دو نوع گویش کردی متفاوت دارند. گویش سورانی تحت نفوذ طالبانی است که قلاذه و کوه سنجاب و اربیل و سلیمانیه تا خانقین را زیر پوشش دارد. گویش بادینانی که مرکزش زاخو است منطقه بارزان است و تا ترکیه پیش میرود. هر دو نیرو سعی میکنند در مناطق یکدیگر نفوذ کنند و در تاریخ معاصر اغلب میانشان درگیری نظامی پیش آمده است.
از دید تحلیلگران، درگیری دو جریان عمده شمال عراق بیش از آن که ناشی از ستیزههای ایدئولوژیک و سیاسی باشد، ناشی از تفاوتهای قومی و عشیرهای دو جریان بارزانی و طالبانی است که از این رهگذر البته تفاوتهای زبانی ساکنان مناطق تحت نفوذشان نیز مورد تأکید قرار میگیرد.
پس از جنگ کویت و عراق و وضع ممنوعیت پرواز عراق به بالای خط ۳۶ درجه در سال ۱۹۹۱ کردهای عراق عملاً توانستند حکومت خود را تأسیس نمایند و با حل اختلافات گروهی و قیام علیه رژیم حزب بعث عراق، حکومت منطقه را به عهده گرفتند. کردها این خیزش را «راپهرین» مینامند.
اختلاف سیاسی و درگیری نظامی همواره بین جریانات کردی منطقه کردستان عراق وجود داشته است. برای نمونه می توان به «جنگ برادرکشی» در دهه 1990 اشاره کرد.
جنگ داخلی کردستان عراق که در فرهنگ سیاسی کردها با نام جنگ برادرکشی شناخته میشود، به درگیری نظامی میان جناحهای سیاسی رقیب در کردستان عراق در سالهای میانی دهه ۱۹۹۰ گفته میشود که طی آن به طور عمده دو جریان حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان با یکدیگر به درگیری نظامی پرداختند. پس از گذشت دورهای، نیروهای نظامی حکومتهای ایران، عراق و ترکیه نیز در این درگیریها دخالت کردند و سپس نیروهای آمریکایی نیز به درگیریها پیوستند. بین ۳ هزار تا ۵ هزار شبهنظامی و غیرنظامی در این جنگ کشته شدند، اما منابع محلی از کشته شدن ۸ هزار نفر غیرنظامی در جریان بیش از سه سال درگیری صحبت میکنند.
در سپتامبر ۱۹۹۸، جلال طالبانی و مسعود بارزانی در توافقی با میانجیگری ایالات متحده موسوم به پیمان واشنگتن، معاهده صلح رسمی امضا کردند. بر مبنای این پیمان، دو حزب توافق کردند که درآمد و قدرت را با یکدیگر تشریک کنند، با استفاده حزب کارگران کردستان از شمال کردستان مخالفت کنند، و به نیروهای عراقی اجازه ندهند وارد مناطق کردنشین شوند.
ایالات متحده آمریکا نیز متعهد شد تا از نیروهای نظامیاش برای حفاظت از کردها در برابر احتمال تجاوز صدام حسین استفاده کند. در همین زمان، پیادهسازی برنامه نفت در برابر غذا درآمدی را برای شمال عراق ایجاد کرد و امکان ارتقای استانداردهای زندگی را فراهم ساخت. کردستان عراق تا پیش از آنکه گروه تروریستی انصارالاسلام در دسامبر ۲۰۰۱ در منطقه ایجاد شود و درگیریهای جدیدی را ایجاد کند، به یک منطقه نسبتاً آرام تبدیل شد.
تقریباً یک ماه پس از آن، بیل کلینتون قانون آزادی عراق را امضا کرد و امکان کمک نظامی به گروههای اپوزیسیون عراقی، و از آنجمله حزب دموکرات کردستان عراق و اتحادیه میهنی کردستان ایجاد شد. حزب دموکرات کردستان عراق تخمین زده است که از اکتبر ۱۹۹۶ تا اکتبر ۱۹۹۷، نزدیک به ۵۸ هزار تن از طرفدارانش از مناطق تحت کنترل اتحادیه میهنی اخراج شدهند. اتحادیه میهنی نیز اعلام کرده است که ۴۹ هزار تن از طرفدارانش از اوت ۱۹۹۶ تا دسامبر ۱۹۹۷ از مناطق تحت کنترل حزب دموکرات کردستان عراق اخراج شدهاند.
اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکرات کردستان پس از آن در جریان اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ همکاری کردند و نیروهای عراقی را با کمک نیروی هوایی آمریکا مسیریابی کرده و بیشتر منطقه شمال عراق، شامل شهرهای کرکوک و موصل را تحت تسلط خود درآوردند. پس از اشغال، مسعود بارزانی به عنوان رئیس حکومت اقلیم کردستان و جلال طالبانی نیز به عنوان رئیسجمهور عراق انتخاب شدند.
با کنار رفتن مام جلال طالبانی از صحنه قدرت، مسعود بارزانی جایگاه خود را در مقام یک رهبر کُردی تثبیت کرده است.
همان طور که گفته شد، اقلیم کردستان، دارای یک نیروی نظامی 60 هزار نفره، سرویس اطلاعاتی – امنیتی و پلیس مستقل است.
پس از سقوط موصل و حمله گسترده داعش به عراق، نیروهای پیشمرگ کُرد به فرماندهی بارزانی در چندین جبهه با این گروه تروریستی وارد جنگ شدند و بر اساس آمارهای رسمی تاکنون یک هزار و چهارصد تن از نیروهای پیشمرگ در نبرد با داعش کشته شده و شش هزار نفر از آنان مجروح شده اند.
این وضعیت تراژیک، دو دستاورد مهم برای اقلیم کردستان عراق به همراه آورده است: نخست؛ جلب حمایت های تسلیحاتی و سیاسی – اقتصادی غرب و مشارکت فرماندهان پیشمرگ در تصمیمات اتاق عملیات ائتلاف ضدداعش و برخورداری از آموزش مستقیم مستشاران نظامی آمریکایی و اروپایی، دوم؛ جای گرفتن اقلیم کردستان عراق و شخص مسعود بارزانی در صحنه سیاسی و بین المللی و ارتقای میزان مشروعیت اقلیم کردستان عراق.
اقتصاد کردستان عراق مبتنی بر درآمدهای نفتی است، از محل درآمدهای نفتی ساخت و ساز زیادی در شهرهای کردستان عراق صورت گرفته و با شرکت های زیادی از 17 کشور جهان در زمینه های نفت و گاز قرارداد سرمایه گذاری امضا کرده است. این منطقه منابع زیرزمینی گاز و فلزات نیز دارد. سازگاری این حکومت با نظام بینالملل دستاوردهای مثبتی در زمینههای اقتصادی برای این منطقه داشته است.
بدیهی است، اقلیم کردستان عراق ـ چه در بخش گردشگری تفریحی و گردشگری سلامت ـ سالیانه پذیرای ۳۶۰۰۰۰ هزار تن از اقلیم است که نیمی از این گردشگران را بخش سلامت تشکیل میدهند و در زمینههای مختلف از جمله نیروی کار ایرانی ها به ویژه کردهای کردستان ایران بیشتر نیروی کار ایرانی را تشکیل می دهد، فعالیت می کنند.
بر پایه آمار سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۱)، حجم مناسبات تجاری میان کردستان عراق و ترکیه بیش از ۸ میلیارد دلار در سال و مبادلات اقتصادی با ایران حدود ۵ میلیارد دلار بود. در آن سال نرخ بیکاری در کردستان عراق نیز حدود ۴ درصد گزارش شده است.
از همان روزهای اولیه سال ۱۹۹۱ که کردستان عراق از کنترل حکومت صدام حسین خارج شد، جمهوری اسلامی ایران رابطه نزدیکی با کردهای عراق داشته است. امروز مرزهای رسمی این منطقه بیشتر برای واردات مواد خوراکی ایرانی یا حمل کالاهای خارجی از طریق خاک ایران به کردستان عراق استفاده می شود.
