به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی امنیتی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ 31 شهریور سال 59 بود که رژیم بعث عراق با هدف براندازی نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران، جنگی را علیه نظام اسلامی راه اندازی کرد. صدام حسین رئیس جمهور وقت عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر در برابردوربین های تلویزیون عراق آغاز تجاوز به خاک مقدس ایران را اعلام کرد.
رژیم بعث عراق با حمله هوایی جنگنده های خود به چند فرودگاه ایران و حمله زمینی و دریایی به مرزهای غربی و جنوبی کشور، آتش جنگ علیه ایران را شعله ور کرد.
این جنگ که به مدت 2 هزار و 888 روز طول کشید ، شرایط بسیار سختی را برای کشور ما به همراه داشت. کشور درداخل با جناحهای وابسته به شرق و غرب و از طرف دیگر با نیرو های بعث عراق که تحت حمایت کشورهای غربی از جمله آمریکا بودند؛ درگیریهای بسیاری در مرزها داشت . درطول آن مدت رسانه های جهان تمام تلاش خود را برای بدبین کردن افکار عمومی نسبت به انقلاب اسلامی به کار بردند تا علاوه بر درگیرشدن ایران با مسائل نظامی؛ تحریم های اقتصادی ،راه اندازی جنگ های سیاسی، روانی و تبلیغاتی ،بلوکه کردن دارایی های ایران،تهدیدات نظامی و دامن زدن به جنگ های داخلی ایران، به نابسامان تر شدن اوضاع کشور کمک کند.
در آن سالها نیروهای نظامی به دلیل تبعات قهری انقلاب هنوز مراحل بازسازی و ساماندهی را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند و این یکی از مسائلی بود که به افزایش در گیری های داخلی در ایران می افزود.
با بالا گرفتن درگیری ها در مناطق مرزی طی فرمان روح انگیز امام خمینی (ره) از سراسر کشور نیروهای مردمی و انقلابی آماده اعزام به جبهه های جنگ و مناطق عملیاتی شدند.
با وجود کارشکنی های بنی صدر رئیس جمهور وقت ایران؛ اما حماسه دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای شهادت طلب آماده اعزام به جبهههای جنگ شدند تا با ایستادگی و مقاومت مقابل دشمنان نظام جمهوری اسلامی ایران، آنان حتی فکر تصرف یک وجب از خاک ایران را در سر نپرورانند.
در خلال جنگ تحميلی، عراق از حمايت بيدريغ تسليحاتی، مالي و سياسی بينالمللی برخوردار بود. اردن اولین کشوری بود که به طور رسمی از عراق اعلام حمایت کرد و نیروی کمکی به این کشور فرستاد و کویت نیز در اقدامی ضد ایرانی وام بلاعوض پانزده میلیون دلاری به عراق پرداخت کرد.
شوروی که با توجه به جریان تجاوزش به افغانستان و اشغال این کشور و محکوم دانستن این حرکت از سوی ایران مواجه شده بود؛ همین عامل می توانست دلیلی بر متحد شدنش با کشور عراق به شمار آید.
در جریان درگیری های بین ایران و رژیم بعث عراق کشورهای سوریه، کره شمالی و لیبی به عنوان حامیان ایران و کشورهای آمریکا، روسیه، چین، عربستان، مصر، اردن، فرانسه، کویت، لهستان، سنگاپور، آفریقای جنوبی، یوگوسلاوی و... حامیان کشور عراق به شمار می رفتند که تعداد حامیان عراق بسیار بیشتر از موارد نام برده بودند به طوری که بعد از اتمام جنگ تحمیلی، ایران از بیش از 30 کشوردنیا اسیر داشت.
یکی از دلایل حمایت غربی ها از عراق درجنگ علیه ایران این بود که نه تنها پیروزی انقلاب اسلامی ایران را برای منطقه غرب آسیا یک خطر بزرگ و یک تهدید به حساب می آوردند؛ بلکه رشد این انقلاب و تثبیت آن را به خطر افتادن جایگاه خود شان در منطقه تجسم می کردند.
