به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ شوک ناشی از پیروزی غیرمنتظره دونالد ترامپ موجب فروپاشی کلیشههای مرسوم درباره جامعه آمریکا شد. در جستجوی چرایی اقبال مردم به ترامپ، بسیاری از تحلیلگران آمریکایی به بازبینی برداشتهای خود از وضع موجود پرداختند. در نگاه اولیه، دادههای مرتبط با اقتصاد از روند رو به رشد شاخصهای کلان اقتصادی آمریکا حکایت داشت ولی این موضوع با نارضایتی مردم آمریکا همخوانی نداشت.
جوزف استیگلیتز، برنده جایزه نوبل اقتصاد و از مشهورترین اقتصاددانان نئوکینزی برای حل این تعارض ظاهری به کارکردهای اقتصاد نئولیبرالیستی اشاره میکند و میگوید: «شاخص تولید ناخالص داخلی فقط مجموع خروجی یک اقتصاد را نشان میدهد؛ اما نمیگوید که چه مقدار از آن به جیب چه کسی میرود. در طول سه سال اول بازیابی اقتصادی، ۹۱ درصد از درآمد به ۱درصد بالایی رسیده است. بنابراین، ۹۹ درصد پایینی هیچ چیز احساس نکردند.»
پیپا نوریس
پیپا نوریس– که به دلیل فزونی استناد به آثارش در زمره چهار پژوهشگر برتر علوم سیاسی قرار گرفته است- در کتاب «ظهور راست افراطی» با تحلیل تاریخچه گرایش عمومی به جریان راست در سده اخیر به این نتیجه میرسد که تبیین اقتصادی و اتکای به شکافهای اقتصادی و نابرابری در ثروت به تنهایی نمیتواند توضیحی برای حمایت از سیاستمداران راستگرای افراطی باشد. او معتقد است که با توجه به تنوع و تکثر جوامع غربی «نارضایتی از وضع موجود» بیش از هر عنصر دیگری قابلیت بیان انگیزه حمایت از نامزدهای ضدساختارگرا و پوپولیست را دارد. از این منظر، میتوان به جای تحدید پیروزی ترامپ در حمایت طبقه سفید پوستان کم درآمدِ آمریکا نگرش دیگری به جامعه رأی دهندگان داشت و آن را نمودی از اعتراض به وضع موجود دانست. در واقع ترامپ توانست در انتخابات ریاست جمهوری با شورش علیه احزاب و نهادهای رسمی و سنتی آمریکا و وابستگی مالی کمتر به میلیاردهای حامی کمپین های انتخاباتی خود را یک چهره مستقل و همصدای مردم عادی نشان داده و با بهره گیری از یک تحول مهم اجتماعی در آمریکا پیروز انتخابات شود.
نیوت گینگریچ، رئیس اسبق مجلس نمایندگان آمریکا نیز در توصیف کامیابی ترامپ در مبارزات انتخاباتی میگوید:
«مردم آمریکا به طور چشمگیری از بیکفایتی، غرور، فساد و ناکارآمدی واشنگتن به ستوه آمدهاند. آنها خواهان یک تغییر واقعی هستند. این اصلاحات واقعی به یک فرد جسور و انقلابی نیاز دارد نه یک سیاستمدار مرسوم. مردم آمریکا «انقلاب سیاسی» را یک راه مطمئن برای رفع مشکلات خود میدانند. این چیزی است که نخبگان و رسانههای آمریکا توان درک آن را ندارند زیرا مشکل دقیقا خود آنها و شیوه عملکردشان است.»
آمریکا در حال فروپاشی نیست ولی در معرض تبدیل شدن به یک «دولت ورشکسته» قرار گرفته است. جیم شوتو، خبرنگار ارشد امنیت ملی سی ان ان با سالها تجربه تهیه خبر و گزارش از کشورهای ورشکسته و فروماندهای چون افغانستان، عراق، سومالی، زمیباوه، میانمار و... معتقد است آمریکا در برخی از شاخصها به دولت-ملت های ورشکسته بسیار نزدیک شده است. شوتو با توجه به آشکار شدن پیامدهای یک دولت ورشکسته در ایالات متحده نظیر گسترش ترس، تفرقه و خشونت در آمریکا و نیز کاهش امید به آینده، نگرانی خود را با جیمز کلاپر، رئیس سابق جامعه اطلاعاتی آمریکا در میان میگذارد و از او میخواهد با توجه به سابقه حضور بیش از ۴۰ ساله در نهادهای اطلاعاتی آمریکا این موضوع را تحلیل کند. کلاپر در پاسخ میگوید «ما شاخصهایی برای سنجش ثبات در کشورها داریم. وقتی با همان شاخصها آمریکا را بررسی کنیم، میبینیم که برخی از نشانههای بیثباتی آغاز شده است.»
