به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها فضای رسانهای خوبی در رابطه با کشتار جمعی و نسلکشی مسلمانان بیگناه و بیپناه میانمار به دست ارتش نظامی این کشور به راه افتاده است، فضایی که اگر باعث کنار گذاشتن حمایت دولت آمریکا از ارتش و دولت میانمار شود ، میتواند به توقف کشتارها و خونریزیها علیه مسلمانان در این کشور بینجامد. در میان مواضع کشورهای مختلف نسبت به تحولات میانمار، باید گفت عجیب ترین نکته در مواضع مربوط به دولت آمریکا است که در عین حال که نسل کشی و کشتار جمعی در این کشور را محکوم می کند، اما همچنان از حمایت دولت و ارتش آن به عنوان عامل اصلی این نسل کشی دست بر نمی دارد. در همین رابطه رکس تیلرسون وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه گذشته در سخنانی تأکید کرد: میانمار با لحظهای سرنوشت ساز رو به رو است و باید خشونت علیه جمعیت روهینگیا را متوقف کند.
میچ مککانل رهبر اکثریت سنای آمریکا نیز در سخنانی تأکید کرد: با آنگ سان سوچی رهبر میانمار صحبت کردم و وی گفت در حال تلاش برای رساندن کمک به مسلمانان روهینگیا است که از خشونتهای اخیر آسیب دیدهاند. وی افزود: سوچی موافق لزوم دستیابی سریع و فوری به مناطق آسیبدیده از خشونتهای اخیر و ارسال کمکهای انساندوستانه بوده است. مک کانل پیش از این تأکید کرده بود: من از قطعنامهای که آنگ سان سوچی رهبر میانمار را هدف قرار میدهد، حمایت نخواهم کرد، قطعنامهای که علیه رهبر میانمار بهخاطر بدرفتاری با مسلمانان روهینگیا بوده است.
نگاهی به اهداف پشت پرده سیاست گزاران آمریکایی در قبال تحولات میانمار میتواند پرده از این مواضع دوگانه بردارد. اگر بخواهیم این سیاستها را در یک جمله توصیف کنیم ،میتوانیم بگوییم « قربانی کردن مسلمانان بی پناه میانمار، طرحی آمریکایی برای ضربه زدن به نفوذ چین در آسیای جنوب شرقی و انتقال داعش به این منطقه است.»
الف: نفوذ در حیات خلوت چین
اسناد متعدد راهبردی دولت آمریکا نشان میدهد که این کشور از اواسط دوران ریاست جمهوری باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا ، چین را به عنوان رقیب اصلی خود معرفی کرده و اولویت اصلی خود را در مقابله با نفوذ روزافزون این کشور در ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی عنوان کرده است. این اسناد معتقدند که پکن به دنبال پشت سر گذاشتن جایگاه اقتصادی و سیاسی آمریکا در جهان است و در صدر رقبا و دشمنان آمریکا قرار دارد. این اسناد کشورهایی نظیر روسیه، کره شمالی و ایران را در جایگاه های بعدی قرار داده اند.
توجه به این نکته نشان میدهد که سناریویی که آمریکا به دنبال آن است، ناامن کردن مرزهای جنوبی چین از طریق جنگ نیابتی و درگیریهای داخلی در میانمار است که باز هم از طریق ابزارهای منطقهای این کشور نظیر عربستان و پاکستان بین مسلمانان و ارتش و دولت میانمار ایجاد شده است.
آمریکایی ها به خوبی میدانند که جنوب شرق آسیا به صورت کامل تحت نفوذ چین قرار دارد و آمریکا و غرب هیچ نفوذی در این مناطق ندارند. به همین علت ایجاد دولتهای دست نشانده در این مناطق و در عین حال گسترش ناامنی و بیثباتی در این منطقه که با چین مرز مشترک دارد، به یکی از اهداف استراتژیک روسای جمهور آمریکا طی سالهای اخیر تبدیل شده است. باراک اوباما رئیسجمهور گذشته آمریکا ، دولت میانمار را که بدون انجام انتخابات قانونی و تنها با قدرت ارتش روی کار آمده است را در سالهای اخیر مورد حمایت قرار داده و با سوچی عامل اصلی کشتار اخیر دیدارهایی انجام داده است. این اقدامات برای گسترش نفوذ آمریکا در حیات خلوت جنوبی چین و دست اندازی به این بخش بکر از جغرافیای جهان است.