دلیل دیگر این حمایتها این بود که کشورهای غربی ازجمله آمریکا قصد داشتند ایران را پای میز مذاکره بکشاند و با محدود کردن ایران در نهایت این کشور را تسلیم جنگ و خواستههای خود سازند و آنها برای تحقق این اهداف دست به حمایت همه جانبه از عراق در جنگ علیه ایران زده بودند.
ارتش عراق که براساس محاسبات عجولانه خود از وضعیت و شرایط داخلی و خارجی ایران، فتح یک هفته ای تهران را در سر خیالپردازی میکرد، در روزهای ابتدایی جنگ نیروهای بعثی بدون آنکه با مانعی جدی در مرزها برخورد کند، تا دروازه های اهواز و خرمشهر پیش رفت و به تجاوز خود ادامه داد. در چنین اوضاع و احوالی، با فرمان ملکوتی امام خمینی (ره) نیروهای بسیج مردمی با اینکه آموزشهای نظامی ندیده بودند و از تجهیزات نظامی کافی برخوردار نبودند به مدت 8 سال در برابر نیروهای بعث عراق ایستادگی کردند تا خیال خام دست یابی به وجبی از خاک مقدس ایران را از سرشان بیرون کنند.
این جنگ به مدت 2888 روز بیوقفه ادامه یافت. حجم تلفات انسانی و خسارات اقتصادی برای دو طرف فلجکننده بود. هزینه کلی جنگ در طول 8 سال بالغ بر درآمد نفتی دو کشور در تمام قرن بیستم است.
در جنگ تحمیلی ایران و عراق تعداد جنگنده های ایران 200 و تعداد جنگنده های عراق 700 فروند، تعداد بالگردهای ایران 300 و تعداد بالگردهای عراق 325 فروند، تعداد تانک ها و نفربر های ایران1050 و تعداد تانک ها و نفربر های عراق 6230عراده، تعداد توپخانه های ایران 600 و تعداد توپخانه های عراق 3900، تعداد نیروی نظامی ایران 655000 و تعداد نیروی نظامی عراق 800000نفر بودند.
در این جنگ، عراق از انواع سلاحها و جنگافزارهای مختلف به ویژه تسلیحات شیمیایی استفاده کرد. همچنین در جریان جنگ هواپیماهای عراقی 400 هزار پرواز جنگی علیه ایران انجام دادند.
در مجموع دو کشور در جریان جنگ بیش از 610 فروند موشک اسکاد را به شهرهای یکدیگر شلیک کردند.
از این تعداد 530 موشک اسکاد را عراق به سمت شهرهای مختلف ایران پرتاب کرد. یگان موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز 88 فروند موشک اسکاد- بی و 2 فروند موشک سوخت جامد ایران را به سمت شهرهای بغداد، موصل، العماره و کرکوک شلیک کرد.
در سال پایانی جنگ، عراق با کوچک کردن سر جنگی این موشکها برد آنها را تا 650 کیلومتر افزایش داد و 170 فروند از این موشکها را که "الحسین" نامگذاری کرده بود، به سمت تهران و شهرهای حومهاش پرتاب کرد.
در دوران جنگ تحمیلی، ارتش عراق حدود 560 بار به ایران حمله شیمیایی کرد که بیش از 35 مورد حملات علیه اهداف غیرنظامی انجام گرفت. همچنین در این جنگ، گاز اعصاب برای اولین بار در تاریخ بشر علیه ایران استفاده شد.
مجموعاً این جنگ نزدیک به 450 هزار نفر کشته، حدود 5/ 1 میلیون نفر مجروح، بیش از 90 هزار اسیر و بیشتر از 200 میلیارد دلار هزینه و 1500 میلیارد دلار خسارت برای طرفین داشت.
