خواندن معنا و تفسير آيات قرآن كريم، به فهم درست آن و عملی كردن دستورات الهی در زندگی‌مان كمک می‌كند.

تفسیرآیات148-151سوره بقرهبه گزار ش خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛قرآن سر تا سر اعجاز در زندگی مادی و معنوی است. اگر ما آن را با معرفت تلاوت کنیم، حتما اثرات آن را خواهیم دید. برای آگاهی‌ و فهم بهتر و بيشتر آيات قرآن كريم هر شب تفسير آياتی از اين معجره الهی را برای شما آماده می‌كنيم. در این گزارشتفسیرآیات148-151سوره بقره  را می‌خوانید:

وَلِکُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّیهَا فاسْتَبِقُواْ الخَیْرَ تِ أَیْنَ مَا تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ
و برای هر کس قبله ای است که به آن سوی رو می کند. (بنابراین درباره ی جهتِ قبله گفتگو نکنید و به جای آن) در نیکی ها و اعمال خیر بر یکدیگر سبقت جویید. (و بدانید) هر جا که باشید، خداوند همه شما را (در محشر) حاضر می کند، همانا خداوند بر هر کاری تواناست. (148)

نکته ها:
برای کلمه (وجهةٌ) دو معناست: قبله و طریقه. اگر این کلمه را همانند اکثر مفسّران به معنای قبله بگیریم، معنای آیه همان است که ترجمه کرده ایم. امّا اگر کلمه (وجهةٌ) را به معنای طریقه و شیوه بگیریم، معنای آیه این است: برای هر انسان یا گروهی، راه و طریقی است که به سوی همان راه کشیده می شود و هر کس راهی را سپری می کند. و این معنا نظیر آیه ی 84 سوره ی اسراء است که فرمود: (کلٌّ یعمل علی شاکلته)

بعضی مفسّران، مراد از «هو» در (هو مولّیها) را خدا دانسته اند که در این صورت معنای آیه چنین می شود: هر کس قبله ای دارد که خداوند آنرا تعیین کرده است.

سبقت در کار خیر، ارزش آن را افزایش می دهد. در قرآن با واژه های (سارعوا)، (سابقوا) و (فاستبقوا) در مورد کار خیر بکار رفته است. و در ستایش انبیا می فرماید: (یسارعون فی الخیرات) انبیا، 90. آنها در نیکی ها، شتاب و سرعت می گیرند.

 

در برخی روایات ذیل این آیه آمده: در زمان ظهور امام زمان علیه السلام علاقمندان آن حضرت، از اطراف و اکناف جهان یکجا در حضور ایشان جمع خواهند شد. تفسیر نورالثقلین، ج 1 ص 139.

پیام ها:
*هر امتّی قبله ای داشته ومسئله قبله، مخصوص مسلمانان نیست.(لکلّ وجهة)
* بحث های بیهوده را رها کنید و توجّه و عنایت شما به انجام کارهای خیر باشد. (فاستبقوا الخیرات)
* به جای رقابت و سبقت در امور مادّی، باید در کارهای خیر از دیگران سبقت گرفت. (فاستبقوا الخیرات)
*روز قیامت، خداوند همه را یکجا جمع خواهد کرد و این نمونه ای از مظهر قدرت الهی است. (یأت بکم الله جمیعاً)

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَّبِّکَ وَمَا اللَّهُ بِغَفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
و (ای پیامبر!) از هرجا (که به قصد سفر) خارج شدی، (به هنگام نماز) روی خود را به جانب مسجدالحرام بگردان، این دستور حقّی است از طرف پروردگارت، و خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست. (149)

نکته ها:
در آیات قبل، توجّه به مسجدالحرام، مربوط به شهر مدینه بود که مسلمانان در آن سکونت داشتند، ولی این آیه می فرماید: در مسافرت نیز به هنگام نماز رو به سوی مسجدالحرام نمایید.

وَمِنْ حَیْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ حَیْثُ مَا کُنْتُمْ فَوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ لِئَلّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَیْکُمْ حُجَّةٌ إلَّا الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِی وَلِأُتِّمَ نِعْمَتِی عَلَیْکُمْ وَلَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ
و (ای پیامبر!) از هر جا خارج شدی پس (به هنگام نماز) روی خود را به سوی مسجدالحرام بگردان، و (شما ای مسلمانان نیز) هرجا بودید (در سفر و در حضر) روی خود را به سوی آن بگردانید تا برای (هیچ کس از) مردم جز ستمگرانشان، امکان احتجاج (ومجادله) علیه شما نباشد. پس از آنها نترسید وتنها از من بترسید. و (بدانید تغییر قبله برای آن بود) تا نعمت خود را بر شما تمام کنم و شاید که شما هدایت شوید. (150)