آمریکا تلاش دارد با استفاده از بیثباتی در این مناطق ، علاوه بر این که به گسترش تنش و التهاب در مرزهای چین دست می زند، زمینهها و مقدمات حضور نظامی خود در این منطقه را فراهم کند، به همین علت است که کاخ سفید طرح حضور ارتش حافظ صلح برای پایان دادن به بحران میانمار را مطرح کرده است.
ب:سناریوی داعش پروری در مرزهای چین
یکی دیگر از سیاستهایی که طی سالهای اخیر از سوی آمریکا در کشورهای آسیای جنوب شرقی دنبال شده، روند انتقال تروریستهای داعش از منطقه غرب آسیا به این کشورها است. نمونه این سیاست را در افغانستان و پاکستان نیز مشاهده کرده ایم.
واقعیت این است که میانمار از نظر جمعیت شناختی مسلمانان، دو نوع از این گروه ها را در خود دارد. یکی از این گروه ها ، مسلمانان عادی است که اهل میانمار هستند و گروه دوم مسلمانان روهینگیا هستند که با تلاش های عربستان و دلارهای نفتی این کشور اخیراً به سمت گرایشهای افراطی و تکفیری متمایل شده اند. مسلمانان میانمار رابطه خوبی با عناصر روهینگیا ندارند. اعضای این گروه بین 800 هزار تا یک میلیون و 500 هزار نفر برآورد میشود. علت اصلی اختلاف آمار مربوط به تعداد مسلمانان از آنجا ناشی میشود که ارتش نظامی میانمار از اعطای تابعیت و شناسنامه به این گروه خودداری میکند.
دولت میانمار این بهانه را مطرح کرده که این اتفاقات پس از آن آغاز شد که گروه موسوم به ارتش آزادیبخش مسلمانان که از میان میلمانان روهینگیا تشکیل شده، اقدام به کشتن چند افسر ارتش میانمار کرده و همین موضوع دامنه درگیری ها را برانگیخته است. گفته میشود این اتفاق با تحریک و مدیریت عربستان سعودی انجام شده است.
آمریکا با شکست پروژه داعش در مناطق جنوب غربی آسیا به دنبال منتقل کردن این گروه به جنوب شرق آسیا است تا از یک طرف بتوانند موجودیت و کنترل آنها را در دست خود نگه دارد و از طرف دیگر به بیثباتی و ناامنی در مرزهای جنوبی چین دامن بزند. عربستان یکی از عوامل اصلی اجرای این طرح است . در همین رابطه از دهه 40 قرن گذشته میلادی تاکنون حدود 500 هزار نفر از مسلمانان روهینگیایی میانمار به عربستان رفته و تحت تعلیم آموزشهای وهابی قرار گرفته اند. کار برخی از آنها به جایی رسیده که به عنوان عاملان ترورهای مختلف به گوشه و کنار جهان اعزام شده اند. آنها در نتیجه آموزه های وهابی، گرایش شدیدی به سمت داعش و تکفیریها پیدا کرده و بستر مناسبی را در میانمار برای انتقال هسته های اصلی این گروه ایجاد کرده اند.
در حقیقت آمریکا و غرب با همکاری سعودیها به دنبال آن هستند، مسلمانان افراطی و داعشی در مناطق شرق آسیا فعال گردند، تا بهانه خود برای حضور در این مناطق و خط و نشان برای دولت چین را فراهم کنند. حتی اگر این سیاست به نسل کشی مسلمانان مظلوم این مناطق منجر شود.
به این ترتیب به نظر میرسد آنچه که در میانمار در دست اجرا است، سناریویی شبیه به لیبی یا سوریه است که در نهایت آسیب آن متوجه مسلمانان و اقشار مختلف میانمار است. مسلمانان منطقه و بویژه عناصر وابسته به روهینگیا باید اسیر تحریکات و اشک تمساح رسانه های غربی نظیر بی بی سی و سی ان ان نشوند و با رویکردهای عاقلانه راه را بر نفوذ و بهرهبرداریهای سیاسی آنها از این بحران بگیرند. آنچه که در این زمینه مهم است، این که سناریوی انتقال داعش به این مناطق که میتواند باعث ناامنی دراز مدت و فرسایشی کردن روند کشتار مسلمانان شود، متوقف گردد.