در چند سال گذشته، وضعیت اقتصادی و امنیتی کردستان عراق بهبود یافته و این منطقه به بازاری برای کالاهای کشورهای منطقه تبدیل شده است. در ابتدا ایران یکی از بزرگترین شرکای تجاری حکومت اقلیم کردستان عراق بود. نوزاد هادی، استاندار اربیل می گوید: «ایران در زمان رژیم صدام حسین برای مبارزان عراقی، به خصوص ما کردها پناهگاهی بود. این باعث شد خیلی از ما در آنجا زندگی کنیم و پیوندهایی تاریخی بین ما ایجاد شود و این رابطه تا به امروز ادامه دارد».
اما در بازار به شدت مصرف گرای کردستان، این کالاهای ساخت ترکیه هستند که بازار را اشغال کرده، نه کالاهای ایرانی. یکی از مغازه داران بازار اربیل می گوید: بیشتر کالاهای او ساخت ترکیه است، زیرا مردم کالای ترک ها را ترجیح می دهند.
کمتر از ۲۰۰ شرکت ایرانی در کردستان عراق فعال هستند، اما بیش از ۸۰۰ شرکت ترکیه در زمینه های تجارت، صنعت نفت و طرح های بزرگ عمرانی منطقه فعالیت دارند. پروژه یک میلیارد دلاری ساخت فرودگاه بین المللی اربیل توسط ترک ها انجام شد.
نوزاد هادی می گوید: عدم استقبال کردها از کالا های ایرانی به دلیل توسعه اقتصادی اقلیم کردستان است که سطح زندگی مردم را ارتقا داده و بنابراین آنها به دنبال کالاهای مرغوب هستند.
همزمان با ناآرامی ها در کشورهای عربی که به بهارعرب شهرت یافت، کردستان عراق نیز شاهد اعتراضاتی علیه حکومت اقلیم کردستان عراق بود. در این نا آرامی ها تعدادی از شهروندان شهر سلیمانیه توسط نیروهای امنیتی کشته شدند. حکومت اقلیم کردستان می گوید که دولت این منطقه منتخب یک انتخابات آزاد است و نباید کردستان را با کشورهای عربی مقایسه کرد، اما احزاب مخالف می گویند که دو حزب حاکم مانند رژیم های دیکتاتوری منطقه ۲۰ سال است بر تمام جنبه های زندگی مردم حاکمند.
جرقه اعتراضات کردستان زمانی زده شد که مردم معترض با سنگ به ساختمان شاخه چهارم حزب دموکرات کردستان در سلیمانیه حمله کردند. نگهبانان به طرف تظاهر کنندگان تیراندازی کردند و تعدادی از مردم کشته شدند. این ناآرامی ها ادامه پیدا کرد و میدان سرای سلمانیه به میعادگاه مخالفانی مبدل شد که خواهان تغییرات اساسی در دولت بودند.
حمه توفیق، سخنگوی حزب مخالف گوران، می گوید که کردستان حکومتی دیکتاتوری دارد. او می گوید: «اگر برای بیست سال در قدرت باشید و به کسی اجازه چالش قدرت را ندهید، این دیکتاتوری نیست؟»
مسعود بارزانی در حالی بر تصمیم خود برای برگزاری همهپرسی پافشاری میکند که مخالفانش معتقدند او در این سالها نتوانسته در سطح خودمختاری، اقلیم کردستان عراق را، موفق اداره کند. تورج اتابکی، استاد تاریخ اجتماعی خاورمیانه و آسیای مرکزی در هلند از میراث دولت مسعود بارزانی میگوید: «باید در حقیقت کاستی این حکومت را عمدتاً در نداشتن سیاستهای درست حکومتداری، شفافیت، شایستهسالاری و در حقیقت پرهیز از فساد جستجو کنیم. متأسفانه کارنامه این حکومت کارنامهای نیست که نشاندهنده رفتاری باشد که رهبران سیاسی در این سالها تلاش کرده باشند جلوی این فساد را بگیرند یا تلاش بکنند حداقل آن شایستهسالاری را که قول داده بودند لحاظ بکنند. اگر نگاه بکنیم به ساختار سیاسی حکومت اقلیم شمال عراق؛ این ساختار، همان ساختار سنتی عشیرتی است که سلسله مراتبش هم رعایت شده، بدون پایبندی به قانون، قانونی که خود اینها، برکشیدگان کُردها، در مجلس خودشان تصویب کردند. همچنان آقای مسعود بارزانی تکیه زده بر ریاست این اقلیم و در دو سال گذشته مجلسی نداشتیم و مجلسی را که فراخواندند برای این که این همهپرسی را مشروعیت ببخشند، تلاشی است در حقیقت به تحکیم وضعیت کنونی و موقعیت آقای بارزانی.