در دهه شصت کشور عراق 40 در صد از درآمدهای داخلی خود را صرف خرید های تسلیحاتی از کشور های آمریکا ،روسیه ،فرانسه و انگلستان کرد به طوری که هزینه هایی که در آن دوره عراق جهت خرید های تسلیحاتی از کشور های دیگر کرده بود از هزینه های تسلیحاتی کشور های صنعتی اروپا در همان دهه بیشتر بود.
ايمان و اعتقاد راسخ رزمندگان ايران به حقانيت انقلاب اسلامی و موج عظيم مردمی كه در قالب «بسيج» برای دفاع از كيان نظام جمهوری اسلامی ايران طی 8 سال دايماً حضور خود را در جبهه حفظ كردند، بزرگترين سرمايه انقلاب و نظام بود و مهمترين نقش را در توقف ماشين جنگی عراق بر عهده داشت.
در بررسی عوامل شكست عراق در دستيابی به اهداف اعلام شدهاش، علاوه بر ايمان و اعتقاد رزمندگان ايراني، عوامل ديگر از قبيل نااميدی حاميان صدام از سقوط جمهوری اسلامی، مردمی شدن جنگ و سرانجام پذيرش قطعنامه 598 از جانب ايران نيز بی تأثير نبود. نتيجه آن شد كه عراقیها 8 سال پس از شروع جنگ در همان نقطه اوليه آغاز قرار داشتند.
«خاوير پرزدكوئهيار» دبير كل وقت سازمان ملل ـ نيز در خاتمه جنگ، با انتشار بيانيهای رسماً از عراق به عنوان «شروع كننده جنگ» نام برد. اين بيانيه نيز سندي از مجموعه اسناد حقانيت جمهوري اسلامي ايران درجنگ بود. در خلال اين جنگ هيأتهای متعدد صلح از سوی سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامی، اتحاديه عرب و جنبش عدم تعهد برای ميانجیگيری به تهران و بغداد سفر كردند كه غالباً داوری آنها به دليل آن كه فاقد اصل بيطرفی و گاهی عاری از عدالت و صداقت بود، به نتيجهای نرسيد. قطعنامههای منتشره از سوي شورای امنيت سازمان ملل نيز به استثنای قطعنامه هفتم ـ قطعنامه598ـ كه در تير 1366 به تصويب رسيد، غالباً جانب انصاف و عدالت را رعايت نكرده بود.
قطعنامه 598 نيز عاری از اشكال نبود اما نسبت به ساير قطعنامههاي منتشره، مواضع بيطرفانهتری داشت و جمهوری اسلامی ايران عليرغم بیميلی اوليه سرانجام در تير 1367 آن را رسماً پذيرفت. روز 29 مرداد 1367 از سوی سازمان ملل آتش بس اعلام شد و به تدريج آتش جنگ در جبههها خاموش گرديد. با اين همه هنوز اكثر بندهای قطعنامه 598 اجرا نشده است.
یکی از اصلی ترین مواردی که ایران برای پایان دادن به این جنگ خواستار بود شناساندن عراق به عنوان متجاوزگر به خاک ایران بود.
به اين ترتيب جنگی كه در 31 شهريور 1359 توسط همه ظالمان جهان و به دست صدام بعثی به جمهوری اسلامی ايران تحميل شد، بدون دستيابی آنان به اهدافشان، در تابستان 67 به پايان رسيد.
هماکنون سالها از پایان جنگی که حکومت بعث عراق با ایران آغاز کرد، میگذرد. آنهایی که یکی از خونبارترین صفحات تاریخ معاصر را رقم زدند، هیچگاه به آنچه میگفتند و میخواستند و ادعا میکردند، نرسیدند. نهتنها بر ایران تسلط نیافتند و نتوانستند بخشی از خاک آن را تصرف کنند، بلکه نتیجهای جز نابودی و فروپاشی صدام و حزب بعث در برنداشته است.
انتهای پیام/