به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خانواده بهعنوان کانون اصلی پرورش و تربیت انسان از دوران کودکی تا بزرگسالی نقشی بیبدیل در ساخت جامعه بازی میکند و کلید دستیابی به این کانون مقوله ازدواج است، این در حالی است که در دهههای اخیر ازدواج در جوامع مدرن به طرق مختلف به چالش کشیده شده است. جوامع مدرن با کنار گذاشتن مقوله ازدواج بهعنوان یک اصل دینی و اجتماعی با مشکلات زیادی روبهرو شدهاند. یکی از اصلیترین تبعات از بین رفتن شکل سنتی خانواده، ظهور خانوادههای تک نفره و رواج انواع خاصی از خانوادههای تک والدینی است که هر کدام اثرات ویژۀ خود را دارند.
دلایل اصلی به وجود آمدن خانوادههای تک والدینی درگذشته مرگ یکی از والدین براثر بیماری، جنگ، مرگ مادران و تصادفات بوده است. اما در سالهای اخیر آمار مرگومیرهای ناشی از دلایل فوق کاهش پیدا کرده است اما شاخصهای فرهنگی- اقتصادی بهعنوان دلایل اصلی به وجود آمدن خانوادههای تک والدینی افزایشیافته است. در این میان طلاق، جدایی و ترک خانواده امروزه دلایل اصلی در جهان برای خانوادههای تکنفره هستند. علاوه بر این بارداری بدون برنامهریزی، بارداری دوران نامزدی و گرفتن فرزند توسط افرادی که ازدواجنکردهاند و بدون خانواده هستند از مهمترین دلایل تشکیل خانوادههای تک والدینی در بیشتر جوامع غربی میباشند.
جالب آن است که خانوادههای تک والدینی که اغلب متشکل از فرزند و مادر میباشند، 80 درصد از خانوادههای تک والدینی را تشکیل میدهند. لازم به ذکر است که ارزیابیهای فوق بر اساس منابع آماری بینالمللی شامل اتحادیه اروپا، یونیسف، بانک جهانی، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و وزارت امنیت ملی آمریکا میباشند. از سوی دیگر علاوه بر مادران، پدرهای مجرد در آمریکا نیز در حال افزایش میباشند، بهطوریکه آنها 8 درصد از خانوادههای آمریکایی را تشکیل میدهند. آمار نیز گویای آن است که در سال 2011، 2.6 میلیون خانواده تک والدینی پدر در ایالاتمتحده وجود داشته است، درحالیکه این میزان در سال 1960 فقط 300 هزار خانواده بوده است.
طبق آخرین آمار مرکز سرشماری آمریکا، 63 درصد کودکان با هر دو والدین خود زندگی میکنند و23 درصد کودکان در خانوادههای تک والدینی رشد پیدا میکنند. در طی سالهای 1980 تا 2016 درصد کودکانی که با مادرهای خود بهتنهایی زندگی میکنند سه برابر شده است و این در حالی است که تعداد افراد خانوادهها به صورت میانگین از 3.3 نفر در هر خانواده به 2.5 نفر رسیده است.
برای مثال در سال 2016 اروپا دارای 220 میلیون خانواده بود که 33 درصد از این خانوادهها در دسته خانواده تکنفره، 25 درصد خانوادههای متشکل از یک زوج بدون فرزند، 20 درصد زوجهای دارای فرزند، 4 درصد خانوادههایی متشکل از یک فرزند و یک مادر یا پدر و 18 درصد باقیمانده شامل دیگر خانوادهها مانند چندهمسری و غیره بوده است.
در همین باب، مدیرعامل موسسه ملی پیشگامان پدری این روند( افزایش خانوادههای تک والدینی) بیمارگونۀ بیشتر جوامع را ملامت کرد و افزود راه مقابله با فقر، مصرف مواد مخدر، جرائم و دیگر مسائل فرهنگی درگرو تقویت خانوادههای دو نفره میباشد.
تأثیرات خانواده تک والدینی
تا به اینجا دریافتیم که این معضل اجتماعی یک اپیدمی است که در سراسر جهان غرب گسترش پیدا کرده است و بدیهی است که هر نوع اپیدمی با خود معضلاتی را به همراه آورد و به جامعه و افراد که بنیان اصلی جوامع هستند آسیبهای جدی را وارد مینماید. لذا از تأثیرات مخرب فراوانی که کاهش ازدواج و شیوع خانوادههای تک والدینی به موارد زیر که اهم این عوامل میباشند اشارهکنیم:
فقر
در گزارشی که توسط اداره سرشماری ایالاتمتحده منتشر شد 62 درصد از مادران جدید که دارای سن تقریباً 20 سال میباشند، ازدواجنکردهاند. همچنین آمار مادرانی که ازدواجنکردهاند از 31 درصد در سال 2005 به 36 درصد در سال 2011 رسیده است. و این در حالی است که مادران مجرد از آسیبپذیرترین و محرومترین اقشار جامعه امریکا میباشند بهطوریکه تقریباً 30 درصد از خانوادههای آنها زیرخط فقر زندگی میکنند. نکته حائز اهمیت درباره معضل فقر مادران در خانوادههای تک والدینی آن است که فقر مالی در تأمین هزینههای فرزند و خود مادر علاوه بر تأثیراتی که در کیفیت رفاهی خانواده میگذارد، از لحاظ روانشناسی نیز دارای تأثیراتی مخرب میباشد. که این تأثیرات را میتوان در مواردی که در ادامه اشاره شده است بهوضوح مشاهده کرد.