این بحثی است که در حقیقت جنبش تغییر حزب گوران، اینجا و آنجا مطرح کرده. یعنی یک کلام اگر بخواهم بگویم، یعنی آنچه جهان برای کردها امیدوار بود ببیند، در این دوره حکومتداریشان، متأسفانه جامه عمل به خود نپوشاند.»
با این حال و با وجود همه این جزئیات و واقعیت ها، کردها در اقلیم با چند مشکل عمده روبه رو هستند که می توان مهم ترین آنها را چنین دسته بندی کرد:
1. اقلیم کردستان از لحاظ جغرافیایی بین ایران، عراق، سوریه و ترکیه محصور شده است و به عبارتی دیگر به دنیای خارج راه ندارد. اگرچه تا حدودی امکان آن به وجود آمده که اقلیم از راه ترکیه به خارج راه پیدا کند، چنین چیزی تابع عوامل مهمی از جمله بقای قدرت حزب عدالت و توسعه است.
2.کردها در عراق، غیر از درآمدهای نفتی، منبع اقتصادی دیگری ندارند و فروش نفت و گاز از راه ترکیه و حتی با توافق احتمالی ایران، با ابهامات فراوانی روبه روست. در شرایط فعلی که اختلافاتی بین اربیل و بغداد به وجود آمده است، حقوق کارمندان، معلمین و نیروهای پیشمرگ پرداخت نشده و اقلیم عملا در بحران اقتصادی قرار گرفته است. علاوه بر این، ویژگی های خاص ساختار حزبی و قدرت موروثی و خاندانی، رانت پیچیده فساد مالی را چنان توانمند و سایه گستر نموده که راهی برای نظارت و حسابرسی وجود ندارد.
3.حتی در صورتی که شیعه و سنی، به جدایی کردها رضایت دهند، احتمال حل شدن معمای پیچیده مناطق متنازع علیها یعنی کرکوک و دیگر مناطق کردنشین خارج از اقلیم به خاک کردستان، نزدیک به صفر است.
4. بین احزاب کُرد، رقابت و اختلاف، بسیار جدی و پیچیده است و نظر واحدی در مورد شیوه تقسیم قدرت و تعیین رهبری وجود ندارد. انتقال قدرت به صورت خاندانی و موروثی، قدرت گرفتن فرزندان مقامات اقلیم همچون فرزند مام جلال طالبانی، فرزندان مسعود بارزانی، فرزند کوسرت رسول و سوءاستفاده مقامات مهم و فرزندان آنان از رانت های مالی و سیاسی، از مهم ترین آسیب های اقلیم است که می تواند دردسرساز شود.
5. عاملی که شاید از تمام این عوامل مهم تر و حیاتی تر است، این است که هیچ گونه اجماع نظر جهانی و منطقه ای در مورد پذیرش استقلال کردها و ایجاد دولت مستقل کُردی حتی به صورت ساختار محدود به کردهای عراق وجود ندارد. چرا که آمریکا و اروپا به دنبال حفظ موازنه موجود هستند و برخلاف تصورهای معمول، تجزیه عراق به سود آنان نیست و کشورهای منطقه از جمله ایران نیز با این موضوع موافق نیستند.
منبع:تابناک
انتهای پیام/