جیمز کلاپر، رئیس سابق جامعه اطلاعاتی آمریکا
هشدار کلاپر ناظر به کاهش «اعتماد به نهادهای آمریکا» به عنوان یک روند عمومی در جامعه است. ناکارآمدی دولت و سلطه اقلیتی از سرمایه داران، قدرتمندان و افراد ذی نفوذ بر نهادهای سیاسی، اقتصادی و رسانهای آمریکا مردم این کشور را نسبت به ساختارها بیاعتماد و عصبانی کرده است. این موضوع را میتوان در افکارسنجی نهادهای معتبر آمریکایی نیز دید. در ادامه برخی از این نظرسنجی ها را مرور می کنیم.
۱- اعتماد عمومی به حکومت
اعتماد مردم به دولت فدرال آمریکا در پایینترین سطح خود قرار دارد. تنها ۱۹ درصد از آمریکاییها به دولت اعتماد دارند.
۲-اعتماد به نظام انتخاباتی
تنها ۱۱ درصد از حامیان ترامپ و ۴۹ درصد از طرفداران کلینتون بر این باور بودند که آرای آنها در انتخابات ریاست جمهوری شمرده می شود.
۳-رضایت از آمریکا
۱۷ درصد از مردم آمریکا از آنچه در این کشور در جریان است راضی هستند.
۴-خوش بینی به آینده کشور
بیش از نیمی از مردم آمریکا نسبت به آینده خوش بین نیستند.
۵-ناکارآمدی دولت
مردم آمریکا در مقایسه چهار موضوع ناکارآمدی دولت، بیمه درمانی، مهاجرت و اقتصاد، ناکارآمدی دولت را مهمترین مشکل خود میدانند.
در نظرسنجی سال ۲۰۱۴ نیز ناکارآمدی از نهادهای حکومتی در مقایسه با سایر دغدغه ها و مسائل، مهمترین مشکل مردم آمریکا بوده است.
۶-رضایت قوای سه گانه
نرخ رضایت مردم از دیوان عالی آمریکا ۳۲ درصد، از قوه مجریه ۳۳ درصد و از کنگره ۸ درصد است. این میزان در سال ۲۰۱۷ برای هر یک از قوا دو تا سه درصد افزایش داشته است.
۷-محبوبیت احزاب اصلی آمریکا
حزب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا با نرخ تقریبا یکسانی در میان بیش از نیمی از مردم آمریکا محبوبیت ندارند.
عدم محبوبیت و جذابیت حزب جمهوری خواه و دموکرات آمریکا سبب شده است تا تعداد افرادی که خود را مستقل از احزاب میدانند به طور جداگانه از طرفداران هر یک از این دو حزب بیشتر باشد. ۳۹ درصد مردم آمریکا به هیچ یک از دو حزب اصلی آمریکا گرایش ندارند.
۸-اعتماد به رسانه های جمعی
تقریبا دو سوم مردم آمریکا نسبت صحت و انصاف رسانه های جمعی اعم از روزنامه، تلویزیون و رادیو در این کشور اعتماد ندارند.
۹-نفوذ شرکت های بزرگ
۶۳ درصد مردم آمریکا از میزان نفوذ و تسلط شرکتهای بزرگ ناراضی هستند.
۱۰-رضایت از پلیس
۵۷ درصد مردم آمریکا اقدامات پلیس در کاهش یا کنترل جرایم اثربخش نبوده است.
۵۲ تنها درصد از مردم آمریکا به پلیس این کشور اعتماد دارند.
۱۱-افتخار و غرور ملی
فقط نیمی از مردم آمریکا عمیقاً به آمریکایی بودن خود افتخار می کنند.
۱۲-میانگین اعتماد عمومی به تمام نهادهای رسمی آمریکا
نرخ اعتماد به ۱۴ نهاد رسمی آمریکا ۳۵ درصد است.
نرخ تفکیکی اعتماد به نهادهای آمریکا در یک دهه اخیر
منبع:مشرق
انتهای پیام/
مرگ بر اسراییل
مرگ بر اسراییل
مرگ بر اسراییل
مرگ بر اسراییل
مرگ بر اسراییل
مرگ بر اسراییل