نکته ها:
تکرار موضوع تغییر قبله در آیات متعدّد، نشانه ی اهمیّت آن است. علاوه بر آنکه در هر یک از آیات در کنار این موضوع، مطلب جدیدی را نیز یادآور می شود. مثلاً در این آیه، خداوند بعد از دستور روی نمودن به سوی مسجدالحرام، می فرماید: این بدین خاطر است که مردمان، بهانه ای بر علیه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و مسلمانان نداشته باشند. چون اهل کتاب می دانستند که پیامبر اسلام به سوی دو قبله نماز می خواند و اگر این امر محقّق نمی شد، آنها ایراد می گرفتند که پیامبر شما فاقد اوصاف ذکر شده در کتاب های آسمانی پیشین است. و یا اینکه زخم زبان زده و مسلمانان را تحقیر می کردند که شما دنباله رو یهود هستید و قبله ی مستقلی ندارید.

البتّه این ایراد تنها از سوی یهود نبود، بلکه مشرکان نیز می گفتند: اگر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم به آئین ابراهیم توجّه دارد، پس چرا به خانه ای که ابراهیم ساخته است، توجّه ندارد؟ البتّه منافقان آرام نگرفته و با تغییر قبله، خرده گیری های خود را شروع کرده و می گفتند: پیامبر، ثبات رأی ندارد. در هر حال خداوند با تأکید و تکرار، مسلمانان را برای پذیرش موضوع و ثبات قدم آماده می سازد و یادآور می شود، آنان که دنبال حجت و دلیل باشند، بر شما خرده نخواهند گرفت، ولی افراد ظالم که حقیقت را کتمان می کنند، از بهانه جویی دست بر نخواهند داشت و شما نباید به آنان اعتنا کنید، و از آنان نترسید و فقط از خداوند بترسید.

قبله، نشانه و مظهر توحید است. قبله، آرم و نشانه ی مسلمانان است. در نهج البلاغه از کعبه به عنوان عَلَم یعنی پرچم ونشانه ی آشکار اسلام یاد شده است. بت پرستان و ستاره پرستان هنگام نیایش، به سوی بت و یا ستاره و ماه توجّه می کردند، امّا اسلام توجّه به خانه خدا را به جای آن قرار داد و روی کردن به سوی قبله را نشانه ی توجّه به خدا شمرده است.

در روایات می خوانیم: پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم معمولاً روبه قبله می نشستند و سفارش کرده اند؛ بسوی قبله بخوابید و بنشینید و حتّی رو به قبله نشستن، عبادت شمرده شده است. قبله، جایگاه واحترام خاصّی دارد ودر بعضی اعمال، توجّه به آن واجب است. برای مثال: نمازهای واجب باید روبه قبله خوانده شود. ذبح حیوان ودفن میّت، باید به سوی قبله باشد. در مستراح رو به قبله یا پشت به قبله نشستن حرام است.

علاوه بر آنچه ذکر شد، قبله عامل وحدت مسلمانان است. اگر از فراز کره ی زمین بر مسلمانان نظر کنیم، می بینیم آنان هر روز پنج بار با نظم و ترتیب خاصّ، به سوی قبله توجّه می کنند. کعبه، قرارگاه وآمادگاه حرکت ها وانقلاب های الهی بوده است. از حضرت ابراهیم وحضرت محمّد گرفته تا امام حسین علیهم السلام و در آینده حضرت مهدی علیه السلام ، همگی از کنار کعبه حرکت خود را شروع کرده و می کنند. در عظمت کعبه همین بس که مسلمانان به اهل قبله معروفند.

خداوند متعال در ماجرای تغییر قبله می فرماید: تغییر قبله برای این است که در آینده نعمت خود را بر شما تمام کنم. یعنی استقلال شما و توجّه به کعبه، زمینه ی اتمام نعمت در آینده است. (لأتمّ نعمتی)

این ماجرا در سال دوّم هجری در مدینه واقع شده است. در سال هشتم هجری نیز خداوند به مناسبت فتح مکّه می فرماید: (ویتمّ نعمته علیک) فتح، 2.
یعنی: این پیروزی برای این است که خداوند در آینده نعمت خود را بر شما تمام کند. چنانکه ملاحظه می کنید در هر دو آیه «اتمام نعمت» به صیغه فعل مضارع بیان شده است که نشانه ی حدوث آن در آینده است، ولی در آیه 3 سوره ی مائده که به هنگام بازگشت از حجةالوداع در سال دهم هجری و بعد از معرفی رهبری معصوم در غدیر خم نازل می شود، اینگونه می فرماید: (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی) امروز نعمت خود را بر شما تمام کردم.