مادران مجرد نسبت به مادرانی که ازدواج کردهاند بیشتر در معرض فقر قرار دارند. نرخ فقر برای مادران مجرد در سال 2015، 36.5 درصد بوده درحالیکه این عدد برای خانوادههای متشکل از یک زوج 7.5 درصد بوده است. 51.9 درصد از مادران در فقر مطلق با درآمد کمتر از نصف نرخ مصوب دولت زندگی میکنند.
در پژوهش نیروی کار، درآمد و خانواده در استرالیا، که هرساله توسط دانشگاه ملبورن صورت میگیرد، نشان دادهشده که میزان فقر کودکانی که در خانواده های تک والدینی از سال 2001 تا امروز 15 درصد بیشتر شده است. در دهه 1960 تنها 5 میلیون کودک زیر 18 سال با مادرهایشان زندگی میکردند. در دهه 1980 این عدد به بیش از دو برابر تبدیل شد. اکنون بر اساس آمار Annie E. Casey Foundation 19 میلیون کودک با مادر خود زندگی میکنند و این در حالی است که این عدد در سال 2000، 17 میلیون بوده است.
25 میلیون کودک در حال رشد در خانههایی بدون وجود پدر میباشند. این عدد نشاندهنده 40 درصد کودکان امریکا است. طبق گزارش مرکز کودک و خانواده:
40 درصد تولدها در امریکا توسط مادران مجرد صورت میگیرد.
70 درصد اعضای باندهای تبهکاری، دانشآموزان ترک تحصیلی، خودکشی نوجوانان، بارداریهای نوجوانان و مصرف کنندگان نوجوان مواد مخدر از خانوادههای تک مادری میباشند.
90 درصد دریافتکنندگان خدمات رفاهی، مادران مجرد میباشند.
پرخاشگری
در یک مطالعه صورت گرفته بر روی 1197 دانشآموز مقطع چهارم، محققین دریافتند پسرانی که در خانوادههای تک والدینی متشکل از مادر و پسر زندگی میکنند، سطح بیشتری از پرخاشگری را نسبت به پسرانی که در خانوادههای دو والدینی را از خود بروز میدهند.
اعمال مجرمانه
این احتمال وجود دارد که جوانانی که در خانوادههای تک والدینی بزرگ میشوند دو برابر بیشتر در فعالیتهای مجرمانه دخیل شوند و همچنین این تمایل میتواند در اثر زندگی در مکانی که خانوادههای تک والدینی حضور دارند تا سه برابر نیز افزایش یابد. ایالاتی که نرخ خانوادههای تک والدینی در آنها پایینتر است دارای نرخ پایین جرائم مرتبط با نوجوانان نیز میباشند. در پردازش شهر به شهر نیز مشخصشده است که افزایش 10 درصدی در شمار خانوادههای تک والدینی منجر به افزایش 17 درصدی جرائم مرتبط با نوجوانان میشود.
کودکان 10 تا 17 سالهای که با پدر و مادر خونی و یا بهعنوان فرزندخوانده زندگی میکنند بهطور قابلتوجهی کمتر به تجربه تجاوز جنسی، خشونت جنسی علیه کودکان و دیگر خشونتهای رایج نسبت به کودکان در رنج سنی مشابه خود که در خانوادههای تک والدینی زندگی میکنند را دارند.
در مطالعهای بر روی نوجوانانی که در دادگاه بزرگسالان محکوم به اعدام بودهاند، مشخص شد که 42.9 درصد از پدر و مادرهای مجرمان اصلاً ازدواج نکرده بودند، 29.5 درصد فرزند طلاق بودهاند، 8.9 درصد پدر مادرشان از هم دیگر جداشده بودند و کمتر از 20 درصد فقط فرزند خانوادههای کامل بودند.
مصرف مواد مخدر
در مطالعهای که توسط وزارت بهداشت و خدمات انسانی انجام گرفت، به این نتیجه رسیدند که کودکان بدون پدر بهطور چشمگیری درخطر مصرف الکل و مواد مخدر هستند.
معضلات تحصیلی
71 درصد دانش آموزان ترک تحصیلی یتیم (بدون پدر) هستند. کودکان یتیم از لحاظ آموزشی، نمرات درسی، مهارتهای فکری دچار مشکلات بیشتری میباشند. این کودکان بیشتر در سن 16 سالگی تمایل به ترک مدرسه را دارند و کمتر به گرفتن مدارک آکادمیک و سطوح بالا تمایل مییابند.
از دیگر آمارهای هولناک از تأثیرات خانوادههای تک والدینی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
90 درصداز کودکان بیخانمان و فراری از خانوادههای تک والدینی میباشند.
85 درصد از کودکانی که اختلالهای رفتاری را از خود بروز میدهند از خانوادهای تک والدینی میباشند.
همچنین بر اساس آمار «بنیاد موفقیت خانواده تک والدینی» که یک سازمان غیرانتفاعی ملی است که فرصتهای آموزشی برای خانوادههای تک والدینی را توسعه میدهد:
63 درصد از خودکشیها توسط افرادی در خانوادههای تک والدینی پرورش پیداکردهاند، صورت میگیرد.
75 درصد کودکانی در بیمارستانهای وابسته به داروهای شیمیایی بستری هستند در خانوادههای تک والدینی رشد پیدا کردند.
بیش از نیمی از جوانان زندانی در ایالاتمتحده از خانوادههای تک والدینی میباشند.
آنچه در بررسی خانواده در جامعه غربی با آن روبهرو میشویم با آنچه از خانواده در جوامع دینی از آن نامبرده میشود فاصله زیادی دارد. در نبود هرگونه باور به مسئولیتپذیری، تعهد، حفظ حدود اخلاقی و دیگر شاخصهای دینی مقوله خانواده و ازدواج امروزه تبدیل به معضلی اساسی در جهان غرب شده است.
منبع:مشرق