قابل توجّه و دقّت است که خداوند، روی کردن مردم به قبله را قدم نخستین برای اتمام نعمت و فتح مکّه را قدم دیگر و تعیین و معرفی رهبر را آخرین قدم در اتمام نعمت بیان می کند. لازم به یادآوری است که در جریان تعیین قبله و همچنین تعیین رهبر، تذکّر می دهد که (لاتخشوهم و اخشونی). چون در هر دو، احتمال مقاومت، مقابله، بهانه گیری و شایعه پراکنی از سوی دیگران می رود.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «یا علی مثلک فی الامّة کمثل الکعبة نصبها اللّه للنّاس علماً»بحار، ج 22، ص 483.
ای علی! مثال تو در میان امّت، همانند مثال کعبه است که خداوند آنرا به عنوان نشانه روشن و پرچم برای مردم قرار داده است، تا جهت خویش را گم نکنند. همچنین در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: «ونحن کعبة اللّه ونحن قبلة اللّه»بحار، ج 6، ص 211 و 303. ما کعبه و قبله ی خداوندی هستیم.

پیام ها:
*مسلمانان باید از هر کاری که بهانه به دست دشمن می دهد پرهیز کنند. (لئلایکون للناس علیکم حجة)

* نفی سلطه ی دیگران و رسیدن به استقلال، یک ارزش است. (لئلاّ یکون للناس علیکم حجة)

* تغییر قبله، عامل خنثی سازی ایرادهای بی جا و بهانه تراشی های اهل کتاب و مشرکان و منافقان می باشد. (لئلا یکون للناس علیکم حجة)

*دشمنان خارجی، بزرگترین خطر برای مسلمانان نیستند، بی تقوایی خطر اصلی است. (فلا تخشوهم واخشونی)

* تعیین قبله ی مخصوص برای مسلمانان، زمینه ی اتمام نعمت خدا بر آنهاست. (ولاتّم نعمتی علیکم)

* تعیین قبله و نماز خواندن به سوی مسجدالحرام، زمینه ی هدایت مؤمنان است. (لعلکم تهتدون)

*هدایت، دارای مراحلی است. با آنکه مخاطب آیه مسلمانان هستند که هدایت شده اند، پس منظور دست یابی به مراحل بالاتری از آن است. (لعلّکم تهتدون)

کَمَآ أَرْسَلْنَا فِیکُمْ رَسُولاً مِنْکُمْ یَتْلُواْ عَلَیْکُمْ ءَایَتِنَا وَیُزَکِّیکُمْ وَیُعَلِّمُکُمُ الْکِتَبَ وَالْحِکْمَةَ وَیُعَلِّمُکُمْ مَّا لَمْ تَکُونُواْ تَعْلَمُونَ
همانگونه (که برای هدایت شما) رسولی در میان شما از نوع خودتان فرستادیم تا آیات ما را بر شما بخواند و شمارا تزکیه کند و کتاب و حکمت بیاموزد و آنچه نمی توانستید بدانید، به شما یاد دهد. (151)

نکته ها:
کلمه «تلاوت» از واژه «تِلو» به معنای پی درپی است و به خواندنی که پی درپی، با نظم صحیح و مناسب وبرخوردار از نوعی قداست باشد، اطلاق می شود. کلمه ی «تزکیه» به معنای رشد و نمو و پاک کردن است. تعلیم کتاب، آموختن آیات و احکام آسمانی است و تعلیم حکمت، دادن تفکّر و بینش صحیح است.

بعثت پیامبر اسلام، نتیجه استجابت دعای حضرت ابراهیم است که از خداوند خواست: (وابعث فیهم رسولاً منهم یتلوا علیهم آیاتک...) بقره، 129.
خدایا! در میانشان پیامبری مبعوث کن که آیات ترا بر آنان بخواند. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم نیز می فرمود: «انا دعوة ابی ابراهیم» من همان استجابت دعای پدرم ابراهیم هستم.

پیام ها:
*رهبری موفق است که از خود مردم، در میان مردم و هم زبان مردم باشد. (ارسلنا فیکم رسولاً منکم)
* تزکیه بر تعلیم مقدّم است. (یزکّیکم و یعلّمکم)
*آموزش دین، محور اصلی است و آموزش های دیگر، در مراحل بعد از آن است. ابتدا (یعلّمکم الکتاب و الحکمة) وپس از آن (یعلّمکم ما لم تکونوا تعلمون)
* انسان برای شناخت بسیاری از حقایق، نیازمند وحی است. بجای «ما لاتعلمون» فرمود: (مالم تکونوا تعلمون) تا یادآور شود که اگر انبیا نبودند، انسان برای آگاهی از اموری همچون آینده ی خود و جهان، راه به جایی نداشت.


انتهای پیام/

تفسیرالمیزان سوره بقره آیه148تا151

 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.